باز کردن کریدور ایران به ارمنستان از مسیر قره سو!

در سیاست همواره می‌توان راه و چاره پیدا کرد و جای چانه زنی هم هست.

توانا بود هرکه دانا بود!

باید اهل علم را به کار گرفت تا تمام عهدنامه‌های مربوطه و داستان بخشیدن قره سو به ترکیه را با دقت بخوانند و اگر اکنون ایران حق و حقوقی دارد آنرا طلب بکند‌.

کریدوری از قره سو به ارمنستان!

قره سو یک‌باریکه بسیار کوچک (کریدور) است (حدود ۳ کیلومتر پهنا و ۳۰ کیلومتر طول) که ترکیه را به نخجوان وصل کرده و از طرفی ارتباط (مرز) ایران را در این قسمت مهم از ارمنستان جدا کرده است و اکنون جزو کشور ترکیه است.

خطایی بزرگ که رضا شاه انجام‌داد و امروز مشکلاتش گریبانگیر شده است.

جاده داخلی ایران تا مرز قره سو آمده و در ارمنستان نیز جاده تا مرز قره سو هست. کافیست تا این دو‌ جاده که فاصله‌اشان تنها حدود ۵ کیلومتر است بهم‌ وصل بشوند تا ارتباط جاده‌ای دیگری میان دو کشور برقرار بشود.

در تمام دنیا اتصال جاده‌ای کشورها هیچ اشکالی ندارد مگر اینکه یکی از طرفین (در این مورد کشور ترکیه که میان این دو قرار گرفته‌ است) نخواهد همکاری بکند و یا در حالت دشمنی باشند.

اگر آذربایجان کریدور می‌خواهد باید این طرف هم یک کریدور میان ایران و ارمنستان باز شود.

حتی اگر هیچ تغییری هم در مشکلات ارمنستان و آذربایجان صورت نگیرد؛‌ ایران باید با ترکیه موضوع این راه ارتباطی میان ایران و ارمنستان را حل بکند تا به عوض مسیر طولانی و از جاده بسیار باریک و کوهستانی کنونی ایران به ایروان از این مسیر که تنها با طی ۱۰ کیلومتر به شهر آرارات و‌ کمی بعد به ایروان می‌رسد رفت و آمدها صورت بگیرد.

اتفاقا آن مسیر تجاری بین‌المللی راه ابریشم مورد نظر (از ایران، ارمنستان، گرجستان به اروپا) از این راه کوتاه تر و بهتر هم می‌شود. ضمن اینکه سوخت وسایل نقلیه در ایران بسیار ارزان‌تر از ارمنستان است.

۲۹ مارس ۲۰۲۳

۹ فروردین ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

تمام ایرانیان حقوق مساوی دارند! یهودیان ایران همه ایرانی هستند و باید بتوانند به کشور خود بازگردند!

هر ایرانی خارج از کشور حق دارد به کشورش بازگردد!

“ایرانیان یهودی” و “یهودیان ایرانی”، به هر دلیلی که ایران را ترک‌ کرده و‌ به هر کشوری رفته‌ باشند (اسرائیل و…)، حق دارند به کشور خود بازگردند و از تمام حقوق یک شهروند عادی برخوردار باشند.

تمام مردم و به ویژه آخوندها باید به آنها و هر غیر مسلمان احترام بگذارند و دشمن سازی مردمان بر مبنای دین (اسلام، مسیحی، یهودی، زرتشتی، هندویی، بودایی …)، مذهب (شیعه، سنی و …) و بی دین یا لاادری (نمی‌دانم چیست) بودن را کاملا متوقف بکنند؛ تا البته احترام خود آنها نیز حفظ بشود.

حق انتقاد و بررسی آکادمیک تمام ادیان، فلسفه‌ها و نظرات محفوظ است. اما توهین، دشمنی و نفرت پراکنی تا حد درگیری‌های فیزیکی، زندان، گرفتن حق و حقوق مادی و اجتماعی، تبعید ناخواسته از اموری است که حاکمیت‌ها و دولت‌ها و رهبران مذهبی حق آن را ندارند و خود آنها باید پاسخگو باشند.

نکته:

چنانچه دولتی یا رهبران مذهبی کشوری بگویند: این کشور (ایران، افغانستان، پاکستان …)اسلامی است و یا اسرائیل کشوری یهودی می‌باشد و سایرین باید از این کشور بیرون رانده بشوند؛ به سایر کشورها حق داده‌اند تا اقوام و مردمان آن کشور و مردمانی که دین یا مذهب آنها را دارند، از کشور خود اخراج بکنند.

اکنون که کشور اسرائیل (و‌ در مجموع غرب) با بحران‌های جدی روبرو شده است “ایرانیان یهودی” و “یهودیان ایرانی” و سایرین (بهاییان و…) ساکن اسرائیل باید بتوانند با تضمین کامل جانی و مالی و تمامی احترامات لازم هر شهروند به کشور خود بازگردند.

توضیح:

“یهودی اصیل و نژادی” عرب است؛ تعدادی از آنها از چند هزار سال پیش در ایران و جغرافیای سیاسی کنونی ایران ساکن بودند همانند چند میلیون عرب مسلمان و… که ساکن ایران و ایرانی هستند، اینها همه خود را شهروند کاملا وفادار به ایران می‌دانند.

تعدادی زیادی هم “ایرانی یهودی” هستند، یعنی ایرانیانی که دین یهود را پذیرفتند (همانند ایرانیانی که دین اسلام را پذیرفتند) و به دلایلی (در چنین مواردی که قرار به مصالحه است باید از هرگونه سخن تفرقه انگیز پرهیز کرد) ایران را ترک و به اسرائیل رفتند، حق طبیعی، تاریخی، قانونی آنهاست تا به کشور اصلی (مادر خود) باز گردند و از تمام حق و حقوق شهروندی برخوردار باشند.

پس حاکمیت هم می‌بایست شهروندی همه آنها را با افتخار بپذیرد.

اینها اصولی اساسی است که باید هر کشوری و دولت‌های آنها بپذیرند که البته بعضی هم دارند اجرا می کنند.

مثال کشور پرتغال است که از سالها پیش اعلام کرد هر کسی در کشوری از یک طرف ریشه پرتقالی دارد با اثبات آن می‌تواند شهروندی پرتقال را بگیرد که در نتیجه بسیاری از هندوستان و برزیل و… به این کشور رفتند و شهروندی گرفتند.

نکته:

بیشتر حاکمان کنونی امارات چندین قرن ساکن ایران بودند و حتی فراموش کرده بودند زمانی آنجا ساکن بودند و حتی یک جمله عربی هم نمی‌دانستند و هم اکنون تعداد زیادی از اقوام/خویشاوندان آنها به عنوان ایرانی در ایران هستند و بسیاری از آنها که در امارات و اماراتی هستند، هنوز شناسنامه (حتی پاسپورت)ایرانی دارند.

سخن پایانی:

اسلام‌گرایی در بدترین شکل ممکن در تمامی منطقه تا افغانستان، ساخته دست غرب و مخصوصا برنامه‌ها و تئوری‌های یهودیان صهیونیست بسیار ثروتمند بود؛ کسانیکه حتی به یهودیان فقیر هم رحم نکردند و‌ مسئول مرگ و فقر بسیاری از این مردمان نیز هستند.

دیگر اینکه این صحبت‌ها فقط با ایران نیست بلکه همانطور که اشاره شد طالبان حاکم بر افغانستان و سایرین هم باید رعایت بکنند.

اسرائیل نیز باید تکلیف خود را روشن بکند، و با میلیونها فلسطینی که آنها را از کشور خود آواره کرده و به جای آنها مردمانی را از کشورهای دیگر پذیرفته (و آنها فقط دین خود را یهودی کرده‌اند)؛ به راه حل انسانی برسد.

پس نوشت:

این نکات را از سال‌ها پیش نوشته‌ام اما اکنون با چرخش عظیم در وضعیت جهان مخصوصا پایان قدرت بلامنازع آمریکا و دستورات یهودیان حاکم بر این کشور؛ لازم بود تا دوباره و به این شکل مشخص، به آنها پرداخته بشود.

۲۹ مارس ۲۰۲۳

۹ فروردین ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

تعطیلی یکباره و از پیش اعلام نشده بی بی سی پارسی به چه معنی است!

فقط با کمی دقت در متنی که رادیو بی بی سی امروز (یکشنبه ۲۶ مارس ۲۰۲۳ برابر با ۶ فروردین ۱۴۰۲) در سایت خود و با کمترین توضیحات ممکن منتشر کرده، نشان می‌دهد که دلیل تعطیلی بی بی سی مخفی مانده است و ابدا به‌واسطه پخش دیجیتالی و … نیست.

رادیویی با حدود ۸۳ سال سابقه که در مسایل ایران نقش های جدی و تعیین کننده بازی کرد به یکباره و در سکوتی مرگبار اعلام تعطیلی می‌کند. این سکوت خیلی حرف‌ها دارد.

برای این تعطیلی با این سکوت مرگبار، حدس هایی می توان زد:

اگر بخواهیم مسایل مالی را مطرح کنیم با این نکته روبرو می‌شویم که چنانچه انگلیس قصد دخالت در امور ایران را داشته باشد توسط این ارگان با سابقه، کمترین هزینه (از هر نظر) را می‌کند‌.

پس باید برعکس باشد، یعنی بی بی سی قصد ندارد با جمهوری اسلامی ایران درگیر بشود و به دلایلی (پیشتر در مطالب مختلف نوشته‌ام)، کاملا عقب نشینی کرده است.

شاید انگلیس به کمک ایران نیاز دارد؟!

بله در این شرایط سخت در غرب؛ گرایش کشورها به طرف شرق، هر روز غرب را از هر نظر (اقتصادی، نظامی و …) ضعیف تر می‌کند؛ پس باید آنها را دوباره جذب کنند، اما دیگر دوران تهدید نظامی یا مالی و تحریم گذشته است، و باید امتیاز بدهند.

اکنون این غرب است که به ایران نیاز دارد و باید و دارد امتیاز می‌هد.

شکست برنامه‌های آنها در وقایع اخیر ایران و پیروزی جناح شرق‌گرا به رهبری خامنه‌ای بر جناح‌های غرب گرا معادلات را در کل جهان بهم ریخت.

دو سه هفته پیش هم که انگلیس، تلویزیون ایران اینترناسیونال را بیرون کرد به نکاتی اشاره داشتم که اینجا همدیگر را تکمیل می‌کنند.

باید یک نکته را هم اضافه کرد اینکه در این فاصله رابطه ایران با عربستان و امارات و … برقرار شد و به سرعت به طرف بهبودی می‌رود که در سیاستهای جهان تاثیر عمیق می‌گذارد؛ و در واقع گذاشته است.

از طرفی اکنون باید کنترل تلویزیون ایران اینترناسیونال در دست کشور دیگری به غیر از عربستان باشد که هیچ احتمالی به غیر از اسرائیل باقی نمی‌ماند.

بارها نوشتم:

جهان در حال تغییر قدرت از غرب به شرق است و بهمین دلیل درون کشورهای غربی اختلافات (به قول کمونیست‌ها تضادهای تا حد آشتی ناپذیر) پیدا شده است.

اشاره:

امروز اتفاقی مطلبی را که سال پیش نوشته بودم را دیدم. آنجا صحبت‌های تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس و تئوریسین کنونی، و کسینجر را مورد نقد قرار داده بودم.

تونی بلر گفته بود: “ما هیچ استراتژی نداریم”.

این یعنی سقوط سیاسی اقتصادی و … به معنی تمام و کمال.

پایان راه گاو گیج، سقوط است. و این سقوط هر روز خودش را بیشتر نشان می‌دهد.

پس آن ایرانیانی که در دامن آمریکا، خود را اپوزیسیون می‌نامند، می‌بایست وابسته به جناح خاصی در آمریکا و به‌طور یقین ‌جناح تندرو جنگ طلب اسرائیل (ناتان یاهو) باشند؛ شخصی که دارد از درون اسرائیل را نابود می‌کند و دلیلی هم بر شکست غرب است.

۲۶ مارس ۲۰۲۳

۶ فروردین ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

حسن بایگان

تجاوز زنان به مردان محکوم است!

صحبت از تجاوز مردان به زنان به نوعی سرلوحه کار سرمایه‌داران غرب برای خفه کردن فکر، عقل و فلسفه شده است.

اینکه تجاوز یعنی سکس با زور به زنان جرم بزرگی است امری غیر قابل انکار می‌باشد. در جوامعی که هنوز خانواده و گستردگی آن توسط سرمایه‌داران بزرگ حاکم بر غرب از بین نرفته است، تجاوزگر مورد تعقیب و مجازات خانواده آن زن قرار می‌گیرد. در آنجا دولت حقی دارد و خانواده نیز حقی.

در غرب بیشترین حق را به دولت می‌دهند تا جاییکه هرچه این حق از مردم بیشتر گرفته بشود، افتخار دمکراسی بیشتر را به آن کشور می‌دهند.

اما تجاوز زنان به مردان چگونه است:

پیشتر راجع به این موضوع نوشته‌ام ولی اینجا یک نکته دیگر را اضافه می‌کنم.

آن زنانی که در رابطه جنسی با مرد از او سو‌استفاده می‌کنند و بدون اطلاع او بچه‌دار می‌شوند به حقوق آن مرد و آن بچه یا انسان هر دو تجاوز کرده‌اند. تصورش را بکنیم که یکباره زنی بیاید و بگوید این شخص با هر سن و سالی (و البته هرچه بزرگتر بدتر) فرزند تو است.

آن مرد چه باید بکند؟

واقعا موقعیت سختی است.

اینگونه تجاوز زنان باید مورد محاکمه قرار بگیرد!

باید هرفردی اجازه داشته باشد که راجع به پدرش از مادر خود سوال بکند و اگر او نتوانست جواب قانع کننده انسانی بدهد، مادر خود را به اتهام تجاوز به حقوق خود (و حتی پدری که شاید او را هرگز ندیده باشد) به دادگاه بکشد.

هر مردی هم باید حق داشته باشد آنگاه که زنی می‌آید و می‌گوید: این فرزند تو است ( و البته با دی ان آ مشخص و ثابت بشود)؛ حق دارد برای زن به جرم تجاوز به حقوق انسانی او و فرزندش درخواست سخت‌ترین مجازات‌ها را بکند.

۲۵ مارس ۲۰۲۳

۵ فروردین ۱۴۰۲

اپسالا

م. حسن بایگان

احتمال جنگ در قفقاز! آیا امثال رضا پهلوی با سکوت در این مورد، به ایران خیانت کردند!

منطقه قفقاز گرفتار مشکلاتی است که ممکن است به جنگ بزرگی تبدیل بشود و پشت تمام این مشکلات منطقه، اسرایل قرار دارد تا مگر با به‌راه انداختن جنگ میان کشورها بتواند موجودیت خود را حفظ بکند.

در هنگام شلوغی‌های ایران که بخش خطرناک و تجزیه‌طلبانه آن را اسرایل به‌راه انداخته بود، فکر می‌کرد موقعیت مناسبی است تا منطقه قفقاز را به هم بریزد. زیرا یکی از طرح‌های بزرگ‌اقتصادی شرق به غرب، مسیر ایران و گذر از قفقاز بود و…

در آن هنگام ایران هشیارانه و قوی عمل کرد و نیروهای نظامی‌اش را به منطقه فرستاد و بالاخره نیز متوجه شد که باید ارمنستان را با سلاح‌های مناسب مسلح بکند. اینکار در برنامه اسرایل-ترکیه- آذربایجان تاخیر انداخت.

زلزله ترکیه و نزدیک شدن انتخابات، فعالیت‌های تند و تیز این کشور در این مورد را محدود کرد.

اسرایل و سرمایه‌داران بزرگ یهودی – صهیونیست که سالهاست در پشت تمامی جنگ‌های منطقه قرار دارند (در نتیجه مسیول مرگ و فقر میلیون‌ها انسان هستند و باید محاکمه بشوند)، اکنون با توجه به شکست طرح‌هایشان و شروع صلح میان کشورهای منطقه و همچنین گره خوردن (به بن بست رسیدن) طرح آنها در راه اندازی جنگ اکراین، راه نجات خود را در راه‌اندازی جنگی در قفقاز می‌دانند.

متاسفانه آقای پاشینیان نخست وزیر ارمنستان نیز تا مدتی پیش چشم به غرب داشت، ولی اکنون او (و البته تقریبا تمامی مردمان ارمنستان درون و بیرون کشور) نیز متوجه شده که اهداف غرب نابودی ارمنستان را در پی دارد و پذیرفته که راه نجات کشورش ایران است وگرنه نیمی از ارمنستان از دست خواهد رفت و یا حداقل تمام ارتباط جنوبی خود (مرز با ایران) را از دست خواهد داد و در محاصره کامل قرار خواهد گرفت. این حرف را تقریبا تمام ارامنه می‌گویند.

مشکل منطقه قره سو.

منطقه باریک قره سو که رضا شاه به ترکیه داد، اکنون بزرگترین مشکل را آفریده است. وطن‌پرستی، آینده‌نگری و عقل‌سیاسی در چنین مواردی معلوم می‌شود.

این باریکه ترکیه را به نخجوان وصل می‌کند و همین باعث شده تا آنها (حتما نقشه اسرایل است) بخواهند نخجوان را (با قطع و نابودی ارمنستان) به آذربایجان وصل بکنند.

اگر این منطقه همچنان خاک ایران باقی میماند ایران از آنجا فقط ۱۰ کیلومتر با آرارات فاصله و در نتیجه بسیار نزدیک به ایروان و از آنجا به گرجستان و دریای سیاه می بود.

از دست دادن آن منطقه بسیار مهم، ضربه‌ای بود که جبران آن آسان نیست و ضربات کنونی و احتمال جنگ کنونی را پیش آورده است.

محمد رضا شاه نیز با از دست دادن بحرین ضربه بزرگی به ایران زد. بیشتر ساکنان بحرین؛ ایرانی، پارسی زبان و شیعه بودند.

سیاسی بودن:

سیاسی بودن فقط رفتن به چند تظاهرات و شعار دادن و حتی درگیری فیزیکی نیست بلکه باید دید سیاسی که نگاهی گسترده و فراگیر است، داشت. مخصوصا آنانی که ادعای سیاسی بودن در سطح کشور را دارند باید دید وسیع جهانی داشته باشند.

در وقایع اخیر ایران کار به مسخرگی/دلقک بازی کشیده شد و‌ غرب (مخصوصا اسرایل) کسانی را به عنوان سیاسی جلو انداخت که نه تنها کمترین دانش سیاسی بلکه حتی عقل سالم و قدرت اداره یک سازمان کوچک را هم نداشتند.

شرایط قفقاز و موضع گیری‌ها!

در چنان شرایطی که گفته شد (شلوغی‌های ایجاد شده توسط غرب‌گرایان و‌ غرب) و امکان یک تغییر بسیار خطرناک در جغرافیای سیاسی قفقاز، کمتر نیرویی به آن توجه کرد، زیرا بعضی ابدا عقل و دانش سیاسی نداشتند و بعضی اضافه بر آن در خدمت غریبه‌ها یعنی خاین به کشور بودند پس سکوت کردند.

اما دولت ایران (بیشتر خامنه‌ای) هشیاری و قاطعیت لازم را به خرج داد و‌ نیروهای نظامی به آنجا فرستاد؛ و هم اکنون نیز نیروهای خود را تقویت کرده تا مانع از تغییراتی خطرناک و فاجعه بار در منطقه بشود.

سکوت رضا پهلوی خیانت به کشور است!

پسر محمد رضا شاه که در این شلوغی‌ها یکی از مهره‌های غرب بود نه تنها دانش سیاسی در خصوص مسایل جهان و مخصوصا حساسیت منطقه قفقاز را نداشت/ندارد، بلکه اجازه این را هم نداشت و ندارد تا کلمه‌ای به غیر از آنچه اربابانش می‌گویند بر زبان بیاورد.

آن زمان من ترکیه بودم و در این خصوص نوشتم، ولی برای بسیاری قابل فهم نبود حتی بعضی وابستگان مجاهدین رجوی می‌خواستند در اینباره حرفی نزنم با این استدلال که اکنون مردم درون ایران در حال مبارزه‌اند و …

حال می‌توان فهمید که آنها دقیقا در مسیر آنچه غرب می‌خواست حرکت می‌کردند و‌ تجزیه ایران هم برایشان اهمیتی نداشت.

در سیاست، تمام این دسته افراد و نیروها خاین/وطن فروش نامیده می‌شوند.

جنگ عراق تجربه‌ای تاریخی!

ابتدای انقلاب درگیری‌های سیاسی – نظامی داخلی در جریان بود تا اینکه عراق به ایران حمله کرد. بیشتر سازمان‌های چپ که درگیر جنگ مسلحانه داخلی بودند سلاح را کنار گذاشته و به دفاع از کشور پرداختند.

این امری طبیعی است که اگر در خانه‌ای حتی مشکلات بسیار حاد وجود دارد، اما چنانچه غریبه‌ای وارد خانه شد، همه باید متحد او را بیرون بکنند وگرنه ممکن است همه آنها همه چیز خود را از دست بدهند.

اما مجاهدین رجوی برعکس به عراق رفتند و مزدور او شدند و آنهایی هم که در ایران ماندند به نوعی ستون پنجم عراق و غرب شدند. این عمل بدون هیچ شک و تردیدی خیانت است و در تاریخ ایران ثبت خواهد شد. حتی به عنوان تجربه‌ای جهانی برای سایر کشورها خواهد بود.

اینها با جان و مال ساکنان ایران بازی کردند. من آن زمان در شهرم آبادان بودم و از نیروهای چپ مسلح آموزش نظامی دیده، و از همان اولین لحظات جنگ در مقابل ارتش عراق (با رفتن به جبهه جنگ) ایستادم و تمام نیروهای ما نیز اینچنین کردند. پس شخصا هم شاکی این گروه‌های خاین/وطن فروش هستم.

هر نیروی دیگری هم که همان موضع‌گیری امثال مجاهدین رجوی را کرد و یا همه چیز را به سکوت گذراند در همین دسته قرار می‌گیرد.

مرحله بعد از شکست ارمنستان، جنگ با ایران است!

اکنون نیز همان شرایط پیشین است، هرچند در ابتدا ممکن است فقط موضوع اشغال قسمت‌هایی از ارمنستان باشد که به طور قطع به منافع ایران ضربه خواهد زد.

ولی با توجه به تبلیغات این کشور و آنچه آنها نشان داده‌اند در صورت موفقیت در شکست ارمنستان، مرحله بعدی اقدام مشترک آنها و حمله نظامی به ایران حتی با همکاری “ناتو” و تحت هر بهانه‌ای (ساختن بهانه ساده‌ترین کارهاست)، برای تسخیر آذربایگان، و تجزیه بیشتر کشور خواهد بود.

آذربایجان عضو ناتو:

مهمترین حدسی که می‌توان زد اینست که: با پیروز آذربایجان بر ارمنستان و‌ گشادن منطقه‌ای برای خودشان، آذربایجان را عضو ناتو می‌کنند؛ در چنین وضعیتی نیروهای ناتو در مرز ایران مستقر می‌شوند یعنی از آذربایجان تا ترکیه و اروپا یک خط مستقیم نیروهای ناتو را تشکیل می‌دهد. بدین ترتیب شکافی هم در اتحاد نیروهای ایران و روس ایجاد می‌کنند.

و این چیزی نیست که روسیه و چین به سادگی بپذیرند. پس باید با تمام نیرو وارد مجادلات منطقه بشوند.

این نکته و موضوع اکراین ووو، یا جهان را به جنگ بزرگ جهانی و اتمی می‌کشد و یا ترس ایجاد شده از چنین جنگی، غرب را وادار به عقب نشینی می‌کند. زیرا ایران نیرویی جدی، نترس،‌ جنگ دیده و زبده است و روسیه نیز اکنون وارد جنگی شده که در صورت شکست به چندین کشور تجزیه خواهد شد و در نتیجه برای حیات خود می‌جنگند و راهی به جز پیروزی ندارد.

خبری مهم!

امروز روسیه اعلام کرد سلاح‌های اتمی را در روسیه سپید (بلا روس) مستقر خواهد کرد ولی هم اکنون هواپیماهایی که قادر به حمل سلاح اتمی هستند در آنجا هستند.

از طرفی در این فاصله ایران با پیوستن کامل به اتحادیه شانگهای و کوتاه کردن دست غرب‌گرایان، شکل حکومتی دیگری گرفته و حامیان بزرگ بین‌المللی یافته که اتفاقا آنها نیز مسیر تجاری ایران و کوتاه کردن دست غرب و عواملش (آذربایجان و…) را می خواهند. در نتیجه اجرای برنامه‌های غرب با مقاومت اتحادیه شانگهای روبرو می‌شود.

نتیجه آنکه با توجه به بسیاری مسایل و تغییرات ایجاد شده که سرعت آن بسیار می‌باشد، پیش بینی اینکه برنامه‌های غرب و اسراییل پیروز بشود خیلی کم بلکه برعکس می‌باشد.

بهرحال، این برنامه‌ای بود که در زمانی که شلوغی‌های ایران را به‌راه انداختند در نظر داشتند.

آن زمان ایران با وجود تمام مشکلات داخلی، توانست برنامه‌های آنها را بهم بزند، حال که قدرت و توانش بسیار بیشتر شده و غرب بسیار ضعیف‌تر گشته؛ ابدا کاری از دست غرب (آذربایجان و اسرایل …) بر‌نمی‌آید.

با توجه به این نکات آنانیکه محکوم نمی‌کنند:

۱- بعضی سازمان‌ها و یا افراد مدعی سیاسی‌ بودن می‌باشند که ابدا هیچ عقل و دانش سیاسی نداشتند/ندارند تا حساسیت موضوع را درک و موضع‌گیری بکنند.

۲- عده‌ای به‌ظاهر اپوزیسیون اما در واقع و در عمل نیروهای وابسته به همان کشورهای خارجی طراح این عملیات ضد ایرانی هستند که عملا و‌ علنا خاین/وطن‌فروش هستند.

تاکید:

قاطعانه می‌گویم؛ پشت ماجرای حمله به ارمنستان و‌ پشت نیروهای کرد تجزیه‌طلب و بسیاری مشکلات سیاسی و نظامی دهه‌های اخیر در کل منطقه، سرمایه‌داران یهودی صهیونیست به‌عنوان گردانندگان اصلی قرار دارند.

در زمانی مناسب باید آنها را به‌عنوان قاتلان ضد بشر به دادگاه کشید،‌ مجازات کرد و تمامی سرمایه‌های آنها را که با خون مردم بدست آورده‌اند، ملی کرد.

فرار سرمایه داران از غرب و اسرایل به شرق!

شواهد نشان می‌دهد که اینها آخرین تیرهای ترکش اسرایل است. بسیاری از سرمایه داران یهودی صهیونیست نه تنها غرب را رها و به طرف چین و اخیرا هند می‌روند، بلکه یهودیان صاحب ثروت اسرایل نیز در حال تغییر مکان به شرق هستند.

اگر این تاکتیک اسرایل در قفقاز به آنچه گفته شد برسد، ممکن است در تصمیم سرمایه داران یهودی و غیر یهودی غرب تغییر ایجاد بشود؛ اما اگر این برنامه شکست بخورد سرعت تحولات در غرب و فرار سرمایه داران از غرب و اسرایل به شرق بسیار زیاد خواهد بود. به زبان ساده‌تر: مانع بزرگی از سر راه تغییرات در جهان برداشته می‌شود و شاید همین مورد تعیین کننده جنگ اکراین هم بشود.

تضادهای درونی ترکیه:

همینجاست که باید به درگیری‌های داخلی در ترکیه نیز توجه کرد.

در این کشور، اسرایل نفوذ و قدرت زیادی دارد که در مواردی تضاد منافعش با کلیت وجودی ترکیه در تقابل با هم قرار می‌گیرد و ترکیه را ملزم می‌کند که تکلیف خودش را با این نیرو‌/کشور مشخص کند.

این چندگانگی در ترکیه است که گاه او را به طرف شرق هل می‌دهد‌.

درون حاکمیت ترکیه چند دستگی و تضاد جدی (مردمانی وابسته به کشورهای مختلف و غیر ملی) وجود دارد. و آنجا که صحبت از جنگ داخلی در ترکیه می‌شود به واسطه این چنددستگی‌ها است.

نفوذ کشورهای مختلف در قدرت یا حاکمیت در ترکیه مشکلات زیادی برایش ایجاد کرده است.

پیشنهاد‌‌ راه حلی برای مسیله قفقاز!

نیروهای روسیه حافظ صلح میان آذربایجان و ارمنستان بسیار ضعیف عمل کردند. بعضی می‌گویند روسیه قصد تنبیه ارمنستان را داشته و بعضی معتقدند روسیه نیرویش درگیر اکراین است و نمی‌تواند بیشتر از این عمل بکند.

چند راه باقی میماند.

۱- روسیه نیروهای بیشتری به منطقه بیاورد و بسیار جدی با این موضوع و خطری که در کمین است برخورد بکند.

۲- ایران با ارمنستان معاهده نظامی منعقد بکند که در نتیجه ایران بتواند نیروهایی را برای دفاع از ارمنستان و در مقابل تجاوزات آذربایجان و همدستانش وارد آن کشور بکند.

۳- مهمترین، بهترین و کم هزینه ترین کار آگاهی تاریخی دادن به مردمان کشور آذربایجان و استان آذربایگان است تا بدانند: اکثریت غالب این مردمان ترک نیستند بلکه ترک زبان شده اند.

ترک‌ها (با ریشه مغولی و اساسا از قزاقستان/کزاکستان و…) در منطقه شمال کشور کنونی آذربایجان با نام “خزران” زندگی می‌کردند که نام دریای خزر (کاسپین و مازندران نام‌های دیگری هستند) نیز از آنها گرفته شده است.

پس از پیروزی عرب‌ها/اسلام آنها به مردمان فشار می‌آوردند که یا مسلمان بشوند و یا جزیه … بپردازند. مردمان زیر پرچم شاهنشاهی ایران که ادیان ایرانی (زرتشتی و …) داشتند به پیروی از همدیگر اسلام را پذیرفتند از جمله مردمان شیروان، باکو یا آران که از حدود ۱۰۰ سال پیش آذربایجان نامیده شد.

اما خزران که ترک یا مغول بودند و زبان اشان هم ترکی مغولی بود نه زیر پرچم اسلام و‌ نه زیر پرچم روم (مسیحی) نرفتند و خود را یهودی نامیدند و از آنجا به غرب اروپا مهاجرت کردند.

این خلاصه ای از تاریخ آن منطقه است. پس به جای هر جنگی اگر از عقل و منطق با کمک از رسانه‌ها و رساندن واقعیات به مردمان (و در اینجا مردمان کشور آذربایجان و استان آذربایگان ایران) استفاده بشود کار ریشه‌ای حل خواهد شد. باید مردمان را آگاه کرد و به آنها فهماند که نباید جان خود را فدای دروغ های سرمایه داران و جنایتکاران بین‌المللی بکنند.

مردمان آذربایجان بیشتر ایرانی هستند و تاریخ این کشور با ایران پیوسته است. اما اکنون تمام نفت، تجارت و قدرت مالی این کشور و حتی حاکمیت آن در دست یهودیان صهیونیست اسراییلی است. ارمنستان نیز کشوری است که هنوز تاریخ خود را با ایران نزدیکترین ها و حتی پیوسته می‌داند.

پس ایران کنونی باید با مردمان ایران تاریخی (آذربایجان و ارمنستان) همانند برادرانی که هرکدام در خانه‌های جداگانه زندگی می‌کنند، رفتار بکند.

نکته:

من در باره همه این مسایل پیشتر نوشته‌ام پس اگر نکته‌ای یا سوالی هست می‌توانید به مجموعه نوشته‌هایم مراجعه کنید.

۲۵ مارس ۲۰۲۳

۵ فروردین ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

نوروز و سال نو ۱۴۰۲ خجسته باد!

سالی که گذشت سال سخت و‌ سنگین و تعیین کننده برای ایران و جهان بود.

سیر تحولات جهان با بن بست ایران دست و پنجه نرم می‌کرد.

جناح غرب‌گرا/وابسته بالاخره درگیری شدید داخلی را براه انداخت. حملات آنها که با سو استفاده از نیروهای جوان صورت گرفت جناح شرق گرا و غیر وابسته/ملی‌گرا را برای مدتی گیج کرده بود. اما تقابل جناح‌های مختلف وابسته به غرب، این جناح را از داخل تضعیف کرد و در واقع آنها خودشان بیشتر باعث نابودی خودشان شدند.

همچنین مداخله غرب‌گرایان خارج از حاکمیت (بیشتر در خارج کشور) اغتشاشی عظیم (دقت شود اغتشاش درون این جناح) در میان همه آنها ایجاد کرد. در نتیجه نیازی به آن نبود تا جناح شرق گرا کار خاصی بکند بلکه آنها خودشان تیشه به ریشه همدیگر زدند.

سخن کوتاه:

شکست غرب گرایان که رهبری یک دست نداشتند بن بست روابط میان شرق و تغییرات در جهان را شکست و دست جناح شرق گرا/ ملی گرا به رهبری واحد (خامنه‌ای) را باز گذاشت. از آن زمان هر روز (واقعا هر روز) گشایشی نو در روابط شرق و بن بستی جدید در غرب دیده می‌شود.

سال گذشته ۱۴۰۱ سال سخت و نفس گیری بود، اما ایران توانست از آن پیروز بیرون بیاید و دشمنان کنونی ایران و بشریت در تنگنا و حتی مسیر سقوط عظیم بیافتند.

به نظر می‌رسد سال آینده سال گشایش های بیشتری باشد.

امید که وضعیت اقتصادی، رفاه اجتماعی و آزادی‌های مدنی برای ایران و همه جهان حتی غرب که زیر سلطه استعمارگران است، بهتر بشود.

آخرین روز سال ۱۴۰۱

اپسالا – سوید

حسن بایگان

عوامل جاسوسی و خبرچین اسرائیل مخصوصا کلیسیایی ها، از زندگی من و همه مردمان کنار بکشید!

غرب از دین بیشترین سو استفاده‌های سیاسی را برده و می‌برد؛ ندیدن این نکته یعنی ضعف اساسی در دانش سیاسی. زیرا سیاست در هیچ کشوری بدور از سیاست جهانی یعنی تصمیمات و رفتار سایر کشورها نیست.

غرب با مسیحی کردن آن دسته کشورهای آفریقایی که بی دین یا غیر مسلمان بودند بیشترین مردمان آنها را اسیر، برده یا مستعمره “فکری” کرده است.

از طرفی غرب با مسیحی کردن کره جنوبی امکان وحدت دو‌ کره را بسیار سخت کرده است.

همچنین با مسیحی کردن تایوان مشکل عقیدتی بزرگی برای پیوستن آنجا به چین ایجاد کرده است. هرچند کره شمالی و چین تعصب مذهبی ندارند و مانند مشکل ارمنستان با ایران نیست که با مسیحی شدن ارمنستان هنوز پس از هزار سال امکان وحدت آنها در اذهان نمی‌گنجد مگر اینکه؛ اینها نیز از مذهب کناره گیری بکنند.

کتاب “دیپلماسی های پنهان اسرایل” با ذکر مثال های فراوان نشان می‌دهد که چگونه عوامل اسرائیل در کشورهای مختلف وارد دولت‌ها و حتی زندگی‌خصوصی افراد می‌شوند؛ یعنی جاسوسی و‌ خبرچینی و… می‌کنند. آنها نه تنها با اینکار سیاست دولت‌ها را زیر کلید می‌گیرند بلکه هرگاه مسایل خلاف منافع آنها پیش برود؛ جنگ داخلی، کودتا، خرابکاری اقتصادی و… به راه می‌اندازند.

اسرائیل کشوری است که به صورت کاملا جدی و حرفه‌ای در زندگی خصوص افراد نیز وارد می‌شود و حتی زندگی خانوادگی آنها را هم بهم می‌ریزد.

اما این کشور کوچک و‌ کم جمعیت چگونه در تمام دنیا جنگ، ‌‌کشتار و این همه جنایت انجام می‌دهد و روزانه مسئول خون هزاران نفر پیر، جوان، کودک، زن و مرد در جهان است.

اینکار از چند طریق صورت می‌گیرد که به نمونه‌های اندک ولی بسیار مهم اشاره می‌شود:

۱- شستشوی مغزی مسیحیان؛ زیرا در انجیل آمده (۴ انجیل رسمی کنونی را یهودیان نوشته‌اند و به کلیسیاها تحمیل کرده‌اند. اکنون حدود ۲۵ انجیل دیگر که در غارها پنهان کرده بودند، پیدا شده‌اند؛ چرا که یهودیان در پی نابودی آنها بودند):

فقط یهودیان انسان هستند و بقیه مردمان جهان را سگانی نامیده که باید ته مانده یهودیان را بخورند!

من در یک مناظره با کلیسیای رسمی سوید تایید رسمی آنها را دارم که به صراحت نوشته اند: هر آن چه در انجیل آمده را قبول دارند و خود آنها سگی کثیف بیش نیستند. همه چیز در سایتم هست.

۲- پس یکی از آسانترین راه‌ها مذهب است. آنها با تغییر مذهب کشورها و مردمان آنها را شستشوی مغزی داده و زیر کلید می‌گیرند. رفتار اینها نوع مدرن طالبانی یا داعشی و امثالهم است.

۳- نقش کلیسیاهای صهیونیستی در پرورش خبرچین، جاسوس و‌ عناصر ضدملی!

کلیسیاهای صهیونیستی که تعدادشان زیاد است در شستشوی مغزی و اسیرگیری افراد کشورهای دیگر نقش مهمی اجرا می‌کنند.

“شاهدان یهوه” یک کلیسیایی است که ظاهراً در سیاست دخالت ندارد و آنرا ابراز می‌کند ولی پس از اینکه شخص کاملا بدانجا وابسته شد دیگر اختیاری از خود ندارد و هر آنچه لازم باشد برای گردانندگان انجام می‌دهد.

کلیساهای “اونجلیست” که امثال دونالد ترامپ عضو آن هستند.

کلیسیای “ساینتیفیک” که امثال هنرپیشه “تام کروز” عضو آنست و … همه از همین نوع هستند.

و البته آنها اعضا خود را هم کاملا حمایت می‌کنند تا به مقام و‌ شهرت و پول برسند و آنها نیز باید سهم کلیسیا را بپردازند و کاملا در خدمت اهداف کلیسیا باشند.

این نوع کلیسیاها و کلیساهای دیگری که بسیار بدتر از اینها و بسیار خطرناک هستند بسیار زیاد می‌باشند و همه در ظاهر نیک خواه، بشر دوست، طرفدار دمکراسی، آزادی بیان، آزادی زنان و … اما در پشت پرده بدترین ها هستند که در عمل کاملا در مقابل آنچه ادعا می‌کنند قرار دارند.

هیچ شارلاتانی نمی‌گوید می‌خواهم کلاهت را بردارم و مال و آنچه داری را صاحب بشوم، بلکه ظاهری برعکس نشان می‌دهد.

یک نمونه بسیار روشن از بدترین کلیسیاها!

یکی از مهمترین‌ کلیساها که به یک مرکز جاسوسی کاملا عیان تبدیل شده “livets ord صدای زندگی” در سوید است. کار بدانجا رسیده که بیشتر کشورها مثلا امریکا، اروپا، ایران و … عناصری به آنجا می‌فرستند تا سایرین را شناسایی بکنند. “کلیسیای صدای زندگی” بسیاری ایرانیان، افغانستانیان و… مردمان کشورهای مسلمان را که به بهانه دروغین مسیحی شدن می‌خواهند اجازه اقامت بگیرند جذب می‌کند.

تا چند سال پیش بعضی افرادی که برای گرفتن اقامت به دروغ و با تظاهر خود را مسیحی نشان می‌دادند پس از گرفتن اقامت ماهیت مسلمان خود را دوباره نشان می‌دادند. این نکته درسی برای اسرایل (گرداننده این کلیسیا) شد تا گلوی این افراد را در دست بگیرد و آنها نتوانند به آسانی از وابستگی به آنجا رها شوند. در نتیجه با شگردهای خاص آنها را اسیر خود کرده است. و از آنها در جهت جاسوسی، خبرچینی و حتی تظاهرات و … بر علیه کشورهای خود استفاده کرده و می‌کند. مخصوصا ایرانیانی که به آنجا رفته‌اند را به شکل بسیار زیرکانه و دقیق اسیر و وابسته کرده و همین‌ها در اعتراضات ضد ایران بیشترین نقش را بازی کرده‌اند. نگاهی به فیلم‌های تظاهرات‌ها در شهرهای مختلف بیندازید و ببینید چه تعداد افراد وابسته به این نوع کلیسیاها در آنجا نقش بازی می‌کنند و تظاهرات‌ها را به راه می‌اندازند و هدایت می‌کنند.

مثلا در وقایع چند سال پیش ایران، اعلامیه دعوت به تظاهرات را در شهر ما همین کلیسیاها ( به نام دو نوجوان ولی آنها فرزندان گردانندگان کلیسیا بودند) پخش کردند و خود آن کلیسیا با تمام نیرو پشت آن بود.

در وقایع اخیر، ایران و سوید نبودم ولی زمانیکه فیلم تظاهرات را دیدم این دسته افراد وابسته به کلیسیاها مخصوصا کلیسیای نامبرده را مخصوصا با پرچم تجزیه طلبی در دست دیدم. اینجا بود که کاملا متوجه شدم چرا این افراد وارد زندگی و فعالیت‌های من شدند.

اخطار:

اکنون با این نوشته به این دسته افراد که برای اسرائیل کار می‌کنند و با دستور آنها وارد زندگی خصوصی و فعالیت‌های من شدند، هشدار می‌دهم، از زندگی و فعالیت‌های من فاصله بگیرند و ابدا نزدیک من نیایند.

همچنین به سایرین نیز این آگاهی را می‌دهم تا متوجه باشند در وقایع کشور چگونه عناصر وابسته به سایر کشورها سازماندهی شده ولی با لباس دروغین وطن دوستی، دمکراسی خواهی، آزادی طلبی، حمایت از زنان و … وارد عمل می‌شوند. این دسته عناصر وابسته با داشتن ماموریت، وارد زندگی خصوصی شما هم می‌شوند.

۱۸ مارس ۲۰۲۳

۲۷ اسفند ۱۴۰۱

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

آیا آمریکا واقعا در مسیر ورشکستگی افتاده؟ یا می‌خواهد طلب‌های چین، عربستان و… را از میان ببرد؟

– از حدود دو دهه پیش نوشتم آمریکا ورشکسته شده است. شاید بهمین دلیل سعی داشت با جنگ‌های بزرگ در منطقه خود را نجات بدهد. ولی نتیجه کاملا برعکس شد زیرا در محاسبه قدرت ایران کاملا اشتباه کرده بود.

– حدود ۱۵ سال پیش که بانک‌های آمریکا اعلام ورشکستگی کردند نوشتم:

شیوخ عربستان حدود یک هزار و دویست ۱۲۰۰ میلیارد دلار در بانک‌های آمریکا دارند که قصد داشتند نیمی از آن را به صورت پول اروپایی یورو در اروپا نگهدارند که آمریکا با اعلام ورشکستگی بانک‌ها، پول‌های شیوخ را به خطر انداخت. در نتیجه شیوخ عربستان عقب نشینی کردند و البته به دنبال آن مجبور شدند با هر سازی که آمریکا می‌زند برقصند که از جمله ایجاد چند جنگ در منطقه ( سوریه و…) و در آفریقا (سومالی و…) بود.

– همچنین برنامه ایجاد بانک اسلامی میان عربستان با ایران و سایرین به زباله‌دانی انداخته شد. ایجاد چنان بانکی منافع آمریکا و‌ غرب و البته در اساس منافع صاحبان بانک‌ها که بیشتر یهودیان صهیونیست بودند را به خطر می‌انداخت. و با فشار آمریکا دشمنی میان همسایگان به راه افتاد.

نکته:

کسانی که قدرت و قدرتمندان و‌ نقش آنها در جنگ‌ها و‌ فجایع اقتصادی و … در جهان را نمی‌دانند، و نمی‌دانند که چرا من همواره به این دشمن بزرگ انسانیت حمله می‌کنم از خطرناک‌ترین‌ها برای بشریت هستند، زیرا در دست همین مردمان به بازی گرفته می‌شوند تا با عقل و انسانیت مبارزه بکنند.

– پیشتر اشاره داشتم که آمریکا از قدرت نظامی خود برای سرکوب هر اعتراضی استفاده می‌کرد. مثلا اگر در آن موقع عربستان قصد مخالفت داشت نیروهای آمریکا که در تمام منطقه حضور داشتند آن کشور را به آتش می‌کشیدند و از آن بدتر یک کودتای داخلی به راه می‌انداختند که در نتیجه بیشتر این شیوخ کشته می‌شدند و پول آنها در بانک‌های یهودیان در آمریکا بالا کشیده می‌شد. اما اکنون ایران شیشه عمر و قدرت این دیو را شکست.

– نوشته بودم که چین نمی‌خواهد ورشکستگی آمریکا اعلام بشود، زیرا امکان دارد طلبش که حدود ده هزار ۱۰۰۰۰ میلیارد دلار است برباد برود.

– اکنون آمریکا دیگر قدر قدرت نظامی حتی یک‌سال پیش نیست. در منطقه هم حضور نظامی جدی ندارد و آن تعداد نیرویی هم که باقی گذاشته باید پیش از هر درگیری نظامی خارج بکند وگرنه آنها نابود و یا گروگان گرفته خواهند شد.

– آمریکا دیگر نمی‌تواند همانند سال‌ها حتی چند ماه و یا چند روز پیش با عربستان رفتار بکند زیرا اینبار او‌ متحدانی قوی (چین، ایران، روسیه …) در شرق دارد.

– آمریکا بیشتر از سی و یک هزار میلیارد دلار بدهی دارد که به بسیاری کشورهای جهان است (طلب چین فقط از بانک‌ها نیست بلکه اوراق قرضه دولتی هم دارد)، پس این مبلغ بسیار بیشتر از آن ۱۲۰۰ میلیارد دلار قبلی است یعنی اگر آمریکا بخواهد با اعلام ورشکستگی بانک‌ها این مبلغ ۳۱۰۰۰ میلیارد دلار را نابود بکند باید تعداد زیادی از بانک‌هایش اعلام ورشکستگی بکنند که شاید تمام پول آنها در این حد نباشد و در نتیجه با مشکل بسیار جدی روبرو خواهند شد.

– البته باید بسیاری قوانین مالی را هم بهم بریزد که کار به این آسانی‌ها نیست و آن زمان هم نیست که با گذاشتن ارتش خود جلوی کشورها آنها را وادار به تسلیم بکند.

– اکنون زور آمریکا فقط به اروپا و تعدادی کشورهای فقیر که با شرق متحد نشده‌اند می‌رسد. هرچند اروپا نیز به زودی خود را خواهد یافت و از خود چیزی نشان خواهد داد.

– تضاد میان صهیونیست‌ها، فروپاشی قدرت یهودیان صهیونیست حاکم بر جهان به تضعیف یا حتی پایان قدرت آنها در آمریکای شمالی و‌ جنوبی و اروپا و کشورهای مستعمره دیگر مانند ژاپن و کره شمالی و… خواهد انجامید.

– نکته اینجاست که اینبار اعلام ورشکستگی بانک‌ها به اروپا هم رسیده پس کار به همین سادگی نیست و فراتر از قدرت دولت آمریکاست.

– سرمایه داران یهودی دارند حتی از اسرایل خارج می‌شوند.

اشاره:

پیشتر نوشتم این سرمایه‌داران یهودی صهیونیست وطن ندارند و هر زمان منافع‌اشان ایجاب بکند پشت هر کشوری (آمریکا و اروپا) را خالی می‌کنند و حتی حاضرند به ایران و … بیابند تا ثروت اشان حفظ و بیشتر بشود.

نکته:

ایران، عربستان و … می‌توانند پیشنهاد آوردن سرمایه یهودیان به منطقه را بکنند اما با شروطی و نه اینکه مانند اروپا و آمریکا مستعمره آنها بشوند.

– شاید خواسته اسرائیل و در واقع سرمایه‌داران اسرائیل برای رابطه با شیخ‌نشین‌ها در همین رابطه یعنی فرار از اسرائیل و آمدن به دامان شرق باشد. که در این صورت حتما در توافق با چین هم بوده و‌ ایران نیز در جریان قرار داشته و بهمین دلیل سکوت اختیار کرد.

توجه:

شرکت‌های سیلیکون والی کنترل کامل بر تمام کامپیوترها (سخت افزار) و برنامه‌ها (نرم افزار) را دارند و بدین ترتیب بزرگترین تشکیلات جاسوسی می‌باشند که در خدمت سازمان‌های جاسوسی آمریکا به‌ویژه – آژانس امنیت ملی- هستند‌؛ در نتیجه حامی اصلی آنها دولت آمریکا است. پس چرا باید دولت آمریکا اجازه بدهد مهمترین ابزار جاسوسی‌اش از بین برود؟ آیا سیستم بهتری را ایجاد کرده است؟

– یا واقعا اقتصاد آمریکا فلج شده و‌ سرمایه‌داران آمریکایی به تضاد آشتی ناپذیر رسیده‌اند.

– آیا ارتباطی میان این ورشکستگی‌ها و امکان تجزیه آمریکا هست؟

توجه شود:

آبان سال آینده موضوع جدا شدن ایالت تگزاس (مهمترین ایالت نفتی آمریکا و‌ ایالتی ثروتمند) از آن کشور که توسط جمهوری‌خواهان درخواست شده، در سطح بالای حکومتی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

– نقش انگلیس که خواستار ایالات ثروتمند آمریکا می‌باشد تا شاید دوباره قدرت پیشین را به دست بیاورد، چیست؟

– بعضی معتقدند آمریکا نه دو کشور بلکه باید ۱۵ کشور بشود.

– آیا کشورهایی مانند روسیه و ایران و … در متلاشی کردن آمریکا نقش بازی می‌کنند؟

نکته اقتصادی اینجاست:

– در صورت تجزیه آمریکا، کدام یک مسئول پرداخت بدهی‌ها مخصوصا بدهی‌های خارجی است؟

– و اگر قرار شد همه بپردازند، چگونه بدهی میان آنها تقسیم می‌شود. شاید هیچکدام هیچ‌ بدهی به عهده نگیرد!

– شاید تمام مشکلات آمریکا به همین بدهی‌ها و بدی جدی اقتصادی مربوط می‌شود.

در این میان همانطور که سال‌ها پیش نوشتم:

احتمال قوی سرمایه‌داران یهودی صهیونیست که هیچ کشوری را کشور خود نمی‌دانند سرمایه‌های خود را به چین و جناح شرق منتقل می‌کنند و آمریکا و مردم آنرا با دنیایی بدهی و … باقی می‌گذارند. در آن صورت آمریکا شاید به یکی از فقیرترین کشورهای دنیا تبدیل بشود. که تنها راه نجات آن بخشیدن بخش‌هایی از کشورهای جدید و یا صنایع یا … به کشورها و سرمایه‌داران شرق باشد!!!

دنیا در حال تغییراتی بسیار مهم و اساسی یا ریشه‌ای است.

هر کشوری توانست این تغییرات را بهتر تشخیص بدهد و آینده نگری بهتری داشته باشد و اتحاد درستی با سایرین برقرار بکند آینده روشنی دارد.

– دیدگاه نژادپرستانه‌ای که توسط قدرت حاکم بر آمریکا اعمال شد زمینه ساز نابودی اش شده است.

تمام تلاش غرب برای جلوگیری از این تغییرات بود و به همین جهت شلوغی‌ها را در ایران به راه انداخت. اما شکست خورد و این باعث شد که مانع جلوی پای شرق برداشته بشود و تغییرات سرعت بگیرد.

۱۷ مارس ۲۰۲۳

۲۶ اسفند ۱۴۰۱

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

سرعت‌گرفتن تغییرات در جهان پس از شکست/پایان شلوغی‌ها در ایران!

شیشه عمر غول را ایران شکست!

نگاهی به وضعیت پاکستان!

اتحاد نظامی ایران با بلاروس تکمیل محاصره نظامی اروپا است!

سفر دو روزه رییس جمهوری قدرتمند ضد غرب بلاروس برای یک قرارداد حدود یک صد میلیون دلاری نبود. اگر اعلام این نکته صرفا برای نشان دادن روابط اقتصادی بود، نباید گفته می‌شد؛ زیرا مبلغ آنقدر کم است که به نوعی یعنی هیچ، یعنی دو کشور چیزی برای مبادله یا تجارت ندارند.

اما بنظر می‌رسد این پیامی بود برای سیاسیون غرب اینکه:

ملاقات ما برای این مبلغ بسیار ناچیز نبود بلکه قراردادهای نظامی بسیار قوی نوشته‌ایم که پشت همدیگر باشیم.

در اساس این قرارداد نظامی “پیمان ایران/تهران” میان بلاروس، ایران و روسیه می‌باشد.

در این اتحاد نظامی اکنون بلاروس در شمال قلب اروپا، روسیه در شرق و شمال اروپا، ایران در شرق اروپا یک هلال محاصره نظامی را تشکیل داده‌اند.

نکته:

شایعه اینکه روسیه ۲۰ پایگاه سلاح اتمی در ایران برقرار کرده، نمی‌تواند بی اساس باشد. من این پیش بینی را سال قبل کرده بودم و اشاره کردم: اینها راه دیگری ندارند وگرنه ایران بدون تردید مورد حمله اتمی اسرائیل قرار خواهد گرفت.

از طرف دیگر سوریه در جنوب اروپا در این اتحاد است.

لبنان و عراق نیمه متحد و آماده برای اتحاد کامل هستند.

عربستان، قطر، بحرین، مصر در حال تحول هستند و به این اتحاد خواهند پیوست.

ترکیه فعلا بی‌طرفی اعلام کرده ولی با توجه به درخواست پیوستن به اتحادیه شانگهای در عمل از مسیر بی‌طرفی به راه پیوستن به شرق قدم گذاشته است.

نتیجه اینکه:

اروپای کوچک در محاصره از سه طرف (شمال، شرق و جنوب) قرار دارد و این محاصره کنندگان روز به روز قوی‌تر و برنامه‌هایشان دقیق‌تر می‌شود.

وسعت کشورهای جناح شرق و تعداد جمعیت و حتی ثروت مشترک آنها بسیار بالاتر از اروپای کوچک با جمعیت کم و از درون گسیخته است.

اشاره:

با احتساب کالینگراد در غرب قلب اروپا در کنار دریای بالتیک که جزو روسیه حساب می‌شود می‌توان گفت که اروپا از درون هم تسخیر شده است.

تمام تلاش یا شاید بتوان گفت آخرین تیر غرب برای جلوگیری از این فاجعه‌، شلوغ کردن ایران و شکست جناح خامنه‌ای و در نتیجه شکست نظامی روسیه (که از حمایت نظامی ایران برخوردار بود) و بعد شکست چین بود.

در آن موقع عربستان هنوز فکر می‌کرد غرب پیروز می‌شود.

ترکیه دو دل بود و…

اما اکنون حتی مصر نیز تصمیم خود را در پیوستن به شرق گرفته و حتی نظامیان برجسته آنها همین دیروز گفتند که اگر آمریکا به ایران حمله بکند آنها پشت ایران و مقابل آمریکامی‌ایستند.

نیروهای نظامی آمریکا در محاصره:

جالب آنجاست که تا همین چند سال پیش ارتش آمریکا در تمام کشورهای اطراف ایران حضور داشت و ایران در محاصره آن بود ولی اکنون تعداد کمی از آنها در بعضی کشورها هستند که به نوعی گروگان‌اند و‌ اگر قرار باشد جنگی صورت بگیرد حتما باید آنها را از منطقه بیرون ببرند تا اسیر و‌کشته نشوند.

سرعت تغییرات در جهان:

پس از خاموش شدن شلوغی‌های ایران سرعت تغییرات در جهان بالا گرفته است.

تمام آن شلوغی‌ها را غرب به راه انداخت تا جلوی این تغییرات را بگیرد.

ایران بن‌بست تغییرات شده بود و اکنون با شکست طرح غرب در ایران (شکست شلوغی‌ها)، مسیر همکاری‌های گسترده بین‌المللی و توسعه برای جهان شرق باز شده است.

با این تفاسیر و شکاف درون غرب و فشارهای اقتصادی و نظامی که بر آنها وارد شده که تاثیر آن به درون اسرائیل رسیده دیگر هیچ چشم اندازی برای آینده اسرائیل دیده نمی‌شود، امری که حتی رهبران نظامی و امنیتی (نظرات مسیولین امنیتی بسیار مهم است) در رسانه‌ها علام می‌کنند.

در این چند سال فشارهای بسیار سختی بر جناح ملی – مذهبی خامنه‌ای وارد شد؛ ولی خامنه‌ای نشان داد که زیرک‌‌تر از همه مخالفین (سیاستمداران داخلی و خارجی) است.

۱۶ مارس ۲۰۲۳

۲۵ اسفند ۱۴۰۱

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

USAIran