جنگ اکراین تعیین کننده قدرت در جهان است که از جمله نتایج اصلی آن کنار گذاشتن دلار میباشد. قذافی و… بهمجرد اینکه از کنار گذاشتن دلار صحبت کردند آمریکا آنها را کشت و کشورشان را بهم ریخت. زمانی ایران و عربستان قصد ایجاد بانک اسلامی را داشتند (ایجاد آن بانک یعنی انتقال آن پولها از بانکهای آمریکا به بانک اسلامی جدید) که آمریکا با توجه به در اختیار داشتن بیشتر از هزار میلیارد دلار پولهای شیوخ در بانکهایش و با اتکا به قدرت نظامیاش که بیرقیب بود، میان این کشورها تفرقه زیادی انداخت و بعضی جناحهای داخلی ایران نیز با سیاستهای غلط (شاید هدفمند) روابط دو کشور همسایه را کاملا تیره کردند.
شرایط امروز و فردا ایجاب میکند با همسایگان روابط خوب داشت زیرا در این عصر بیشتر جنگها و خرابیها توسط همسایگان بر یکدیگر اعمال میشود و همکاری میان همسایگان دلیل رشد و توسعه کشورهاست.
روسیه عاقبت مبارزه با دلار برای رهایی از سلطه (استعمار) آمریکا را میدانست و آمریکا نیز هدف روسیه (و همراه استراتژیک او یعنی چین) برای از میان برداشتن دلار را. پس شروع جنگ برای تعیین تکلیف قدرت، اجتناب ناپذیر بود، البته بدون اعلام هدف برای جهانیان که میدان جنگ گرم عاقبت قدرت اقتصادی را هم تعیین میکند.
داستان روشن است، روسیه و چین نمیتوانستند دلار را با توسل به اهرمهای اقتصادی به سادگی از مدار خارج بکنند و اگر دست به چنین اقدامی میزدند با واکنش اقتصادی و نظامی آمریکا روبرو میشدند که چنین نیز شد و در نتیجه جنگ آغاز گردید، ولی آمریکا میخواست در این میان اروپا را قربانی بکند و اکراین تا کنون بزرگترین قربانی است تا آینده معلوم کند آیا قربانیهای بیشتر و بزرگتری هم خواهند بود یا نه؟
در نتیجه از مدتها پیش از این جنگ، غرب با تمام توان به آماده کردن اکراین برای جنگ با روسیه پرداخت و بهمین دلیل زلنسکی را آوردند و در بعضی کشورها مانند سوید جنگ طلبانی مانند خانم ماگدانیلا آندرسون را به نخست وزیری رساندند.
هم اکنون نیز این مبارزه بهصورت کاملا جدی شروع شده است و پایان آن بهصورت تسلط قدرت دلار با عقب نشینی روسیه و پذیرش دلار به عنوان ارز تعیین کننده یعنی قدرت کامل دلار و آمریکا بر جهان چیزی ساده بهنظر نمیرسد.
بیم از آنست که روسیه عقب نشینی را نپذیرد (که این احتمال بسیار قوی است) و آمریکا هم بتواند درون خود را (که بهم ریخته است) متحد بکند و اروپا را هم به طور کامل زیر کلید بگیرد (که این یکی چشم انداز واقعی ندارد)، آنگاه کار به جنگی بزرگ و به احتمال قوی اتمی خواهد کشید.
اما درست همین نقطه/مرحله است که همه را میترساند، یعنی تمام طرفهای درگیر را. زیرا میزان بمبهای اتمی آمریکا و متحدان غربیاش با روسیه تقریبا یکی است و بزرگی روسیه به او امکان نزدیکی به تمام این کشورها و حمله اتمی به همه آنها را میدهد. اما حداقل آنست که زیربناهای صنعتی و استراتژیک یکدیگر مثلا تولید انرژی (برق و…) را منهدم بکنند که باعث توقف تمام زندگی خواهد شد.
پس راه حل چیست و عاقبت این درگیری قدرت به کجا میکشد؟
در حالیکه چشم اندازی برای صلح یا پیروزی یک طرف نیست؟
شواهد نشان میدهند که این جنگ نیز مانند بسیاری جنگهای دیگر ادامهدار باشد و به جنگی فرسایشی میان آنها بینجامد.
در جنگهای فرسایشی میان متحدان اختلافات زیادی روی میدهد که در نتیجه هرکدام از طرفین زودتر و بیشتر گرفتار اختلافات جدی، تفرقه و جدایی شد، شکست خواهد خورد.
هم اکنون میان جناحهای غربی شکافهای بزرگی هست ولی هنوز بیم از دست دادنها و … آنها را بهم پیوند داده است. آلمان و فرانسه دو قدرت اروپایی موضعی سوای انگلیس دارند که خود را بیشتر به آمریکا نزدیک کرده است و بهنظر میرسد قصد دارد حاکم بر آمریکا بشود و با داشتن استرالیا و کانادا امپراطوری خود را باز گرداند. ولی درون آنها نیز جناحهای مختلفی هست که مانع از این خواسته میشوند.
در جناح روسیه یا شرق، اتحاد آنها شکل دیگری دارد. چین خود را متحد استراتژیک روسیه میداند زیرا برای رهائی از استعمار و استثمار دلار و اینکه خود قدرت اول جهان بشود، دو راه دارد.
یکی، تقویت اقتصادی خود با ادامه گسترش فعالتهایش دربازارهای جهان.
دوم، تضعیف قدرت آمریکا و غرب، که این امر با ادامه جنگ اکراین با سرعت بسیار بیشتری نسبت به قبل حاصل میشود.
در این میان چین بدون اینکه نیازی به ورود مستقیم به جنگ گرم و حمایت از روسیه به این شکل داشته باشد، با حمایت اقتصادی، روسیه را از گزند مشکلات جنگ حفظ میکند. هرچه این جنگ طولانیتر بشود اقتصاد غرب بیشتر آسیب خواهد دید و قدرت اقتصادی چین سرعت بیشتری از حالت پیش از جنگ میگیرد.
نقش اتحادیه شانگهای و مخصوصا ایران در این میان بسیار مهم میباشد. بویژه اینکه روسیه از سوریه خارج شده (احتمالا پایگاههایی را حفظ کرده است) و اسرائیل با ایران به نوعی هم مرز شده و مشکلات زیادی برای اسرائیل (و در نتیجه غرب) ایجاد گردیده است.
در این میان اینکه اسرائل بخواهد درون ایران را بهر شکلی بهم بریزد تا ایران را مشغول مشکلات داخلی کرده و در نتیجه از مشکلات خود از طرف ایران کم بکند، امری عادی در سیاست است.
نکته:
در نوشتههای پیشین به اختلافات گسترده میان یهودیان صهیونیست اشاراتی کردم و حتی همین دیروز نوشتهای در خصوص تضاد میان پیرمردان تیوریسینهای بزرگ یهودی صهیونیست (جورج سوروس و کیسینجر) نوشتم. حال امروز اخبار مهم دیگری نیز منتشر شد:
یوروشنکو رییس جمهوری اکراین پیش از زلنسکی از روش زلنسکی انتقاد کرده و بهمین دلیل به اتهام خیانت به کشور ممنوعالخروج شده است. نکته مهم اینجاست که خود او در سال ۲۰۱۴ با تبانی غرب رییس جمهوری طرفدار روسیه را سرنگون کرد. توجه شود که از همان زمان نیز کسینجر به غرب انتقاد کرد و خواستار آن شد تا با روسیه سازش بکنند وگرنه روسیه را دو دستی تقدیم چین خواهند کرد و این یعنی بهم ریختن قدرت در غرب و…
این خبر نشان میدهد، علیرغم اینکه یوروشنکو ضد روسیه بود ولی مهرهای نبود که جنگ را بپذیرد و به نوعی میتوان گفت در خط کسینجر بوده است. پس او را برکنار کردند و شخصی را آوردند که عملکرد او را میبینیم.
به بسیاری ازاین نکات پیشتر پرداختهام و اخبار هر روز تحلیلها و پیش بینیهای من از جنگ و جهان را بیشتر ثابت میکند.
خبر مهم دیگر امروز اینست که روسیه به سیستم استفاده از ارزهای دیجیتال سرعت بخشیده است و بزودی آنرا براه خواهند انداخت. چین نیز از در این راه پیشرفتهای زیادی کرده است. همکاری این دو قدرت باضافه کشورهایی که زیر ضرب آمریکا و دلار فشارهای زیادی را تحمل میکنند و خواستار رهایی از آن هستند بزودی تغییرات زیادی را در جهان بوجود خواهند آورد.
۲۹ مای ۲۰۲۲
۸ خرداد ۱۴۰۱
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان