چندی است با فلسطینیانی برخورد دارم که هرگاه صحبت از جنایات اسرایل می‌شود به هرشکلی داستان را می‌چرخانند بر علیه ایران.
چندی پیش نیز ویدیو کوتاهی توسط ایران تهیه و پخش شد که در آن یک فلسطینی با وضعیتی بسیار مرتب و کراوات در یکی از تلویزیون‌ها با تمام توان و هیجان به ایران حمله می‌کرد که ما را رها کنید از ما چه می‌خواهید و…
امروز شنبه نیز پس از مراسم راه‌پیمایی و سخنرانی با دوستی فلسطینی که چند سال پیش از غزه آمده بود صحبت کردم شخص فلسطینی سومی که آنجا بود و نمی‌شناختم گفت: ایران هنیه را کشت. همه‌اش تقصیر ایران است. دست ایران و اسرایل در دست هم است. و رفت.
با چند دوست دیگر فلسطینی راجع به این افراد صحبت کردم که همه گفتند اینها بیشتر اهالی نوار غربی هستند و از طرافداران محمود عباس. گفتم خیانت و جاسوسی از طرف همین‌هاست، همین امروز که یک فرمانده حماس در نوار غربی توسط اسرایل به قتل رسید حتما توسط اینها ماشین‌اش علامت گذاری شده است و … آنها نیز تایید کردند که اینها بعضی نادان هستند و بعضی عامل هستند زیرا بودجه آنها از اسرایل می‌آید.
یاد‌آوری!
حدود چهل سال پیش مطلبی درز پیدا کرد که در شوروی (هنوز شوروی بود) در مسیر ورودی سفرا و افراد برجسته و یا خاص غربی در فرودگاه ماده‌ای مالیده‌اند که وقتی آنها عبور می‌کنند به آنها می‌خورد و در نتیجه آنها بدون اینکه متوجه باشند هرکجا می‌روند سیگنالی از لباس و بدن آنها منتشر می‌شود و در نتیجه محل آنها مشخص می‌شود. این داستان دیگر میان اهل سیاست عادی شده و همه می‌دانند. حتی دو سه دهه پیش وقتی بعضی افراد فلسطینی در اتومبیل توسط هواپیماهای اسرایلی مورد هدف قرار می‌گرفتند به واسطه همین مواد بود که اینبار توسط عوامل اسرایل به ماشین آنها زده می‌شد. به قول دوستی از کشوری عربی که پیشتر در موقعیت بالای امنیتی در کشور خود بود؛ کافیست فقط با یک انگشت از آن ماده به ماشین مالیده بشود همه جا رد او مشخص می‌شود و در موقعیت مناسب او را نابود می‌کنند.
اگر حماس و ایران کاری نمی‌کردند!
۱- اکنون همه می‌دانند حماس در غزه برای اینکه نقشه‌اش لو نرود حتی به آنهاییکه بیرون از غزه بودند حتی اسمع‌ال هنیه نیز اطلاع نداد و ایران نیز بی اطلاع بود.
اما اگر حماس کاری نمی‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟
در اینصورت برنامه‌ها مطابق نقشه آمریکا و اسرایل پیش می‌رفت یعنی پس از چندی تمام روابط با اسرایل عادی می‌شد و به زودی اسرایل، غزه و نوار غربی را به خود منتقل می‌کرد و داستان فلسطین کاملا پایان می‌یافت. یعنی دیگر کشوری به نام فلطسین با آن تاریخ عظیم قدیمی در جهان باقی نمی ماند.
۲- حماس کاری را شروع کرد و اسرایل دست به نابودی فیزیکی فلسطین و کشتار عمومی و نسل کشی زد.
اما اگر ایران به کمک حماس نیامده بود و توسط نیروهای نیابتی مانند حزب‌الله، یمنی‌ها، حشد شعبی عراق وارد کارزار جنگ نمی‌شد و نیروی زیادی را از اسرایل مشغول نمی‌کرد چه اتفاقی می افتاد؟ این اتفاقا می تواند از جمله دیدگاه‌‌هایی باشد که اسرایل به مسیله داشت؛ شاید به همین دلیل اگر از حمله حماس آگاه بود کاری نکرد؛ بلکه خودش نیز توسط هلیکوپتر به کشتار شهروندان خود پرداخت تا زمینه مناسب برای فریب جهانیان برای حمله و نابودی غزه و فلسطین داشته باشد.
بله شاید اسرایل می‌دانست که حماس چنین خواهد کرد و بر این تصور بود که ایران اطلاع ندارد و به همین دلیل از حماس عصبانی شده وارد کار زار نمی‌شود و یا اینکه ابدا جرات درگیر شدن با اسرایل را ندارد؛ در نتیجه اسرایل با خیال راحت غزه را شخم زد.
پس اگر حرکت حماس و حمایت ایران نبود اکنون نشانی از فلسطین نبود و در نتیجه هیچ تظاهراتی هم نبود!
نقش کشورهای عربی چه بود؟
نه تنها هیچ کمکی به فلسطینیان نکردند، بلکه با اسرایل همکاری کردند.
ترکیه نیز چنین بود و حتی با اسرایل همکاری کرد و کمک‌های لجستکی ( سلاح، خوراک و سوخت ) به اسرایل فرستاد.
اما اکنون دیده می‌شود که همین کشورها تغییر چهره و روش داده‌اند که به واضح‌ترین شکل نشان از شکست طرح‌های اسرایل دارد. و اینها که این شکست را می‌بینند حمایت از شکست خورده (اسرایل) را رها کرده‌اند.
قتل اسمع‌ال هنیه و امکان جنگی بسیار فراگیر؟
قتل اسمع‌ال هنیه رییس دفتر سیاسی حماس (سه روز پیش) نشان از استیصال اسرایل دارد و سعی دارد تا جنگی فراگیر و یا حتی بین‌المللی به راه بیندازد.
احتمالا محاسبات این دیوانگانی که کنترل خود را از دست داده‌اند این است که چون دارای بمب اتمی هستند و همه جهان نیز می‌دانند که در بی شرمی و غیر انسان بودن آنها شکی نیست و از آن برعلیه ایران استفاده خواهند کرد؛ پس ایران با ترس عمل خواهد کرد که در اینصورت آنها ادامه خواهند داد تا اینکه یا ایران عقب نشینی و اعلام تسلیم بکند و یا جنگ را به جاهای بیشتر گسترش بدهند.
ایران چه خواهد کرد؟
در این زمان که جهان در بیم و نگرانی از جنگی است که اسرایل اعلام کرده (کشتن چنین افرادی و پیشتر سرداران سپاه ایران در سوریه همگی اعلام جنگ است) ایران چه باید بکند!
در ابتدا ایران باید با شدت و قدرت بیشتری موضوع را در سازمان ملل پیش ببرد تا اینکه در آینده بتواند خسارت جنگ را از اسرایل و هم‌‌پیمانانش طلب بکند.
اما از جنبه نظامی!
تجربه بیشتر ازچهل سال جنگ از جوانان آن سال‌ها مردانی جنگ دیده ساخته که بیگدار دست به کار نمی‌شوند. پس به نظر می‌رسد آنها نیز سلاح‌هایی را دارند که در حد بمب اتمی باشد و اگر ندارند ابتدا آن را تهیه می‌کنند. حتی ممکن است از روسیه بخواهند تا همانند بعضی کشورها سلاح‌های اتمی خود را در ایران مستقر بکند و یا بمب‌های الکترومغناطیسی در اختیارش بگذارند و یا اینکه از کره شمالی درخواست بمب اتمی بکنند، که ظاهرا این دو مورد اخیر در حال پیگیری است و بعضی خبرها حاکی از ورود آنها به ایران است.
اگر چنین بشود آنگاه ایران می تواند با خیال راحت و مخصوصا با کمک نیروهای هم پیمانش در منطقه وضعیت را تغییر بدهد و در اینصورت وضعیت جهان نیز تغییر پیدا خواهد کرد.
یاد‌آوری!
از همان ابتدای جنگ اکراین نوشتم:
این جنگی است برای تعیین قدرت در جهان که یک طرف غرب است و یک طرف شرق (ایران، روسیه و چین) که اکنون کره شمالی و روسیه سپید نیز به آن پیوسته و امکان پیوستن چند کشور دیگر نیز هست.
زمانی هم که جنگ غزه شروع شد نوشتم:
این جنگ با جنگ اکراین پیوستگی تام دارد و در همان راستای تعیین حاکمیت بر جهان است.
پس اکنون هم پیمانان ایران می‌دانند که شکست ایران (و یا شکست روسیه در اکراین) شکست آنها هم خواهد بود. در نتیجه به ایران کمک‌های نظامی خوبی خواهند کرد. و در نتیجه اگر جنگ متوقف نشود به جنگی فراگیر و جهانی تبدیل خواهد شد.
فراموش نشود که تضادها در غرب بسیار زیاد است و آنها ممکن است از درون بپاشند و اتفاقا شاید یکی از اهداف اسرایل برای ایجاد جنگ میان شرق با غرب، به فراموشی سپردن این تضادها میان غربیان باشد؛ ایده‌ای که بسیار احمقانه است و قادر به توقف تلاشی غرب و حداقل تلاشی قدرت یهودیان صهیونیست نخواهد شد.
۳ آگست ۲۰۲۴
۱۲ امرداد ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
