دیروز مطابق قرار قبلی به دانشگاه تاشکند رفتم. مورد استقبال اساتید فلسفه که تعداد قابل توجهی بودند قرار گرفتم و سوالات شروع شد. سپس متوجه شدم که قرار است برای دانشجویانی که دوره فوق لیسانس را دارند پایان میبرند و در حال آماده شدن برای دوره دکترا هستند راجع به نظرات فلسفی ام صحبت کنم.
امریتوس پرفسور محمد قدیرف که پارسی را هم میدانست جلسه را اداره میکرد. مرد بسیار باهوشی بود. وقتی کتاب – فلسفه واقعی، فلاسفه کاذب، چرا افلاطون دمکراسی را بدترین سیستم نامید- معرفی کردم و کمی توضیح و به سوالات او پاسخ دادم کتاب را به کناری گذاشت و گفت من این کتاب را میخواهم. کمی بعد بعضی عناوین کتابها را خواند و برای دانشجویان توضیح داد سپس همه آنها را کنار گذاشت و گفت: من همه این کتابها را میخرم. میخواهم آنها را بخوانم و تدریس کنم. پرفسور با تاکید گفت: همه آنچه نوشته ای جدید است و تکراری نیست.
تشکر کردم و گفتم درست متوجه شدید من حرفهای خودم را میزنم که همه جدید هستند و این تدریس واقعی فلسفه است. اما من باید کتابها را با خودم برای معرفی به سایر دانشگاهها داشته باشم ولی به خاطر اینهمه علاقه شما کتاب – فلسفه واقعی …- را به دپارتمان شما هدیه میدهم. شما میتوانید بقیه آنها را از طریق اینترنت تهیه کنید.
نکته مهم و مورد تاکید من این بود: فلاسفه غرب کاذب هستند، آنها در خدمت سرمایه داران قلم میزنند و زیرکانه شستشوی مغزی میدهند مخصوصا از طریق دانشگاهها کنترل عقل را بدست میگیرند. شما با فراگیری اساس فلسفه از نوشتههای من آنچه که مناسب کشور خودتان است را فرابگیرید و گسترش دهید.
این پایه صحبتهای من در تمام ملاقاتها بود که در همه جا مورد توجه قرار گرفت و مخصوصا در میان اساتید فلسفه این دانشگاه و دانشجویان بسیار مورد توجه بود و زمانیکه این صحبتها را میکردم همه با اشتیاق سرها را به عنوان تایید تکان میدادند. زمانیکه آدرس سایتم را گفتم هیجان آنها را فراگرفت تا آنرا پیدا بکنند و مطالب را به بینند و از چهره یکباره شاد و هیجان زده آنها مشخص شد که آنها راه درست یادگیری فلسفه را در نوشتههای من یافتهاند.
در پایان پرفسور قدیراف با مهربانی تمام گفت باید شما را تا بیرون دانشگاه بدرقه بکنم.
۲۱ نوامبر ۲۰۲۴
۱ آبان ۱۴۰۳
تاشکند – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
اشاره؛
عکسهای این جلسه در فیس بوکم هست.