چرا قفقاز جنوبی بحرانی شده است. راه آرامش چیست!
داد و فریادهای ترکیه و کشور آذربایجان مبنی بر ترک بودن کشورهایشان و منطقه بی پایه است.
پایان دادن به جنگهایی که این دو کشور ( ترکیه و آذربایجان) و در اساس اسرائیل میخواهند به راه بیندازند، پیشتر و بیشتر از اینکه نظامی باشد (امری که خواسته اسرائیل و غرب است)، راه حل منطقی علمی دارد که این یکی بیشتر وظیفه دولت ایران، دولت ارمنستان، دولت گرجستان و در طرف دیگر مردمان فرهیخته و اهل علم آذربایجان و ترکیه می باشد.
نگاه مردم شناسی!
آنچه که اکثریت قاطع تاریخدانان و مردمشناسان میگویند از شرق ایران کنونی یعنی تاجیکستان، افغانستان، بنگلادش، شمال هندوستان (دکن)، افغانستان، ایران کنونی، کشور آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، ترکیه کنونی، یونان تا غرب اروپا را مردمان آریایی میدانند که از هزاران سال پیش در این سرزمینها بودهاند. شاید اندکی در اروپا مردمانی دیگر باشند.
عربها فقط در شبه جزیره عربستان و سوریه، اردن و عراق بودند.
حاشیه شرقی دریای مدیترانه تا مصر، یونانی نشین یا همان آریاییها بودند، از جمله فلسطینیان که قوم پلستر یونانی هستند و حتی لبنانیها که فینیسی یا یونانی اند.
میتوان گفت اولین قوم ترک (در اصل مغولی با چهره و زبان مغولی) در شمال غربی ایران، خزران بودند. آنها در شمال کشور کنونی آذربایجان زندگی میکردند و نام خود را به این دریاچه ‘خزر’ هم دادند. آنها برای اینکه زیر فشار مسلمانان و مسیحیان به هیچ کدام از آنها نپیوندند گفتند یهودی هستیم و بعد به فنلاند رفتند و زبان آنجا را تغییر دادند. بهمین دلیل زبان کنونی فنلاند ریشه مغولی دارد. بیشترین یهودیان صهیونیست ثروتمند جهان همین مردم هستند.
این قوم خزر باید با قزاقها/کزاک ها هم ریشه باشند.
آمدن ترکها به این منطقه:
بر مبنای کتاب “تاریخ عرب” نوشته “فلیپ خوری حتی” از محققین لبنانی؛ پس از مرگ هارون الرشید دو پسر او امین از مادری عرب و مأمون از مادری خراسانی برای کسب قدرت خلافت با هم جنگیدند. مأمون با کمک خراسانیان برادر را شکست داد و کشت. اما موقع حرکت از خراسان به مقر خلافت در بغداد بیم آن داشت که در میان اعراب امکان قتل او هست. از طرفی به خراسانیان هم اعتمادی نداشت پس گروهی از ترکها را برای محافظت از خود به بغداد آورد. این ترکها بند زندگیاشان به حیات مأمون وصل بود پس در حفظ جان او کوشا ماندند.
پس از مأمون نیز این موقعیت یعنی حفاظت از جان خلیفه در قصر بر عهده ترکها ماند و آنها به مرور از مردمان ترک در شمال شرقی ایران برای آمدن به منطقه دعوت میکردند. بر مبنای تواریخ قدرت ترکها در قصر آنچنان شد که در مواردی خلیفهها را شلاق میزدند و خلیفه عوض میکردند. زیاد شدن ترکها باعث شد تا منطقهای را در حول و حوش بغداد به آنها دادند. به تدریج قبایل ترک شروع به آمدن یا مهاجرت کردند و در این میان ضعیف شدن حاکمیت بغداد و … باعث گردید تا حکومت ترکها بر مناطقی برقرار شود. تا اینکه مغولان داستان خلافت را برچیدند و بر ترکیه کنونی نیز دست یافتند. اما تا همین چندی پیش زبان اصلی و غالب پارسی بود.
نکته:
در کشور کنونی ترکیه مردمان زیادی میزیستند از جمله، ایرانی، کرد، ارمنی، یونانی، عرب، حتی/هتی، فریگی، رومی، لیدی و …
کشور لیدیه بیشترین قسمت ترکیه کنونی را شامل میشد که پروندهاش توسط کوروش بسته شد؛ ولی آن مردمان همچنان آنجا بودند و هستند.ترکها در کجا بودند!
مکان اصلی ترکها در شمال تاجیکستان و افغانستان و ایران کنونی بود. تعداد بسیار اندکی هم در غرب دریای کاسپین یا خزر در بالای کشور کنونی آذربایجان ساکن بودند. آنها از بالای همین دریاچه کاسپین و شاید با وسیله قایق از مسیر دریا به این قسمت آمدند و بیشتر با قزاقستان/کزاکستان نزدیک هستند. نزدیکی یا تداخل کلمات ترکی در زبان مردمان باکو یا شیروان یا آران (که حدود ۱۱۰ سال پیش نامش را به آذربایجان تبدیل کردند) به واسطه همین همسایگی بود.
نکته:
پسوند/پیوند استان که به این کشور (کزاک استان) داده شده ایرانی و کلمه پهلوی است.
در اینجا من فقط مختصری از ماجرا را بیان کردم که در آن کم و کسریها و جایگاه تکمیل و اصلاح زیاد است؛ این امر وظیفه دولتها است که به جای تفکر نظامی (راه حل نظامی)، از این مسیر با آگاهی دادن به تمامی مردمان منطقه و از جمله خود آذری های ایرانی به آنها نشان بدهند که اگر کسانی ترک زبان شده اند دلیل ترک بودن آنها نیست.
تغییر زبان در کشورها!
مردمان شمال آفریقا از مصر تا غرب آفریقا که عربی صحبت میکنند عرب نیستند بلکه عرب زبان شدهاند. البته میان آنها عرب هست ولی در صد آنها بسیار کم است. هم اکنون در قضیه جنگ داخلی سودان که از هفته پیش شروع شد نقش عربها دیده میشود.
اما نمونه فراتر کشورهای آفریقایی مانند گامبیا، گینه، گینه بیسایو، سییرالیون و … است که هرکدام انگلیسی، فرانسوی، پرتقالی … صحبت میکنند و حتی زبان رسمی آنهاست ولی این دلیل بر انگلیسی، فرانسوی، پرتقالی … بودن آنها نیست. حتی شاید نتوان در صد بسیار اندکی از مردمان اروپایی را به عنوان شهروند در این کشورها یافت.
کشورهای آمریکای شمالی و جنوبی به زبانهای اروپایی صحبت میکنند و زبان ساکنان پیشین آن کاربردی ندارد همچنین در فرهنگ و زبان وارداتی غرق شدهاند.
روش ترکیه برای ترک زبان کردن مردمان!
آیا باید همانند ترکیه رفتار کرد و زبان ترکی را در ایران برانداخت؟!
در کشور ترکیه در صد ترکها بسیار کم است و اکثریت با آن مردمانی است که از هزاران سال پیش از آمدن ترکها در این منطقه زندگی میکردند.
ترک زبان کردن همه مردمان یا اجبار به ترکی حرف زدن در همه کشور، مربوط به دو سه دهه پیش است که دولت ترکیه دستور داد هر کسی در شهرها غیر از ترکی صحبت بکند فلان مقدار جریمه نقدی و یا فلان مدت زندان دارد.
اگر قرار باشد روش ترکیه ملاک باشد پس ایران نیز باید قانونی بگذارد که هرکسی در ایران به ترکی صحبت کرد همان مقدار جریمه نقدی و یا زندان بشود که نتیجه پس از یکی دو دهه همانند آنچه در ترکیه رخ داد خواهد شد و زبان ترکی از ایران برانداخته خواهد شد.
دولت ایران به عوض آن همه هزینه های گزاف و بی مورد در خصوص موضوع قفقاز باید از نیروی دانشگاهی کمک بگیرد تا آگاهیهای لازم به مردمان ساکن منطقه (با زبانهای مختلف منطقه) داده بشود تا مخصوصا آذریهای ایران و مردمان باکو یا همان آران یا شروان بدانند که اکثریت ترکنبودند و هنوز همان هستند و بازیچه دست قرار نگیرند.
مدعیان ترک، خوب است بدانند:
اگر قرار بر این است که بگویند ما کشورهای منطقه ترک هستیم و باید یکخط اتصال میان ما از شرق تا غرب ایجاد بشود در برابر این نکته قرار میگیرند که برعکس مردمان منطقه آریایی هستند و باید این خط آریایی محکم بشود.
یعنی استدلالی که آنها میکنند برعلیه خودشان رقم میخورد و بهمین دلیل زبان ترکی به عنوان زبان رسمی باید از ترکیه و آذربایجان برداشته بشود و مسیر آریایی و زبان آریایی میان دو منطقه آریایی آسیا تا آخر اروپا برگردانده بشود!
نکته جالب در تاریخ ایران:
ایران کشوری شاهنشاهی بود که البته از زمان رضا شاه دیگر اینچنین نبود. در سیستم شاهنشاهی ایران مجموعهای از شاهان بودند که شاهنشاه بالای همه بود. در طول تاریخ شاهنشاهی واقعی ایران و نه دوران پهلوی، شاهان وجود یک شاهنشاه را که میتوانست آرامش را در یک منطقه وسیع حفظ بکند پذیرفته بودند و بهمین دلیل هر کسی بر صدر این قدرت می نشست را میپذیرفتند ولی به مرور او را هم ایرانی میکردند مانند انواع حاکمان ترک، مغول، عرب … در نتیجه زبان آنها نیز وارد کشور و زبان پارسی گردید و اتفاقا همین نکته زبان پارسی را تقویت کرد.
ایرانیان یاد گرفتند یا عادت کردند در برابر انواع فرهنگها انعطاف پذیر باشند که این نکته مثبت است.
نکته اینجاست که در میان این به اصطلاح مناطق ترک نشین زنجیرهای!؟ ارمنستان و گرجستان آریایی و غیر ترک چگونه بوجود آمدند؟
واقعیت همان است که گفته شد:
آذربایجانیان ترک نبودند و نیستند بلکه ترک زبان شده اند و البته ممکن است تعدادی از خزران یا ترک زبانان شمال آن منطقه (با ریشه مغولی) به آنجا مهاجرت کرده و بر زبان آنها تاثیر گذاشته باشند.
وضعیت ترکیه هم برای همه جهان از روز روشن تر است و خودشان هم که تاریخ خود را نوشتهاند به مهاجرت خود در قرون اخیر به این منطقه آریایی نشین اعتراف دارند. مسلم اینست که اکثریت قاطع مردمان ترکیه ترک نیستند بلکه آنها را ترک زبان کردند. هرچند هنوز بسیاری از آنها زبان اصلی و غیر ترکی خود را حفظ کردهاند ولی تعدادی هم تاریخ و زبان خود را گم کردهاند همانند مردمان لیدیه که پس از فتح توسط کوروش دیگر نشانی از آن حکومت باقی نماند.
در مواردی هم مردمانی مانند حتی/هتی، فریگی، یونانی، ایرانی و حدود ۲ میلیون از ارامنه که از ترس جان مسلمان و در بقیه حل شدند و اکنون به آنها مهر ترک بودن زده میشود و با این وسیله آمار ترکها را بالا میبرند.
اشاره:
گزارشات زیادی هست که ریشه خانواده الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان، کرد است. اتفاقا بر اساس همین صحبتها مادر بزرگ او ارمنی بوده است.
این نکته هم نشانگر آنست که بیشتر مردمان ساکن این کشور، آریایی هستند و نه ترک. و اینکه آقای الهام علی اف که این همه فریاد سرزمینهای ترک نشین سر میدهد باید اول ریشه خودش را بشناسد و در برابر این حرفها به طور دقیق موضعگیری بکند؛ یا با دلایل قوی رد بکند که آنچه گفته شده و در رسانهها و اینترنت و … هست غلط است. و یا قبول بکند و سپس دلایل منطقی و معقول برای این همه شور و هیجانش برای اثبات ترک بودن منطقه را بیان کند.
در کنار این مطلب باید ریشههای وابستگی حاکمیت آذربایجان به اسرائیل را شناسایی و معرفی کرد.
بررسی این نکات و کار بر روی آنها از شلیک گلوله و کشتن انسانهای بی گناه کارآتر است.
علم از دانشگاهها بیرون میآید باید به آن بهای واقعی داد.
از اماکن مذهبی کشیش، ربی، آخوند و… بیرون میآیند که در پیله گذشته و کسب درآمد از داستانهای قدیمیاند که دیگر هیچ ارزشی ندارند بلکه به ضد ارزش تبدیل شدهاند که نه تنها سد پیشرفت بلکه نیروی عقب برنده عقل و علم و انسانیت میباشند.
۲۷ آپریل ۲۰۲۳
۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان