دیروز سه شنبه به دانشگاه شهر اندیجان ملاقات پرفسور فلسفه و رییس دپارتمان خانم فریده رفتم. رییس دفتر او انگلیسی میدانست ولی او معلم زبان انگلیسی را برای اطمینان بیشتر آورد.
فلسفه من منطقی و معقول است پس تا به حال همه فلاسفه آن را پذیرفتهاند ولی هر کدام سوالاتی داشتند.
پرفسور فریده گفت: مشکل ما اینست که در کشور اقوام و ادیان مختلف داریم که هر کدام فرهنگی متفاوت دارند و خواستههای متفاوت و تعیین و اجرای یک قانون برای همه بسیار سخت است!؟
گفتم: با این موضوع آشنا هستم و پیشتر در باره آن نوشتهام و اینکه حل مشکل اقتصادی در برابر این مشکل کاری بسیار ساده است. حل مشکلات اجتماعی سختترین هاست. به همین دلیل است که فلاسفه غرب را دروغین و ضد عقل و فلسفه و به نوعی مذهبی نامیدم زیرا آنها نیز همانند پیامبران یک قانون (مناسب با غرب و آنهم کشور خود) برای همه ارایه میدهند. ولی من میگویم قانونی برای همه ندارم و هر کشوری باید برای خودش قانون بگذارد و این وظیفه شما فلاسفه است، تنها قانون کلی که من گفتهام همین نکته میباشد.
در پایان عکس یادگاری گرفتیم که متاسفانه به دلیلی که هنوز روشن نیست از تلفنم پاک شد. او توصیه کرد که در تاشکند (پایتخت) به دانشگاه رفته با پروفسورهای ادیان و تاریخ بعضی مسایل را مطرح کنم.
اشاره:
بدون دانستن مفاهیم آزادی، استقلال، استعمار، بردگی جسمی و فکری، دمکراسی، حقوق بشر، دیکتاتوری و … حرکتها کور یا گیج است.
پیشتر بحث سقراط در خصوص حدود آزادی را مطرح کردم و اشاره داشتم هرکس میخواهد مثلا از آزادی صحبت بکند ابتدا ۵ صفحه بنویسد تا حداقل خود را قانع بکند که آن را فهمیده است و اینکه آیا آزادی مورد نظر او مزاحمتی برای آزادی دیگران ایجاد میکند یا …
در کشورهای مختلف نیز مسایل متفاوت است. در کشورهای غربی که تمامی قدرت در اختیار سرمایه داران کاملا متشکل میباشد، به سادگی افکار را کنترل کرده و جهت میدهند و آنچه هم به کمک آنها میآید کوچک بودن (بعضی کشورها در حد یک شهر هستند)، و از طرف دیگر تقریبا یک گروه مردمی و یک دین و یک فکر بودن کشورهاست.
امثال آمریکا، کانادا، استرالیا کشورهایی مهاجر نشین هستند که ابدا ریشه قومی قبیلهای ندارند و به سادگی توسط گروهی قدرتمند کنترل و جهت داده میشوند. یعنی آنها در گوشه و کنار کشورشان مردمانی متشکل با صدها هزار نفر جمعیت با زبان و فرهنگ متفاوت ندارند.
مهمترین نکته در آزادی!
درک تک تک مردمان از آزادی و احترام به حقوق دیگران است. در نتیجه باید حدی برای آزادی خود و دیگران در نظر بگیرند که این حد در مورد کشورها و مردمان آنجا متفاوت است. این همان نکتهای است که من به عنوان وظیفه بر عهده فلاسفهای گذاشتهام که عاقلترین ها هستند و فلسفه من را پذیرفتهاند.
چهارشنبه
۶ نوامبر ۲۰۲۴
۱۶ آبان ۱۴۰۳
اندیجان – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان