آمریکای دروغین در تزانزیت هوائی!

مسافرتم به آمریکای مرکزی 70 روز طول کشید و جمعه 20 فوریه 2015 به اپسالا محل زندگی خود بازگشتم.

در این سفر خیلی چیزها دیدم که تجربیات بسیار خوبی بود و در جای مناسب و در زمان مناسب به آنها خواهم پرداخت. اما آنچه که از اولین لحظه و در پرواز رفت و در آخرین لحظه در پرواز برگشت رخ داد از اهمیت خاصی برخوردار است.

بلیط را توسط شرکت مسافرتی تهیه کردم ولی ظاهرا ً به دلیل اینکه پرواز مستقیم از سوئد به آمریکای جنوبی و یا مرکزی نیست مسیر مسافرت بناچار از آتلانتا در آمریکا می گذشت.

شرکت به من تلفن زد و گفت پرواز شما از مسیر آتلانتا نیازمند ویزا است. گفتم من ترانزیت هستم و هیچ علاقه ای ندارم پایم را به این کشور بگذارم. گفتند: قوانین آمریکا چنین است. اما با تمام سابقه ای که این شرکت در خدمات پروازی داشت معنی این گرفتن ویزا با 14 دلار را نمی دانست. من هم پول را پرداختم و کار صورت گرفت.

زمانیکه به آتلانتا رسیدم بعد از اینکه یکی دو ساعت در صف منتظر شدم تا نوبتم رسید مامور مربوطه گفت کار شما مشکل دارد و من را مقدار زیادی این و آنور فرستادند تا آخر گفتند شماره نوشته شده در ویزا با پاسپورت همخوانی ندارد. بهر شکلی بود دوباره 14 دلار پرداختم و به زحمت خودم را به پرواز به کلمبیا رساندم. گمرک آمریکا سعی میکرد کار من را لنگ کند و من اصرار داشتم به پرواز بعدی برسم. آنها می گفتند: " مهم نیست اگر نرسیدی شرکت هواپیمائی برایت هتل و پرواز بعدی را فراهم می کند." در حالیکه این مسئله بنظر معقول نمی رسید زیرا اشتباه از شرکت هواپیمائی نبود.

جالب اینکه چند روز بعد در کلمبیا متوجه شدم 98 دلار از حسابم برداشت کرده اند. به آنها نوشتم برای چه پول برداشته اید؟ پاسخ دادند: برای خدماتی که به شما دادیم. من هم ای میلی برای شرکتی که بلیط تهیه کرده بود (و اداره مربوطه در آمریکا) فرستادم و نوشتم این مشکل شماست و من یک دلار هم نمی پردازم. بعد از این ای میل به فاصله یکی دو ساعت پول در حسابم ریخته شده بود. این عمل به من و دوستم که به من کمک می کرد نشان داد که کار گمرک آمریکا یک کلاهبرداری صرف و بدون هیچ توضیحی بود و حتما این کار را با تعداد زیادی کرده اند. چنانچه من وسیله ای که بواسطه آن میتوانستم وارد حسابم بشوم و آن را کنترل بکنم همراه نداشتم بعد از یک سفر 70 روزه درخواست برگرداندن آن پول شاید مشمول مرور زمان و خیلی مسائل دیگر می شد. البته ساده ترین شکل هم آن است که بعد از یک مدت طولانی این برداشتها به لیست های بسیار دور منتقل می شود که صاحب حساب شاید متوجه آن نشود.

مجموعه این برداشتهای غیر قانونی ( دزدی) توسط دولت آمریکا، مبلغ قابل توجهی خواهد شد.

 

هنگام بازگشت به سوئد وقتی به آتلانتا رسیدم ( ظاهرا تمام پروازهای اروپا به آمریکای لاتین از این فرودگاه می گذرد) چون قبلا پول ویزا را داده بودم مسیرم شکل دیگری گرفت. در اینجا بود که با این داستان و یا حیله  ویزا آشنا شدم.

زمانیکه می خواستم وارد آن منطقه ِ شوم، شوَم، گفتند: خود شما می توانید توسط کامپیوتر درخواست  ویزا را بنویسید.  عکس هم گرفته می شد و پای یک ورقه که ویزا به حساب می آمد چاپ می شد. برای پرکردن این پرسشنامه سئوالاتی بود تا اینکه به اینجا رسید که:

"هدف شما از ورود به آمریکا چیست؟"

خانمی را که آنجا بود صدا زدم و گفتم:

من نمی خواهم وارد آمریکا بشوم این چه سئوالی است؟

هیچ توضیحی نداد و گفت باید جواب بدهی.

این سئوال سه آلترناتیو داشت که باید یکی از آنها توسط شخص انتخاب می شد.

1- ورود برای تجارت و... و از این نوع کارها.

2- ورود برای کارهائی در رابطه با میوه جات و... و در واقع همان تجارت و کار.

3- ورود برای چند کار ساده که نام برده بود و چند حرف اول بعضی کلمات که ابدا ً برایم آشنا نبود و در کنار آن آلترناتیو  "وغیره " بود.

همین نوشتن اول کلمات که برای اشخاص نا آشنا است کاری غیر اخلاقی و یا غیر قانونی است زیرا دقیقا ً آنست که به زبانی که افراد نمی دانند، نوشته باشند.

در این 3 آلترناتیو ابدا ً اشاره ای به ترانزیت نشده بود. در حالیکه حتی زمانیکه از مرز زمینی بعضی کشورها می گذشتم، زمانیکه دلیل ورود به کشورشان را می پرسیدند جائی برای اشاره به ترانزیت وجود داشت، در حالیکه ممکن بود حتی چند روز طول بکشد. حتی من در ورود به هندوراس به گمرک گفتم: این کشور فقط مسیر گذر من به نیکاراگوئه است.

از نظر من سومین آلترناتیو نزدیک تر به هدف یا مسیر من بود زیرا " وغیره" مناسب ترین آلترناتیو بود. اما وقتی آن دکمه را فشار می دادم کار نمی کرد و بقیه پروسه درخواست ویزا جلو نمی رفت. آن خانم را صدا زدم و پرسیدم ، مشکل چیست؟

گفت: باید آلترناتیو اول را بزنی.

گفتم: ولی من برای بیزنس یا تجارت  و یا کار و... به آمریکا نمی روم، هر چند اساسا وارد خاک آمریکا نمی شوم و در ترانزیت هستم.

گفت: چاره ای نداری و خودش دکمه را زد.

عکس و اثر انگشت از من گرفته شد و یک برگه کاغذ در اندازه بوردینگ کارت هواپیما ( که عکس روی آن چاپ شده بود) از ماشین بیرون آمد.

دنباله کار را گرفتم. وارد جائی شدیم که ما را بازرسی کردند و البته یک آقا هم دائما توضیح می داد که چه چیزهائی با خود نداشته باشید حتی بطری آب. جالب اینکه کسیکه از هواپیما پیاده می شود بطری آبش نمی تواند خطرناک باشد و همان آبی است که در هواپیما داده اند. بهر حال من که خیلی عصبانی شده بودم با صدای بلند که تمام اطرافیان شنیدند به خانم سیاهی که آنجا مراقب بود گفتم:

مگر شما چقدر ظلم و جنایت در جهان کرده اید که اینهمه دشمن دارید و از همه چیز می ترسید. آن خانم رنگ از رویش پرید و رفت؛ دیگران به او و دولت آمریکا خندیدند.

یک مسیر کوتاه را طی کردیم و در اینجا مرحله خروج ( با برنامه آنها خروج از آمریکا) پیش آمد و دوباره بازرسی با همان تشریفات مخصوص ورود و خروج از یک کشور، صورت گرفت.

بعد از آن بود که داستان برایم روشن شد.

این قسمت را در ترانزیت فرودگاههای بین المللی آمریکا، به صورت خاک آمریکا در آورده اند. یعنی اینکه: مسافران از ترانزیت خارج می شوند، وارد خاک آمریکا می شوند و دوباره از کشور آمریکا وارد ترانزیت می شوند.

آمریکای شارلاتان با این کار یک آمریکای کاذب و کوچک در ترانزیت درست کرده تا هرکاری بخواهد با ظاهری قانونی و مردم فریب با مسافران بکند و هرکسی را خواست دستگیر کند و حتما هم از مسیر یک تونل زیر زمینی او را بهر جائی خواست ببرد. و در ظاهر هم همه چنین مطابق قوانین بین المللی است زیرا اینها دیگر مسافر نیستند و طبق آن " برگه ویزا" ( که توسط خود آنها پر شده و پول هم داده اند، و خودشان هم گفته اند که برای تجارت می آیند و...)  آنها در خاک آمریکا دستگیر شده اند. پس هر وصله ای که بخواهد به آنها می چسباند.

آمریکا برای اجرای این هدف غیر قانونی، دست به کارهای غیر قانونی و غیر انسانی  زیادی می زند که از جمله اجبار مسافران به امضاء دروغین و اعتراف دروغین یعنی ورود برای تجارت که بعد از خود همین اعتراف دروغین می توانند برعلیه فرد دستگیر شده استفاده بکنند. آنها برای فریب آلترناتیو " و غیره" را هم گذاشته اند بدون اینکه کار بکند.

این داستان دقیقا شبیه آنست که در ابتدا که اینترنت برای عموم مردم بیرون آمده بود هرگاه کسی میخواست وارد اینترنت بشود یک پنجره باز می شد و میگفت که با ورود به اینترنت بعضی می توانند کارهای شما را ببینند. سپس می بایست آلترناتیو قبول و یا رد را انتخاب می شد. اگر قبول نمی کردی، وارد اینترنت نمی شدی. در نتیجه باید رسما قبول می کردی که "آن بعضی " حق دارند کارهای ما در اینترنت را ببینند و هرکاری بخواهند بکنند.

اما اکنون که این داستان را جا انداخته اند دیگر چنین سئوالی نمی شود بلکه عملا ً انجام می شود.

 

از نکات دیگر اینکه در این منطقه ( آمریکای ایجاد شده در ترانزیت ) حق عکس گرفتن نیست و دائما اعلام می کردند عکس نگیرید. دلیل آن اکنون برای من مشخص شده است. زیرا مثلا اگر شخصی از آن تکه کاغدی که بعنوان ویزای ورود می دهند عکس بگیرد این مدرکی است که به خارج و حتی رسانه ها می آید. توجه شود که به هنگام به اصطلاح خروج از آمریکا آن برگه را می گیرند. در حالیکه شاید هیچ کسی متوجه نیست چرا این برگه را به او دادند  و چرا می گیرند.

به نظر من اگر بعضی مردم مخالف این دسته حرکات غیر قانونی، از این ماجرا یا داستان مطلع بودند بهرشکل ممکن عکس از ویزا و بعضی چیزها می گرفتند و به بیرون می دادند.

 

اینکار آمریکا یک حرامزادگی تمام عیار است که با قوانین جاری بین المللی کاملا ً مغایرت دارد. تصورش را بکنید اگر همه کشورهای جهان در فرودگاههای خود چنین برنامه ای را اجرا بکنند چه موقعیت ناهنجاری در مسافرتها ایجاد می شود.

حال بیائیم تصور کنیم اگر کشور دیگری غیر از آمریکا چنین می کرد ( در تمام محاسبات باید اسرائیل بعنوان صاحب و ارباب آمریکا را از معادلات کنار گذاشت)، آنگاه آمریکا چه سروصداهائی  در دفاع از آزادی و دمکراسی  براه می انداخت. مخصوصا ً اگر کشوری مثل ایران و یا روسیه هرکار یا اقدام کوچکی بکند.

 

آمریکا علنا ً از تمامی مردم جهان، تحت فشار، اعتراف دروغین می گیرد! و باید بابت این کار به دادگاههای بین المللی کشیده بشود!

 

نتیجه:

این وظیفه تمامی دولتهاست ( البته به غیر از اسرائیل که کشوری واقعی نیست و عامل اصلی این اعمال آمریکا نیز می باشد) که به دولت آمریکا فشار بیاورند و به سازمان جهانی انتقالات هوائی (ایتا) شکایت کنند  وآمریکا را مجبور به لغو این حرکت زشت و خلاف قانون و عرف جهانی بکنند. در غیر اینصورت از آنجا که عملا ً اخراج آمریکا از (ایتا) امکان ندارد سایر کشورها نیز اقدام به چنین کاری بکنند و همانند آمریکا کشوری دروغین در ترانزیت خود بسازند. ایران، روسیه، چین، هند و کشورهای آمریکای لاتین می توانند شروع کننده ایجاد کشوری درون ترانزیت خود باشند که در بهترین حالت و برای تنبیه آمریکا فقط آمریکائیان را از چنین مرز و یا کشوری کاذب عبور دهند.

 

 

اپسالا- سوئد      22 فوریه 2015          حسن بایگان

hassan@baygan.net

hassan@baygan.org

www.baygan.org