مدتی پیش جنجال بزرگی براه افتاد که ایران دارد جزیره کیش را به چین میدهد و این همانند قرارداد ترکمانچای است.
بنظر میرسد یک عدهای آگاهانه دروغ گفتند و یک عدهای نااگاه فریب خوردند.
قرارداد ترکمانچای زمانی بسته شد که ارتش ضعیف ایران در برابر ارتش قوی روسیه شکست فاحشی خورد و آنها تا مرزهای کنونی پیش آمدند و به پادشاه ایران پیغام دادند بزودی ارتش روسیه در تهران خواهد بود. پادشاه نیز که میدید توانی برای مقابله ندارد تن به قرارداد/معاهده داد.
اما اجاره دادن یک جزیره یا محل در کشوری به مردم، شرکت یا کشوری دیگر، امری متفاوت با تسلیم بخشی از کشور بوده و در جهان موضوعی عادی است.
حتی کشورهای اروپایی و امریکایی نیز چنین میکنند.
مخصوصا اجاره جزایر و.. در کشورهای گرمسیری بسیارعادی است و شاید یکی از ساده ترین و بهترین راه های درآمد باشد.
همین هفته دولت چین اعلام کرد که تعداد زیادی از جزایرش را به هرکسی (چینی یا غیر چینی) اجاره میدهد، کمترین قیمت ۵۰۰ دلار و بیشترین چند میلیون دلار.
اجاره دادن مانند آنست که کسی تمام خانه یا ملکی و یا قسمتی از آن را اجاره بدهد.
ایران میتواند همانند سایرین حتی کوهها یا صحراها یا جنگلها و… را به سایرین اجاره بدهد.
همانطور که کشورها اجازه میدهند افراد یا شرکتها در آنجا کارخانه بزنند و صاحب کارخانه و زمین کارخانه هم باشند، یا معادن را اجاره میدهند و…
البته باید همانند تمام کشورهای دنیا شرایط مشخص مالک و مستاجر رعایت بشود.
شخصا چنین چیزهایی را در سفرهایم در کشورهای مختلف در جزایر و سواحل و جنگلها و… دیده ام.
اما نکته یا دلیل مهم ویژه ایران و کیش:
ایران با سیستم اسلامیاش نمیتواند در مقابل خواسته توریستهای غیر ایرانی انعطاف نشان داده و اجازه بدهد آنها لخت در دریا شنا کرده و سپس به ساحل آمده و چند آبجوی الکل دار خنک بنوشند، پس بهتر است که این مکان را اجاره بدهد.
بنظر میرسد ساکنین و تجار جزیره کیش نیز با این شکل کار کاملا موافقند.
طنز قضیه:
اگر در کنار این اجاره دادن، اجازه سفر ایرانیان نیز به آنجا داده بشود، بیشتر این بظاهر مخالفین، اولین مسافران به کیش تحت اجاره چین خواهند بود و گیلاسی هم به سلامتی چین بالا میروند.
شرط قضاوت درست و عادلانه:
باید فارغ از جوهای ایجاد شده، چشمها را باز کرد و دید کدام نیروی خارجی و داخلی از چنین قراردادی که در سطح جهان عادی میباشد نگران بود وهست و چرا؟
باید دید چرا مردمان اینچنین زود تحت تاثیر قرار میگیرند و کنترل عقل خود را از دست میدهند و اینچنین روابط ساده میان کشورها را فراموش میکنند.
انسان عاقل باید مسائل را درست و بدون جوگیر شدن (که به معنی از دست دادن کنترل عقل است) ببیند و اگر نسبت به موضوعی حساس شده است جنبههای مثبت و منفی آن را دیده اظهار نظر و انتقاد کرده و رای بدهد.
چنین دستورهای سردرگم کننده مردمان، از اتاقهای فکر و برنامهریزی با سیستم منظم و گسترده (امثال موسسه جورج سوروس و یا سرویسهای خاص در کشورها) بیرون میآید و در یک چشم برهم زدن توسط تمامی آدرسها و شماره تلفنها و… که پیشتر و برای چنین کارهائی جمعآوری کردهاند برای میلیونها نفر میفرستند و هرکسی فکر میکند از طرف دوستش است در حالیکه از طرف خود او هم برای دوستانش رفته بدون اینکه خودش مطلع باشد.
حسن بایگان
۲۶ سپتامبر ۲۰۲۰