برای قزاقستان که یکی از بزرگترین متفکران تاریخ بشر (ابو نصر فارابی) را داشته که به معلم دوم معروف است و فلسفه را به بهترین شکل وارد اسلام و جهان اسلام کرد، باعث شرمساری است که پرفسور فلسفه در دانشگاه آستانه (نظر بایوف) ندارد و بیشترین تعداد اساتید فلسفه اش و حتی رییس دپارتمان فلسفه غربی و مسیحی هستند.
بدون شک کسانیکه معتقد به دین هستند فیلسوف نیستند بلکه در بهترین حالت معلم فلسفه هستند.
نقش فلسفه در تعیین تمامی سیاستها و قوانین کشورها انکار ناپذیر است.
من میخواستم با اساتید فلسفه این کشور (دانشگاه پایتخت) صحبت کنم و فلسفه خودم را که در صدر آن ایجاد قوانین بر مبنای فرهنگ کشورهاست مطرح کنم؛ ولی به اینها که اساسا اهل این کشور نیستند چه بگویم زیرا:
فلسفه من کاملا منطقی و معقول و بر چهار پایه قرار دارد:
۱- ما در باره هستی (ماده است یا آفریده شده یا … ) هیچ نمیدانیم.
اعتراف به نادانی عقل است تلاش برای اثبات آنچه نمیدانیم بی عقلی یا حماقت است.
۲- پیشرفت بشر به واسطه عقل او بوده نه زور بازو یا پول.
۳- قوانین باید برمبنای فرهنگ و سایر خصوصیات هر کشور یا جامعهای باشد.
هیچ قانون ازلی و ابدی وجود ندارد.
۴- هم اکنون در همه کشورها گروههای خاص ثروتمند و قدرتمند حکومت میکنند که هدف اصلی آنها تامین منافع خودشان است. کشورها باید توسط متفکران آزاد اندیش مدیریت بشود. سرمایهدار هم باشد اما نباید اجازه داد به واسطه ثروتش بر مردم حکومت کند.
کشورهای با حاکمیت سرمایهداری ابدا مستقل نیستند و در نتیجه آزادی، دمکراسی، حقوق انسانی و … وجود ندارد.
کشورهای غربی مستعمره هستند و بر این اساس در آنجا استقلال، آزادی، حقوق بشر و … وجود ندارد.
حال من با این فلسفه کامل و منطقی اگر به دانشگاه آستانه برای ملاقات با اساتید فلسفه که مذهبی هستند و ملیتی غیر بومی (قزاقستانی) دارند بروم، نتیجه چه خواهد بود؟
تمام حاکمیت غرب مذهبی است و زیر کلید یهودیان صهیونیست قرار دارد و آنها میدانند مردمان زیادی (مخصوصا در غرب) با دین رابطهای ندارند پس از طریق فلسفه اقدام به فریب مردمان کردهاند. حاکمان غرب افرادی را استخدام کردهاند به آنها نام فیلسوف دادهاند و کتب آنها را به اکثریت زبانهای دنیا ترجمه کرده در دانشگاهها تدریس میکنند و بدین وسیله هم مردمان را شستشوی مغزی میدهند و هم پول خوبی بدست میآورند.
نکته:
من چندین کتاب فلسفی منتشر کردهام و چند صد مقاله نیز در سایتم هست. از جمله کتابی تحت عنوان “فلسفه واقعی، فلاسفه کاذب، چرا افلاطون دمکراسی را بدترین سیستم نامید.” این کتاب که به زبان پارسی است اکنون در بسیاری دانشگاههای جهان تدریس میشود.
اکثریت قاطع فلاسفه غرب کاذب هستند. فلسفه من واقعی است.
قزاقستان و هر کشور دیگری باید خود را بیابند، باید تمام سخنان ضد عقل و ضد فلسفه این فلاسفه کاذب غرب (که بی دلیل هم نیست که اکثرا یهودی هستند) را به کناری بگذارند و با توجه به فلسفه من برای کشور خود قوانین را تعیین بکنند. پس باید افرادی اهل فلسفه از کشور خود داشته باشند، کسانیکه ریشه فرهنگ کشورشان را با تمام وجود حس بکنند.
۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴
۷ مهر ۱۴۰۳
آستانه – قزاقستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان