چرا جورج سوروس ورزشکاران، هنرپیشهها و امثالم را رهبر معرفی میکند!؟
هدف جورج سوروس و کارمندان/تیوریسینهای موسسات او مانند برنارد لوییس، تریتا پارسی و … از معرفی تعدادی ورزشکار، هنرپیشه، شیرین عبادی، رضا پهلوی، اسمعیلیون، معصومه و… که هیچ دانش و عقل سیاسی ندارند به عنوان چهرههای سیاسی، همان انقلابات مخملی/رنگین است با کپیه برداری از اکراین. یعنی شخصی مانند زلنسکی را سرکار بیاورند.
بدون کمترین شک و تردیدی اسرایل قصد تجزیه ایران را دارد و این دسته افراد نامبرده که در چند جای جهان حضور آنها را دیدید همه وابستگان و کاملا زیر کلید و کنترل اسرایل هستند. آنکه نمیداند در پشت جمع کردن آن تعداد افراد در تظاهراتها در شهرهای اروپا، پول زیاد قدرتی بزرگ یا یک کشور خوابیده ابدا و ابدا کمترین درک و دانش سیاسی ندارد.
مطمینا رژیم ایران مطلوب نیست اما اینها بسیار بدتر و فاجعه تمام عیار برای کشور و تمامی مردمان هستند.
اسرایل جنگ داخلی، کشتار و … و تجزیه ایران را در برنامه دارد؛ بیجهت نیست که هم زمان کردها را نیز متحد و منسجم و مسلح میکند. همین دیروز دو گروه حزب دمکرات دوباره با یکدیگر متحد شدند که مسلما در پشت آن دستور کشور حامی آنها قرار دارد.
اما اگر کمی ماجرای ایران عقب بیفتد، تضادهای درونی جناحهای مختلف قدرت در غرب آنها و در اولین مرحله اسرایل را با نابودی روبرو خواهد کرد. کمااینکه همین روزها شاهد درگیریهای بسیار شدید در اسرایل هستیم که دلیل اصلی آن اختلافات درون سرمایهداران بزرگ یهودی صهیونیست از یک طرف و اختلافات/تضادهای آنها با مسیحیان و مخصوصا فراماسونری (انگلیس) است.
جنگ اصلی، جنگ قدرت میان شرق (روسیه، چین ایران و …) با غرب است. غربی که شکاف در آن روز به روز گستردهتر میشود و پایان قدر قدرتی آن نزدیک است.
اگر بتوانند ایران را در هم بشکنند در پس آن روسیه و چین را هم میشکنند و آنگاه حتی با وجود شکاف درونی باز هم در قدرت میمانند. آنها تمام تلاش خود را میکنند که این حلقه بهم پیوسته را پاره بکنند؛ اما اگر نتوانند بهزودی با بالا رفتن مشکلات درونیدر غرب (وضعیت بد اقتصادی و مخصوصا نظامی در رابطه با جنگ اکراین و …) آنگاه فروپاشی غرب اجتناب ناپذیر خواهد بود. با چنین فروپاشی دلیلی هم برای وجود اسرایل باقی نخواهد ماند.
کتاب من که نشان داده “عیسی مسیح یهودی نبود” تمام اعتقادات و ارادت مسیحیان به یهودیان را برباد داده است و در نتیجه دنیای مسیحیت و رابطه آنها با یهودیت را از هم پاشیده است.
بی جهت نیست که یهودیان من را بزرگترین دشمن خود میدانند. اما دیگر دیر شده است و اکنون آنها ابدا قادر به نابودی من نیستند، زیرا کتابها و نوشتههایم من را ابدی کرده است.
اما:
اصل گیج کننده ماجرا در سیاستهای جورج سوروس اینجاست:
تریتا پارسی در شهر ما بود و من که فعال بودم ابدا او را نمیشناختم و او را ندیدم. او را به دانشگاهی در آمریکا بردند و بزرگترین تیوریسینهای یهودی صهیونیست که به نومحافظهکاران معروف بودند او را تربیت کردند همانموقع اسامی آنها منتشر میشد و…
این افراد به هیچ وجه او را تربیت نکردند تا مقابل اسرایل و در حمایت از ایران بایستد. چنین تصوری واقعا مسخره و نادانی کامل سیاسی میباشد.
تریتا پارسی با حسن داعی الاسلام از مجاهدین رجوی کارشان به دادگاه کشید و…
در آن موقع هرگاه تریتا مطلبی در فیس بوک مینوشت هزاران لایک میخورد و کار داشت به نتیجه میرسید حتی او را به عنوان رییس جمهوری آینده ایران نیز معرفی کردند. تا اینکه کار بیخ پیدا کرد و سیاست جورج سوروس نیز چرخید و به تریتا بودجهای چند میلیون دلاری داد و یکی دو میلیون نیز سهم او بود (اگر فقط در گوگل بنویسید تریتا پارسی نام موسسه و … همه چیز میآید).
حدود یک سال پیش بحثی در فیس بوک میان حسن داعی الاسلام و تریتا پارسی درگیر شد. من که ابدا وارد این مباحث نمیشوم و ابدا نمیخواهم اسم این دسته افراد در نوشتههایم باشد چون حساسیت مسیله را حس کردم بهناچار وارد بحث شدم (کمااینکه هم اکنون نیز بهخاطر انسانیت و منافع مردم ایران مجبور شدم اسامی افرادی رابیاورم که در متن بالا دیدید وگرنه در حالت عادی ابدا نام اینچنین افراد را در نوشتههای من نخواهید دید).
ابتدا به آقای حسن داعی گفتم: آیا شما میدانید که آمریکا را اسراییل و یهودیان صهیونیست میگردانند؟
او گفت نمیدانم.
و من صراحتا نوشتم: پس تو هیچ چیز از سیاست نمیدانی و بهتر است سکوت بکنی.
سپس رو به تریتا نوشتم: شما اکنون وارد باند جورج سوروس شدهاید که انقلابات مخملی یا رنگی را به راه میاندازد و از جمله هدفش ایران است، چه میگویید؟ چکار می خواهید بکنید؟
ولی او پاسخی نداد.
این کسانی که شما در رسانههای خاص (متعلق به جناح خاصی از یهودیان صهیونیست) میبینید و آن دسته عناصر وابسته که در ابتدای مطلب نام بردم در اساس زیر مجموعه برنامههای جورج سوروس و تیوریسینهایش مانند تریتا پارسی هستند. در نتیجه اینها را تریتا و چند نفر دیگر پشت پرده میچرخانند.
توجه شود:
در این ماجراهای اخیر هیچ نامی ز آن افرادی که در جریان جنبش سبز سر زبانها بودند و هر روز و هر لحظه در رسانه های غربی حضور داشتند، نیست. هیچ کسی هم ابدا یادی و اشارهای به آنها نکرد. زیرا همه اینها تاریخ مصرف دارند و در آینده نیز کسان دیگری را رو خواهند کرد و این دسته کنونی کاملا در سایه و در فراموشی قرار خواهند گرفت.
با کمی دقت به این نکته بسیاری نکات گنگ روشن میشود یعنی مثلا؛ دیگر نباید گفت مردم خودشان به خیابان آمدند. مردم فلان شخص یا .. را بهعنوان رهبر انتخاب کردند. فلان شخص به ابتکار خودش دعوت کرد و آنهمه مردمان را جمع کرد و … بلکه همانطور که پیشتر نوشتم مردم به این صورت با چنین حرکاتی (بهظاهر خودانگیخته) ابدا وجود ندارد. یک تشکل باید پشت این جریانات باشد. هرچه آن تشکل قویتر و ثروتمندتر باشد حرکاتش گستردهتر است و مردمان بیشتری را میتواند به خیابانها بیاورد. و البته هیچگاه نیز نیات اصلی خود را بیان نمیکند بلکه چیز دیگری را میگوید تا بتواند مردمان هرچه بیشتری را بفریبد و بهدنبال خود بکشاند. و در نهایت هم گوشت دم توپ بکند.
در نتیجه اکثریت قریب به اتفاق مردمان که اصل ماجرا/این نکتههای اساسی را نمیدانند بازیچه دست قرار میگیرند؛ هرچند ادعای دهها سال فعالیت سیاسی داشته باشند. اتفاقا یکی از کارهای اساسی در میان کارمندان جورج سوروس و سایر اینچنین موسسات، سواستفاده از بیدانشی و یا بد دانشی همین به اصطلاح سیاسیون با سابقه است که چیزی از مسایل اساسی سیاسی و آنچه در جهان میگذرد و رابطه کاملا پیوسته میان مسایل جهانی و ایران را نمیدانند. در نتیجه کاملا به غلط تریتا پارسی را عامل جمهوری اسلامی ایران نامیدند و مینامند. تریتا و همکاران او نیز کاملا آگاهانه سکوت کردند . همه را بازی دادند. زیرا مهم نیست که اکنون او و سایر همکارانش (که اتفاقا هیچ نامی هم از آنها بیرون نیامده) را به تمسخر بگیرند؛ بلکه اگر توانستند موفق بشوند آنگاه همه چیز در مشت آنها (ارباب جورج سوروس) خواهد بود و هرگونه بخواهند چهره خواهند نمود.
۶ مارس ۲۰۲۳
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا