ظاهر قضیه این است که چون یهودیان بسیار ثروتمند شده اند با آنها وصلت میکنند اما این ریشه ماجرا نیست. اصلیترین دلیل اینست که در اناجیل متی و مرقوس، عیسی مسیح میگوید:
“فقط یهودیان انسان هستند و بقیه سگان کثیفی هستند که باید ته مانده یهودیان را بخورند”.
پس این دسته مسیحیان برای اینکه نسلهای بعدی خود را از سگ کثیف بودن نجات بدهند و به مرحله انسانی برسند با یهودیان وصلت میکنند.
با کمی دقت مشخص میگردد که این شاهان و بزرگان غرب از هیچ عقل و احساس انسان بودن برخوردار نیستند و بسیار عقب افتاده تر و فناتیک تر از مسلمانان میباشند، هر چند ظاهر مترقی یا شیک به خود بگیرند.
عاقل، مترقی، متمدن، آزاد، دمکرات، با شخصیت، انسان و طرفدار انسانیت و حقوق بشر بودن به ظاهر شیک و مرفه افراد و یا حکومتها و یک سری به ظاهر آزادی های کاذب که برای کسب پول بیشتر است، نیست؛ بلکه ریشه سیستم فکری غربیهای مسیحی بسیار عقب مانده است که هنوز نتوانستهاند بفهمند و بپذیرند که این اناجیل را یهودیانی نوشتند که از قوانین سخت یهودیت خسته شده بودند ولی هنوز نژادپرست بوده و خود را قومبرتر میدانستند و …
زمانیکه شاهان، ثروتمندان و قدرتمندان غرب هنوز نفهمیدهاند که اسیر یک سری افکار عقب افتاده و نژادپرستانه (دقیقا خرافی و نژادپرستانه به معنی واقعی) هستند در اوج حماقت میباشند و نمیتوان آنها را نادان نامید چرا که همه چیز برای دانستن یا دانایی مهیا است. ولی اگر میدانند که در اناجیل چه حرفهای زشت و غیر انسانی آمده و با اینحال آنرا پذیرفتهاند پس هم احمق هستند و هم جنایتکار و ضد بشر به معنای کامل کلمه.
اینها ابدا حق ندارند که مارک نژادپرست را به هیچ کسی بزنند زیرا خود در این دام افتادهاند و “نژادپرستی را قداست دادهاند” و مایه شرم انسان میباشند.
پس این “احمق های ضدبشر” نه برای کشور خود مفید هستند و نه برای سایر کشورها، زیرا تمام ذهنیت آنها به دور از انسانیت است و عملکردشان نیز این نوع تفکر را نشان داده است.
طنز تلخ ماجرا اینجاست:
کسی که میپذیرد حیوان/سگ کثیف است (سگ در یهودیت کثیف است و نه در اسلام و در زرتشتی مقدس است)؛ چگونه به خود اجازه میدهد برای دیگران صحبت از انسانیت و حقوق بشر بکند.
“آنانی که برای خود هیچ شخصیت، ارزش و احترامی قایل نیستند و خود را انسان نمیدانند ابدا در جایگاهی نیستند تا به انسانها درس اخلاق، ادب، انسانیت، حقوق بشر، دمکراسی، آزادی و … بدهند”.
“حیوانات نژاد پرست نمیتوانند به انسانها درس انسانیت بدهند”.
هرگاه آنها پذیرفتند انسان هستند و از جرگه حیوانات خارج شدند و آن دیدگاه بسیار زشت نژادپرستانهای را که به آن مهر تقدس هم زدهاند، به دور انداختند و کتاب انجیل/عهد جدید را نقد و نفی و طرد کردند، آنگاه میتوانند صحبت از انسانیت، حقوق بشر، آزادی و … یعنی آنچه که مربوط به انسانهاست، بکنند.
از طرفی، مردمان سایر کشورها که این گونه ریشههای افکاری را که پایه سیستم سیاسی غرب است را نمیشناسند و کشورهای غربی را دمکرات و بشر دوست و … مینامند به انسانیت و توسعه افکار انسانی ضربه میزنند و در نتیجه آنها نیز به ضد بشر و ضد توسعه انسانی و … و به نوعی همان سگ/حیوان کثیف (اما ناآگاهانه) تبدیل شدهاند.
من در نوشتههایم به ریشههای بسیاری از اینگونه نکات پرداختهام، پس دیگر نمیتوان گفت: “کسی نبوده تا آنها را به ما بیاموزد”.
از جمله توضیحات کاملی با نقل قول آیات عهد جدید (انجیل) که فقط یهودیان را انسان نامیده و بقیه را سگ کثیف که باید ته مانده یهودیان را بخورند همراه شکایت نامهام به پلیس سوید برعلیه این ریشه نژادپرستی و … با نام بردن از پاپ کلیسیای کاتولیک و اسقف اعظم سوید، همراه اسکرین شات از پاسخ رسمی مقامات کلیسیای سوید که رسماً نوشتهاند آنها قبول دارند که سگ کثیف هستند، در سایتم گذاشتهام.
۲۱ نوامبر ۲۰۲۲
۳۰ آبان ۱۴۰۱
آلانیا – ترکیه
م. حسن بایگان
توضیح:
اگر به تاریخ نوشته نگاه کنید ماه نوامبر ۲۰۲۲ در ترکیه را دارد، ولی به دلیل سفر و معذورات دسترسی به سایتم که برای مدتی هم امکان نداشت؛ نه تنها این مطلب بلکه تعداد دیگری هم فرصت انتشار نداشتند و فقط در فیس بوک هستند.
۱۰ آپریل ۲۰۲۳
۲۱ فروریدن ۱۴۰۲
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان