ادیان به نژادپرستی رسمیت و شرعیت دادند!

ریشه نژاد پرستی در مسیحیت!

اعتراف رسمی کلیسیای سوئد: همه به غیر از یهودیان سگ هستند!

نژادپرستی به یکی از مباحث مهم اجتماعی در جهان تبدیل شده است.

چند ده سال است که این مبحث تقریبا روزانه در رسانه‌های مختلف جهان به انواع گوناگون مطرح می‌شود.

دوگونه نژادپرستی‌ای که در جهان مطرح شدند یکی در آفریقای جنوبی بود که به‌عنوان آپارتاید معروف شد. در آنجا سیاهان که ساکنین اصلی و قدیمی بودند توسط سپید پوستان که آنجا را تصرف کرده بودند مورد بردگی و سوء‌استفاده بسیار شدید قرار گرفتند و رابطه میان آنها از بردگی هم بدتر بود. ضمن اینکه منطقه زندگی سیاهان کاملا از سپید پوستان (اروپائی وآمریکائی سپید مسیحی) جدا بود سیاهان تنها به‌عنوان کارگران و خدمتکاران و برای کارهای بدنی بسیار سخت مورد استفاده قرار می‌گرفتند. تمام امکانات سپید پوستان از سیاهان جدا بود و آنها حق استفاده از امکانات مسیحیان خاص سپید پوست را نداشتند در حالیکه کلیسیا برای فریب و شرعی و رسمی  کردن بردگی آن مردمان به دروغ فریاد برابری انسانها را سر می‌داد و با کتاب به اصطلاح مقدس بر سر آنها می‌کوفت.

سیاهان حق ورود به فروشگاه‌ها و اماکن مخصوص سپیدان را برای خرید و استفاده نداشتند. ورود یک سیاه پوست به استخر سپید پوستان باعث می‌گردید که تمام آب آن استخر را عوض بکنند زیرا آن آب نجس و آلوده می‌شد. محل نشستن سپید پوستان در وسائل نقلیه عمومی از سیاهان مجزا بود و سیاهان حق نشستن در آنجا را نداشتند.

نوع دیگری از نژادپرستی که خیلی به آن توجه می‌شود برعلیه یهودیان بود. اما در این مورد نکات و مسائل بسیار پیچیده‌ای وجود دارد که آنرا مخفی می‌کنند. هرچند به واسطه اختلافات دینی یهودیان مطرود بودند اما این افکار دینی که به آن پرداخته خواهد شد شامل نجس و مطرود دانستن سایرین توسط یهودیان هم می‌شد که دیگران را مطرود می‌دانستند و می‌دانند.

اتفاقا ریشه اصلی نژادپرستی در همین جاست که ابتدا یهودیان در عهد عتیق دیگران را نجس نامیدند و این ارث را نیز از طریق یهودیانی که در نوشتن عهد جدید (انجیل) دست داشتند به مسیحیت دادند.

چندی پیش به ریشه نژادپرستی  که در ادیان هست پرداختم از جمله  دین زرتشتی که  در کتب آنان این نکته وجود دارد اما از آنجائیکه این دین بسیار کوچک شده است و در حاشیه قرار دارد و اکنون جهان‌گیر نیست و تاثیر زیادی در روابط مردمان جهان ندارد و از طرف دیگر ادیان سامی (یهودی، مسیحی و اسلام) تمام آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا و بخش‌های وسیعی از آفریقا و آسیا را در بر گرفته پس اهمیت آن زیاد نیست و در نتیجه حساسیتی ایجاد نمی‌کند.

در عهد عتیق به قوم یهود برگزیده خطاب شده است. در آن کتاب و قوانین آنها اشارات زیادی به برجسته بودن آن قوم و حقیر بودن دیگران شده تا حدی که مثلا همخوابگی یک زن غیر یهودی با یک مرد یهودی آن مرد را نجس می‌کند و مجازاتهائی برای آن زن در نظر گرفته شده است و…

جنگ‌های جهان مذهبی است

با کمی تامل به آسانی مشخص می‌شود که این افکار غلط و عقب مانده که توسط عده‌ای به‌عنوان رهبران مذهبی رهبری و گسترش داده می‌شوند وپایه اصلی درآمدهای مالی بدون زحمت برای آنهاست قرن‌هاست که ریشه اکثر جنگ‌ها در جهان می‌باشد.

علیرغم تمام تظاهری که همگی این ادیان به صلح طلبی می‌کنند اما ابدا چنین نیست و در نهایت نیز آنها برای ایجاد ارتش‌های مسلح خود به همین کتب و عقاید عقب مانده استناد می‌ کنند.

بیشتر جنگ‌های کنونی نیز هرچند در ظاهر بیشتر مسلمانان هستند ولی در پشت تمام آنها مسیحیان و یهودیان قرار دارند.

در خصوص اسلام موضوع کاملا واضح است زیرا محمد پیامبر و رهبر اصلی آنها شمشیر بدست گرفت و انسانهای زیادی را کشت تا او را بپذیرند که داستانهای آنها را به‌عنوان غزوات پیامبر با افتخار از کودکی در کله مردمان فرو می‌کنند. پس جای تعجبی نیست که طرفداران او که “سنت محمد” از اساس دین آنهاست دست به چنین کارهائی بزنند و حتی همدیگر را کافرنامیده قتل عام بکنند و مخصوصا به همان شیوه صدر اسلام و روش آنها انسانهای مخالف را بکشند.

کتاب مقدس یهودیان نیز مملو از اینگونه دستورات خشن و بیرحمانه است و حتی تلمود کتابی که دستورات مذهبی را تفسیر کرده و توسط رهبران مذهبی یهود نوشته شده است مملو از دستورات کشتار و روش‌های کشتار و اعدام و نژادپرستی است.

در اسلام و قرآن یک بار اشاره مستقیم (سوره توبه آیه ۲۷) به نجس بودن غیر مسلمانان برای ورود به مسجد‌الحرام شده است. هرچند مسلمانان می‌توانند استدلال بکنند که این آیه فقط شامل مسجد‌الحرام است ولی اکنون نجس نامیدن غیر مسلمانان بسیار جدی و گسترده است. بطوریکه دست دادن با غیر مسلمانان باعث نجس شدن می‌گردد. حتی گرفتن مستقیم و بدون واسطه وسایل از دست آنها مثلا گرفتن یک هندوانه نیز باعث نجس شدن می‌گردد پس باید آن شخص هندوانه را بطور غیر مستقیم به او بدهد مثلا آن را در حوض آب بیندازند تا نجاست آن پاک بشود و آنگاه فرد مسلمان آن را از آب بردارد. پس بهمین دلیل باید هرچیزی از دست غیر مسلمان می‌رسد را پیش از دست زدن شست یا به شکل دیگری گرفت که با دست تماس پیدا نکنند.

این امور در خوراک‌ها بیشتر است و یهودیان و مسلمانان نوع خوراک خود را دارند و سایر خوراک ها را که بدست غیر هم دین تهیه شده یا مخصوصا ذبح حیوان که توسط غیر هم دین و شرایط خاص باشد را نجس می‌دانند.

در دین زرتشتی هم قوانینی اینچنین و نجس خواندن حتی هم کیشان خود در شرایطی خاص مثلا قاعده بودن زن) آمده است.

اینها نکاتی است در حد همان آپارتاید آفریقای جنوبی و حتی بدتر از آن.

در اساس ریشه آپارتاید از همین ادیان مسیحی – یهودی توسط سپید پوستان اروپائی می‌باشد.

ریشه نژاد پرستی در مسیحیت!

اعتراف کلیسیای سوئد: همه به غیر از یهودیان سگ هستند!

در اینجا با این مقدمه به موضوع اصلی این نوشتار می‌رسیم.

مسیحیت که از نظر زمان در میان یهودیت و اسلام قرار دارد دیگرگونه است.

برای کوتاه کردن کلام و ‌ بررسی موضوع نژاد پرستی در مسیحیت در اینجا تنها اشاره می‌شود به داستان پیدایش مسیحیت و اینکه یهودیانی که در نوشتن عهد جدید (انجیل) دست داشتند افکار، داستانها و افسانه‌های مذهبی مندائیان و منطقه را دزدیدند و به عنوان مسیحیت ارائه دادند. آنها دروغ‌های بزرگی در عهد جدید گنجاندند و تلاش کردند تا داستان مسیح را به یهودیت وصل کرده و عیسی را یهودی معرفی بکنند هرچند پدرش خدا باشد.

من در کتابی تحت عنوان “عیسی مسیح و مادرش یهودی نبودند، بلکه آنها مندائی بودند” بسیاری از این نکات و آنچه مدت۲۰۰۰ سال برای مسیحیان و جهان مخفی و ناشناخته بود را روشن و منتشر کردم. این کتاب در محافل علمی (دانشگاه‌ها و کتابخانه‌های بسیاری از کشورها) به‌عنوان برترین کتاب و آنچه که انقلاب بزرگ و تاثیرگذارترین‌هاست شناخته  شده است.

در پی انتشار آن کتاب، دو آیه کاملا صریح که در انجیل از زبان مسیح آمده و همه مردمان به غیر از یهودیان را سگ نامیده است به‌عنوان صریح‌ترین و زشت‌ترین نوع نژادپرستی مورد نقد قرار دادم و طی شکایت نامه‌ای رسمی به پلیس شهر اپسالا در سوئد از پاپ کلیسیای کاتولیک و اسقف اعظم کلیسیای رسمی سوئد خواستم تا در برابر این آیات ضد انسانی موضع گیری بکنند.

آن سخنان نژادپرستانه و سگ نامیدن همه انسان‌ها به غیر از یهودیان در عهد جدید (انجیل) در کتب و آیات زیر آمده است:

– انجیل متی سوره ۱۵ آیات ۲۶ و ۲۷

– انجیل مرقوس سوره ۷ آیات ۲۷ و ۲۸

متن شکایت نامه‌ها را در سایتم و فیس بوک گذاشته‌ام.

اخیرا و پس از حدود ۲ سال متن شکایت نامه و کمی توضیح را برای کلیسیای سوئد توسط مسنجر فرستادم. پس از مدتی خانمی کشیش که ظاهرا مسئول دریافت این پیام‌ها است چنین پاسخ داد:

– من شخصا بسیار خوشحال هستم که توله سگ باشم.

پرسیدم:

– آیا فقط شما اینچنین فکر می‌کنید یا همه کلیسیا خوشحال هستند که توله سگ باشند؟

پاسخ داد:

– البته من نمی‌توانم از جانب همه صحبت بکنم ولی فکر می‌کنم اکثریت اینچنین هستند.

نوشتم:

اگر شما کتاب من را بخوانید متوجه اشتباهات خود خواهید شد.

نکته: جلد کتاب و توضیحات را برایشان فرستادم. ضمنا من مکاتبات را به انگلیسی انجام دادم تا برای مردمان همه نقاط جهان قابل استفاده باشد.

پاسخ داد:

متشکرم ولی من با اعتقاداتم راضی هستم.

نوشتم:

بسیار خوب و… ولی لطفا پاسخ رسمی کلیسیا در خصوص سگ نامیدن مردمان از جانب مسیح را برایم تهیه کنید زیرا این نامه شخصی نیست.

پس از چندی دوباره بر خواسته‌ام تاکید کردم. در نتیجه نامه‌ای از طرف سردبیر کلیسیای رسمی سوئد آمد که:

نوشته‌های عهد جدید (انجیل) را کلیسیا تائید کرده وما آنها را دربست قبول داریم.

اینها اعتراف صریح به آنست که آنچه در انجیل آمده هرچند نژادپرستانه‌ترین و زشت‌ترین افکار باشد پذیرفته شده است.

تقدس دادن به حرف‌ها، اینچنین انسانها را در بند می‌کشد؛ کور و خرفت و فناتیک می‌کند و از آنها جنایتکار می‌سازد.

دارندگان چنین تفکری انسانها را هم فیزیکی می‌کشند و هم اخلااقی.

سگ نامیدن انسانهای همه جهان و در طی هزاران سال و برای تمام بشریت تا ابدالدهر، پست ترین و کثیف‌ترین نوع کشتن انسان و انسانیت و نژادپرستی است.

مقدس نامیدن چنین سخنان و افکار توسط یک عده شارلاتان به تمام معنی صورت می‌گیرد که با حیله‌گرانه‌ترین شکل در مغز یک عده شستشوی مغزی شده و نادان جای می‌دهند.

اینان چگونه به خودشان حق می‌دهند که تمام مردم جهان را سگ بنامند که باید ته مانده خوراک یهودیان به عنوان تنها انسان/آدم روی کره زمین را بخورند.

این کشیشان، اسقف ها، پا‌پ‌ها و… اگر دوست دارند سگ یهودیان باشند مشکلی نیست هرکسی حق انتخاب برای خودش را دارد ولی نمی‌توانند چنین توهین‌هائی به  سایر مردمان جهان اعم از ادیان و ملل بکنند و البته خودشان را هم انسان دوست بنامند.

شما وقتی خودتان را سگ کثیف می‌دانید و سایرین را هم اینچنین؛ پس هیچ جائی برای انسان دوستی باقی نمی‌ماند زیرا انسانی روی کره زمین باقی نمی‌ماند به غیر اندکی یهودی نژادی. و البته یهودیان دینی یعنی کسانیکه دین یهودیت را پذیرفته‌اند آنها هم شامل انسان بودن نمی‌شوند.

آیا شما آنقدر نادان هستید که معنی کار خود را نمی‌دانید؟

یا آنقدر شارلاتان که برای منافع اندک خود حاضرید سگ باشید و همه مردم جهان را هم بدون هیچ شرم و خجالت  سگ بنامید.

در نتیجه تمام جنایاتی که مسیحیان در جهان انجام داده‌اند و هم اکنون نیز در جهان انجام می‌دهند (هرچند در ظاهر خود را انسان دوست نشان می‌دهند و سعی در مخفی کردن این افکار یا ریشه اصلی دارند) از همین کتاب مقدس است. این مفلوکان در نهایت عجز و ناچاری مجبور شده‌اند خودشان را هم سگ یهودیان بدانند و از اینجاست که مسیحیت صهیونیست پیدا شده که جنایات جهان را رهبری می‌کنند.

اما کتاب من در اثبات اینکه عیسی مسیح و دستورات شرعی  که به نام او آمده نمی‌تواند از یهودیت باشد بلکه از مندائیان است؛ دنیای مسیحیت را دیگرگونه و آشفته کرده است. زیرا مجبور هستند با یهودیت خداحافظی بکنند و فراتر از آن یهودیان را قاتلین مسیح و قوم او (مندائیان) بدانند.

بطور یقین و مطمئن می‌گویم: تغییراتی که اکنون در جهان پیش آمده و شکافی که میان خود یهودیان؛ میان یهودیان و دسته‌ای از مسیحیان و همچنین میان خود مسیحیان ایجاد شده نیز تغییراتی که در این دوران/روزها در قدرت در جهان می‌بینیم تا حد بسیار زیاد و تعیین کننده‌ای متاثر از همین کتاب من است.

م. حسن بایگان

۱۰ اکتبر ۲۰۲۰ برابر با ۱۹ مهرماه ۱۳۹۹

اپسالا – سوئد

پس نوشت:

همانطور که دیده می‌شود این مطلب در اکتبر سال پیش نوشته شد ولی به دلائلی از جمله سه ماه سفر به آفریقا در نشر آن وقفه افتاد و اکنون پس از حدود شش ماه منتشر می‌شود.

م. حسن بایگان

۳۱ مارس ۲۰۲۱   ۱۱ فروردین ۱۴۰۰

اپسالا – سوئد

فلسفه‌ای کامل

من یک فیلسوف صاحب مکتب/ سبک کامل و کاملا مستقل هستم.

نظرات من منسجم، منطقی، معقول و علمی و حاصل تمام عمرم و تجربیات تاریخی بشر است.

این نظرات حلقه‌هائی زنجیروار نیستند بلکه حلقه‌هائی هستند که هرکدام می‌تواند مستقیما به سایرین وصل بشود.

با تمام افکار غلط که چون تاری تیره تنیده شده بر مغز بشر است، مخالفت می‌کنم.

از روش‌های خشن، بی مغز و غیر انسانی دوری گزیده‌ام.

در طول تاریخ بشر هیچ کسی (پیامبر، نبی، رسول، متفکر یا فیلسوف) در سطح من نیامده و نخواهد آمد؛ زیرا آنچه را که باید تا آخر حیات بشر به کار برود، گفته‌ام.

وظیفه دولت‌ها

وظیفه دولت‌ها این نیست که با استناد به نوشته‌ها، صحبت‌ها و یا رفتار افرادی درگذشته، برای مردم تعیین تکلیف بکنند. این حماقت و زورگوئی محض است.

وظیفه دولت‌ها نظم دادن و اجراء خواسته‌های متنوع مردمان، متناسب با زمان و مکان و همچنین ارتباطی صلح آمیز با سایر کشورهاست.

نگاه و رفتار انسانی

آنکه در برابر خود، انسان‌ نمی‌بیند، بلکه رنگ، دین یا پول را می‌بیند، انسان نیست.

چکیده فلسفه م. حسن بایگان

۱- هستی: تمام دانش بشر از پیدایش و هستی نزدیک به صفر است. ما نمی‌دانیم جهان ماده است، خدا آفریده یا چیز دیگری می‌باشد و یا هیچ است.

۲- دلیل رشد: خرد بشر و همکاری جمعی دلیل رشد او بوده و هست و نه پول یا قدرت بازو.

۳- مسائل اجتماعی: این مسائل بسیار گسترده و متنوع می‌باشند و باید توسط مردمان هر منطقه، متناسب با زمان بررسی و حل شوند.

۴- حکومت یا مدیریت: همه دولت‌های کنونی در جهان حکومت‌گر و در خدمت طبقه و یا گروهی خاص هستند. باید همگی برکنار شده و سیستمی مدیریتی در خدمت همه مردمان و طبقات جهت اداره کشور توسط روشنفکران و متفکران مستقل برقرار شود.

اعلام تسلا برای فروش با بیت کوئین، شروع رسمی پایان سلطه دلار و ابر قدرتی آمریکا است!

بازی کرونا رو به پایان است!

پیشتر بارها نوشتم که هرچند بیماری کرونا هست اما: “آش شور است ولی نه به این شوری”. این بیماری را بهانه کردند تا اتفاقات اساسی پشت پرده مخفی بماند.

داستان پایان ابرقدرتی امریکا و پایان سلطه دلار بود.

حالا به آنجا رسید که “ایلان ماسک” شروع معاملات با ارز دیجیتال یا بواقع پایان معاملات با دلار حتی در خود امریکا را رسما اعلام کرد. البته این کاری نبود که از عهده یک تن برآید بلکه مجموعه‌ای از سرمایه‌داران بین‌المللی آمریکا و جهان و کشورهای مانند چین، روسیه، ایران و… پشت آن هستند وگرنه او را سربه نیست می‌کردند.

این شروع رسمی پایان دلار و آمدن ارز/ارزهائی دیگر و پایان ابرقدرتی آمریکا است.

برمبنای ایلان ماسک بزودی در خارج آمریکا نیز معاملات با ارز دیجیتال صورت خواهد گرفت و باید منتظر بود که بزودی چند ثروتمند بزرگ دیگر نیز همین اعلام را بکنند آنگاه تحریم‌ها و تهدیدات اقتصادی آمریکا که برپایه قدرت دلار است ارزشی نخواهد داشت.

اکنون بدون اینکه رسما اعلام بشود آمریکا ورشکسته شده، او را از قدرت مطلق بر جهان کنار گذاشتند اما بدهی‌هایش به کشورهای دیگر مخصوصا چین باقی می‌ماند. زیرا آمریکا از چند سال پیش ورشکسته شده بود لیکن اگر چنین اعلامی می‌شد طلب کشورها از آمریکا برباد می‌رفت مخصوصا چین با این اعلام مشکل داشت و دارد زیرا چند هزار میلیارد دلار از آمریکا طلب دارد.

و حالا این سرمایه داران حاکم بر آمریکا که از برکت این کشور ثروتمند شدند زیر پایش را خالی کرده و کشور/مردم را با بدهی‌هایش تنها رها کرده و تمرکز نیروی خود را بر چین گذاشته‌اند. هرچند چین نیز پایان خط نخواهد بود.

پیشتر در مطلبی اشاره کردم که یهودیان صهیونیست ابدا اعتقادی واقعی به این دین و شهروندی کشوری (امریکا، اروپا…) ندارند آنها خدا و وطن‌اشان پول است و هر زمان آنرا هرکجا بیابند به راحتی کشور محل اقامت خود را تغییر می‌‌دهند. اکنون آن حرف صحت خود را نشان داد. یهودیان صهیونیست بسیار ثروتمند از مدتی پیش متوجه سقوط آمریکا و رشد چین و… شدند و بسیاری از آنها کارخانه‌ها و ثروت خود و حتی محل اقامت‌شان را به چین بردند.

ولی سقوط آمریکا به معنی آن نیست که شبیه کشورهای عقب مانده یا درحال توسعه بشود زیرا هنوز ثروت زیادی دارد که می‌تواند برای اینها مورد استفاده قرار بگیرد پس یک پایشان را نیز در امریکا نگه می‌دارند.

نقش ایران در جابجائی قدرت در جهان

در این جابجایی قدرت، ایران نقشی اساسی داشت. پیشتر نوشتم که ایران می‌تواند باعث سرنگونی قدرت مطلقه آمریکا بشود و برای مثال سرنگونی شاهنشاهی ایران توسط نیروی کوچک مقدونی را مثال آوردم؛ هرچند قید کردم در این مورد ایران خودش نمی‌تواند سرکرده عالم و جانشین آمریکا بشود.

شکست دادن طرح‌های نظامی آمریکا توسط ایران در منطقه (مخصوصا در عراق و سوریه که با حمایت اسرائل، عربستان، ترکیه و… و شرکت مستقیم نیروی نظامی ساخته شده بنام داعش بعنوان آلترناتیو جایگزین)، معادلات قدرت نظامی در جهان را بهم ریخت. همچنین پایان قدر قدرتی نظامی آمریکا را نشان داد.

امریکا که دیگر توان ادامه جنگ‌های فرسایشی را نداشت با تغییر تاکتیک و آوردن ترامپ سعی کرد قدرت مالی و دلار را بکار بیندازد.

آمریکا/ترامپ با خروج از برجام و طرح فشار حداکثری بر ایران، بر همه کشورهای جهان فشار آورد تا با ایران رابطه اقتصادی نداشته باشند. این عمل همه را هشیار کرد که گرفتار نوع بسیار نوینی از استعمار و استثمار شده‌اند و باید راه چاره‌ای بیابند.

تا زمانیکه آمریکا مشغول جنگ‌های گرم نظامی بود اروپا و بعضی دیگر متحد او بودند زیرا از این جنگ‌ها بهر‌مند می‌شدند. اما آنگاه که ترامپ با سیاست جنگ اقتصادی پیش آمد و مخصوصا رفتار تحقیر آمیز نسبت به هم پیمانانش، آنگاه اروپا و سایرین نیز بر او پشت کردند تنها جناح ناتان یاهو در اسرائل و بعضی کشورهای اندک مانند عربستان همراه او شدند که نتیجه‌ای نگرفتند و همگان شاهد ایزوله شدن آمریکا در میان کشورها و سازمانهای بین‌المللی  بودند.

از طرفی فراماسیونری که رهبری آن بیشتر با شاهان اروپا بود و هست خواستار بازپس گرفتن قدرت از یهودیان صهیونیست و بازگشت به قدرت پیشین (جهانی) بودند/هستند.

نباید نادیده گرفت که هرچند در اروپا فراماسیونری ظاهرا سکوت کرده بود اما مترصد موقعیت بود. نکته جالب اینکه آفریقای جنوبی تنها کشوری در جهان استکه فراماسیونری در آنجا علنا با صهیونیست ها و صهیونیسم درگیر می‌باشد.

حال داستان جنگ های نظامی به پایان رسیده زیرا قدرت کشورها در آن حدی است که بتوانند در برابر ضربات امریکا به او ضربه بزنند و البته این شامل روسیه و چین و اسرائل و همه کشورها می‌شود.

اکنون با اعلام “ایلان ماسک” و بزودی پیوستن تعداد بسیار زیادی از سرمایه‌داران و شرکتها به ارزهای دیجیتال، جهان دچار تحولاتی بسیار بزرگ خواهد شد و امکان ارائه ارز دیجیتال با پشتوانه که چین قدم‌هائی برای آن برداشته وجود دارد. حتی ممکن است امثال ایلان ماسک و کسانیکه حاکم بر فضای مجازی هستند نیز دست به ایجاد چنین سیستمی بزنند و جهان دارای چند ارز دیجیتال معتبر با پشتوانه بشود. آنگاه باید دلارهای کاغذی آمریکا …. و تکلیف آمریکا با این مشکل چه خواهد بود؟

این تحولات باید در سکوت محض پیش می‌رفت و برای اینکار از بیماری کرونا غولی ساختند که باید تمام افکار و اخبار و… منحرف شده و فقط به آن می‌پرداخت.

از چند ماه پیش و مخصوصا با کنار زدن ترامپ که خواهان باقی ماندن آمریکا در قدرت جهانی بود و فریاد می‌زد می‌خواهد قدرت آمریکا را باز گرداند و دقیقا اشاره‌اش به همین مسائل بود، نوای یافتن واکسن نواخته شد و زمانیکه تکلیف آنها  با هم (جابجائی قدرت در جهان) روشن شد واکسیناسیون کردن مردمان یعنی پایان داستان/بازی شروع شد؛ تا اکنون که اعلام استفاده از ارز دیجیتال یعنی کنار گذاشتن دلار رسما شروع شد و باید به سرعت تغییرات در نظر گرفته شده صورت بگیرد.

ایران در این بازی جابجائی قدرت در جهان از همان ابتدا نقش داشت و بی دلیل نبود که از اولین کشورهائیکه اعلام شد در آن کرون پیدا شده و با اعلام تعداد زیاد مرگ‌ها ترس برجهانیان انداختند نقش خود را خوب بازی کرد.

سکوت ایران در خصوص تحریکات نظامی اسرائل (جناح ناتان یاهو همدست ترامپ) بی دلیل نبود وگرنه می‌توانست سلاح‌هائی را در اختیار سوریه و حزب‌الله قرار بدهد که هواپیماهای متجاوز اسرائلی را سرنگون بکنند کاری که در یمن کرد و همین یکی دو روز اخیر حوثی‌ها هواپیماهای پیشرفته بدون سرنشین آمریکائی را سرنگون کردند. سکوت ایران بدلیل فشار روسیه نبود بلکه در یک همکاری و همآهنگی بود.

عملکرد ایران در این موارد و مقابل دولت آمریکا، مورد حمایت روسیه و چین بوده و هست و  با هم اتحادی را ایجاد کرده‌اند و با بعضی سرمایه‌داران/قدرتهای بین‌المللی از هر دین و مرامی مخصوصا یهودیان و فراماسیونری کنار آمده‌اند.

شکاف در میان سرمایه‌داران یهودی و در میان یهودیان درون اسرائل ایجاد شده و عدم توافق برای ایجاد دولت نیز ناشی از همین شکاف عمیق است و دلیل آن نیز همین تغییر قدرت و جابجائی ثروت است. در نتیجه ناتان یاهو بدنبال دشمن تراشی و ایجاد ترس در مردم بود ولی سکوت ایران و عدم ورود به جنگ با اسرائل طرح‌های جناح ناتان یاهو/ ترامپ را بهم ریخت.

مطابق قانون نانوشته، زمانیکه آبها از آسیاب افتاد آنگاه آرام آرام این مسائل پشت پرده اعلام خواهد شد.

۲۴ مارس ۲۰۲۱ برابر با ۳ فروردین ۱۴۰۰

حسن بایگان

hassan@baygan.org

www.baygan.org

USAIran