دلیل دشمنی غرب با ایران بمب اتمی نیست! پس چیست؟

آنچه در ایران گذشت انقلاب نبود، بلکه به دلیل آنکه کمونیست‌ها حاکمیت افغانستان را در دست گرفتند بیم کمونیستی شدن ایران، غرب را به تغییر حکومت ایران و ایجاد جنگ‌های مذهبی انداخت۔ اما خمینی پس از اینکه قدرت گرفت رو در روی غرب ایستاد و کارهایی کرد که از آن زمان مشکلات میان دو طرف ادامه دارد:

۱- دستور قطع صادرات نفت و قطع رابطه با حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی۔ و نتیجه اینکه پس از چند سال آن حکومت ننگین برچیده شد۔ مردمان آفریقای جنوبی و مخصوصا رهبران سیاسی آن کاملا این نکته را به خاطر دارند و به همین دلیل حامی ایران و برعلیه اسرایل هستند زیرا اسرایل پایه و حامی اصلی آپارتاید بود۔ بر این اساس بود که آنها پیش قدم شدند و اسرایل را برای نسل کشی در غزه به دادگاه بین‌المللی کشاندند۔

۲- دستور ممنوعیت فراماسونری، کلوب شیران (lions club)، کلیسیاهای صهیونیستی مانند شاهدان یهوه و ۔۔۔ را داد۔ اینها دست‌های آشکار و پنهان استعمارگران بودند و هستند۔ در اساس کلیسیاها که خود سرمایه‌داران بزرگ بین‌المللی هستند دست‌هایشان در تمام جنایات بین‌المللی هست و خون آلود می‌باشد۔ آنها برای گمراه کردن مردمان نوک حمله را به‌طرف مسلمانان گرفته‌اند؛ و مسلمانان که از دانش سیاسی روز بهره ندارند زیر تیغ آنها قرار گرفته‌اند۔

۳- سفارت اسرایل را بست و سفارت فلسطین را باز کرد۔

۴- با شروع دخالت‌های آمریکا، سفارت این کشور را بست۔

آمریکا و یهودیانِ صهیونیست که از عقل سیاسی بهره ندارند و تنها از روش خشن، کشتار و زورگویی و قدرت مالی‌اشان استفاده می‌کنند هر روز فشار را بر ایران بیشتر کردند در حالیکه با سیاستی نرم می‌توانستند تمام اقتصاد و صنعت ایران را زیر کلید بگیرند و با کمک عوامل غرب‌گرای داخلی، حاکمیت سیاسی ایران را هم به‌دست بگیرند و در نتیجه اکنون حاکم بدون چون و چرای جهان بودند؛ اما چنین نکردند و اکنون در حال سقوط کامل هستند۔

آنها صدام را به جنگ ایران واداشتند۔ داعش را برای جنگ در منطقه و در اساس جنگ با ایران ساختند۔ عوامل داخلی آنها دست به انواع ترور و تلاش برای جنگ داخلی زدند۔ انواع فشارها و تبلیغات فرهنگی به‌راه انداختند و۔۔۔

و در این میان هسته‌ای شدن ایران را بهانه کردند که می‌خواهد بمب اتمی بسازد؛ در حالیکه حتی روسیه و چین نیز ایران هسته‌ای را نمی‌پذیرفتند۔

اما اکنون!

با عملیات اخیر اسرایل جنایت‌پیشه، کار به جایی رسیده که اکثریت قاطع مردم ایران خواستار بمب اتمی برای حفاظت خود هستند و از طرفی دیگر روسیه و چین نیز به‌آن‌گونه قبلی مخالف نیستند؛ بلکه اتمی شدن ایران را همانند هر عقل سالم و مستقل، به نفع صلح منطقه بلکه جهان می‌بینند۔ چنین سلاح قوی نظامی (بمب اتمی) در دست ایران برای برداشتن بی نظمی و استعمار که از جانب غرب بر جهان اعمال می‌شود؛ ضروری است۔ همچنین تقسیم ثروت به شکل انسانی نزدیک‌تر می‌شود و راه برداشتن فقر از جهان کوتاه‌تر می‌گردد.

۱۲ اپریل ۲۰۲۴

۲۴ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا -سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م۔ ح۔ بایگان

قدرت جاسوسی اسرایل در کجاست!

این همه تبلیغات که از اسرایل و یهودیان افسانه‌سازی می‌کند کاملا دروغی عیان است و آنانیکه باور می‌کنند ساده‌لوحانی بیش نیستند.

۱- اسرایل چند سال پس از ایجاد و در حالیکه هنوز از نظر تعداد یهودیان اندک بود و فلسطینیان بیشتر بودند آنچنان تبلیغاتی از پیشرفت‌های علمی، صنعتی، پزشکی و… و نظامی-جاسوسی به راه انداخت که ابدا با عقل سالم جور در نمی‌آمد. همه انچه اسرایل ادعا می‌کرد صادارت آمریکا و یا به زبانی دزدی از آمریکا بود.

۲- داستان قدرت جاسوسی اسرایل بسیار ساده است. حاکمیت آمریکا در دست یهودیان و مسیحیان صهیونیست است. آنها مسیحیان آمریکا را با دروِغ‌های زشت و جنایت‌آمیزی که در عهد عتیق و ارتباط آن با عهد جدید آمده، شستشوی مغزی داده‌اند.

تمام توضیحات و اینکه همه مردم سگ هستند و فقط یهودیان انسانند و اینکه احمق‌های مسیحی آن را پذیرفته‌اند پیشتر بارها توضیح داده‌ام.

در نتیجه نه تنها ماموران اسرایل در سازمان‌های امنیتی رسما فعال هستند بلکه بالاترین مقامات سازمان‌های امنیتی غرب، یهودی و در خدمت اسرایل هستند. هم اکنون اسامی وزرا یهودی آمریکا که احتمالا شهروندی اسرایل را هم دارند بیرون آمده است.

۳- حمله به سفارت ایران در سوریه:

در همان لیست اسامی آمریکاییان وابسته به اسرایل نام رییس

“United States Intelligence Community”

یا جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا که ۱۸ سازمان اصلی را شامل می‌شود، به عنوان یهودی صهیونیست طرفدار اسرایل آمده است.

پس آنجه به عنوان قدرت اطلاعاتی یا جاسوسی یا نفوذ اسرایل است مشخص می‌گردد چیست.

اما آنچه به کشورهای دیگری مربوط می‌شود؛ مثلا در ایران غربگرایان که وابسته به فراماسونری و … هستند در خدمت آن ارگان‌ها می‌باشند پس مستقیم یا غیر مستقیم در خدمت اسرایل هستند یعنی چه بدانند و چه ندانند!؟ در خدمت اسرایل می‌باشند و ضرباتی مانند حمله به سفارت ایران در سوریه و کشته شدن عناصر بالا رتبه سپاه و سایر ترورها در ایران (دانشمندان و …) به آنها باز می‌گردد.

نتیجه:

اینکه آمریکا می‌گوید از حمله به سفارت ایران اطلاعی نداشته است دروغی واضح است زیرا آمریکا اطلاعات را در اختیار اسرایل گذاشته است و اسرایل تنها مجری بوده است.

تمام کشورهای غربی اینچنین‌اند و مستعمره‌های نوین در دست گروه‌های ثروتمندانی که ابدا هم هیچ دلبستگی به کشوری که ساکن آن هستند ندارند و هر زمان شرایط ایجاب بکند حاضرند به کشور یا محل دیگری بروند و حتی آن کشور (آمریکا، سوید و…) را با همه مردمانش نابود بکنند. این چیزی است کاملا عیان و کشتار مردمان بی گناه و بی پناه و غیر مسلح غزه آن را نشان داد.

در هیچ مستعمره‌ای آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و … وجود ندارد.

۹ آپریل ۲۰۲۴

۲۱ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م. حسن بایگان

ساده‌ترین راه آرام کردن بلوچستان!

چند وقتی است‌ در بلوچستان حملاتی به نیروهای پلیس و امنیتی صورت می‌گیرد.‌ بدون هیچ شک و تردیدی دست بیگانه و مخصوصا اسرایل در کار است. اسرایل در کردستان نیز تحریک می‌کند.

اما!

ایران می‌تواند همان شگرد قدیمی را که غرب هم اکنون از آن استفاده می‌کند، به کار ببندد.

این ساده ترین راه پول است.

بسیاری مردمان اطلاعات را در قبال پول می‌دهند و بسیاری عوامل را نیز با پول می‌شود خرید.

نگاه کنید آمریکا چگونه پیشنهاد پول را علنی می‌دهد و افرادی در آن سازمان‌ها، آن اشخاص مورد نظر آمریکا را لو می‌دهند. این مبالغ پیشنهادی بسیار کمتر از هزینه‌های نظامی است که مصرف می‌شود و جان نیروها نیز کمتر به خطر می‌افتد.

پیشنهاد پول را به مردمان داخل ایران و پاکستان و همچنین عراق (برای داستان کردها) می‌توان داد.

نکته:

در روزگاران دور، روش ایرانیان در مقابل کسانیکه احتمال سرکشی داشتنداستفاده از پول بود.

ولی روش رومیان شمشیر و کشتار جمعی کسانی بود که شورش می‌کردند.

اما روش با پول خریدن، به نوعی جلو شورش را هم می‌گیرد و تا حدود زیادی اجازه نمی‌دهد کار به آنجاها بکشد.

این روش درون حکومت هم می‌تواند اجرا شود. زیرا بارها و بارها خیانت درونی که به ترور افراد هم رسیده، دیده شده است.

پول و امتیازات مادی افراد را وادار می‌کند در پی یافتن خاینین باشند.

۱۰ آپریل ۲۰۲۴

۲۲ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

م. ح. بایگان

چرا ایران باید از معاهدات اتمی خارج بشود!!!

با توجه به مشکلاتی که اسرایل ایجاد کرده و تهدیدات اسرایل و آمریکا به حمله اتمی به ایران، به نظر می‌رسد تنها آلترناتیوی که برای ایران باقی مانده خروج از معاهدات اتمی باشد؛ زیرا که دست و پای او را در ساخت سلاح اتمی بسته است.

این زنگ‌ خطر اولیه برای اسرایل خواهد بود که گویا ایران بمب اتمی دارد و در نتیجه ترس از مقابله به مثل ایران، آلترناتیو حمله اتمی برداشته می‌شود و در نتیجه بسیاری معادلات نظامی بهم می‌ریزند.

بازی مسخره کنترل اتمی ایران باید تمام بشود.

چنانچه ایران اتمی بشود احتمال جنگ کشورها (غرب و اسرایل) با ایران؛ و همچنین دخالت‌های خارجی (غرب و اسرایل) برای ایجاد جنگ داخلی و تجزیه ایران به صفر خواهد رسید.

ممکن است بعضی کشورها بخواهند مشکلات اقتصادی یا سیاسی ایجاد بکنند. همچنین شاید رفتار کشورها همانند آنچه با پاکستان کردند (اهمیت ندادن به اتمی شدن پاکستان) نباشد، ولی همانند رفتار با کره شمالی هم نخواهد بود زیرا:

۱- غرب یا آمریکا تا توانسته تحریم‌های اقتصادی را اعمال کرده است و چیز خاصی بیشتر از آن ندارد؛ حتی شاید مجبور به عقب نشینی هم بشود و مثلا در خصوص بازداشت کردن کشتی‌های ایرانی عقب نشینی بکند.

۲- روسیه با توجه به جنگ با اکراین به ایران احتیاج زیادی دارد هم از جنبه سلاح و هم از جنبه ارتباط با جهان از مسیر ایران و رسیدن به دریاهای آزاد جنوب و مسیر کوتاه به آفریقا و…

۳- چین چندان وارد ماجرا نمی‌شود زیرا وضعیت تجاری او می‌گوید این خطری برای چین نیست، بلکه به نفع چین است که غرب ضعیف بشود.

فاصله جغرافیایی ایران با چین این دو را از جنگیدن با یکدیگر بی نیاز کرده است و در تاریخ ایران چنگ با چین وجود ندارد. دیگر اینکه در اساس چین ابدا خواستار جنگ با هیچ کشوری نیست و تجارت را ترجیح می‌دهد. پس عملا چین از موضع‌گیری کناره‌گیری می‌کند.

۴- هند و پاکستان و امثالهم نیز تاثیری در سیاست‌های جهانی و رابطه با ایران ندارند.

۵- اروپا نیز روابط خاص اقتصادی با ایران ندارد و توان تحریم و … او زیاد نیست.

۶- ایران در اتحادیه شانگهای است در نتیجه آنها از مسیله صرف نظر می‌کنند بریکس نیز همچنین. و البته اتمی شدن ایران می‌تواند به تقویت این دو اتحادیه کمک بکند.

۷- داشتن قدرت اتمی موقعیت ایران را در منطقه قفقاز تقویت می‌کند و برای آذربایجان، ترکیه، ارمنستان و مخصوصا غرب که می‌خواهد برای منطقه تعیین تکلیف بکند داستان شکل دیگری پیدا می‌کند.

۸- آقای خامنه‌ای می‌تواند فتوایش را عوض بکند ولی لازم نیست برای عموم اعلام بشود. نیروهای نظامی می‌توانند با تشریح شرایط، فتوای جدید بخواهند و او اجازه بدهد و ابدا هم لازم نیست امروز آنرا اعلام بکنند بلکه پس از آزمایشات اتمی و … می‌توانند آنرا با ذکر تاریخ (که زمانی از آن گذشته) آنرا اعلام بکنند.

نکته:

شاید این مقدمات (تغییر فتوا) صورت گرفته باشد.

۹- ایران استدلال قوی برای اتمی شدن دارد و آن حفظ جان میلیون‌ها ایرانی در برابر دیو صفتان اسرایل و آمریکا است که بارها بدون هیچ ترسی و هیچ شرمی آن را اعلام کرده‌اند. یعنی این وظیفه دولت و رهبری ایران است که در این موقعیت حساس اقدام لازم را یکبار برای همیشه بکند.

داشتن بمب اتمی توسط ایران باعث جلوگیری از جنگ می‌شود؛ یعنی برای تقویت صلح در منطقه و جهان و همچنین کوتاه کردن دست استعمارگران غربی و ایجاد تعادل اقتصادی در جهان بهتر است.

۱۱ آپریل ۲۰۲۴

۲۳ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م. ح. بایگان

در باره حجاب زنان و قوانین مذهبی! آیا قوانین مذهبی معقول و قابل اجرا هستند؟

فقط رژیم مقصر نیست، مردم هم مقصرند!

نگاهی به ریشه و ضعف های قوانین مذهبی!

آنگاه که دروغ فراگیر و گسترده و ملکه ‌ذهن می‌شود مخصوصا که به آن تقدس بدهند؛ پاک کردن آن از اذهان، یافتن و گفتن حرف راست، بسیار سخت و حتی خطرناک است و پذیرش آن از طرف عام سخت‌تر.

مثال بسیار روشن دروغ یا حرف بیهوده داستان آفرینش توسط یهوه یا الله است. داستانی که پایه بسیاری قوانین ادیان سامی قرار گرفته است.

نکته:

خدا با الله و‌ یهوه یکی نیست. همچنین یهوه نیز با الله یکی نیست.

خدا مربوط به ایرانیان است و تفاوت اساسی با یهوه و الله و پدر دارد.

یهوه و الله نیز از دو جایگاه و دو ریشه و کاملا متفاوت هستند.

پدر نیز کلا داستان دیگری است و به گنوسیسم برمی‌گردد که با همه آنهای دیگر متفاوت است.

اشاره:

ال/یل/ایلی/ایلو/الله (متاسفانه همزه در دستگاهم نیست و در “یل” باید همزه به جای “ی” باشد) همه یکی هستند ولی با لهجه یا گویش‌های مختلف. اما در انجیل “پدر” آمده، همچنین از زبان عیسی هنگام مرگ در دو انجیل در یکی “ایلی” و در دیگری “ایلو” آمده است.

دیدگاه ادیان ایرانی با ادیان سامی (عرب‌ها) در باره عالم و پیدایش متفاوت است.

توضیحات بیشتر در باره تفاوت خدا با یهوه، الله و پدر را در موقعیت دیگری خواهم نوشت.

بهرحال چون اکنون ادیان ایرانی در جهان بسیار محدود شده‌اند ولی ادیان سامی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) جهانگیر؛ از اینها مثال آورده شد.

در ادیان سامی آفریننده شش روز با خودش جدال داشت و فکر می‌کرد تا کمبودهای (عقلی خودش) را برطرف کند تا اینکه بالاخره جهان را می‌آفریند، اما:

از چی؟

آنها را از کجا آورد؟

و هزاران سوال ساده دیگر اما بی پاسخ.

روز هفتم استراحت می‌کند.

چرا خسته می‌شود و روز هفتم نیاز به استراحت دارد؟

پس از روز هفتم چی؟ چکار کرد و اکنون چکار می‌کند؟

آیا بیکار نشسته؟

و یا مانند انسان‌ها برای گذران زندگی نیاز به کار کردن دارد؟

چرا باید کار بکند؟ مگر همه چیز جهان وی، ریخته و مشخص نشده است؟ مثلا اینکه آینده چه می‌شود و چه کسانی به بهشت و یا جهنم می‌روند و چه بلایی بر سر فرشته‌ها و بقیه می‌آید؟

و هزاران سوال که روحانیون برای اینکه به منافع‌اشان و پولی که به راحت و با گفتن دروغ (دروغ و فریب) به دست می‌آورند ضربه نخورد سعی می‌کنند مردمان را در پایین‌ترین سطح فکری نگه دارند.

گناه مردمان!

و مردمانی هم که دوست دارند فریب داده بشوند و حرف‌ها را با علم به اینکه دروغ و یا سخنانی بی اساس هستند، می‌پذیرند، مقصرند. و اجازه می‌دهند بر آنها حکومت شده به آنها دستور داده شده و حتی ظلم بشود. اما آنها نمی‌توانند بگویند بر ما ظلم می‌شود تا آنگاه که خودشان ریشه یا دلایل ظلم را پذیرفته‌اند.

موضوع حجاب زنان در ایران و ادیان سامی!

اول برادریت را ثابت کن بعد ادعای ارث بکن.

اول ثابت بکنید که این حرف‌ها که در کتب مقدس شما آمده درست و معقول است و دروغ نیست و در این عصر قابل قبول؛ بعد از مردم بخواهید آنچه در کتب (عهد عتیق، عهد جدید، قرآن و …) آمده را قبول و اجرا بکنند.

در قرآن و انجیل و تورات تضادها بیداد می‌کنند مخصوصا در تورات.

بهر حال ابتدا باید خود مذهبیون به یک اجماع در خصوص حجاب برسند بعد می‌توانند آنرا به میان مردم بیاورند و اگر مردم آنرا قبول کردند به صورت قانون در کشور اجرا بشود. وگرنه ابدا هیچ جنبه قانونی ندارد و هیچ کسی حق ندارد حتی به دیگری در خصوص نوع پوشش او نظری بدهد یا حرفی بزند. دولت نیز حق ندارد برای مردمان جریمه تعیین بکند.

همه حاکمیت در ایران مذهبی است.

در حاکمیت ایران دو جناح بزرگ و اصلی وجود دارد. یکی شرق‌گرا به رهبری خامنه‌ای و دیگری غرب‌گرا به رهبری روحانی. در هر دو گروه آخوندها در صدر هستند. هر دو گروه نیز به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند.

در صدر گروه شرق‌گرا که استقلال کشور را هم می‌خواهد خامنه‌ای قرار دارد که می‌توان او را ملی – مذهبی نامید؛ یعنی برای او ملی‌گرایی یا استقلال کشور مهم‌تر از دین است. اما در همین گروه مذهبی – ملی‌های بسیار فناتیک قرار دارند که برای آنها دین مهم‌تر از کشور است و با رفتار بسیار عقب افتاده بیشترین نفرت را در دل مردم ایجاد می‌کنند‌. داستان فشار برای حجاب نیز از طرف همین‌هاست.

در حالیکه به تازگی جناح خامنه‌ای توانست با کنار زدن غربگرایان، “کنترل سیاسی” کشور را به دست بگیرد و به طرف شرق رفت و بسیاری مشکلات سیاسی ایران با سایر کشورها مخصوصا همسایگان (که از بقیه حساس تر است) حل شد، و شرق نیز برنامه‌هایش را با منطقه و جهان سرعت بخشید؛ سر و صدا و فشارهای این دسته آخوندهای عقب افتاده و احمق دارد تمام آن دست آوردها را بر باد می‌دهد.

جناح غرب‌گرا که چیزی برای ارایه ندارد تمام توان خود را بر همین کارهای غیرعقلانی این عقب ماندگان فناتیک گذاشته است.

نکته:

غرب‌گرایان غیر ملی- مذهبی هستند.

جناح غرب‌گرا هرچند تلاش می‌کند خود را مدرن نشان بدهد اما وقتی با دقت به صحبت‌های بعضی از آنها مثلا در همین مورد زنان، توجه شود؛ همان ریشه‌های فکری عقب مانده مذهبی به وضوح دیده می‌شود که گاه علیرغم کلمات به ظاهر زیبا اما از نظر عمق شاید بدتر از آن یکی باشد.

خامنه‌ای از حدود یکی دو ماه پیش به نوعی سیاسی و بسیار علنی (برای آنهایی که نکته را گرفتند) بی اهمیت بودن نوع لباس را مطرح کرد ولی یک عده آخوند بسیار عقب افتاده آنرا قبول نکردند.

نکته اینجاست که جناح روحانی/کشورهای غربی، فشار این فناتیک‌ها را به اسم خامنه‌ای می‌گذارند زیرا این احمق‌های فناتیک (مذهبی -ملی ها در جناح خامنه‌ای) اهمیتی ندارند.

موضع گیری یا فشار بیش از حد فناتیک‌های جناح خامنه‌ای هرآنچه دستاوردهای سیاسی خامنه‌ای است را برای یک روسری برباد می‌دهند.

حجاب یا بی حجابی کدام پیروز می‌شود!

بدون هیچ شک و تردیدی بی حجاب‌ها موفق خواهند شد تا حق خود را بگیرند.

در نتیجه هرچه آخوندهای فناتیک بیشتر فشار بیاورند خود را بی‌آبرو‌تر می‌کنند و همچنین اسلام را بیشتر تضعیف.

به نظر نمی‌رسد نیازی به بررسی دلایل پیروزی طرفداران بی‌حجابی از زاویه سیاسی، اجتماعی و … باشد زیرا جامعه نشان داده که اکثریت مردم ابدا به بی‌حجاب بودن زنان توجهی ندارند.

مشکل مردم نان است.

مشکل مردم نبود همین آزادی‌های ساده اجتماعی است که تعداد اندکی عقب افتاده با آن تفکرات بی‌پایه و سست (که در سطور پیشتر اندکی بررسی شد) به اکثریت قاطع فشار می‌آورند.

در مقاطعی همین مشکلات یا خواسته‌های اجتماعی باعث می‌گردد تا مردم دست به کارهایی بزنند که شاید در دراز مدت بر علیه خودشان باشد. پس وظیفه حاکمان بر کشورهاست تا به خواسته‌های مردم بها لازم را بدهند و نه فقط به فکر خواسته‌های خود باشند.

یکی از دلایل اصلی نفرت مردم از آخوندها همین فشارهای اجتماعی است.

مسئولیت و نقش مردمانی که این ادیان را پذیرفته‌اند!

آنانی که این ادیان، یهوه، الله و یا پدر را قبول دارند باید کتب آنها و آنچه را هم در آنها آمده قبول بکنند. اما اگر بخواهند از خودشان قوانین دیگری را بیاورند، پس کتاب مقدس خود را نفی کرده اند. یعنی دیگر آن کتاب مقدس نیست و در نتیجه سایر نکات آمده در کتب را نیز می‌توان نادیده گرفت و زیر پا گذاشت و الله، یهوه و یا پدر را هم نفی کرد.

مثال واقعی:

در یک مباحثه با کلیسیای سوید در پاسخ به این نکته که عیسی مسیح در دو جا می‌گوید:

“فقط یهودیان انسان هستند و بقیه سگ 🐕 کثیف که باید ته مانده یهودیان را بخورند”.

کشیشی زن، پاسخ داد که “قبول دارد سگ کثیف است” او دقیقا نوشت: “قبول دارد سگ است” و در برابر اصرار من که خواستار پاسخ رسمی کلیسیا بودم کشیشی زن که مسئول بود رسما پاسخ داد:

“هر آنچه در کتاب مقدس آمده را در بست قبول داریم”.

دوگانگی و عدم پیروی دقیق از آنچه در کتاب آمده در بسیاری نکات مشخص می‌شود که البته باعث شکاف و ایجاد نحله‌های گوناگون مذهبی شده است.

ولیکن در خصوص کلیسیای رسمی سوید که گفته همه کتاب را دربست قبول دارند کافیست به یک نکته اشاره شود.

در انجیل آمده:

“زن‌ها باید در کلیساها ساکت باشند یعنی حرف نزنند”.

در همین جا با این دوگانگی روبرو می‌شویم زیرا خود این دو کشیش زن بودند و در نتیجه نباید در کلیسیا حرف بزنند و باید ساکت باشند؛ چرا که مطابق انجیل حرف زدن زنان در کلیسا ممنوع است.

پس چگونه می‌توانند اینها کشیش بشوند؟ زیرا وظیفه کشیش در کلیسا موعظه یا حرف زدن است. پس مسلما آنها دستور صریح کتاب را نقض کرده‌اند.

همچنین در سوید چند سال پیش اسقف اعظم را یک زن انتخاب کردند در حالیکه اتفاقا او باید در کلیسیا بیشتر از همه صحبت بکند.

پس:

این کشیشان (و بسیاری دیگر مثلا همه پروتستان‌ها و …) کتاب (انجیل) را دربست قبول نکردند. اما چرا اینها سگ بودن و خوردن ته مانده یهودیان را دربست قبول کردند!!! چرا؟

نکته:

زن‌ها باید در کلیسا موهای خود را بپوشانند و یا از ته بتراشند.

سند:

در انجیل به کتاب‌ها و آیات زیر نگاه شود:

۱- قرنتیان اول؛ باب ۱۱ آیه‌های ۱ تا بعد. در این آیات درباره سرور بودن مرد بر زن و تاثیر موی زنان بر مردان و خدا صحبت شده است.

۲- قرنتیان اول؛ باب ۱۴ آیه‌های ۳۳ تا ۳۶ . در این آیات درباره سکوت زنان در کلیسیا نوشته شده است.

در فیس بوک عکس این آیات را از کتاب انجیل گذاشته‌ام.

نکته:

در این آیات صحبت از این می‌شود که مردان نباید موی بلند داشته باشند و این فقط برای زنان است. اما اگر عیسی یهودی بود باید می‌دانست که یهودیان موی بلند داشتند و موی بلند پسر داوود باعث می‌شود تا گرفتار بشود. به کتاب من در اثبات یهودی نبودن عیسی مسیح مراجعه بشود.

زیر پا گذاشتن یک نکته، زیر پا گذاشتن نکات دیگری را هم در پی دارد.

مسیحیان و مخصوصا رهبران مذهبی مسیحی، در ابتدا باید بپذیرند که انسان هستند. و اتفاقا این بهترین تغییر یا مخالفت با اشتباهات انجیل است زیرا به جامعه انسانی می‌پیوندند. و آنگاه می‌توانند برای انسان‌ها موعظه بکنند و خود را روحانی بنامند. تا این مرحله آنها ابدا روحانی نیستند زیرا انسان نیستند، بلکه سگانی کثیف هستند و در نتیجه ابدا قابل مقایسه با روحانیون سایر مذاهب نیستند.

اشاره:

در باره ریشه اینکه چرا غرب به اصطلاح سکولار است، مطلبی نوشته‌ام که با تمام آنچه تا کنون دیده‌اید کاملا متفاوت است و به‌زودی منتشر می‌کنم.

نکته:

هم اکنون اسلام به بیشتر از ۱۲۰۰ مذهب و فرقه شناخته شده تقسیم شده است. یهودیت و مسیحیت نیز دست کمی از اسلام ندارد.

اختلافات میان مسلمانان:

در میان رهبران مذهبی مسلمان از قرون گذشته مباحث زیادی در خصوص اینکه چه کسی را می‌توان مسلمان نامید، درگیر بوده است.

شاید نتوان گفت مسلمان هستم اما محمد و قرآن را قبول ندارم. اگر قرآن که به نظر می‌رسد تنها سندی است که در آن زمان نوشته شده، مورد تایید نباشد (که البته بسیاری از همان دوران خلفا آن را زیر سوال برده و حتی نفی کردند) پس سایر اقوال در خصوص محمد که باید مبنای سنت باشد و سال‌ها بعد نوشته شده نیز زیر سوال می‌رود.

نکته:

البته یک تفاوت در اینجا هست، آنهایی که قرآن را کلام محمد و‌ نه کلام الله می‌دانند، استدلال دیگری دارند که با استدلاتی که در سطور بالا آوردم متفاوت است.

پس اگر قرآن کلام محمد است و‌ کلام الله نیست، در نتیجه آن تقدس و اجرای مو‌ به موی دستورات قرآن (دستورات الله) از جمله حجاب، به صورت اتوماتیک از میان برداشته می‌شود و …

نتیجه:

با کمی فکر کردن دنیایی تضاد در میان گفتار و رفتار مذهبیون همه ادیان (بلااستثنا) دیده می‌شود که باید به جرات گفت هیچ‌کدام آنها خودشان هم نمی‌دانند که چه می‌گویند؛ اما هرکدام دکانی برای خودشان باز کرده‌اند و تعدادی مردم را شستشوی مغزی داده دور خود جمع کرده‌اند و ابدا منافع کلیت مردمان و کشورها را در نظر ندارند؛ بلکه تنها منافع شخصی خودشان در صدر همه چیز قرار دارد.

هرچند تعدادی از رهبران مذهبی خودشان هم شستشوی مغزی شده‌اند.

تمامی ادیان افکاری قدیمی هستند که در زمان خود، کمابیش خوب بودند و خدماتی کردند اما چون نقایص بسیار زیادی داشتند از همان ابتدا به صدها مذهب و‌ فرقه تقسیم شدند و هنوز هم ادامه دارد. چنانچه سخنان یا استدلالات هر فرقه به بحث گذاشته بشود کسی پیرو آنها باقی نخواهد ماند‌.

آخر کلام:

گناه یا تقصیر مردم!

باز هم یاد آور می‌شوم؛ آنانیکه خود را مسلمان و پیرو محمد دانسته و قرآن را کلام الله می‌دانند باید ابتدا تکلیف خود را با افکار خودشان و پذیرش دستورات قرآن و این دسته مسایل مذهبی روشن بکنند.

صحبت روشن و بی پرده اینست که خود شما نیز با پذیرش این ادیان و در اینجا اسلام، به رهبران مذهبی اجازه داده‌اید تا برای شما تصمیم بگیرند. پس خود شما نیز مقصرید و در ایجاد این مشکلات سهیم هستید. در قرآن راجع به حجاب آمده است و بهمبن دلیل ده‌ها میلیون مسلمان در سراسر جهان حتی در کشورهای غربی غیر مسلمان با اختیار حجاب و پوشیدن مو‌ را رعایت می‌کنند. و من در این مطلب کوتاه به ریشه‌ها اشاره کردم.

در نتیجه عاقلانه‌ترین کار آنست که دین را به کناری بگذارید تا از بندهای غیر معقول رها شوید.

بهترین، برترین و انسانی‌ترین فکر و فلسفه را من ارایه داده‌ام که با زمان کنونی و آینده سازگار است.

۱۱ آپریل ۲۰۲۳

۲۲ فروردین ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

نویسندگان بی سواد و نویسندگان بد سواد!

دیروز به جلسه ادبیات در کتابخانه مرکزی شهر رفتم که از جمله معرفی کتاب یک نویسنده روس ساکن سوید بود. خیلی بر دمکراسی و حقوق بشر اصرار داشتند و مخصوصا آن نویسنده معروف سویدی دایم از یهودیان و کشتار آنها حرف می‌زد و آن دیگری از فلاسفه یونان کد می‌آورد.

پس از برنامه و پرسش و پاسخ من گفتم: ابتدا همه سوالات را بکنند و بعد من کمی توضیحات دارم.

نوبت من شد تا چند کلمه صحبت کردم گفتند وقت نداریم باید برویم. در حالیکه تعدادی از حاضرین یکباره صندلی‌هایشان را چرخاندند و نشان دادند که بسیار مشتاق شنیدن صحبت‌های من هستند ولی آن نویسنده بسیار معروف سویدی که کاملا من را می‌شناخت و اتفاقا گرداننده جلسه هم نبود وقت را بهانه کرد و جلسه را تعطیل اعلام کرد. تا جمع و جور کردن وسایل سراغ ان نویسنده روس ساکن سوید رفتم و گفتم: شما از نظرات فلاسفه قدیم یونان مخصوصا دمکراسی بارها نام بردید، آیا می‌دانید کدام فیلسوف راجع به ان نوشت؟ – نمیدانست.

گفتمک افلاطون بود که در آنجا از پنج سیستم سیاسی در جهان صحبت می‌کرد و اتفاقا دمکراسی را برترین نمی‌دانست. آیا می‌دانید کدام را برترین می‌دانست؟

گیج شده بود و اصلا تصور نمی کرد داستان اینقدر عمیق‌تر از یکی دو جمله شعاری افواهی باشد که شنیده است این نویسندگان مردمانی افواهی هستند که حرف‌هایشان را شنیده‌اند و نه اینکه کتب مرجع را خوانده باشند. این دسته افراد نویسنده اهل مطالعه عمیق و ریشه‌ای نیستند که در واقع همان موضوعی بود که می‌خواستم راجع به ان صحبت بکنم و بگویم شما که با رمان بر مردم تاثیر می‌گذارید باید مطالعات ریشه‌ای داشته و متون اصلی را خوانده باشید.

بهر حال گفتم: افلاطون که پایه گذار دسته بندی سیستم‌هاست او پس از بررسی پنج سیستم موجود در جهان سیستم شاهنشاهی ایران را برترین نامیده است. یکباره از کوره در رفت خنده تمسخر آمیزی زد و رفت. در حین رفتن گفتم: حرف من نیست حرف افلاطون است آنرا بخوانید.

بله این دسته افراد بی سواد با نوشتن داستان‌هایی (رمان‌هایی) که مغز آن تهی از دانش است فکر مردم را شستشو می‌دهند زیرا مردم عادی وقتی خسته جسمی و یا فکری به خانه می‌آیند سراغ متون سنگین نمی‌روند بلکه سراغ تلویزیون و … و نوشته‌های ساده سرگرم کننده در نشریات و کتب می‌روند. و آنگاه که این کتب را می‌خوانند فکر می‌کنند دارند مطلبی از یک متفکر را می‌خوانند و اکثرا تاثیر می‌گیرند. تاثیر این دسته نویسندگان بر مردمان عادی مستقیم و بیشتر است درحالیکه خود آنان باید درس و دانش‌اشان را از کتب مرجع و فلاسفه بگیرند. ولی اگر چنین نکنند تاثیر نوشته‌هایشان برجامعه اگر منفی نباشد مثبت و دقیق هم نیست.

آنجا که آن نویسنده معروف سویدی که به جای هر حرفی بیشتر دفاع از یهودیان می‌کرد در حالیکه در حالت عادی نیازی به اینهمه چاپلوسی کاذبانه نبود، در همان ابتدای صحبت‌های من یعنی شاید پس از یک دقیقه موضوع کمبود وقت را پیش کشید و جلسه را ختم کرد، به این دلیل بود که او چند سالی است من را می‌شناسد و در فیس بوک با من دوست است و نوشته‌های من را دقیق می‌خواند پس می‌ترسید با چند دقیقه و تنها چند دقیقه صحبت کردن من حاصل سال‌ها حرف‌هایش برباد برود. اینرا می‌گویند دیکتاتوری و ضد دمکراسی و ضد آزادی بیان در حالیکه تمام ۲۰ دقیقه صحبت او دفاع از آزادی بیان، دمکراسی و یهودیان بود.

توضیح‌:

این مطلب را ۱۱ آپریل ۲۰۱۹ نوشته بودم و آن را فیس بوک یاد‌آوری کرد. جالب اینکه دو سه روز پیش دوستی نویسنده (بسیار معروف) را دیدم که یک دوره ۲ ساله آموزش نویسندگی در بزرگترین مرکز آموزشی در سوید را دیده بود. جایی که سالیانه فقط ۱۲ نفر را می‌پذیرد یعنی شرایط پذیرش خیلی سخت است. کسانیکه از آنجا مدرک می‌گیرند برای هر سخنرانی یک ساعته حداقل ده هزار کرون سوید (هزار دلار) دستمزد می‌گیرند و گاه در یک سخنرانی یکروزه ده هزار دلار یا صدهزار کرون به دست می‌آورند. او در نقد نویسندگان پارسی زبان برمبنای و آموزشی که دیده بودند می‌گفت: نویسندگان پارسی گوی هیچ نمی‌دانند و نوشته‌های آنها (با ملاک و معیارهای غرب) بی ارزش است زیرا ریشه فکری ندارند یعنی از فلسفه برخوردار نیستند. یعنی حرف‌های بی مغز و بی ارزش بدون پشتوانه علمی، واقعی می‌نویسند.

برای درک این مطلب باید نوشته‌های من در نقد غرب را بخوانید که آنها (به اصطلاح فلاسفه غرب) را نه فیلسوف بلکه نوکران سرمایه‌داران برای شستشوی مغزی و در نتیج ضد عقل و ضد فلسفه و ضد انسانیت نامیده‌ام.

۱۲ آپریل ۲۰۲۴

۲۴ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م. ح. بایگان

ریشه فکری جنایات!

بزرگترین خطای عقلی یا بی عقلی در این عصر اعتقاد به ادیان و فلسفه‌های کاذب از غرب بیرون آمده است.

ادیان در پشت بزرگترین جنگ‌ها و جنایات بوده‌اند.

در دو جنگی که هم اکنون در غزه و اکراین در جریان است دین کاملا دخالت دارد؛ مخصوصا در هر دو این جنگ‌ها دین یهود و یهودیان کاملا دیده می‌شوند که بیشترین و بدترین جنایات را مرتکب شده‌اند.

نکته اینجاست که در این جنگ‌ها و جنایات، فلاسفه کاذب (مستخدمین) در خدمت سرمایه‌داران غرب و فلسفه های دروغین آنها نیز دخالت مستقیم دارند.

۱۰ آپریل ۲۰۲۴

۲۲ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م. ح. بایگان

آدرس اشتباه انتقام کشی اشتباه را به همراه دارد!

نباید زیاد آدرس اشتباه داد، سفارتخانه ایران در سوریه سال‌ها زیر کلید ساتلیت‌های آمریکا بوده و به احتمال بسیار زیاد نوعی شنود در آنجا و یا در محلی نزدیک آنجا بوده و تمام اطلاعات توسط آمریکا به اسرایل داده می‌شد.

این نوع جاسوسی فقط برای آن محل نبوده و نیست.

ایران باید در خصوص امنیت تمامی اماکن خود تجدید نظر بکند.

تا پیش از کنترل تمام و کمال تمامی نقاط و اماکن حساس، هرگونه اقدامی که اسرایل را وادار به عکس‌العمل بکند خودکشی است زیرا آمریکا آدرس یا موقعیت و تمام آنچه را لازم است به اسرایل داده است.

از نظر نمی‌توان دور داشت که روسای سازمان‌های امنیتی آمریکا و اروپا برای اسرایل کار می‌کنتد. یعنی در خدمت سرمایه‌داران بزرگ یهودی صهیونیست هستند.

و نتیجه منطقی اینست‌که این کشورها هیچکدام مستقل نیستند بلکه مستعمره می‌باشند و در هیچ مستعمره‌ای آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و … وجود ندارد.

۱۰ آپریل ۲۰۲۴

۲۲ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م. ح. بایگان

اسرایل دیو خون‌ریز که فقط با جنگ زنده است!

در اخبار امروز آمده که اسرایل سه تن از فرزندان اسماعیل هنیه و سه نوه او را با حمله تروریستی کشت.

تفسیر این کشتار در این شرایطی که به نظر می‌رسد ممکن است آتش بس طولانی مدت صورت بگیرد چنین است:

۱- تحریک اسماعیل هنیه برای انتقام‌کشی و تغییر مسیر آتش بس.

۲- در آخرین لحظات پیش از آتش بس احتمالی، انتقام‌کشی کرده و همانند حمله دیوانه‌وار به سفارت ایران تا می‌تواند چنین افرادی را بکشد.

۳- اسرایل ابدا خواستار صلح نیست. این دیو‌ بقای خود را در جنگ می‌بیند.

در طول تاریخ بشر به غیر از جنایات یهودیان در فلسطین (پس از بازگشت از مصر، برمبنای عهد عتیق) و اینبار نیز توسط یهودیان در غزه با پیروی از کتاب مشوق جنایت (عهد عتیق)، هیچ کشور یا مردم دیگری اینچنین جنایتکارانه رفتار نکرده‌اند.

ولی اینها برای تحمیق مردم هلوکاست را دایم بر سر جهانیان می‌کوبند و هنوز از آلمانی‌های احمق غرامت می‌گیرند و اجازه تحقیق در باره هلوکوست نمی‌دهند زیرا می‌دانند با تحقیقات بی‌طرفانه مشخص می‌شود در داستان هلوکاست نیز همین یهودیان صهیونیست ثروتمند عامل اصلی جنایت بودند.

اگر آلمان کشور مستقلی بود و مستعمره نبود باید تحقیقات در باره هلوکوست را ادامه می‌داد. در هیچ کار علمی مخصوصا در خصوص تاریخ هیچگاه نقطه پایان و بستن تحقیقات وجود ندارد؛ مگر تنها در یک چنین مورد استثنایی در کل تاریخ بشر. و معنی آن چیزی نیست به غیر از اینکه دروغ و تزویر در باره مسیولین اصلی این جنایات ارایه شده است. دست یهودیان صهیونیست ثروتمند در جنگ‌های جهانی و همکاری آنها با هیتلر کاملا آشکار است.

هرگاه آلمان استقلال و آزادی خود را به دست آورد و تحقیقات را دنبال کرد و دست یهودیان صهیونیست در این جنایات روشن شد باید تمامی پول‌هایی را که بابت هلوکوست به یهودیان داده از این سرمایه‌داران بازپس بگیرد و در کنار آن خسارات جنگ را هم از آنها بخواهد. سایر کشورها نیز می‌توانند خسارات وارده بر کشورشان را بخواهند.

مردمان غزه، اکراین، افغانستان، ایران، سوریه، عراق و هرجای جهان بدانید که در تمام وقایع جنگ و کشتار در حدود یک صد سال اخیر در کشورهای شما، دست این یهودیان صهیونیست کاملا در کار بوده است و شما هم حق دارید از اینها تقاضای خسارت بکنید. شما باید در ابتدا کار را به سازمان‌های بین‌المللی بکشانید و نباید فراموش کنید که حداقل در این مورد خاص با یکدیگر هم دست شوید و تمام ثروت سرمایه‌داران بزرگ غرب را که حاصل جنایت و‌ خون مردمان بی گناه است به بازماندگان آنها یعنی خودتان بازگردانید.

۱۰ آپریل ۲۰۲۴

۲۲ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م. ح. بایگان

واقعیت حمله اسرایل به سفارت ایران چیست!

ایران لازم نیست انتقام کشی بکند زیرا: این اسرایل بود که به دلیل فعالیت‌های ایذایی ایران و به خطر افتادن موجودیتش انتقام گرفت. انتقامی که در مقایسه با عملکرد ایران که همچنان ادامه خواهد یافت چیزی نیست.

ایران با ادامه همین سیاست، انتقام سختی خواهد گرفت اما برای تکمیل آن باید:

۱- دفاع ضد هوایی در سوریه و لبنان را با بهترین‌ها تقویت کند و در یک برنامه حساب شده زمانی که چند هواپیمای متجاوز اسراییلی وارد حریم هوایی می‌شوند یا حتی از درون اسرایل اقدام به شلیک می‌کنند آنها را مورد هدف قرار بدهد. چنانچه بتواند چند هواپیمای جنگی اسرایل را ساقط بکند دیگر هیچ هواپیمایی جرات پرواز را نخواهد داشت.

۲- یمنی‌ها راه تمام کشتی‌های ترکیه را تا زمانیکه به اسرایل کالا می‌فرستد به بندند.

۳- نیروهای اردنی مسیر عبور کالاها به اسرایل را به بندند.

۴- با حملات ایذایی متداوم تمام اقتصاد اسرایل را بهم بریزند.

این اقدامات بزرگترین ضربه به اسرایل است و نیازی نیست تا برای ارضای بعضی افراد کنترل عقل و در نتیجه عملکردهای صحیح نظامی، اقتصادی، سیاسی را از دست داد.

اسرایل تحت فشار زیادی است و می‌خواهد تا درگیری‌های نظامی تمام عیار ایجاد بکند. اسرایل تنها راه نجات خود را یک جنگ تمام عیار و نابود کردن لبنان و زیرساخت‌های ایران می‌داند.

نباید تسلیم فریب نظامی اسرایل شد.

در عین حال ایران باید به تقویت اقتصاد، علم، صنایع و روابط بین المللی بپردازد و با خونسردی همچنان تعادل عقل اسرایل و غرب در حال زوال را بهم بریزد.

۹ آپریل ۲۰۲۴

۲۱ فروردین ۱۴۰۳

اپسالا – سوید

فیلسوف صاحب مکتب

م. حسن بایگان

USAIran