در رسانهای دیدم که سخنران میگفت: چند فیلسوف مانند اسلاوی ژیژاک و … در خصوص وقایع ایران نظراتی دادهاند.
من پیشتر در مقاله ای مفصل نظرات آقای اسلاوی ژیژاک را که به عنوان یکی از پنج فیلسوف برتر جهان معرفی میکنند، بررسی و نشان دادم حتی یک بقال دانشی بیشتر از او دارد.
درباره هوسرل، هابرماس، هایدگر، حلقه فرانکفورت، مدرسه بوداپست و… عمق ریشه فکری آنها را بررسی کرده و نشان داده ام که اساسا اینها افرادی در خدمت سرمایه داران بزرگ بین المللی هستند و هدفمند نظر میدهند؛ در نتیجه ضد عقل، فلسفه و انسانیت مینویسند. اینها بزرگترین خاینان به بشریت هستند؛ حتی مسیولیت آنها بسیار بالاتر از کسانی است که اینها را خریده اند.
در مقاله دیگری نشان دادم که چگونه مثلا آقای والنبری که در واقع مالک سوید است، با دادن اندکی پول به دانشگاههای سوید نه تنها آخرین دستاوردهای علمی فنی را مفت بدست میآورد بلکه دانشکده های علوم انسانی را هم خریده و در نتیجه تمام صحبتها در این دانشکده ها در جهت منافع آنهاست. در سایر کشورهای غربی نیز همین داستان کاملا در حال اجرا است.
غرب تا مغز استخوان مستعمره، اسیر و برده تعداد اندکی سرمایه دار است. در چنین جوامعی صحبت از دمکراسی، حقوق بشر، انسانیت، آزادی و … بزرگترین طنز تلخ بشریت است.
۱ نوامبر ۲۰۲۲
۱۰ آبان ۱۴۰۱
تبلیس – گرجستان
جنایت در شاه چراغ
اعدام انقلابی عوامل کثیف، توطیه گر و جنایتکار رژیم در حرم شاه چراغ!
انتقام خون مردم دلاور ایران از عوامل رژیم جنایتکار در شاه چراغ گرفته شد.
چهارشنبه ۴ آبان یک جنایتکار شستشوی مغزی شده داعشی با سلاح جنگی کلاشینکف به حرم شاه چراغ حمله کرد و ۱۳ نفر را کشت و تعداد بیشتری را زخمی کرد. اما بیشتر آن دسته سازمانها و مردمانی که به گفته خودشان برای آزادی و … هرکاری میکردند نه تنها آنرا محکوم نکردند و حتی تسلیت نگفتند!؟ بلکه خیلی ساده و بی خیال آنرا به رژیم نسبت دادند و از روی آن گذشتند.
نکته مهم اینجاست که حتی اگر رژیم هم اینکار را کرده باشد باید و باید تسلیت گفته شود و اعلام همدردی باز بازماندگان وکل جامعه گردد و این جنایت محکوم بشود. اینگونه جنایات از جانب هر گروهی باشد ابدا قابل توجیه نیست و آنانی هم که بهر دلیلی چشم بر روی این جنایات می بندند به نوعی مستقیم جنایت را تایید میکنند.
اینجا کودک کشی هم صورت گرفته، پس چرا کودک کشی محکوم نشد.
تقدیس جنابت از خود جنابت بدتر است.
این جنایات در هر کجای دنیا و توسط هر گروهی و تحت هر نامی صورت بگیرد محکوم است.
و آن کسانیکه میان جنایت های در خیابانها ( توجه شود که هر دو طرف، رژیم و تظاهر کنندگان که آدم کشتند محکوم هستند) با سایر جنایات و به طور مشخص این جنایت بسیار زشت، تفاوت اینچنینی قابل شدند خود محکوم هستند و جایی برای ابراز وجود و اینکه خود را مدافع آزادی، دمکراسی، حقوق بشر، دفاع از حقوق زنان، کودکان و هرکسی و هر موقعیت شغلی بنامند و دیگری را محکوم بکنند باقی نمیگذارند و نگذاشتند. بلکه خود در جایگاه محکوم و ضد بشری قرار گرفته اند.
سوال اینجاست: آیا مردمانی که به مراکز مذهبی میروند همه عوامل رژیم هستند و باید نابود بشوند؟!
اگر چنین است پس باید گفت که بیشترین درصد مردم کشور به این مراکز میروند، پس رژیم دارای اکثریت قاطع مردم به عنوان حامی و پشتیبان است و در نتیجه باید او را کاملا برحق دانست.
اما چنین نیست، بسیاری از مردمانی که به مراکز مذهبی میروند بیرون از رژیم و از منتقدان رژیم و حتی از جناحهای مختلفی از حاکمیت هستند.
صحبت بر اینست که در میان کشته شدگان، زخمیها و سایرین که در حرم شاه چراغ بودند و بیم جان داشتند، مردمانی با افکار و خواستهای مختلف بوده و حتی مخالف خامنهای که شاید در تظاهرات هم بودهاند، وجود داشتند.
در چنین اماکنی در تمام دنیا حتی لامذهب ها و ضد مذهب ها و از ادیان دیگر و توریست ها نیز میروند.
شاید یکی از دلایل پایان اعتراضات و اغتشاشات همین عکس العمل زشت گردانندگان به این جنایت بود!
رفتار بی تفاوت مخالفین خامنهای به این کشتار وحشیانه و کاملا غیر انسانی نشان داد که:
۱- جنگ روانی که گردانندگان این وقایع براه انداخته بودند موفق بوده است.
اینجا با صراحت تمام همانطور که همیشه گفته بودم باز میگویم این جریانات کاملا سازماندهی شده از طرف غرب و بنیاد جرج سوروس و انقلابات رنگی بود.
این گردانندگان کاملا حرفه ای و با تجربه، آنچنان معترضان را شستشوی مغزی داده اند که انسانیت را فراموش کرده اند و در حالیکه از طرفی برای مرگ یک نفر از این طرف قضیه حاضر به کشته دادن بیشتری میشدند، اما کشته شدن این تعداد هموطنان را نادیده گرفتند و محکوم نکردند و حتی ابراز همدردی هم نکردند.
۲- تعدادی ممکن است منکر شستشوی مغزی شدن بشوند، اگر چنین است؛ استدلال آنها درباره این سکوت چیست؟ میگویند رژیم خود اینکار را کرده است؟
خوب چرا در برابر این جنایت رژیم سکوت میکنید؟ مثل سابق به خیابانها می آمدید و طلب خون آنها را از رژیم میکردید؟
ولی سکوت بی بی سی و ایران اینترناسیونال و غرب این مردمان را هم ساکت کرد و خیابانها تهی شد. یعنی آنها گردانندگان بودند.
نکته:
بگذارید یک حدس دیگر را هم در این میان مطرح کنم شاید این نیز دلیلی باشد بر وقایع اخیر، و آن “امضا قرارداد مرز دریایی/ گازی میان لبنان و اسرایل” در همان روزها بود.
این نیز احتمالی است که اسرایل، ایران را به آشوب کشید تا به حزب الله لبنان فشار بیاورد و قرارداد مرز گازی/دریایی میان دو کشور که به نوعی پذیرش اسرایل بود و در ضمن گاز اسرایل و قسمتی از اروپا را تامین میکند، را بپذیرد.
حال حتی اگر این حدس کاملا غلط باشد اما بقیه استدلالات جای خود را کاملا حفظ کرده اند.
در این ماجراهای اخیر صدایی از اصلاح طلبان در نیامد و فقط این چند روز اخیر بود که آقای خاتمی یک موضعی ضعیف گرفت ولی سایر آنها مخصوصا آقای روحانی چیزی نگفت حتی درباره کشتار شاه چراغ هم سکوت کرد.
سازمانها و افراد مدعی آزادیخواهی برای ایران (که نشان دادند میان ایران و مردم ایران تفاوت می بینند) در چنین شرایطی به جای محکوم کردن این جنایت سعی تمام و کمال برای این گذاشتند تا رژیم را محکوم نشان بدهند، به قول معروف در میان آتش سوزی به جای خاموش کردن آتش به دنبال آتش افروز میرفتند.
اما اگر در این مورد هم مطمین بودند باید موضوع را از طریق سازمانهای بینالمللی پیگیری می کردند.
چگونه است که میتوانند برای حذف تیم فوتبال ایران از مسابقات جهانی اینهمه نیرو بگذارند و وکلای خبره و بسیار گران قیمت بینالمللی استخدام بکنند و رهبران کشورهای غربی را بسیج بکنند ولی برای جان اینهمه مردم که بگفته خودشان سند هم رو میکردند، هیچقدمی برنداشتند بلکه آنرا خفه کردند؟
از نظر عقلی، منطقی، حقوقی و سیاسی آن سروصداهای محکوم کردن رژیم در کشتار شاه چراغ و عدم پیگیری واقعی، معنایش اینست که اینها خود میدانند که دروغ میگویند و اینکار یعنی پایمال کردن خون این تعداد مردمان (و از جمله زنان وکورک کشی) و بی اهمیت بودن به وضعیت کشور و حتی فراتر از آن خواستار نابودی کشور و تجزیه آن بودن.
بی بی سی، ایران اینترناسیونال، جورج سوروس و… و پیروان اشان نشان دادند که هیچ دلواپسی برای کشور و مردم ندارند.
جوانانی خام بدون هیچ دانش سیاسی و اجتماعی را به خیابانها آوردید و به کشتن دادید و بعد که این جنایت شاه چراغ را انجام دادید همه چیز را کنار گذاشتید.
شما محکوم به جنایت علیه مردم ایران هستید.
همینجا تاکید میکنم:
هیچکدام از پیروان فلسفی من نباید در هیچ اعتراض خشونت آمیزی شرکت بکند، اگر شخصی چنین کرد، یکی از پایههای اصلی فلسفی من را خراب کرده است و دیگر نمیتواند مدعی پیروی آن باشد.
پس نوشت:
این مطلب را ۲۹ اکتبر – ۷ آبان شروع کردم، و امروز ۳۱ اکتبر – ۹ آبان در سایتی دیدم که عکس آن جنایتکار شستشوی مغزی شده را داعش در کنار پرچم اشان منتشر کرده اند.
اما نباید فراموش کرد که داعش را آمریکا و اسرایل ایجاد کردند. ایران آنها را تا پای نابودی کامل برد ولی دوباره آمریکا و اسرایل آنها را به افغانستان منتقل کردند تا از آنها استفاده ببرند. شخصا در تماس با دوستان بسیار فعال سیاسی عرب از تمام کشورهای عرب زبان و حتی از شمال آفریقا مانند سودان و … از همان چند سال پیش صحبت میکردم، همه معتقد بودند رهبری داعش در اسرایل در سازمان امنیت آنجا و یهودی صهیونیست هستند.
۲۹ اکتبر ۲۰۲۲
۷ آبان ۱۴۰۱
تبلیس – گرجستان
روس ها به من: در سوید خوش میگذرد!
در این سفرها در ارمنستان و گرجستان تعداد زیادی از روس ها را دیدم که برای گریز از جنگ از کشورشان فرار کرده اند. نکته اینجاست که دولت هم هیچ تلاشی برای جلوگیری نکرده است.
وقتی میگفتم: در سوید زندگی میکنم برایشان انگار که در بهشت زندگی میکنم. همین یک ساعت پیش دختری را اتفاقی دیدم. داشتم جلوی آن درب آینه ای عکس میگرفتم که او آمد و شروع به صحبت کرد و البته او خواست با هم عکسی بگیریم.
او پرسید: سوید چگونه است.
کمی توضیح دادم و به طنز حرفی زد که گفتم معادل آن را در ایران داریم و به کسانیکه به فکر چیزی نیستند و غم هیچ کس را نمیخورند و… میگوییم خوش به حالش یعنی آدمی بی خیال و کم عقل است.
پاسخ من چنین بود:
وقتی در کشوری (سوید) زندگی میکنم که یک سوم درآمد ناخالص ملی به حبیب یک خانواده یهودی میرود و چهل در صد مردم برای آنها کار میکنند، یعنی همه چیز کشور در دست آنهاست و کشور به نوعی مستعمره نوین است و در هیچ مستعمره ای آزادی و حقوق بشر وجود ندارد. پس آنگاه که خود را در چنین وضعی میبینم که به چشم برده به همه ما مردم عادی نگاه میشود، جایی برای خوشی و لذت باقی نمیماند؟
از طرف دیگر از دیدگاه یهودیان که به عهد عتیق عقیده دارند فقط آنها انسان هستند و بقیه سگ کثیف. و از آن بدتر در انجیل نیز دوبار این نکته از زبان عیسی آمده است. پس زندگی در چنین کشوری چه لطفی دارد، اما مجبور به آن هستم.
اینجا بود که او آن نکته طنز را گفت: خوش به حال احمق ها که این چیزها را نمیبینند.
اما اگر میبینند و سکوت میکنند آنگاه در حق خود و دیگران جنایت میکنند.
نکته: او معلم زبان انگلیسی بود و خوب میدانست چه میگوید.
برخورد با یک چینی:
اتفاقا در ارمنستان با یک جوان چینی آشنا شدم. او شدیداً مخالف چین، روسیه و ایران بود و میدانست آنها متحد یکدیگرند. چین را کمونیست میدانست که همه چیز را در اختیار دارد و همانند غرب دمکراسی نیست.
روز دوم که صحبتهایش را کامل کرده بود گفتم:
چین دیگر کمونیست نیست بلکه سیستم کاملا دیگری دارد ولی حزب کمونیست (که آنهم دیگر کمونیست نیست) کنترل ثروت را دارد تا بتواند به همه مردم چیزی برساند و زیر خط فقر وجود نداشته باشد. اما شما که بیزینس من/تاجر هستی سری به اروپا برای کار و بیزنس/تجارت برو، اما بدان که خط قرمز آنها یهودیت است و نیز برای تجارت باید مورد تایید قدرتها مانند صهیونیستها، فراماسونرها، کلیسیا و چند گروه دیگر بشوی وگرنه ابدا هیچ شانسی نداری و به راحتی خوردت میکنند. اگر بر قدرت آنها ایرادی گرفتی نابودت میکنند و همان داستانی را که در سطور بالا آوردهام یاد آور شدم.
تازه از قدرت واقعی حاکمیت سرمایه داران غرب مطلع شد و یکباره دیدم که رنگش پرید و زبانش بند آمد. تازه متوجه شد که میتواند تجارت کوچکی میان چین، ایران و روسیه داشته باشد و به چین و بقیه انتقاد هم بکند اما خط قرمز غرب خیلی سفت و سخت است و کنترل سرمایه داران بر تمام جوانب زندگی (جان و مال) مردمان تا چه حد است و چگونه مردمان عادی را سگ کثیفی میپندارند که باید ته مانده آنها را بخورند و در خدمت آنها باشند.
اما انسانها در این جوامع:
۱- احمق ها که چیزی را نمیبینند.
۲- کسانی که خود را به کوری و کری و حماقت میزنند.
۳- دسته سوم که میبینند و عکس العمل نشان میدهند و بابت آن نیز مجازات میشوند. اینها نیز در غرب بسیارند.
من نیز غرامت مالی زیادی پرداختم در حالیکه کارهایی برای سوید کرده ام که سالیانه صدها میلیون کرون به کشور استفاده میرسد.
فشارهای زیادی هم بر روابط عادی زندگی خانوادگی ام وارد کردند، و از نظر عاطفی ضربات زیادی زدند.
من در سوید ممنوع الاستخدام بودم و در قسمت معرفی در فیس بوک آنرا نوشتهام.
۳۰ اکتبر ۲۰۲۲
۸ آبان ۱۴۰۱
تبلیس – گرجستان
کشتار مردم در محوطه شاه چراغ شیراز!
دیشب در یک حمله ضد انسانی به محوطه شاه چراغ در شیراز حدود ۱۵ نفر به ضرب گلوله اسلحه جنگی کلاشینکف کشته و ۱۹ نفر زخمی شدند.
آمار هنوز کامل نشده است.
مطابق فیلم دوربینها شخصی با اسلحه وارد و شروع به تیراندازی میکند.
صحنه ای هم از زمانیکه او گلوله خورده و روی زمین افتاده و میگویند او افغان است نشان داده شده است.
این نکته مشخص میکند که مشکل او به عنوان یک شهروند ایرانی با حکومت نبوده است و چیز دیگری است.
داعش افغانستان این عملیات را برعهده گرفت.
بی بی سی، ایران اینترناسیونال و… سعی کردند این را به حاکمیت ایران (مشخصا جناح خامنهای) نسبت بدهند و بعضی رسانههای دیگر که در خدمت این جناح غربی نیز هستند همین روش را در پیش گرفتند و استدلالاتی آوردند که در فکر هرکسی که کمی تجربه و مغز داشته باشد نمیگنجد.
جای تأسف آنجاست که این حیله های ضد انسانی آنها موفق بوده و هرچه در فیس بوک نگاه کردم به غیر دو زن که جرات داشتند اعتراض بکنند از اینهمه اپوزیسیون سر و زبان دار صدایی در نیامده است.
شرم آور است که این چنین کشتاری در کشوری رخ بدهد و آنهاییکه برای کشورشان و کمترین چیزها سینه چاک میکنند، سکوت بکنند. این نشان میدهد که آنچنان که نشان میدهند برای وطن هرکاری نمیکنند و بلکه سیاست باز و فرصت طلب هستند.
چرا بی بی سی، ایران اینترناسیونال و … به جای همدردی و تلاش در راه یافتن ریشه جنایت، یکباره خامنهای را محکوم میکنند؟ و این خبر را که از همهجنبه ها برای هر خبرگزاری بسیار مهم است در حاشیه قرار میدهند؟
این سوالی است که پاسخ آن کاملا مشخص است.
جای تأسف بسیار است که این جنایت در سایه قرار میگیرد در حالیکه باید آنرا کاملا در صدر آورد.
اگر این رسانه ها اعلام میکنند که این جنایت بزرگ کار خامنهای است، پس باید آنرا در صدر اخبار می آوردند و بسیار بزرگ میکردند و بعد با پیگیریهای شان ثابت میکردند که کار این گروه بوده است. و اگر چنین باشد دولت و حاکمیت باید کنار بروند و مخصوصا برای این جنایت باید در ایران محاکمه شده و شدید ترین احکام در مورد آنها اجرا بشود و تمام جهان و مخصوصا غرب (مهربان و طرفدار حقوق بشر!) تمام این افراد را تحریم و خواستار قطع هرگونه ارتباط با آنها باشد.
مخصوصا اگر آنها از حکومت کنارهگیری نکردند تمام دنیا خواستار قطع رابطه با آنها باشند و از سازمان ملل نیز بیرون بکنند تا دولتی و حکومتی دیگر بیاید.
اساسا اگر بی بی سی، ایران اینترناسیونال و … بتوانند ثابت بکنند که اینکار از طرف جناح خامنهای بوده دیگر نیازی به براندازی و … نیست بلکه آنها از درون متلاشی خواهند شد که البته بدون کشتار درونی هم نخواهد بود.
در مقابل آن؛ اگر این رسانهها دروغ میگویند پس دست آنها نه تنها در این جنایت خونین هست، بلکه مشخص میگردد که در بقیه وقایع اخیر ایران که منجر به کشته شدن تعدادی مردمان گردید نیز بوده اند و مقصرند. و بهمین دلیل قصد انحراف در افکار مردم را دارند.
و در نتیجه این رسانه ها و حامیان مالی و صاحبان اشان به عنوان قاتل و جنایتکار به دادگاه های بین المللی آورده شده و بهای تمام خسارتهای جانی و مالی این مدت از آنها دریافت شود.
۲۷ اکتبر ۲۰۲۲
۵ آبان ۱۴۰۱
تبلیس – گرجستان
اعتراضات و اغتشاشات دو چهره وقایع اخیر ایران!
وقایع اخیر ایران شامل دو بخش اعتراضات و اغتشاشات بود!
۱- اعتراضات:
اعتراضات خواستهای اجتماعی، فرهنگی و حتی اعتراض به فساد درون حاکمیت و کشور و… که کاملا به حق بود.
رژیم حاکم باید به این اعتراضات توجه کرده، خواستهای این اکثریت مردمان را برآورده بکند.
این اعتراضات با روشهایی مناسب صورت گرفت.
چنانچه رژیم حاکم به رفتار خود ادامه بدهد یعنی فقط در پی برآورده کردن خواستههای یک گروه خاص (مخصوصا آخوندهای شیعه که آنها نیز به صدها فرقه تقسیم میشوند) باشد، به مرور با اختلافات درونی فرق مختلف شیعه، همین تعداد افراد اطراف خود را هم از دست خواهد داد.
۲- اغتشاشات:
اغتشاشات خواسته غرب برای جنگ داخلی و فروپاشی ایران متحد و بزرگ بود، تا پس از آن روسیه را نیز در جنگ اکراین شکست بدهد و در نتیجه چین را هم به سختی به عقب براند و خود را از بحرانهای اخیر نجات داده به سیستم استعماری و برده داری نوین خود ادامه بدهد.
در این جریانات غرب بر موج اعتراضات و خواستههای مردم سوار شد و به آن دامن زده و منافع خود را پیگیری میکرد و سعی در خشن و نظامی کردن آن داشت. از طرفی مردمان بسیاری که میخواستند از این اعتراضات حمایت بکنند از بیم دخالتهای غرب و احتمال جنگ داخلی سکوت کردند.
دست اندرکاران این اغتشاشات روشهای خشن را به کار گرفتند و سعی داشتند کشور را تا بالاترین حد خشونتها و درگیریهای سخت نظامی بکشانند.
مسلما استفاده از سلاح سرد و در مواردی سلاح گرم، روش گروه اول که خواستههای اجتماعی داشتند نبود، این دسته اکثریت مردمان اند و جزو بهترین میهن دوستان و خواستار وحدت و توسعه همه جانبه کشور میباشند.
مردمان کشور ایران دارای فرهنگها و خواستههای متنوع هستند و حق دارند که تسلیم یک نوع عقیده مذهبی خاص نشوند.
وظیفه دولتها یافتن راههایی است که بتواند خواستههای اکثریت مردم را اجرا بکند و نه فقط یک گروه کوچک در حاکمیت نشسته را.
اعتراضات اخیر باید حاکمیت را بیدار کرده باشد که اکثریت مردم آنچه را آنها میخواهند، نمیخواهند، و اگر در جهت جلب رضایت عموم مردم حرکت نکند به سختی ضربه خواهد خورد و به احتمال قوی در چنان شرایطی با دخالت غرب شیرازه کشور از هم خواهد پاشید و در این میان خود آخوندها نیز کشته های زیادی خواهند داد و گناه اصلی برگردن حاکمان خواهد بود.
۲۶ اکتبر ۲۰۲۲
۴ ابان ۱۴۰۱
تبلیس – گرجستان
چرا اسرایل عملیات خرابکارانه انجام نمیدهد؟
چگونه و به چه دلیل است که از زمان تغییر دولت اصلاح طلب (روحانی) و زیر کلید رفتن/همکاری نزدیک سازمانهای امنیتی زیرمجموعه دولت با سازمانهای امنیتی سپاه، عملیاتهای خرابکارانه موساد که آنرا افتخاری میدانست و دنیا را به وحشت میانداخت که میتواند در همه دولتهای جهان نفوذ بکند، متوقف شده است؟
و اتفاقا ایران یک عملیات خرابکارانه اسراییل را متوقف کرد که باعث گردید درون رهبری/مدیریت سازمانهای امنیتی اسراییل متزلزل بشود و تعدادی جابجایی صورت بگیرد و حتی بعضی اخبار آنست که چند تن از ماموران رده بالا موساد نیز به اتهام همکاری با ایران توسط خودشان ترور شدهاند!
حال این شک ایجاد شده که نفوذ اسراییل و انجام عملیات خرابکارانه و ترور از طریق دولت اصلاح طلب بوده است!
آیا چنین است و بهمین دلیل خامنهای آقای روحانی و کل جناح او را کنار گذاشت و پیگیر خلاف های مالی آنها شد؟
آیا همین ها دلیل نبود که در پشت پرده اتفاقات اخیر ایران، اصلاح طلبان باشند و شعار مرگ بر دیکتاتور (خامنهای) داده بشود؟
آیا اتفاقات اخیر توسط همین جناح اصلاح طلب وابسته به غرب و خود غرب با برنامههای موسسه جورج سوروس یهودی صهیونیست صورت گرفت؟
آیا آنها از بعضی خواستههای به حق اجتماعی مردم در جهت منافع خود و برای راه اندازی این اتفاقات سواستفاده کردند؟
اگر چنین است و اصلاح طلبان با غرب و اسرایل همراه بودند و نیروهایشان را به میدان آوردند تا منافع مالی خود را آزاد بکنند و کشور را هم بدست بیگانه بدهند، پس این اعمال در فرهنگ سیاسی خیانت به کشور نامیده میشود و آنها باید محاکمه بشوند و مسیولیت خونهای ریخته شده نیز با آنهاست!
دولت ایران باید موسسه جورج سوروس همراه با خود جورج سوروس و تمام عوامل آنرا تحریم کرده و به دادگاه های بینالمللی بکشاند و نه اینکه برعکس او را بر صندلی محکوم بنشانند و تحریم کنند و…
این وقایع در تاریخ ایران ثبت خواهند شد و بارها و بارها محققان و تاریخ نویسان و سیاسیون و همه مردمان به آن خواهند پرداخت همانند وقایع ۲۸ مرداد و یا بهمن ۵۷.
پس لازم است که آقایان روحانی و خاتمی و سایر رهبران این جناح از همین حالا به جای سکوت پاسخ بدهند تا اگر این صحبتها صحیح نیست مسیولیت و مارک خیانت و همکاری با دول دیگر را از خود پاک کنند، و مهمتر از هر چیزی مسیولیت خونهای ریخته شده برگردن آنها نباشد.
۲۴ اکتبر ۲۰۲۲
۲ آبان ۱۴۰۱
تبلیس – گرجستان
پیوست بر اهمیت شعار
دوستی پیامی برایم فرستاد و با توجه به نوشته من راجع به شعارهای زشت و غیر سیاسی، خواست تا من شعارهایی را مشخص کنم. پاسخی به ایشان نوشتم که فکر کردم شاید برای دیگران هم قابل توجه باشد آنرا اینجا میگذارم.
حسن بایگان
با سلام
پاسخ شما به سوالتان که “من پیشنهاد شعار مناسب بدهم”، که ممکن است برای بعضی دیگر هم پیش آمده باشد، چنین است.
نکته: این پاسخ را برای سایرین هم خواهم فرستاد تا مورد استفاده آنان نیز بشود.
پیشتر اشاره داشتم که مردمان هر کشوری باید مناسب با شرایط و خواسته هایشان شعار بدهند یعنی اینکار را خودشان بکنند و نه من و امثال من.
نوشتههای من فقط برای ایران نیست بلکه بیشتر کلی و برای همه کشورهاست، اما در مواردی میتواند فقط شامل ایران یا سوید که کشور محل زندگی (زندگی و نه اقامت) من است بشود. شاید اکنون آشنایی من با سوید و سیاست آن کشور بیشتر از ایران باشد.
دیکر اینکه همواره نوشته ام، وارد سیاست عملی نمیشوم اما تیوری های سیاسی ارایه میکنم همانند همین نوشته.
آن زمانی که فعالیت سیاسی عملی میکردم برای انتخاب شعار وقت میگذاشتیم و گروهی همه نکات را بررسی میکردیم.
پس انتخاب شعار مناسب با خود مردمان یا دست اندرکاران اعتراضات از همان کشورهاست.
شعار بیانگر خواسته است.
شعار نشانگر شخصیت و موقعیت سیاسی/اجتماعی شعار دهنده و افکار و خواسته ها و رفتار اوست.
شعار میتواند با صدا باشد و یا نوشته روی پارچه یا کاغذ و…
پس شعار یعنی خلاصه/چکیده/زبده خواسته یا خواسته ها.
شعار باید کوتاه، مشخص، گویا و قاطع باشد.
در این وقایع اخیر بعضی حرکات و شعارهای خیلی مناسب و به جا بود که در نتیجه میتوان به آن نام اعتراضات مدنی/بیان قاطع خواستههای اجتماعی داد که حق آن دسته مردمانی است که حق اشان پایمال شده است و همه آن حقوق فقط به یک گروه خاص مذهبی داده شده است. مثلا برانداختن روسری کار درستی بود و مخصوصا قیچی کردن موها کاری بسیار قابل توجه و میتوان گفت حرکتی زیبا و در نوع خود جدید بود.
این یک خواسته اجتماعی بود که البته نهایت کار نیست بلکه پس از موفقیت میتوان گام بعدی را برداشت و گام به گام پیش رفت.
همه چیز جوامع در حال تغییر است و وظیفه دولتها مطابقت دادن قوانین با شرایط روز و خواستههای عمومی مردم میباشد، بطوریکه اکثریت قاطعی از جامعه را راضی بکند. اگر چنین نکرد لازم است تا مردم توسط سازمانها، اتحادیهها و هر تشکل مدنی خواستهای خود را مطرح بکنند.
۲۳ اکتبر ۲۰۲۲
۱ آبان ۱۴۰۱
شعارهای هر حرکت ماهیت آن را نشان میدهد!
نکته مهمی که در این تظاهراتها دیده میشود کلمات بسیار زشت و رکیک است که ابدا در کلاس سیاسی نمیگنجد و چهرهای کاملا غیر سیاسی را نشان میدهد.
این رفتار بیادبانه ضد سیاسی فقط در ایران نیست بلکه در تظاهراتها و حتی شوهای مختلف ایرانیان در غرب هم دیده میشود.
از جنبه روانشناسی میتوان چنین تعبیر کرد:
۱- مخالفین کنترل خود را از دست دادهاند، یعنی ضعیف و بی استدلال شدهاند.
۲- میخواهند لومپن ها را جذب بکنند.
زیرا هیچ انسان فرهیختهای با چنین کلمات/شعارها کاری ندارد و همراهی نمیکند. و شاید عدم حمایت گسترده مردم همین حرکات و شک و تردید آنها به این حرکت گسیخته و بدون برنامه و رهبری مشخص بود.
بعضی از این افراد در رسانهها به جای هر تحلیل سیاسی حتی علنا مردم مورد خطاب خود را “خر” خطاب میکنند و یا فلان شومن در حضور تعداد زیادی مردم یکحرف بسیار رکیک را به انگلیسی توضیح میدهد و سعی میکند همه را بخنداند و در عین حال تلقین کند که این فحاشی ها در خصوص آن افراد صدق میکند و … نمونه های اینگونه روشهای روانشناسانه بسیار است. مثلا آن آقایی که میگوید: اگر یک خر یا کرکدن را جای خامنهای بگذارند بهتر است. با این سخنانی که مخصوص چهارپاداران است و بویی از سیاست و ادب ندارد، به مخاطب خود که این حرفها را قبول دارد مستقیم میگوید که از خر هم کمتر است زیرا یک خر باید بر او حکومت بکند. کرگدن که اصلا در ایران نبوده و در فرهنگ ایرانی جایی ندارد حال اینکه عدهای در این حد از عقل هستند و وارد عمل میشوند برای هر کشوری فاجعه است. نکته اینجاست که بسیاری افراد با افتخار این سخنان را پخش میکنند!!!
در تاریخ آمده سلطانی که در تسخیر مصر با مشکل روبرو شده بود عهد میکند که اگر آنجا را فتح کرد احمق ترین فرد را حاکم آنجا بکند و چنین نیز شد. آن حاکم آنقدر احمق بود که وقتی مردم گله کردند که باران بی وقت محصل پنبه آنها را خراب کرده است گفت: بروید پشم بکارید.
در واقع صحبتهایی از بعضی شنیده میشود که در همین حد است و متاسفانه تعدادی این حرفها را قبول میکنند و بدتر از همه اینکه جلوی صف قرار میگیرند و تعدادی را هم بدنبال خود میکشند.
امثال این سخنان پوچ و بیادبانه خود گویای همه چیز هست. این افراد و افکار و پیروان اشان برای هر جامعهای بزرگترین خطر هستند.
برای حرکت سیاسی و مخالفت با هر حکومتی ابتدا باید برنامه و تیوری داشت. اما خواستهای صنفی و اجتماعی که به عنوان یک پروژه به حساب میآیند یعنی زمان شروع و پایان دارند موضوع دیگری است هرچند آن نیز باید رهبری صنفی – سیاسی داشته باشد.
نقش بنیاد جورج سوروس در وقایع اخیر ایران!
آنچه در ایران این زمان پیش آمد برنامه جورج سوروس و غرب است که از خواستهای اجتماعی مردم سواستفاده کردند. همانگونه که بهار عربی را به بهانه قتل یک سبزی فروش شروع کردند.
در این دسته انقلابات مخملی بکارگیری لومپن ها و شعارهای تحریک آمیزی که مردم را از مرحله عقل خارج میکند یکی از مهمترین شگردهای (روانشناسانه) پیشبرد اهداف است. مردم نباید به اینده فکر بکنند، نباید بدانند که چه خواهد شد، نباید بدانند که چه میکنند و چه میخواهند، فقط باید جنگید، جو را باید خشن و جنگی کرد زیرا در دعوا یا جنگ، مغز یا جنبه های عقلی-انسانی عقل تحت تاثیر قرار گرفته کار مفید/انسانی انجام نمیدهد و فقط به خشونت، ضربه زدن و کشتار فکر میکند.
اینها از مدتها پیش سازماندهی خود را کرده بودند و آنگاه که موقع شروع فرا میرسد بهانهای را (حتی خودشان با بعضی حرکات مثلا کشتن سبزی فروش) میسازند، یا به قول معروف پیراهن عثمان درست میکنند.
در خصوص برنامه سرمایه داران غرب پیشتر نوشتهام ولی به زودی در خصوص این برنامه و اینکه چرا اینگونه بدون رهبری سیاسی مشخصی بود، و در عوض بعضی افراد ورزشی و فرهنگی را بزرگ کردند (دقیقا روشهای انقلابات رنگی یا مخملی و سواستفاده از این افراد)، و برای آینده ایران چه نقشهای داشتند، و چه کسی یا کسانی را میخواستند به قدرت برسانند، و هدف اصلی که تجزیه و حاکمیت بر کشورهای کوچک بوجود آمده، و کاملا در ارتباط به وضعیت قدرت در جهان و جنگ اکراین و… بود، بیشتر خواهم نوشت.
هیچ حرکت مردمی وجود ندارد، تمام حرکات توسط سازمانها یا نهادها … به راه میافتند.
حکومت ایران هماهنگ با خواستهای اجتماعی ایران نیست، اما هیچ اپوزیسیونی هم نتوانسته است برنامه و تیوری ارایه دهد که نشان بدهد چگونه میخواهد مشکل کشوری را حل بکند که چندهزار سال شاهنشاهی بوده و در نتیجه هرگوشه آن مردمانی با مذهب و فرهنگی متفاوت با دیگران بزرگ شده است.
بزرگترین نادانی آنست که عدهای بخواهند از غرب کپیه برداری بکنند و غرب را نمونه بیاورند که این چنین میخواهیم.
۲۲ اکتبر ۲۰۲۲
۳۰ مهر ۱۴۰۱
نقش نایاک و جرج سوروس در وقایع اخیر ایران
چندین ماه پیش بر خلاف عادت مجبور شدم (زیرا موضوع را حساس یافتم)، بحثی با حسن داعی (از طرفداران یا نماینده سازمان مجاهدین رجوی) و تریتا پارسی داشته باشم. برمبنای خصوصیات اخلاقی جر و بحث نکردم بلکه سوالاتی کردم و… در فیس بوک هست و اگر در سایتم نگذاشتم باعث تأسف است.
موضوع حملات داعی به تریتا بود. صحبت من این بود که تریتا با گرفتن یک پروژه چند میلیون دلاری به خدمت جورج سوروس در آمده بود که طراح انقلابات رنگی است، چرا؟ و… و هیچ کدام از آن دو متوجه نشدند که این سوالات ساده ولی اساسی من منجر به چه نتایجی برایم میشد.
و نتیجه آن همکاری آن شد (آن وقایعی یا انقلابات رنگی) که امروز شاهد هستیم.
بی دلیل نیست که همواره به پیروان فلسفی ام تاکید میکنم وارد این بازیها نشوید و جان و مال خود را بازیچه دست دیگران نکنید، در پشت تمام این اعتراضات نیروهای خاصی (قدرتمندان و ثروتمندان …) از ایران و جهان قرار دارند که منافع خود را با استفاده از جان و مال دیگران پیگیری میکنند. هرکه جان، سلامتی و مال از دست داد مقصر خود اوست من هر آنچه را لازم بوده نوشته ام و کسی نمیتواند بگوید: هیچ کسی واقعیت را به ما نگفت و ما بازیچه شدیم.
۲۱ اکتبر ۲۰۲۲
۲۹ مهر ۱۴۰۱
بحران اقتصادی در غرب باعث استعفای نخست وزیر انگلیس شد.
خانم لیز تراس نخست وزیر انگلیس کوتاهترین دوره نخست وزیری انگلیس را رقم زد. مسایل سخت یا بحرانهای اقتصادی باعث استعفای او شده است.
بحران اقتصادی تمام غرب را فراگرفته است و هرچه بر بعضی کشورها تحریم را اعمال بکنند یعنی بازار دیگری را از دست میدهند.
وضعیت سخت اقتصادی شکاف در غرب را به جایی رسانده که بعضی دست به طرف روسیه دراز کردهاند.
قیمتها نه تنها در غرب بلکه در تمام دنیا بالا رفته و هنوز ادامه دارد. این وضعیت میتواند به فاجعه انسانی در کشورهای فقیر منجر شود زیرا آنها چیزی برای صادرات و وارد کردن مواد خوراکی ندارند.
همانطور که چند ماه پیش نوشتم روسیه بواسطه گستردگی و اینکه یکی از تولید کنندگان بزرگ مواد خوراکی و سوخت (انرژی) در دنیا است میتواند وضعیت جنگی را تحمل بکند, ولی اگر روسیه غرب را تحریم مواد خوراکی بکند این غرب این که بزرگترین ضربات تحریم شدن از جانب روسیه را خواهد خورد.
غرب در چنین مواقعی بحران را با اعمال جنگ در دیگر کشورها کنترل میکند و در این میان یکی از اهداف اصلی غرب ایران و منطقه است.
۲۰ اکتبر ۲۰۲۲
۲۸ مهر ۱۴۰۱
تبلیس – گرجستان