دیروز عصر طبق معمول برای قدم زدن به مرکز شهر رفتم. خانمی را دیدم که چند سالی بود میشناختم. ابتدا از کشورهای شرق آسیا صحبت کردیم و اینکه او رگی آنطرفی دارد. صحبت به احتمال ورود خوراک حشرات به سوئد رسید. او تعریف کرد که حشرات خورده و دو سال هنگ کنگ بوده و آنجا حتی گوشت سگ خورده و مزه اش معمولی بوده و… من انتقاداتی به ادیان کردم که برای همه چیز مردم تصمیم میگیرند و… صحبت در همین مورد ادیان به آنجا رسید که کتابم “عیسی مسیح و مادرش یهودی نبودند، بلکه آنها مندایی بودند” را به او معرفی کردم. در این مرحله این خانم که ظاهرا بسیار سکولار بود چهره مذهبی خودش را نشان داد و به صراحت گفت: من خیلی مذهبی هستم و ابدا نمیخواهم چنین کتابی را بخوانم.
گفتم: شما باید واقعیت را بدانی چرا میخواهی از آن فرار بکنی ومقداری صحبتهای دیگر . پس از مدتی صحبت اعتراف کرد که مسیحی نیست بلکه یهودی است.
نکته مهم اینکه: یهودیان بیشتر از مسیحیان به یهودی بودن مسیح می پردازند تا مسیحیت را زیر کلید خود بیاورند. در نتیجه همه آنها این نکته را میدانند و سعی در بیان ان در همه جا دارند تا مسیحیان را زیر نفوذ خود بگیرند در حالیکه بسیاری مسیحیان ابدا با این نکات آشنا نیستند و کتب عهد قدیم و جدید را نخوانده اند.
این خانم نیز همانند سایر مسیحیان و یهودیان پرسید آیا این دو کتاب را خوانده ام و من پاسخ دادم: بله از سن حدود 11 سالگی شروع به خواندن این کتب همراه قرآن کردم و همزمان نیز مباحث بودیسم و… و افلاطون و سقراط و حتی کمونیسم را (بیشتر در خانواده) پیگیری میکردم.
گفتم: شما نمیتوانی یهودی واقعی یا نژادی باشی زیرا چشم آبی هستی.
گفت: من از پدر و مادر یهودی هستم.
گفتم: یهودی اصیل عرب است شما یهودی دینی هستید. در بین صحبتها از پدرش گفتگو کردیم. ابتدا گفته بود اهل اندونزی بوده بعد گفت اصلا اهل بلژیک بوده و…اما نکته جالب اینکه وقتی گفتم چشم آبی یهودی اصیل نیست. گفت: من یک ایرانی میشناسم که چشم آبی است.
گفتم: ایران کشور بزرگی است متشکل از اقوام و ملل گوناگون. در ضمن لشکریان اسکندر آمدند و بسیاری چشم آبی درست کردند. مغول ها، عرب ها و… آمدند و خود ایرانیان نیز مردمانی از سایر ملل را آوردند. اما یهودیت که خود را وابسته به یک قوم یا نژاد میداند داستانش متفاوت میباشد، یهودی اصیل عرب است و… تازه داشت چشمانش به بعضی چیزها باز می شد که یک دوست جوان ایرانی آمد و… و صحبت با این خانم به اتمام رسید.
این اتفاق پیشتر نیز چندین بار برایم افتاده و اکنون برایم کاملا مشخص شده که بعضی از این مردمان ساده لوحانه بعضی چیزها را پذیرفته اند؛ اما بعضی نیز از این موقعیت یهودی بودن در جمع یهودیان، سود زیاد اقتصادی می برند زیرا:
یهودیان در سطح جهان کارتل ها، تراست ها، کنسرن ها و… اتحادیه ها (مونوپول های) خاص بین المللی درست کرده اند و در تمام دنیا فقط با خودشان معامله می کنند و هر رقیبی (حتی دولتها و کشورها) را به ورشکستگی می کشانند.
اتفاقا یکی از دلائل تغییرات کنونی در جهان همین نکته است زیرا آنها بسیار بزرگ شده اند و از یک مرحله دیگر توان اداره آن را از دست دادند چراکه نیروی انسانی کافی در این سطح گسترده برای کنترل جهان را ندارند.
از طرفی با بزرگ شدن چین که وابستگی مذهبی ندارد و یهودیان صهیونیست نمیتوانند آنها را مسیحی و در ادامه مسیحی-صهیونیست بکنند تا به این طریق همانند کشورهای مسیحی زیر کلیدشان باشد، مشکل بسیار بزرگی برای صهیونیستهای حاکم ایجاد کرده است. بطوریکه اکنون میان آنها تفرقه بزرگی افتاده است که عیان ترین نمود آن را در آمریکا و اسرائیل میان جناح های متفاوت یهودی و مسیحی صهیونیستی می بینیم.
از جانبی دیگر همین کتاب من در باره “عیسی مسیح و مادرش …” که پس از حدود 2000 سال نشان دادم این دو تن یهودی نبود در سطوح بالای قدرتهای جهان دارد قدرت نفوذ یهودیان را به چالشی عظیم می کشد که در ادامه از دست دادن حمایت مسیحیان و سقوط قدرت آنها را بهمراه خواهد داشت.
کتاب من باطل بودن تمام ادیان، فلسفه ها و نظرات را نشان داده است.
حسن بایگان
31 اکتبر 2020 برابر با 10 آبان 1399