روسای جمهوری آمریکا با چهره‌هایی عقب افتاده!


نه تنها هیچکدام از روسای جمهوری آمریکا ابدا کاریزما نداشتند، بلکه در چهره هیچکدام از روسای جمهوری آمریکا نشانی از هوش وجود ندارد، اکثر آنها چهره دلقک‌ها را دارند.
چرا؟
زیرا هیچکدام از آنها واقعی نبودند و‌ نیستند بلکه دلقک‌هایی در دست سرمایه داران بزرگ بودند و‌ هستند.

۱۰ نوامبر ۲۰۲۴
۲۰ آبان ۱۴۰۳
نمنگان – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

فلاسفه غرب کاذب، ضد بشر و در خدمت سرمایه‌داران هستند!


دیروز فیلمی از سخنرانی اخیر اسلاوی ژیژاک را دیدم که کاملا صحبت‌های پیشین من در خصوص ضد عقل، ضدفلسفه و ضد انسانیت بودن این فلاسفه کاذب را نشان می‌دهد.
این شخص ضد فلسفه درابتدا که در محل سخنرانی قرار گرفت با حالت استرس صحبت‌هایی را در مخالفت/محکومیت عملیات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شروع کرد. همین کافی است تا وابسته بودن او را نشان بدهد. او با این سخنان تمامی تاریخ کوتاه ۷۰-۸۰ ساله نکبت بار و جنایت آمیز اسرایل را تطهیر کرد.
پیشتر با استناد به خود عهد عتیق که تنها مرجع در خصوص آمدن یهودیان اصیل (که همان اعراب بیابان‌گرد و فقیر بودند) از مصر به فلسطین بود را نشان دادم؛ این که آنها بزرگترین نسل کشی تاریخ را انجام دادند تا سرزمین مردمان فلسطین را اشغال بکنند. این نسل کشی و غصب سرزمین مردمان نه تنها هیچ مالکیتی (تاریخی) ایجاد نمی‌کند و ابدا نمی‌تواند سند مالکیت تاریخی به یهودیان بدهد بلکه برعکس آنها باید از این عمل ابراز شرمساری و انزجار بکنند. حتی همانطور که یهودیان بابت جنگ دوم از آلمان غرامت می‌گیرند آنها نیز باید به فلسطینیان غرامت بدهند.
از طرفی مسیحیان که کتاب خود را با عهد عتیق چاپ می‌کنند، مخصوصا رهبران مذهبی آنها، باید این داستان را خوانده باشند و آن را سند محکومیت یهودیان قرار بدهند، ولی مسیحیان با تقدیس این جنایت و سایر جنایات آورده شده در عهد عتیق نشان می‌دهند که در موقعیت ضد بشری قرار دارند. برای درک بیشتر این نکته به نوشته من تحت عنوان “تقدیس جنایت از خود جنایت بدتر است” مراجعه کنید.
حال به تاریخ ننگین جدید پادگان نظامی و مرکز جاسوسی و برنامه ریز برای جنایات در جهان با نام اسرایل نگاه کنیم که چگونه خانه و زمین مردمان را با زور گرفتند و آنها را آواره کردند. اسرایل هیچ حقانیتی برای وجود ندارد اینجا را سرمایه‌داران بزرگ یهودی صهیونیست که اکثرا هم ابدا یهودی نژادی (عرب) نیستند بلکه دین آنها یهودی و از شرق اروپا هستند برای آنچه در سطور پیشین نوشتم ایجاد کردند.

هیچ دزدی مالک آنچه دزدیده نیست و مخصوصا مالخر (کسی که مال دزدی را آگاهانه خریده) کار بدتری کرده است. مالخرها همان کسانی هستند که برای خانه مجانی به اسرایل مهاجرت کردند، مخصوصا بعضی افراد که برای این امکانات تغییر دین دادند و به آنجا رفتند. همین مالخرها اکنون مسلحانه از اموال دزدی حمایت می‌کنند.

مردمانی که اموالشان (سرزمینشان) دزدیده شده و بسیاری از آنها هنوز زنده هستند کاملا حق دارند برای بازگرداندن آن اموال و سرزمین خود مبارزه بکنند. این اساس انسانیت، عقل و فلسفه است.

اگر جوامع حامی دزدان باشند جهنم برپا می‌شود. و اکنون که یهودیان صهیونیست جنایتکار بر غرب حاکم هستند جهان را به فساد و تباهی کشانده‌اند.

بدترین ننگ سازمان ملل تایید اسرایل به عنوان کشور بود. البته آن زمان سازمان ملل تعداد کمتری عضو داشت و اکثر آنها غربی و زیر نفوذ یهودیان بودند.
اسرایل یک دولت واقعی نیست، باید از سازمان ملل اخراج بشود.

پس افراد خبیثی همانند اسلاوی ژیژاک که در خدمت این سرمایه‌داران بین‌المللی قلم می‌زنند هیچ پیوند منطقی و عقلانی با فلسفه ندارند. آنها مزدورانی هستند که عقل و فلسفه و منطق را به تباهی می‌کشانند. سرمایه‌داران یهودی با انتشار آثار ضدبشری این افراد هم مردمان جهان را شستشوی مغزی می‌دهند و هم پول خوبی به دست می‌آورند.
اما حضور من با یک فلسفه واقعی و منطقی نقطه پایان بر این افراد و صحبت‌های ضد علم و ضد فلسفه آنها می‌گذارد.

۱۰ نوامبر ۲۰۲۴
۲۰ آبان ۱۴۰۳
نمنگان – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

سیرک انتخابات آمریکا!


آنانی که برای لقمه‌ای نان به جنایتکاران بین‌المللی (که صدها و بلکه هزاران گروه مافیایی و تروریست را در جهان زیر کلید دارند) رأی می‌دهند در این جنایات در پایین‌ترین و حقیرترین شکل شریکند.
انتخابات آمریکا سیرکی است که دلقک‌هایش رای دهندگان هستند و تماشاچیان سرمست، تعداد اندک سرمایه‌داران.

۵ نوامبر ۲۰۲۴
۱۵ آبان ۱۴۰۳
اندیجان – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

ملاقات با دانشگاه اندیجان! حد آزادی چیست!



دیروز سه شنبه به دانشگاه شهر اندیجان ملاقات پرفسور فلسفه و رییس دپارتمان خانم فریده رفتم. رییس دفتر او انگلیسی می‌دانست ولی او معلم زبان انگلیسی را برای اطمینان بیشتر آورد.
فلسفه من منطقی و معقول است پس تا به حال همه فلاسفه آن را پذیرفته‌اند ولی هر کدام سوالاتی داشتند.
پرفسور فریده گفت: مشکل ما اینست که در کشور اقوام و ادیان مختلف داریم که هر کدام فرهنگی متفاوت دارند و خواسته‌های متفاوت و تعیین و اجرای یک قانون برای همه بسیار سخت است!؟
گفتم: با این موضوع آشنا هستم و پیشتر در باره آن نوشته‌ام و اینکه حل مشکل اقتصادی در برابر این مشکل کاری بسیار ساده است. حل مشکلات اجتماعی سخت‌ترین هاست. به همین دلیل است که فلاسفه غرب را دروغین و ضد عقل و فلسفه و به نوعی مذهبی نامیدم زیرا آنها نیز همانند پیامبران یک قانون (مناسب با غرب و آنهم کشور خود) برای همه ارایه می‌دهند. ولی من می‌گویم قانونی برای همه ندارم و هر کشوری باید برای خودش قانون بگذارد و این وظیفه شما فلاسفه است، تنها قانون کلی که من گفته‌ام همین نکته می‌باشد.
در پایان عکس یادگاری گرفتیم که متاسفانه به دلیلی که هنوز روشن نیست از تلفنم پاک شد. او توصیه کرد که در تاشکند (پایتخت) به دانشگاه رفته با پروفسورهای ادیان و تاریخ بعضی مسایل را مطرح کنم.

اشاره:
بدون دانستن مفاهیم آزادی، استقلال، استعمار، بردگی جسمی و فکری، دمکراسی، حقوق بشر، دیکتاتوری و … حرکت‌ها کور یا گیج است.
پیشتر بحث سقراط در خصوص حدود آزادی را مطرح کردم و اشاره داشتم هرکس می‌خواهد مثلا از آزادی صحبت بکند ابتدا ۵ صفحه بنویسد تا حداقل خود را قانع بکند که آن را فهمیده است و اینکه آیا آزادی مورد نظر او مزاحمتی برای آزادی دیگران ایجاد می‌کند یا …
در کشورهای مختلف نیز مسایل متفاوت است. در کشورهای غربی که تمامی قدرت در اختیار سرمایه داران کاملا متشکل می‌باشد، به سادگی افکار را کنترل کرده و جهت می‌دهند و آنچه هم به کمک آنها می‌آید کوچک بودن (بعضی کشورها در حد یک شهر هستند)، و از طرف دیگر تقریبا یک گروه مردمی و یک دین و یک فکر بودن کشورهاست.
امثال آمریکا، کانادا، استرالیا کشورهایی مهاجر نشین هستند که ابدا ریشه قومی قبیله‌ای ندارند و به سادگی توسط گروهی قدرتمند کنترل و جهت داده می‌شوند. یعنی آنها در گوشه و کنار کشورشان مردمانی متشکل با صدها هزار نفر جمعیت با زبان و فرهنگ متفاوت ندارند.

مهمترین نکته در آزادی!
درک تک تک مردمان از آزادی و احترام به حقوق دیگران است. در نتیجه باید حدی برای آزادی خود و دیگران در نظر بگیرند که این حد در مورد کشورها و مردمان آنجا متفاوت است. این همان نکته‌ای است که من به عنوان وظیفه بر عهده فلاسفه‌ای گذاشته‌ام که عاقل‌ترین ها هستند و فلسفه من را پذیرفته‌اند.

چهارشنبه
۶ نوامبر ۲۰۲۴
۱۶ آبان ۱۴۰۳
اندیجان – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

پس از مارکسیسم!


چند دهه حکومت های کمونیستی با تمام تلاشی که برای اثبات درستی مارکسیسم داشتند، به مجرد برافتادن جایشان با ادیان (مساجد و‌کلیسیاها …) به آسانی عوض شد. در غرب (اروپای شرقی پیشتر کمونیست) کلیساها پر رونق هستند و اکنون در آسیای میانه شاهد گسترش اسلام و ساختن روزانه مساجد هستم.

چرا کمونیسم که ده‌ها کشور با تمام قدرت و امکانات دولتی فلسفه‌ای دقیق، کامل و انسانی نشان می‌دادند این چنین بی آبرو فرو ریخت؟
واقعیت اینست که مارکسیسم، فلسفه نبود بلکه نظراتی ضد عقل و فلسفه بود. مارکسیسم که با ماده گرایی شروع و برده داری و حکومت کارگری را تبلیغ می‌کرد در تمام این موارد کاملا اشتباه و ضد عقل و فلسفه و منطق بود.

۲ نوامبر ۲۰۲۴
۱۲ آبان ۱۴۰۳
اندیجان – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

مختصر و مفید درباره انتخابات آمریکا!


دو حزب قدرتمند و‌ جنگ طلب چندین دهه است که بر آمریکا حکومت می‌کنند. ظاهراً رهبران آنها مسیحی هستند اما، آنها مسیحی صهیونیست هستند که زیر کلید یا نوکران یهودیان صهیونیست می‌باشند. اینان یهودیان مذهبی هستند که از شرق اروپا آمده اند و یهودیان اصیل (عرب) نیستند. این یهودیان چنانچه تغییر قدرت را در جهان ببینند به آنجا می‌روند و به همین آمریکا و اروپا بزرگترین ضربات را خواهند زد. ظاهراً اکنون چین در حال پیشرفت است (و‌تعدادی از آنها به آنجا رفته‌اند) و اگر در آینده چین یا ایران یا … قدرت جهان بشوند این یهودیان به آنجا نقل مکان می‌کنند و کمترین ارزشی برای آمریکا/امریکاییان و اروپا/اروپاییان قابل نشده و‌ حتی سعی در سومالی کردن اینها می‌کنند.
با این پرونده نگاهی بکنید به پرونده آن آمریکایی‌هایی که به این بزرگترین جنایتکاران تاریخ بشر رأی می‌دهند؛ و حساب کنید تا چه حد در این جنایات شریکند و‌ چرا و تا چه حد احمق و‌ تا چه حد شهروندانی بی قدرت و تا چه حد دلقک‌های یک سیرک انتخاباتی کاذب هستند.

۲ نوامبر ۲۰۲۴
۱۲ آبان ۱۴۰۳
اندیجان – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

ملاقات با پرفسور فلسفه دانشگاه دولتی اوش – قرقیزستان

امروز با قرار قبلی به ملاقات پرفسور فلسفه دانشگاه دولتی قرقیزستان (قلیچ قربان بایوف) در شهر اوش رفتم. اوش دومین شهر بزرگ کشور است که دانشگاه بزرگی دارد که دپارتمانهای آن در سراسر شهر پخش است. به دلیل اینکه استادان زبان انگلیسی همه کلاس داشتند دو دختر جوان دانشجو برای ترجمه آمدند که البته کاملا مسلط نبودند مخصوصا با ترم‌های فلسفی آشنایی نداشتند. اما پرفسور فلسفه انسان باهوشی بود و می‌توانست صحبت‌ها را متوجه بشود. او نیز همانند مردمان اهل علم و مخصوصا فلسفه کشورهای سابق کمونیستی که از کمونیست بریده بودند و به دین هم علاقه‌ای نداشتند دنبال پیدا کردن الترناتیو جایگزین بود. سوالاتی داشت و مخصوصا در رابطه با نفی ماده (ماتریال) که از جانب مارکس مطرح می‌شد چند بار پرسید. با چند بار تاکید براینکه من با نفی ماده و خدا، اعتقادات دینی و مارکسیستی ندارم بلکه فلسفه جدیدی را در جهان مطرح می‌کنم، نفی ماده در ذهنش کاملا جای افتاد و تاکید کردم مارکس با طرح ماده در برابر خدا تفکر مذهبی خود را نشان داد. در مورد اشتباه مارکس در خصوص برده داری و حکومت کارگری موافق بی چون و چرا بود‌. در نهایت گفت اکنون باید به کلاس درس برود ولی خیلی مایل است جلسه دیگری داشته باشیم. گفتم من تا دو روز دیگر هستم وگرنه می‌روم. اما نصحیت من به شما فلاسفه قرقیزستان اینست: اکنون که با فلسفه من آشنا شده‌اید با هم متحد شوید و خودتان برای کشورتان با فرهنگ و … کشورتان برنامه ریزی کنید. فلاسفه غرب کاذب هستند و با کمک سرمایه داران برای انحراف فکری کتابهایشان به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شده و ضمن شستشوی مغزی پول خوبی هم به دست می‌آورند.
این پرفسور آنقدر به فلسفه من علاقمند شده بود که خواست یکی از کتابهایم را هدیه بدهم. من نیز کتاب – عیسی مسیح و مادرش یهودی نبودند بلکه آنها مندایی بودند – را به دپارتمان فلسفه هدیه دادم.

۲۹ اکتبر ۲۰۲۴
۸ آبان ۱۴۰۳
اوش – قرقیزستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

چرا با قتل رهبران سازمان آنها فرونمی‌پاشد!


در چند هفته اخیر اسرایل توانسته سران حزب‌الله و حماس را به قتل برساند با این امید که این جنبش‌ها از مدار خارج بشوند اما:
برعکس تصورات اسرایل آنچه دیده می‌شود شدت عملیات آنها برعلیه اسرایل است.
نتیجه:
واقعیات جبهه‌ها نشان می‌دهد که سازماندهی این جنبش‌ها به شکلی است که با کشتن رهبران سیاسی و حتی نظامی اشان بهم نمیریزد. این ساختار سازمانی شاید در جهان نمونه باشد.
به همین جهت مشخص شده که چنین سازمانهایی را اسرایل نمی‌تواند نابود بکند؛ بلکه برعکس با کشیده شدن جنگ به شهرهای اسرایل مخصوصا پایتخت؛ امکان نابودی اسرایل به دلیل مهاجرت مردم و فروپاشی اقتصاد، بیشتر به واقعیت نزدیک است.

۲۳ اکتبر ۲۰۲۴
۲ آبان ۱۴۰۳
بیشکک – قرقیزستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

درز اخبار سری آمریکا؛ واقعیت یا دروغ!


اینکه می‌گوید اخبار سری آمریکا درباره حمله اسرایل به ایران لو رفته و منتشر شده است را دو گونه می‌توان تفسیر کرد:
۱- مطابق قوانین جنگی وقتی قرار است حمله‌ای به جایی صورت بگیرد اخبار دروغ منتشر می‌کنند تا توجه طرف مخالف به جای دیگری منحرف بشود‌.
۲- اخبار منتشر شده درست است. پس آنچه من پیشتر بارها درباره اختلافات درونی یهودیان نوشتم و اینکه روز به روز تضاد میان آنها گسترده‌تر می‌شود تایید می‌شود و اخبار توسط خود یهودیان درون حاکمیت آمریکا منتشر شده است. و در آینده باید منتظر روزهای بدتری درون آنها بود.

۲۲ اکتبر ۲۰۲۴
۱ آبان ۱۴۰۳
بیشکک – قرقیزستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

فلاسفه دانشگاه قرقیزستان!


دیروز ( دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳) به دانشگاه قرقیزستان-ترکیه رفتم. نگهبان با دپارتمان فلسفه تماس گرفت و خانم پرفسور، من را پذیرفت. همراه او دو دانشجوی فوق لیسانس بودند. پس از کمی صحبت دانشجوی پسر بیرون رفت و اندکی بعد با شخصی آمد که او را پرفسور فلسفه و رییس دپارتمان معرفی کردند. او به فلسفه من خیلی تمایل نشان داد و خواست به اتاق او‌ بروم و حتی مایل بود که جلسه دیگری برای من تشکیل بدهند ولی زمان من محدود است. در میان صحبت‌ها و‌ نقد بر فلاسفه غرب (که اکثرا یهودی و در خدمت سرمایه داران قلم زدند و می‌زنند و اینکه ریشه نوشته‌های آنها منحرف، ضد عقل، انسانیت و فلسفه می‌باشد)، اشاره‌ای به اسلاوی ژیژاک کردم و اینکه در مطلبی مزخرف بودن افکار او را نشان دادم. آن جوان که ژیژاک را خوانده بود با تعجب به من نگاه کرد و سوالاتی پرسید. پاسخ من او را قانع کرد.
صحبت‌های من شوکی بر آنها بود. البته این اولین بار نبود که افکارم با چنین استقبالی روبرو می‌شد و من همیشه به اینها گفته بودم: شما به صحت فلسفه‌های دروغین (مارکس، هایدگر، هوسرل، هانا ارنت، کانت، هگل، فروید و …) شک داشتید اما فشار پول و تبلیغات سرمایه‌داران غرب همه را خفه کرده بود ولی اکنون فلسفه من همه را نجات می‌دهد.
در حال خداحافظی بودم که یک خانم دیگر پرفسور فلسفه آمد (احتمالا به او اطلاع داده بودند) انگلیسی او بهتر از آنهای دیگر بود. به آنها گفتم: فلسفه اساس همه چیز است و شما هستید که اساس و پایه تمام قوانین و سیاست و رفتار کشور را تعیین می‌کنید. اگر (به قول خانم پرفسور فلسفه در دانشگاه بیشکک) سیاسیون نمی‌خواهند به شما اهمیت بدهند بگویید که این فلسفه مارکس بود که کشور قرقیزستان را کمونیستی کرد. پس اساس همه چیز فلسفه است.

با کمترین توضیحات من درباره غلط بودن فلسفه مارکس آنها به سادگی می‌پذیرفتند.
البته در ابتدا تفاوت ریشه‌ای و اساسی فلسفه با دین را به سادگی نشان دادم، آنها نیز به خوبی آن را می‌فهمیدند و می‌پذیرفتند.
گفتم: مارکسیسم را سرمایه‌داران بزرگ صهیونیست با کمک یهودیان (لنین و همه کمیته مرکزی یهودی بودند به غیر از استالین و دو سه نفر دیگر که البته زنان آنان یهودی بودند و زبان خانه آنها ییدیش بود) و حدود ۸۰۰ هزار یهودی متشکل بر روسیه و بلوک شرق تحمیل کردند تا فراماسونری را بشکنند و خود بر غرب و جهان حاکم بشوند. این نکته آنها را تکان داد ولی به آسانی متوجه آن شدند و پذیرفتند.

پذیرش افکار من که به سادگی از طرف فلاسفه و اساتید علوم انسانی صورت می‌گیرد حاصل تمامی شک و تردیدهای آنها بر فلسفه‌های کاذب تحمیلی است ولی چون الترناتیو دیگری نداشتند مجبور به سکوت بودند. اکنون فلسفه من راه درست، معقول و منطقی را جلوی پای اساتید فلسفه جهان قرار داده است.
حرکت فلاسفه دو دانشگاه در قرقیزستان (و سایر فلاسفه کشورهایی که با آنها ملاقات داشتم) مسلما بر جامعه قرقیزستان و با توجه به ارتباطات دانشگاهی بر سایر دانشگاه‌ها و کشورها تاثیر خواهد گذاشت؛ همه چیز را تغییر داده و آینده خوبی برای بشر رقم خواهد زد.

در خاتمه گفتم:
حال که فلسفه من را پذیرفتید بدانید من خواستار هیچ پول یا مقامی نیستم یعنی آن کاری که رهبران مذهبی می‌کنند و در واقع دین برای آنها دکان است.

پرفسور رییس دپارتمان فلسفه که علاقمندی زیادی به فلسفه من نشان می‌داد با اشاره به همان سه صفحه خلاصه فلسفه من پرسید:
آیا این فشرده فلسفه تو‌ است؟
پاسخ دادم: بله.
گفت: با علاقه زیاد آن را دقیق خواهم خواند.

باری دیگر گفتم: شما فلاسفه این کشور با تکیه بر اصول کلی فلسفه من برای کشورتان برابر با فرهنگ خودتان تصمیم بگیرید و عقاید فلسفی مناسب ارایه دهید.

اشاره:
پرفسورها و دانشجویان دپارتمان فلسفه در این دانشگاه و دانشگاه بیشکک، انسان‌های بسیار باهوشی بودند و با کمترین اشاره من به یک نکته آنها نکات بسیاری را درمی‌یافتند.

غرب در کجا قرار دارد!
غرب مسیحی زیر سلطه سرمایه‌داران یهودی و مسیحی صهیونیست از عقل و انسانیت خارج شده است. پس دلیلی برای ملاقات با فلاسفه وابسته و خریداری شده غرب که برای اربابان قلم می‌زنند، وجود ندارد؛ کسانیکه دریچه عقل را بر روی آنها بسته‌اند و در بسیاری موارد نیز خودشان دریچه را بسته‌اند تا مبادا بیکار و گرفتار مشکل مالی بشوند. اتفاقا این سوالی بود که خانم پرفسور از من پرسید و متوجه شد که شغل من معلمی فلسفه نبوده و وابستگی مالی به حقوق بگیری نداشته‌ام پس متوجه آزادگی من شد.
یک فیلسوف واقعی باید شجاع ترین انسان‌های روی زمین باشد پس نباید وابستگی (مالی و…) داشته باشد.

اما، این فلاسفه کشورهای زیر ستم غرب هستند که دنبال رهایی و انسانیت می‌باشند و تشنه افکار آزادی‌خواهانه و بشردوستانه در مقابل افکار ضد آزادی و ضد بشری غرب هستند. پس زمانیکه از عدم وجود دمکراسی، حقوق بشر و انسانیت در غرب صحبت می‌کردم صحبت‌ها را با عشق و علاقه گوش می‌دادند و به آسانی می‌فهمیدند و می‌پذیرفتند که خود نشان از هوش، انسانیت و آزادگی آنهاست.

نکته:
کسانیکه مایل به دانستن فلسفه من هستند می‌توانند مسایل زیادی را در سایتم، کتابهایم و یا فیس بوک بخوانند.
ضمنا عکس با اساتید دانشگاه قرقیزستان را در فیس بوک گذاشتم که شاید در جاهای دیگر دیده نشود.

۲۲ اکتبر ۲۰۲۴
۱ آبان ۱۴۰۳
بیشکک – قرقیزستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

USAIran