سطح مباحث سیاسی به ابتذال کشیده شده است!
حتی در اکثریت کشورها مباحث تیوریک سیاسی برای حرکات سیاسی صورت نمیگیرد.
این امر از غرب با طرح مباحث منحرف مخصوصا فلسفی و پیرو آن سیاسی (که هدف اصلی آنهاست) شروع و مطرح شده و از طریق دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی کشورهای دیگر/عقب مانده (که از خود چیزی ارایه نمیدهند و دنبالهرو فلسفهها و نظرات منحرف غرب هستند) و به تبع آن دولتهایشان به انحراف و ابتذال کشیده شدهاند.
اپوزیسیون این کشورها مخصوصا ایران نیز از این بلا/بیماری عقب ماندگی فکری- فلسفی- سیاسی به دور نیستند به ویژه آن دسته وابسته به غرب که عملا عامل این انحرافات فاجعهبار هستند. و حتی کار را به لومپنیسم زبانی و فیزیکی کشاندهاند.
متاسفانه این دام بسیار گسترده توانسته اکثریتی را کور و منحرف بکند و تعداد پیروان لومپنیسم که در کارهای عملی (کارهای خشن) در خط مقدم قرار میگیرند، بسیارند. و اتفاقا همین افرادی که بدون فکر و نگاه به آینده و زیر سوال بردن موارد؛ فورا وارد عمل فیزیکی میشوند برای کشور، جامعه و خودشان خطرناک هستند.
حرکت بدون فکر یعنی حرکت بدون برنامه و داشتن هدف و پیش بینی آینده، کاملا احمقانه و خطرناک است؛ از آن حرکت و حرکت کنندگان باید ترسید و آنها را رها کرد.
این عقب گرد سیاسی و مطرح نشدن مباحث تیوریک و کشاندن مردمان به صحنه بدون هیچ توضیحی، تیشه به ریشه است. این بدترین نوع حرکت و حتی از آنارشیسم هم بدتر و خطرناکتر است.
تلاش من همواره در مقابل اینها بوده و هست و سعی دارم تا مباحث اساسی و ریشهای تیوریک جهان و جوامع مانند روابط اجتماعی، تاریخ، سیاست، دین، فلسفه و … را مطرح کنم؛ اما فقط اندکی اهل علم و عقل متوجه آن هستند وگرنه عامه که در دام ابتذال افتادهاند از اهمیت آن غافل هستند. و البته اصل کار و تعیین کننده نیز این دسته دانشمندان بی طرف اهل علم و عقل هستند؛ هرچند زمان لازم دارد تا آنها خود را متشکل بکنند و عملا وارد سیاست بشوند.
نکته مهم:
باید دید چند نفر متوجه این موضوع و اهمیت آن میشوند! این قضاوتی است که باید خود خوانندگان پس از خواندن این مطلب، در باره خودشان (دانش سیاسی خود) بکنند.
۷ اکتبر ۲۰۲۳
۱۵مهر ۱۴۰۲
نایروبی – کنیا
م. حسن بایگان