تفاوت میان یهودی با یهودی و با اسرائلی

   یکی از نکاتی که باعث سردرگمی تقریبا همه مردمان حتی خود یهودیان شده همان یهودی و یهودی است.

   بگذارید در همین ابتدا با یک مثال شروع کنم زیرا حساسیت موضوع بهتر روشن می‌شود.

   چند سال پیش به تانزانیا رفته بودم. در همان روزهای اول، یک شب از مسیر خلوت مسکونی به‌طرف محل اقامتم می‌رفتم  که دیدم یک وانت بار تقریبا نو ایستاده، مملو از خربزه است و چند نفر هم برای خرید آنجا هستند. من هم هوس کردم یکی بخرم نوبت که به من رسید فروشنده که مردی میان سال چشم آبی با یک شلوار جین نو، لباسی تمیز، شیک و تیپ کاملا اروپایی بود چیزی به من گفت. متوجه نشدم به انگلیسی پرسیدم چه گفتی؟ یکه خورد و گفت: من فکر کردم یهودی هستی عبری حرف زدم. پرسیدم: مگر شما عبری بلد هستی؟ گفت بله یهودی هستم. گفتم مقصودت از یهودی چیست؟ گیج شده بود. کمی توضیح داده گفتم: شما با چشمان آبی و تیپ بلوند اروپایی نمی‌توانی یهودی نژادی باشی باید یهودی دینی باشی. بیشتر گیج شد. گفتم یهودی نژادی یا اصیل عرب است و… بعد از دو سه دقیقه صحبت گفت‌: کاملا گیج شده‌ام نمی‌دانم کی هستم و چه بگویم. من نیز بیشتر از آن ادامه ندادم در حالیکه می‌دیدم تمام سقف آسمان روی سرش خراب شده است و تازه پس از سالها متوجه نکته‌ای شده که ابدا به آن فکر نکرده بود.

   این داستان خیلی عادی است و می‌توان صدها هزار یهودی اینچنینی را در هرکجا دید.

البته این نمونه را در سوید و بسیاری مکان‌ها دیده‌ام ولی این یکی برایم خیلی جالب بود مخصوصا که تیپ آن شخص در آن کشور  فقیر به خربزه فروش نمی‌خورد! او حداقل می‌توانست یکی دو نفر را با پولی بسیار کم به کمک بگیرد که حتی  خطرات کار برای خارجی‌ها با آن تیپ و در آن موقع شب را نیز کم می‌کرد.

کسی چه می‌داند شاید زیر خربزه ها چیز دیگری بود و هدف نیز چیز دیگری غیر از خربزه فروشی!

بدترین نوع شستشوی مغزی

   بدترین نوع شستشوی مغزی را ادیان (همه ادیان بدون هیچ استثنایی) انجام می‌دهند، ولیکن در میان یهودیان پیچیده‌گی‌های خاصی دارد و رهبران مذهبی- سیاسی از این سردرگمی سوءاستفاده‌های زیادی می‌کنند. حداقل آنست که وقتی شخصی را به دین یهودی در می‌آورند آن شخص نمی‌داند که فقط  از نظر دینی یهودی شده است و میان پذیرش دین و نژاد یا قومیت تفاوت است و به قول آگاهان یهودی، ریشه یا اصل او به ابراهیم نخواهد رسید.

یهودی دینی و یهودی نژادی

   راجع به این موضوع پیشتر مفصل نوشته‌ام اما، احتمال اینکه افراد زیادی آنها را نخوانده باشند هست و چون در اینجا می ‌خواهم به تفاوت با اسرائلی و بعضی نکات دیگر بپردازم در نتیجه اشاره به اینها لازم می‌باشد.

یهودی نژادی

   بر مبنای عهد عتیق (تنها منبعی که در خصوص تاریخ یهودیان هست)، پس از بازگشت از مصر به رهبری موسی، آنها هنوز یهودی نامیده نمی‌شدند. آنها پس از قتل عام مردمان ۵ شهر که بدترین کشتار تمامی تاریخ بشر در همه نقاط جهان است، ساکن آنجا می‌شوند. بنابر نوشته عهد عتیق، آنها ابتدا از شهر اریحا شروع می‌کنند و به غیر از یک فاحشه که به آنها در جاسوسی کمک کرده بود همه مردمان و حتی حیوانات را می‌کشند. در عهد عتیق آمده آن چهار شهر دیگر را نیز بهمین ترتیب کشتار کردند. و بدین‌ترتیب ساکن آنجا شدند که اکنون ادعای مالکیت‌اش را دارند. (عهد عتیق، صحیفه یوشع).


   آیا با چنین کشتار و شیوه تسخیر یک سرزمین، می‌توان پس از چند هزار سال ادعای مالکیت داشت؟

اگر پاسخ آری است! پس بسیاری دیگر هم می‌توانند ادعاهایی بر مبنای هزاران سال پیش را مطرح و عمل بکنند.

   سپس بدون اینکه در عهد عتیق توضیح کافی وجود داشته باشد نوشته شده که ۱۰ سبط از ۱۲ سبط سکونت گزیده در آنجا از بین می‌روند. از آن پس آنها نام یکی از ۲ سبط باقی مانده (یهودا) یعنی یهود را می‌گیرند.

   یهودی نژادی، عرب است. عرب نیز به معنی  بادیه نشین یا بدوی می‌باشد. بهمین دلیل است که محدوده‌ تعیین شده برای آنها در عهد عتیق، میان آب‌های جاری ( رودخانه‌ها) و دریا است.

   از زمانیکه از رودخانه‌ای عبور می‌کنند یعنی سنت را می‌شکنند، عبری یعنی عبور کرده (زبان یهودیان از زبان‌های عربی است) خوانده می‌شوند. البته این عبور آسان نیست زیرا پس از آن یعقوب مورد حمله خدا (بعضی می‌گویند فرشته خدا) واقع می‌شود که چرا سنت شکنی کرده است و… داستانش در عهد عتیق هست. پس از آن به مصر می‌روند و در بازگشت آن جنایات فجیع را بر سر ساکن سرزمین فلسطین که یونانی، کنعانی و… بودند، می‌آورند.

   فاجعه بار و شرم آور اینکه هنوز این جنایات مقدس نامیده می‌شوند. آنها را در کتابی جمع آوری کرده و مقدس می‌نامند (جنایات مقدس) و سرمشق اعمال این مردمان شده است؛ پس می‌توان رفتار این مردمان با چنین راهنمای مقدسی را حدس زد.

متاسفانه تعداد داستان‌های جنایات بس وحشتناک در این کتاب بسیار زیاد است.

سیستم فکری بهترین‌ها و بدترین‌ها هستند.

   ریشه یهودیان نژادی با اعراب و مخصوصا محمد پیامبر مسلمانان یکی است و بهمین دلیل داستان‌های عهد عتیق و افسانه‌های آن که مربوط به کل منطقه و از جمله اعراب است، توانست گسترش بیابد مخصوصا که این داستان‌ها از زبان محمد در قرآن آمده است.

یهودی دینی

   پس از آزادی آنها از دست مردمان “باب ئل” (باب ئل یعنی دروازه خدا، همین نام ئل یا خدا را یهودیان از آنها گرفتند و اسرائل، میکائل و… را ساختند و می‌شود فهمید که کلمه اسرائل نیز ریشه در این قومیت ندارد. ضمنا همین ئل به ال و الله تبدیل شد) توسط کوروش هخامنشی، بعضی از آنها به سرزمین فلسطین بازگشتند (توجه شود که در خود عهد عتیق نیز نام آن سرزمین فلسطین آمده است) ولی تعدادی از آنها همانجا در باب ئل و مناطق ایرانی نشین ماندند. بسیاری از آنها در مردمان محلی مخلوط شدند و گذشته قومی را رها کردند. بسیاری مردمان محلی (حتی در حوزه پادشاهی ایران) نیز دین آنها(یهودیت) را پذیرفتند در حالیکه از نظر ملیتی یا کشوری وابسته به کشوری دیگر بودند.

نکته: در آن زمان کشوری مخصوص یهودیان وجود نداشت.

   به‌عنوان مثال مردمانی از سراسر جهان تا اندونزی، مالزی، کشورهای آفریقایی … را در نظر بگیریم که به دین اسلام گرویدند،‌ اما وابستگی قومی یا کشوری دیگری به غیر از عرب و عربستان داشتند و دارند.

   در خصوص سایرین مانند مسیحیان، بودائیان، هندوان و… نیز داستان بهمین شکل است. مردمانی وابسته به یک کشور یا قوم یا… ولی دارای دینی که ممکن است از هرجای جهان و از هر ملتی یا قومی سربرآورده باشد.

اسرائلی

   چند دهه پیش سرمایه‌داران بزرگ یهودی صهیونیست برای انجام بعضی کارهای خاص و پنهان کردن آنها از دیگران، با اشغال سرزمینی که تا آن زمان در همه جای جهان فلسطین نامیده می‌شد و هنوز هم جا دارد که آن را فلسطین نامید، کشوری جدید به نام اسرائل را ایجاد کردند.

   در فلسطین تعدادی یهودیان نژادی وجود داشتند اما بسیار اندک بودند. سرمایه داران بزرگ صهیونیست ساکن در غرب با کشتن یهودیان اروپا (این کار را با نام هیتلر انجام دادند) وادارشان کردند تا به فلسطین بروند زیرا آنها حاضر به ترک اروپا نبودند. با این ترفند جنایتکارانه جمعیت یهودیان را بالا بردند. البته در میان همین یهودیان اروپایی نیز بیشترین آنها یهودیان غیر نژادی بودند.

   اما باز هم جمعیت آنها نسبت به فلسطینیان کم بود پس تعداد بسیار زیادی از مردمان مختلف را به دین یهود دعوت کردند و با وعده‌های مختلف و فریب آنها را از لحاظ دینی یهودی کردند و به اسرائل فرستادند.

صهیونیسم و صهیونیست

صهیونیسم جریان سیاسی خاصی از یهودیت است.

صهیونیست مردمان معتقد به آن تفکر (صهیونیسم) هستند.

    همانند مسلمانان که بیشتر از هزار فرقه شده‌اند، یهودیان و مسیحیان نیز به فرق زیادی تقسیم شده‌اند. خوشبختانه مسلمانان از حدود هزار سال پیش کتبی در خصوص این جدائی‌ها و دلایلش نوشته‌اند که البته دلیل رشد عقل و فلسفه نیز شد. در دهه ‌های اخیر نیز جمع‌بندی فرق مختلف اسلامی با توضیحات عقاید آنها در دائره‌المعارف‌هایی منتشر شده‌ است. ولی در خصوص یهودیان و مسیحیان هرچه تلاش کردم چنین کتبی را بیابم موفق نشدم. حتی از کتابخانه‌ها سراغ گرفتم که قاعدتا می‌بایست آن‌را در هر کجا باشد بیابند ولی نبود تا بیابند.  سراغ کتابفروشی اختصاصی انگلیسی زبان رفتم آنها نیز چیزی نیافتند در حالیکه با همه جهان ارتباط دارند. چرا چنین است خود سئوال بزرگی می‌باشد که البته نباید آن‌را با دید مثبت دید بلکه کاملا برعکس یک مخفی کاری آگاهانه است یعنی ترس از افشا ضعف‌ها، ترس از آگاه شدن مردمان از واقعیت‌ها و… پس می‌خواهند مردمان را در نادانی نگهدارند؛ در حالی‌که بیشترین تحقیقات در خصوص مسلمانان را همین مسیحیان و یهودیان انجام داده‌اند تا بدین‌ترتیب به‌راحتی میان این مردمان تفرقه و جنگ بیندازند.

   اما مسلمانان به‌واسطه غرور احمقانه برتری دانستن دین‌شان از عقل و مطالعه و تحقیق در مورد سایرین بدور افتادند، پس هیچ‌ کاری در میان مسیحیان و یهودیان نتوانستند بکنند.

   به جرات می‌گویم؛ اولین کسی که به مطالعه و تحقیقات جدی و آکادمیک در خصوص ادیان غیر از اسلام نیز پرداخت و بسیاری مسائلی را مطرح کرد که دیگران را هشیار نمود و مخصوصا رژیم اسلامی ایران را وادار به تحقیق کرد، من بودم با نوشته‌هایم. بی‌دلیل نیست که یهودیان حکم قتل من را صادر کردند و توطئه‌های زیادی برای ضربه زدن به‌من چیدند که در بعضی موفق هم شدند.

   بهرصورت هر یهودی را نباید صهیونیست دانست بلکه بعضی کاملا مخالف صهیونیسم  هستند.

   اما اینکه ترس از فشارهایی که به‌واسطه یهودی بودن بر آنها آمده، ممکن است بسیاری را به این نتیجه رسانده باشد که باید کشوری داشته باشند، شاید آنچنان واقعی نباشد. زیرا:

اول اینکه بسیاری از داستان‌های جنایت در حق یهودیان واقعی نیست.

   دیگر اینکه بسیاری جنایات اخیر مخصوصا در جریان جنگ‌های جهانی قرن گذشته توسط خود یهودیان صهیونیست یعنی سرمایه‌داران بزرگ، بناحق بر این بیچارگان اعمال شد تا آنها را مجبور به مهاجرت به سرزمین اشغالی بکنند.

   سوم اینکه خود یهودیان نیز در طول تاریخ جنایات بزرگی انجام دادند و فقط این نبوده که در حق آنها جنایت شده و اینها مردمانی بسیار آرام، صلح طلب و … بوده‌اند. اتفاقا اگر بپذیریم که سیستم فکری که توسط کتب مخصوصا کتبی که مقدس نامیده می‌شوند، راهنمای هر شخص یا گروهی از مردمان می‌شوند، باید بدانیم بدترین کتاب که درس‌های جنایات ضد بشری را می‌دهد “عهد عتیق‌” است، تا حدی که من پیشتر خطاب به سازمان ملل نوشتم این کتاب مملو از دستورات جنایی و جاسوسی و… باید ممنوع بشود و فقط در اختیار محققین باشد. اینکه عهد عتیق چنین کتابی است را اکثریت مسیحیان قبول دارند.

نکته:

هم اکنون ثروتمندترین سرمایه داران یهودی (صهیونیستی) اصالتا یهودی نیستند و همین افراد حتی بر یهودیان نژادی ظلم می‌کنند.

مشکلاتی که یهودی شدگان غیر نژادی برای اسرائل ایجاد کرده و خواهند کرد!

   سوای اختلافات میان فرق مختلف یهود که از صدها قرن پیش بوده، یهودی شدگان دینی  دهه‌های اخیر که از کشورهای مختلف، نژادها یا ملیت‌های متفاوت و با ادیان یا عقایدی به غیر از یهودیت بوده‌اند و اکنون آنها را در کشوری بنام اسرائل جمع کرده‌اند به دلائل زیاد روزی به روی این دین و دولت و کشور اسرائل پنجه خواهند کشید و آنرا کاملا نفی و شاید متلاشی بکنند.

   بسیاری مردمان در همه نقاط جهان و از همه ادیان به دین مردمانی که در میان آنها متولد و پرورش یافته‌اند پشت می‌کنند؛ اینان دین رسمی یا فراگیر کشور خود را نفی می‌کنند اما نمی‌توانند شهروندی و تاریخ خود را نفی بکنند.

   لیکن زمانی که یک یهودی شده اروپایی، آسیایی، آفریقایی، آمریکایی از این دین بر‌می‌گردد دیگر دلیلی  جدی یا واقعی برای  ادامه شهروندی اسرائل ندارد زیرا ریشه‌اش چیز دیگری است. مگر اینکه مسائل مادی دست و پایش را کاملا بسته و یا جنایاتی مرتکب شده باشد که هیچگاه نتواند دستش را بشوید و آنها تا مغز استخوان او فرورفته‌اند  و او یک جنایتکار غیرقابل بازگشت شده باشد.

۱۸ آپریل ۲۰۲۲

۲۹ فروردین ۱۴۰۱

اپسالا – سوید       

USAIran