سطح پایین مناظرات ریاست جمهوری در ایران!

   در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری ایران، جناح غرب گرا برای فرار از پاسخگویی به مسایل اصلی و اساسی سطح بحث را به پایین ترین حد ممکن/پوپولیستی (روسری …) کشاند و جناح دیگر (احمقانه یا …) در دام افتاد.

هرچند مسایل اجتماعی بسیار مهم هستند اما اکنون چیزی به عنوان روسری مشکل اصلی اجتماعی ایران نیست. یک گردش ساده در ایران همه چیز را نشان می‌دهد و البته نشان می‌دهد که در مناطق مختلف فرهنگ‌های متفاوت حکم فرماست (مثلا بعضی دل‌بخواه و از روی عقیده حجاب را می‌خواهند و مخالفان نیز حق ندارند به زور از سر آنها بردارند)؛ اما اینکه در گوشه‌ای چند نفر فناتیک جلوی زنانی را بگیرند به عنوان امری فراگیر و مشکل اصلی کشور نیست و … و البته این حرکت حجاب اجباری ضربه اصلی را هم به کلیت جناح خودشان و در اولین قدم به خامنه‌ای زده و می‌زند.

موضوع یا مشکل اصلی و مهم ایران چیست؟

مشکلات اقتصادی و فساد بزرگترین‌هاست!

   این مشکلات دو چهره داخلی و خارجی دارد که هر دو هم‌پای یکدیگر حرکت می‌کنند.

شاید به سختی بتوان یکی را بر دیگری برتر دانست، اما نمی‌توان از نظر دور داشت که اگر عواملی داخلی در خدمت خارجیان سلطه‌گر نباشند پس راه بر نفوذ غرب برای بهم ریختن اقتصاد و کلیت جامعه بسته می‌شود.

حال اگر از آن طرف نگاه بکنیم؛ اینکه انتظار داشته باشیم غرب سلطه‌گر که تمام رفاه و ثروت و فاصله گسترده‌اش با کشورهای ضعیف وابسته به غارت است، دست از کارهای ضد بشری خود بردارد؛ فکری عبث و کاملا غیر معقول کرده‌ایم.

پس ابتدا باید درون (مخصوصا حاکمیت) هر کشوری از عناصر ناپاک که برای منافع خود، منافع کشور و اکثریت مردم را فدا می‌کنند، پاک بشود.

کمونیست‌ها به نکته‌ای مهم اشاره داشتند:

   عامل درونی و عامل بیرونی. مثلا با کشت هسته فلان میوه همان میوه به‌دست می‌آید و نه غیر آن؛ اما عامل بیرونی مانند آب و هوا و سایر نکات می‌تواند در رشد یا عدم رشد آن گیاه تاثیر گذار باشد.

پس در هر جامعه‌ای عامل درونی اصل و اساس و تعیین کننده است.

   تا عامل درونی در راستای استقلال و توسعه کشور و ضد فساد نباشد و در آن مسیر حرکت نکند آن کشور راه به جایی نخواهد برد؛ اما وقتی در این مسیرحرکت کرد آنگاه عوامل خارجی به میان می‌آیند و در نتیجه تنها عوامل داخلی سالم می‌توانند با آن مبارزه بکنند و نه عوامل فاسد و ضد ملی که چشم به غرب دوخته‌اند تا دزدی‌های خود را به آنجا منتقل بکنند.

نکته مثبت در شرایط کنونی که آن را حتی با یک دهه پیش نیز متفاوت کرده اینست:

غرب/آمریکا/یهودیان صهیونیست که تنها قدرت تعیین کننده در جهان بود، دیگر نیست!

پس وقتی می‌بینیم عده‌ای در مقابل نیروی جدید (چین، روسیه، ایران و…) که در برابر سلطه غرب پیدا شده؛ قد علم می‌کنند و به جای تاختن به غرب به این نیرو حمله می‌کنند؛ همه چیز مشخص می‌گردد، اینکه اینها عوامل غرب یا استعمارگران یا وطن فروشان هستند.

نتیجه:

   بحث اصلی میان کاندیداهای ریاست جمهوری می‌بایست حول استقلال و مبارزه با فساد می‌بود، اینکه چگونه عده‌ای که هنوز وابسته به انواع آشکار و پنهان سازمان‌های غربی مانند فراماسونری، لایون کلوپ (باشگاه شیران) و … و انواع کلیساهای صهیونیستی و فرق مذهبی – سیاسی وابسته هستند و در نتیجه باید دستورات سلسله مراتبی را که از غرب صادر می‌شود اجرا بکنند، می‌بایست در دستور مناظرات قرار می‌گرفت و عناصر آنها افشا می‌شدند.

حتی در آینده نیز سازمان‌های امنیتی باید با قاطعیت با این عناصر ضد ملی که در صدر حاکمیت (ریاست جمهوری، وزرا و …) نشسته‌اند برخورد بکند.

وضعیت جهان و موقعیت ایران:

   بررسی وضعیت جهان، دو قطبی شدن آن؛ ورود ایران به بلوک شرق (روسیه، چین، شانگهای، بریکس..‌.)، جنگ‌های کنونی در جهان، مبارزه جهانی برای رهایی از استعمارگران غربی، نقش ارز جدید جهانی یا ارز بریکس (دلار زدایی)، تلاش برای پایان دادن به حاکمیت بانک‌های غربی بر جهان (عمدتا در اختیار یهودیان صهیونیست و خاندان روچیلد)، همکاری با شرق که حاضر به دادن تکنولوژی‌های پیشرفته هست (غرب حاضر نیست بدون وابستگی/پذیرش استعمار بدهد) و … می‌بایست در دستور کار مناظرات قرار می‌گرفت؛ یعنی بحث‌هایی اصولی و در سطح جهانی و تاثیر اساسی و پایدار گذار بر همه چیز کشور؛ و نه صحبت‌های کوچه بازاری (پوپولیستی) که در صدر همه مسایل جای گرفته بود.

حمایت از اسرایل!

   همچنین طرح جدی و کاملا صریح اینکه؛ کدام جناح از جنایات رژیم ضد بشری اسرایل حمایت می‌کند بسیار مهم بود و در این لحظات آخر هنوز هم هست؛ این آخرین شانس مردم در شناخت دوست و دشمن است.

توجه:

    در آخرین مصاحبه شاه با آن خبرنگار معروف (فیلم آن در دسترس عموم هست)، آنجا که شاه به حاکمیت یهودیان صهیونیست بر آمریکا (با آن حالت خاص) اشاره کرد؛ باعث گردید تا آن یهودیان حاکم برغرب، مهر پایان را بر حکومت شاه زدند. و حالا در کمال بی شرمی منکر شده و چیز دیگری در باره شاه می‌گویند.

   پس طرح سوالات آورده شده در سطور بالا از مهمترین نکات برای روشن شدن چهره نیروها (ملی یا ضد ملی/وابسته بودن) بود و در این لحظات آخر مناظرات هنوز هم هست.

   اما اینکه فقط اشاره به پاک دستی و زندگی ساده بعضی بشود یک نکته است که به عمق ماجرا یا فاجعه نمی‌رسد. در کنار آن خشک مغزی بعضی این افراد و برخورد زشت، تند و بی ادبانه آنها با مردمان باعث نفرت از آنها شده، آنها را غیر قابل تحمل و منزوی کرده است.

   آن انسان پاک دستی که دانش چگونگی سلطه غرب بر کشورها (و کشور خود) را نداند انسان سیاسی نیست و نمی‌تواند کاری اساسی برای کشور بکند؛ حتی ممکن است در دام سواستفاده کنندگان افتاده و به ضد خود تبدیل گردد.

۳ ژولای ۲۰۲۴

۱۳ تیر ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م. حسن بایگان

USAIran