بررسی مختصر صلح ایران با عربستان و ورشکستگی بانک آمریکایی!

نمادهای پیروزی شرق بر غرب هر لحظه بیشتر چهره می‌نماید!

امروز خبر ورشکستگی “بانک سیلیکون والی” و تحلیل محققان و رسانه‌های غربی مبنی بر احتمال بسیار نزدیک ورشکستگی دوم اقتصادی آمریکا و … مهمترین اخبار است.

از چند سال پیش نوشتم:

آمریکا ورشکست شده است، اما چین نمی‌خواهد این موضوع اعلام بشود و‌ رسمیت بیابد زیرا حدود ده هزار میلیارد دلار طلب چین از آمریکا زیر سوال رفته و‌ شاید نابود بشود.

حال معلوم نیست که اعلام این ورشکستگی (بزرگترین شرکت‌های حوزه “های تک” صاحبان این بانک هستند) در این شرایط:

۱- برای زیر فشار گذاشتن چین است؟

۲- وضعیت آمریکا آنقدر خراب است که دیگر راه گریزی ندارد.

البته همین امروز وزیر خزانه داری آمریکا در خصوص نابودی اقتصادی آمریکا هشدار داد و اشاره کرد که باید شروع به پرداخت بدهی به طلبکاران بکنند؛ او‌ از مبلغی کمی بیشتر از سی و یک هزار میلیارد دلار نام برد.

از مدتها پیش نوشتم جنگ اصلی میان شرق و غرب است و اتحاد ایران، چین و روسیه در مقابل غرب پیروز خواهد شد.

غرب توسط عوامل داخلی ایرانی خود چندبار سعی کرد جناح خامنه‌ای (خامنه‌ای ملی گرا است) را نابود بکند‌. آخرین تلاش آنها همین پاییز امسال (۱۴۰۱) بود.

در خصوص تمام این مسایل حتی به صورت روزانه نوشته‌ام و تکرار آنها در اینجا نیازی نیست. اما خلاصه مطلب همین نکات است:

جنگ قدرت میان شرق متحد و غیر مذهبی، با غرب غیر متحد مذهبی (کشورهای غربی به صورت مستعمرات آمریکا و در اساس جناح‌های یهودیان صهیونیست در آمده‌اند) است که در موارد زیادی خود را نشان داد و جنبه گرم آن در اکراین است.

تمام محاسبات نظامی غرب در این جنگ‌ (اکراین) غلط از آب در آمد.

از طرفی آنها که ایران را درگیر مسایل سخت داخلی تا حد جنگ داخلی کرده بودند تصور نمی‌کردند ایران بتواند اینچنین دقیق و‌ قوی عمل بکند؛ به طوریکه سلاح‌های تعیین کننده جبهه های جنگ به روسیه بدهد. نکته جالب اینکه اخیرا نیز گزارش‌های دقیق (که ایران هم نه تنها نفی نکرد بلکه به نوعی تایید کرد) مبنی بر ارسال دو‌ کشتی سلاح و مهمات به روسیه منتشر شد. این یعنی ایران به مرحله‌ای از قدرت رسیده (از طرفی غرب ضعیف شده) که اینچنین علنی در مقابل غرب ایستاده در حالیکه احتمال جنگ رو در رو با غرب هم‌ هست.

از جمله خبرها احتمال ارسال ۲۰ بمب اتمی از طرف روسیه به ایران است. من در نوشته های چند ماه پیش این نکته را هم نوشته بودم اینکه:

روسیه باید از سوریه خارج بشود، و ایران امکان استفاده از سلاح‌های پیشرفته ضدهوایی (موشک‌ها) و حتی حمله تلافی جویانه برعلیه اسرایل را داشته باشد و در صورت سخت شدن شرایط روسیه باید سلاح اتمی (البته با افسران و متخصصین بمب‌های اتمی روسی که بر آن سلاحها کنترل دارند) در ایران بگذارد تا چنانچه کار به جنگ گسترده کشید اسرایل جرات اقدام اتمی برعلیه ایران را نداشته باشد.

اخیرا اسرایل دیگر نتوانست به بازی دو روی ادامه بدهد و مستقیما به حمایت از زلنسکی (خاین به اکراین که باید محاکمه و سخت ترین مجازات‌ها را تحمل بکند) پرداخت در نتیجه تصمیم گیری برای روسیه ساده شد و تمام قد در کنار ایران ایستاد.

حمایت چین نیز دیگر چندان در پرده نماند.

همانطور که اشاره کردم در خصوص تمام این نکات نوشته ام و تمام آن پیش بینی ها درست از آب درآمد.

نکته اینجاست که شرق از نوشته‌های من درس گرفت و همان راه را رفت ولی غرب مغرور (غروری احمقانه که آنها را کور کرده) به جای یادگیری و تغییر تاکتیک دقیقا در آن چاهی رفت که من پیش بینی کرده بودم.

اکنون اتحاد شرق هر روز گسترده تر می‌شود. برقراری رابطه ایران و عربستان با وساطت چین (و البته روسیه که او نیز گفت در این میان بوده) و مشخصا اتحادیه شانگهای، بریکس و اور آسیا چرخش بزرگی است که چندین کشور دیگر اقماری عربستان را هم به اینطرف می‌کشاند و از طرفی به جنگهای فرسایشی منطقه پایان می‌دهد. در نتیجه داستان فروش سلاح های غربی مخصوصا آمریکایی نیز به پایان می‌رسد. و همچنین به عوض پرداختن پولهای کلان برای خرید سلاح‌های بی فایده؛ امکان سرمایه گذاری این کشورهای ثروتمند منطقه در کشورهای ضعیف را می‌دهد.

کمتر از یک ماه پیش حدودا ۱۴-۱۵ فوریه که رییس جمهوری ایران بالاخره پس از سالها سنگ اندازی جناح های غرب گرا برای عقد قراردادها و … به چین رفت مطلبی نوشتم و اشاره کردم که چرخشی بزرگ در سیاست ایران ایجاد شد که تاثیرش جهانی است؛ اتفاقا در حین پرواز از ایران به سوید بودم و در یک فرصت کوتاه در فرودگاه استانبول آنرا نوشتم.

اکنون هر روز تغییرات عظیم نظامی، اقتصادی، سیاسی … در جهان رخ می‌دهد.

همانطور که پیشتر هم نوشته بودم غرب قصد تغییرات گسترده سیاسی در منطقه را داشت و از جمله تجزیه کشورها و مخصوصا کودتای ساختگی درون عربستان و در نتیجه قتل عام شیوخ و از جمله محمد بن سلمان و بالا کشیدن بیشتر از هزار میلیارد دلار پول نقد آنها در بانک‌های آمریکا.

پیشتر نوشته بودم تنها راه نجات شیوخ منطقه همکاری با ایران است. و البته چند دهه پیش نوشته بودم:

باید با همسایگان آشتی کرد وگرنه غرب آنها را به کشتن یکدیگر و‌ نابود کردن اقتصادشان وامی‌دارد.

این نکته را محمد بن سلمان نیز متوجه شد و بالاخره با توجه به بسیاری مسایل دیگر صلح میان همسایگان برقرار شد و نقشه‌های اسرایل بر باد رفت.

از جمله نکات مهمی که پیشتر نوشته بودم:

۱- اختلافات درونی یهودیان صهیونیست که در آمریکا گسترده شده و به درون اسرایل رسیده.

۲- غرب مذهبی است و در امور مذهبی و داخلی کشورها دخالت می‌کرد. مسیحی کردن کره جنوبی مشکل اصلی اتحاد دو‌ کشور شد. مسیحی کردن تایوان مشکلی بر سر راه اتحاد با چین آورد و…

اما چین در دو نکته در کشورها دخالت نکرده است:

۱- وارد مسایل سیاسی داخلی کشورها نشده سعی در تغییر رژیم ها نکرده و دخالت نظامی نکرده است.

۲- وارد مسایل اجتماعی مخصوصا دینی نشده. اتفاقا این یکی برای کشورهای مسلمان منطقه بسیار مهم است.

اسرایل و آمریکا با تبلیغات بسیار گسترده مستقیم و غیر مستقیم کاملا در مسایل اجتماعی و مذهبی کشورهای مسلمان منطقه دخالت کردند. و این نکته ترس زیادی در مذهبیون و مخصوصا رهبران مذهبی ایجاد کرد. امریکا، اسرایل و غرب درک ضعیفی از مسایل انسانی اجتماعی دارند و نمی‌توانستند بفهمند که با این دخالت‌ها چگونه تیشه به ریشه سلطه خود میزنند.

اشاره:

در زمان شلوغی های ایران، ترکیه و آذربایجان با تحریک اسرایل سعی کردند شمال ایران (منطقه ای درون ارمنستان که باعث قطع مرز ایران با ارمنستان و محاصره آن کشور می‌شد) را قبضه بکنند. ولی حتی در همان شرایط ایران ارتش خود را به آنجا فرستاد و از یک فاجعه تاریخی جلوگیری کرد و سپس ارتش ارمنستان را مجهز کرد کاری که باید زودتر می‌کرد. حالا اما پس از زلزله وحشتناک ترکیه این کشور کاملا گرفتار آن مسیله و از طرف دیگر حاکمیت آن مشغول کارهای انتخابات ریاست جمهوری است.

اسرایل درگیر مسایل داخلی خود تا مرحله بسیار خطرناک جنگ داخلی است. امروز که به صحبت‌های یکی از یهودیان ایرانی اسرایل گوش می‌دادم (او‌ از مفسران و تحلیل‌گران معروف است)، ضعف در گفتار و تحلیل هایش کاملا آشکار بود و به طور ‌کاملا واضح از آن حالت پر مدعای حتی همین یکی دو روز پیش کاملا عقب نشینی کرده بود. سردرگمی در گفتارش بیداد می‌کرد.

و اما متحد و تجهیز کردن کردهای کومله و حزب دمکرات و … در همین هفته اخیر توسط اسرایل نیز راه به جایی نخواهد برد. ایران و کشورهای منطقه باید در مسیر صلح و‌‌ همزیستی محبت آمیز و همکاری با همسایگان برآیند و از حضور نیروهای اغتشاش گر وابسته به غرب و اسرایل در کشورهای خود برعلیه همسایگان کاملا کناره گیری بکنند.

پایان سخن

قدرت در جهان در حال تغییر است و چون من بیشتر آنها و‌ مخصوصا اصل و اساس ها را از سالها پیش، پیش بینی کرده بودم و در سایتم و‌ فیس بوکم هست به این مختصر قناعت شد.

اما، اشاره چندباره به اینکه پیشتر این و آن نکته را نوشته بودم به این دلیل است که بسیاری مردمان که نوشته‌های من را به صورت سطحی خوانده بودند و یا نتوانسته بودند پیوستگی آن تحلیل‌ها و‌ پیش بینی‌های مسایل سیاسی را بفهمند اکنون می‌توانند دوباره به آن نوشته‌ها مراجعه بکنند.

بعضی به من گفته بودند:

“می‌گویند سرمقاله نشریات جناح خامنه‌ای را حسن بایگان می‌نویسد، یعنی خط دهنده من هستم”.

البته که من سرمقاله نویس هیچ ارگانی نیستم، من یک فیلسوف کاملا مستقل هستم که می‌دانم بسیاری اهل علم (در ایران و سایر کشورها) به فلسفه من اعتقاد دارند.

وظیفه من نوشتن واقعیات و راهنمایی مسیری انسانی است. هرکس می‌خواهد درس بگیرد و آنکه نمی‌خواهد همانند غرب در گرداب نادانی فرو می‌رود و غرق می‌شود و شکست می‌خورد.

۱۱ مارس ۲۰۲۳

۲۰ اسفند ۱۴۰۱

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

USAIran