در سوید آزادی بیان وجود ندارد!


امروز به کتابخانه شهر رفتم جلسه‌ای در خصوص خبرنگاران مدافع آزادی و فعالیت‌های آنها بود. از جمله نقشه جهان را نشان دادند که در آن فقط کشورهای اسکاندیناوی (سوید، نروژ، فنلاند و دانمارک) سبز، یعنی آزاد کامل بودند. چند کشور اروپایی و کانادا زرد، بعضی از جمله آمریکا نارنجی (سخنران گفت بعد از ترامپ نارنجی شده پیشتر زرد بوده)، و بقیه از جمله هندوستان قهوه‌ای یعنی ابدا آزادی وجود ندارد. مجبور شدم چند کلمه‌ای بگویم که یکباره سخنران و اداره کنندگان بهم ریختند و خیلی دست پاچه می‌خواستند صحبت هایم را تمام بکنم در نهایت گفتم:
تمام اخبار شما راجع به ایران غیر واقعی است. به گروه خاصی که به دروغ خود را حامی آزادی می‌نامیدند اشاره کردم و گفتم شما به چند نویسنده و‌خبرنگار ایرانی حق آمدن به سوید و گرفتن شهروندی دادید برمبنای اینکه آنها در ایران تحت فشار هستند ولی اتفاقا همین افراد بودند که در ایران دیگران را زیر فشار و سانسور قرار می‌دادند و من مجبور به اعتراض به این عمل شما شدم.
اضافه کردم: من از نظر اقتصادی میلیاردها کرون (تاکید کردم میلیاردها کرون) به سوید کمک کرده‌ام ولی به دلایل سیاسی به من کار ندادید و من با سختی بسیار زیاد بیشتر از ۳۰ سال را به سر کردم حتی زیر خط فقر زندگی کردم. ترجیح می‌دادم زندان باشم و‌ مارک زندانی سیاسی بخورم ولی با من اینچنین رفتار نشود.
در نهایت گفتم:
من پنج سال در هند زندگی و تحصیل کردم بهتر است آن را سبز رنگ‌کنید و رنگ‌سبز را از سوید بردارید.

نکته:
پلیس امنیتی دبی ( همه ایرانی و کارمندان سابق ساواک و از همکاران پرویز ثابتی بودند) وقتی فهمیدند من با سازمان‌های فلسطینی همکاری نظامی برعلیه اسرایل داشتم می‌خواستند من را به اسرایل تحویل دهند ولی سازمان ملل و حمایت سازمانهای سیاسی ایرانی مانع شد. و البته چون سوید زیر کلید یهودیان است به من کار و هیچ امکانی ندادند بلکه برعکس انواع فشارهای روانی را اعمال کردند.

اشاره:
۳۶ سال پیش از زندان دبی (دبی زیر کلید اسرایل بود و هست و من به دلیل سیاسی دستگیر و زندانی امنیتی بودم)، مستقیم به سوید آمدم. به دلیل موقعیت خاص سیاسی، من (و البته به تبع آن خانواده ام) را به از جمله یک خانواده معرفی کردند که پدر خانواده یک خبرنگار بسیار معروف بود که با چند رییس جمهوری مصاحبه کرده بود. یک روز در خانه آنها مهمان بودیم و من با او جلسه خصوصی داشتم و از آزادی بیان در سوید حرف می‌زدم. خیلی صریح و محکم گفت: اشتباه میکنی سانسور در سوید بیداد می‌کند ووو. همان ماه‌های اول ورود با این نکته مهم آشنا شدم.

۱۳ مارس ۲۰۲۵
۲۳ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

جناح “های تک” بر آمریکا حکومت می‌کند!


اروپا در اتحاد با چین، روسیه و ایران می‌تواند خود را از سلطه آمریکا نجات بدهد!
این اتحاد می‌تواند تضمینی برای صلح در جهان بشود!
این اتحاد می‌تواند اروپا را از مستعمره بودن بیرون بیاورد!
در این چند وقت اخیر مطالبی نوشتم و در هر کدام به گوشه‌های از مسایل، مشکلات، اتفاقات و راه حل ها اشاره کردم. در اینجا آنها را به اضافه چند نکته و پیشنهاد جدید تیتروار می‌نویسم:
۱- ابتدا از نکته‌ای شروع کنم که دو سه روز پیش نوشتم ولی به دلیل گرفتاری‌ها کاری تصحیح و انتشار نیافت و در فیس بوکم ماند. در آنجا به مقایسه سه قدرت پرداختم و اینکه کدام بر دیگری برتری دارد و می‌تواند بر آن دو دیگر تسلط یابد.
الف – قدرت نظامی.
ب- قدرت اقتصادی (بانک‌ها).
ج- قدرت “های تک” اینترنت و جنگ الکترونیکی.
در قرون گذشته برای سلطه و استعمار از نیروی نظامی به صورت مستقیم استفاده کامل می‌شد. در کشورهای زیر سلطه نیروی نظامی می‌گذاشتند و توسط آنها حاصل دیگران را به کشورهای خود منتقل می‌کردند.
سپس قدرت بانک‌ها پیش آمد که البته از نیروی نظامی استفاده می‌شد ولی حرف اول را بانک‌ها می‌زدند. همانند تحریم‌ها که در این چند سال به صورت کاملا آشکار انجام می‌شود.
اما اکنون چند سالی است که بدون هیچ سر و صدایی “های تک” بر آن دوتایی دیگر سروری پیدا کرده است.
کافیست آمریکا (اسرایل حاکم بر آمریکا) اینترنت را بر کشوری ببندد. این کار در کسری از ثانیه صورت می‌گیرد ولی قادر است سیستم بانکی را همان موقع فلج بکند و فعالیت‌های نظامی را از کار بیندازد. حتی صنایع، برق، آب و … را مختل بکند. در نتیجه در یک روز همه چیز یک کشور بهم می‌ریزد.
آمریکا در هنگام حمله به عراق (زمان صدام) تمام ارتباطات ارتش عراق را مختل کرد. آن موقع نوشتم عراق ۲۴ ساعت پیش از حمله آمریکا شکست خورد.
انتشار ویروس به تمام ارگانها و انواع خرابکاری‌ها توسط “های تک” می‌تواند صورت بگیرد.
ولی اگر بانک‌ها و یا نیروی نظامی بخواهند برعلیه “های تک” وارد عمل بشوند نیازمند زمان هستند. پس تا این دو بخواهند وارد عمل بشوند “های تک/اینترنت” به سرعت تمام فعالیت آنها را از کار می‌اندازد.
پس دیده می‌شود که اکنون که صاحبان “های تک” در آمریکا قدرت را در دست گرفته‌اند تهدیدی برای همه جهان به خصوص اروپا هستند. و البته اجازه نخواهند داد تا اروپا به مرحله خود کفایی در این رشته برسد.
اما:
چین از چند سال پیش به این فکر افتاد و خود را تا حد زیادی مستقل کرد و به سرعت در حال پیشتازی است. آمریکا به سختی بتواند چین را شکست بدهد و البته در صورتیکه بخواهد همان بلایی را که به سادگی می‌تواند بر سر اروپا بیاورد به چین (حتی روسیه) اعمال بکند حداقل کار اینست که ساتلیت های آمریکا را با موشک و … از کار می‌اندازند.

  • اروپا برای استقلال خود مجبور به اتحاد با چین، ایران و روسیه است.
    شکاف میان اروپا و آمریکا به سختی قابل پر شدن است زیرا اکنون آمریکا شمشیر را از رو بسته و خواستار استعمار علنی است. درخواست مالکیت گرون لند و کانادا و … پس اروپا باید متحدی مناسب برای خود بیابد و اینها جناح مقابل آمریکا یعنی چین، روسیه و ایران (و البته متحدان آنها) است، حداقل با کمک اینها می‌تواند مقابل آمریکا بایستد.
  • من از چند سال پیش در سفرهایم عملکردهای چین در آفریقا را دیدم و متوجه شدم که چین به صورت تاجر عمل می‌کند که البته تجارت اسلحه و در نتیجه تاکید بر جنگ‌ها (برخلاف آمریکا و اسرایل) در کارش نیست و همواره نوشتم:
    چین به دو چیز کاری ندارد. ۱- دین مردمان کشورها ۲- جنگ افروزی.
  • تبلیغات دروغین آمریکا و صهیونیست‌های حاکم بر غرب بر آنست که روسیه می‌خواهد به اروپا حمله بکند. این حرف را فقط کسانی که از عقل سیاسی بی بهره هستند باور می‌کنند و‌ بازیچه شده‌اند.
    مسلم است که روسیه ابدا هیچ دلیلی برای حمله به اروپا ندارد و از آن آشکارتر اینکه ابدا و ابدا هیچ شانسی برای پیروزی ندارد همانگونه که دیده می‌شود برای پیش روی در اکراین با چه میزان کندی حرکت می‌کند می‌توان به سادگی نتیجه گرفت که در صورت رو در رویی مستقیم با اروپا پیروزی نخواهد داشت بلکه شکست خواهد خورد، مگر اینکه کار به جنگ اتمی بکشد.
    حمله روسیه به ارتش‌های هرچقدر کوچک اروپا در منطقه‌ای به این وسعت (اروپا) با هیچ میزان از ارتش ممکن نیست ولی ضربات آنها برای روسیه بسیار سخت خواهد بود.
    پس شکست اروپا فقط از جانب بانک‌ها و یا اینترنت (توسط آمریکا و اسرایل) ممکن است.
  • اتحادیه اروپا چند صد میلیارد دلار هزینه جنگ اکراین کرد. پولی که مالیات مردم بود و باید برای رفاه آنها خرج می‌شد به جیب سرمایه‌داران صاحبان کارخانه‌های اسلحه سازی رفت و از آن طرف اکراین تخریب شد. حال تصمیم گرفته‌اند هشتصد میلیارد یورو دیگر از مالیات مردم را به همان شکل در راه آدمکشی/جنایات ضد بشری برای ریختن پول به حساب اسلحه سازان بکار بگیرند.
    اما این پول (مالیات مردم) باید در راه بازسازی اکراین به کار برود. با این پول می‌توان اکراین را به بهترین شکل ممکن ساخت ولی این دولت‌ها در فکر تخریب اکراین با این پول با بدترین شکل ممکن هستند.
  • مشکل اینجاست که کارخانه‌های اسلحه سازی در غرب خصوصی هستند و دولت را در اختیار دارند. برعکس کشوری مثل ایران که تماما در اختیار دولت است.
  • صلح میان اکراین با روسیه می‌باید با همکاری اروپا و با کنار گذاشتن آمریکا صورت بگیرد. چین می‌تواند واسطه خوبی میان آنها باشد.
    تصمیم برای صلح یعنی جلوگیری از اقدامات خرابکارانه آمریکا و اسرایل است.
    در این میان موضوع هسته‌ای ایران نیز به سادگی حل خواهد شد. زیرا در اینصورت ایران نیازی به بمب اتمی ندارد.
  • قدرت هسته‌ای اروپا تنها در انگلیس و فرانسه متمرکز است. اخیرا مکرون نخست وزیر فرانسه اعلام کرد که حاضر است با آنها به دفاع از اروپا بپردازد اما اول اینکه ظاهراً در قوانین فرانسه سلاح اتمی فقط برای دفاع از فرانسه است و مکرون چنان اجازه‌ای را ندارد. دوم اینکه معلوم نیست موشک‌هایی که باید آن را حمل کنند پیشرفته باشند و همان بالای فرانسه مورد هدف و انفجار قرار نگیرند.
  • اشاره:
    با خطراتی که آمریکا می‌تواند ایجاد بکند. بهتر است تلفن‌های معمولی کابلی نگهداری بشوند زیرا اگر امریکا از سلاح بستن اینترنت و تلفن‌های ماهوارهای استفاده بکند آنگاه هیچ تماسی برقرار نخواهد شد.
  • به رفتار ترامپ در برابر ملکه الیزابت و زلنسکی توجه شود که هشداری به همه جهان بود. رفتار تحقیر آمیز او فقط به ملکه و زلنسکی نبود بلکه به همه مردم جهان پیام می‌داد.
  • فراموش نباید کرد که آمریکا چگونه ثروتمند و قدرتمند شد.
    اول با حیله دلار به عنوان ارز جهانی و اینکه هرگاه بخواهند می‌توانند دلارهایشان را با طلا (هر اونس طلا ۳۵ دلار) عوض کنند که پس از تثبیت دلار، یک‌طرفه زیر حرف خود زد.
    البته هم اکنون کشورهای جهان می‌توانند به همان قرارداد اولیه مراجعه و طلا در مقابل دلار بخواهند.
    دوم دلار نفتی است که این یکی ۵۰ سال قراردادش با عربستان تمام شد و تمدید نشد. و بسیاری دیگر هم معاملات با دلار را کنار گذاشته‌اند‌.
    پس باید در نظر داشت که اینبار نیز آمریکا در صدد تحمیل چیزی بسیار فراتر از آن دوتایی پیشین است.
  • زیر پرچم دروغین دمکراسی صدها هزار نفر را غرب به کشتن داد.

به نظر می‌رسد در این مدت کوتاه ترامپ چندین بار نظراتش را درباره مسایل مختلف تغییر داده و اینکار او باعث گردیده همگان نسبت به او و تصمیمات او‌ مشکوک بشوند. البته شاید او انتظار این را نداشت که در برابر حرف‌هایش مقاومتی صورت بگیرد. اگر این تغییر کلام و تصمیم چندی دیگر ادامه یابد دیگر هیچ کسی برای حرف‌های او ارزشی قایل نخواهد شد ولی همگان به این نتیجه خواهند رسید که باید آمریکا را رها کنند.

  • جهان سیاست و اتحادها در حال تغییر است و شاید کمتر کشوری بداند چه می‌خواهد و چه خواهد شد. مخصوصا اروپا که آینده نگری نداشت و ترامپ با پتک بر سرش کوبید، کاملا گیج و سردرگم است.

آمریکا تحت رهبری مالکان “های تک” که در صدر آن ایلان ماسک و معاون رییس جمهوری قرار دارد در محاسبه قدرت خود و ضعف سایرین دچار اشتباه بزرگ محاسباتی شده است و مسلما ۱- یا شکست را می‌پذیرد و در بهترین حالت به قدرت درجه سه و چهار سقوط خواهد کرد.
۲- دست به جنگ گرم و یا اینترنتی می‌زند.
۳- و یا حتی ممکن است تجزیه بشود.
از هم اکنون نشانه‌های شکست سیاست‌های جناح “های تک” (با سخنگویی ترامپ) و شکاف میان اشان دیده می‌شود.

  • اعمال فشار توسط اینترنت حدی دارد و‌ از هم اکنون اعتماد کشورهای عاقل و‌ مستقل به اینترنت آمریکایی از میان رفته است و دنبال راه‌های جایگزین هستند.
  • قطع اینترنت در کشورها مخصوصا اروپا سلاحی است که ضربه‌اش به خود آمریکا هم خواهد خورد. به همین دلیل است که اخیرا آمریکا به این فکر افتاده تا اینترنتی مجزا برای خود بیابد. کاری که چین سال‌ها پیش شروع کرد.

۷ مارس ۲۰۲۵
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

آمریکا را ایران و صنایع نظامی آمریکا ورشکسته کردند!


رهبران آمریکا می‌گویند در این دو سه دهه آمریکا شش – هفت هزار میلیارد دلار هزینه جنگ در عراق و افغانستان کرده است.
پس، حق دارند دایم فریاد بزنند ایران چند میلیارد دلار (انگشت شمار) خرج جنگ در منطقه کرده، زیرا همین کار ایران با این مبلغ بسیار بسیار اندک، اقتصاد آمریکا را ورشکسته و قدرت او را پایین آورد.
و اکنون فریاد ترامپ بلند شده که : آمریکا ورشکسته شده است. آمریکا را نجات دهیم.

آمریکا دارد آخرین برگ خود را به زمین می‌زند!
آمریکا دیگر آن قدرت نظامی – اقتصادی بزرگ و تعیین کننده در جهان نیست بلکه برعکس خود نیاز به کمک دارد تا بتواند خودش را سرپا نگهدارد.
اینجاست که اگر آمریکا نتواند بحران اقتصادیش را که به سرعت رو به گسترش است بهبود بخشد آنگاه باید همانند روش سابق یک جنگ بزرگ جهانی به راه بیندازد. ولی آنچه می‌تواند جهان را از این بلا حفظ بکند قدرت اتمی بعضی کشورها است که می‌توانند به خود آمریکا هم ضربات بسیار سختی بزنند.

توجه:
دزدی و یا رانت خواری در آمریکا بیداد می‌کند. پول‌های زیادی به جیب صنایع نظامی ریخته شده است.
در آمریکا برای هرکاری چند ده برابر ارزش واقعی آن (از مالیات مردم) به سرمایه‌داران پرداخت شده است.
اخیرا صدای رسوایی رانت خواری های عجیب در آمریکا بلند شده است.
نمونه داستان هزینه چند صد میلیارد دلاری برای هوش مصنوعی که می‌خواهند این پول به جیب ایلان ماسک و‌ چند نفر دیگر برود. همچنین افشای پرداخت‌های چند ده برابری به صنایع نظامی ووو.
فساد و رانت خواری در آمریکا آنچنان بزرگ است که حد ندارد.
اما چرا اکنون اندکی از آن را بیان می‌کنند؟
زیرا تا کنون حال اقتصاد آمریکا خوب بود و هرکدام از گروه‌ها رانت خواری خود را می‌کرد. ولی اکنون که ورشکستگی آمریکا به مرحله بحرانی نزدیک شده است هرکدام به دیگری حمله می‌کند.

اشاره:
سخنرانی نخست وزیر جدید کانادا قابل تامل است. او صراحتا همه و مخصوصا احزاب اپوزیسیون را به وحدت در برابر آمریکا دعوت کرد. او که یک اقتصاد دان است و در سطح بالای جهانی کار کرده، می‌داند وضعیت اقتصادی و در نتیجه قدرت آمریکا چقدر سقوط کرده و در نتیجه میزان ضعیف شدن آمریکا را می‌داند. پس محکم در برابر آمریکا ایستاد.

هم چنین پوتین در یک سخنرانی در مقابل نمایندگان ده‌ها کشور جهان، تمامی غرب را زیر سوال برد. آنها را ستمگر نامید و خواستار جهانی بدون رهبری یک کشور خاص شد. شواهد جلسه نشان می‌داد چنین پروسه‌ای در جریان است.

مجموعه این‌گونه حرکات در سطح جهان شکست آمریکا را به شکل کاملا روشن نشان می‌دهد.

۱۱ مارس ۲۰۲۵
۲۱ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

روش تدریس فلسفه!


در سفرهایم به کشورهای مختلف تعداد زیادی پروفسورهای فلسفه را ملاقات کردم و آنها با شنیدن فلسفه من آن را معقول و منطقی یافته آماده پیروی از آن و حتی کنار گذاشتن کتب فلاسفه غرب و تدریس فلسفه من بودند.
در کشورهایی که تعصبات مذهبی وجود داشت مشکل تدریس را مطرح می‌کردند توصیه من چنین بود و هست:
لازم نیست شما همه رشته کلام را به دست بگیرید بلکه یک موضوع را مطرح کنید و بگذارید خود شاگردان در بحث با یکدیگر ببینند به کجا می‌رسند و‌ نکات اشتباه خود را بیابند. وظیفه شما اداره جلسه باشد‌.
تاکنون اساتید فلسفه در کلاس‌های خود افکار منحرف فلاسفه غرب را تدریس می‌کردند. به همین دلیل نوعی تدریس غلط و هدفمند توسط اربابان آن فلاسفه کاذب بر جهان تحمیل شده است. حاکمان بر غرب، فلاسفه دروغین ساخته‌اند و با تبلیغات گسترده جهان را وادار کرده‌اند تا کتب غیر منطقی و‌ ضد فلسفه آنها را تدریس بکنند. شما باید آن کتب را به عنوان کتب درسی و اساس تدریس فلسفه کنار بگذارید.

در کشورهایی که ادیان حاکم هستند (مخصوصا غرب) اختیار فکر را از انسان‌ها گرفته‌اند و با تاکید (مستقیم و غیر مستقیم) بر افکار دینی خود (در غرب در ظاهر فلسفه) مردمان را شستشوی مغزی می‌دهند.
در یک محیط آزاد جایی برای ادیان باقی نمی‌ماند چنین محیطی در غرب نیز وجود نداشته و ندارد.
زمانیکه دانشجویان را وارد بحث می‌کنید اگر از ادیان مختلف باشند یک گونه تضاد دیده می‌شود و اگر از فرق/نحله‌های مختلف یک دین باشند نوع دیگری از تفاسیر آن دین و در نتیجه تضادهای میان آنها مطرح می‌شود. به هرحال همه آنها متوجه ضعف افکار خود شده و خواهند دید که ابدا در بیان پیدایش و‌ هستی هیچ‌کدام عقل و منطق نداشته‌اند. و اعتراف به نادانی صحیح ترین است.

در تدریس فلسفه باید از ابتدا یعنی از هستی شروع کرد. بگذارید خود دانشجویان هرکدام نظر خود را بدهند و نظر دیگران را نقد بکنند به طور حتم نتیجه برخورد افکار آنها به نفی ادیان و به نمی‌دانم چیست خواهد رسید.
در ادامه می‌توانید مباحث مختلف مانند علم چیست؟ عقل چیست؟ شجاعت، ترس، انسانیت، حقوق انسانی، دمکراسی، دیکتاتوری، شاهنشاهی و … بسیاری نکات را مطرح کنید. من بسیاری نکات فلسفی را شکافته و در سایتم و کتابهایم هست که بهترین راهنما برای مدرسان و‌محصلان است.

۹ مارس ۲۰۲۵
۱۹ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

دمکراسی، احترام به خواست دیگران، حقوق بشر!


تصورش را بکنید شخصی به زور بخواهد چیزی را در دهان دیگری بگذارد و بگوید این یک شیرینی بسیار خوشمزه است و البته فرض کنیم که دروغ هم نمی‌گوید خودش آن را می‌خورد و لذت هم می‌برد ولی آیا حق دارد همه را مجبور بکند از آن چیز بخورند؟!
مردمی که آن را نمی‌خواهند به هر دلیلی که باشد حق انتخاب دارند؛ احترام به این امر را می‌توان دمکراسی یا احترام به حقوق دیگران یا حقوق بشر نامید.
این همان داستان دروغین دمکراسی ناموجود در غرب است که به زور اسلحه و با کشتار میلیون‌ها انسان و خانه خراب کردن ده‌ها میلیون به زور می‌خواهند اعمال بکنند. اما این واقعا داستان دلسوزی و دمکراسی نیست بلکه کاملا برعکس است و‌ به همین جهت کشتار و جنایت و غارت می‌کنند.

۸ مارس ۲۰۲۵
۱۸ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

نامه ترامپ به خامنه‌ای!


ظاهراً ترامپ به خامنه‌ای نامه نوشته و گفته: یا مذاکره و یا جنگ.
اگر چنین باشد این نوعی دستور است و ایران مجبور نیست همانند زلنسکی و اروپا ذلیلانه رفتار بکند. پاسخ می‌تواند کوتاه چنین باشد:
تو در مقامی نیستی که برای ایران تعیین تکلیف بکنی.

۸ مارس ۲۰۲۵
۱۸ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

مجازات برای روزه گرفتن در ایران!

روزه گرفتن در ایران قدیم مجازات داشت. می‌گفتند: انسان گرسنه اراده و قدرت تفکر و .. ندارد.
همچنین دستور بود، همیشه در خانه ذخیره خوراکی داشته باشند.
به اوستا -وندیداد، کتاب دین زرتشتی مراجعه کنید.
م. حسن بایگان

عقب نشینی زلنسکی در برابر آمریکا یعنی تسلیم شدن/شکست اروپا!


اگر زلنسکی این یهودی عامل صهیونیست می‌خواهد اکراین را مفت به آمریکا بدهد تا واسطه صلح با روسیه بشود! پس چرا خودش مستقیم وارد مذاکره صلح با روسیه نمی‌شود تا اکراین باقی بماند؟
پس مشخص می‌شود که زلنسکی از ابتدا تا انتها عامل صهیونیست‌ها بوده و در جهت منافع آنها جنگ با روسیه را به راه انداخت.

نکته:
بهر حال روسیه مناطقی را که گرفته بازپس نخواهد داد.
مقدار زیادی از زمین‌های اکراین را هم بانک‌ها و سرمایه‌داران آمریکایی با مبالغ بسیار اندک خریده‌اند که پس از جنگ با فروش چند ده برابری شاید صدها میلیارد دلار بدست آورند. و البته آن زمین‌ها را به یهودیان خواهند فروخت تا اسرایل دوم را در آنجا ایجاد بکنند.

اروپا نشان داد که مستعمره‌ای بیش نیست و در هیچ مستعمره‌ای استقلال، آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و… وجود ندارد. همه چیز در دست مستعمره گر است. و تمام قوانین، فرهنگ و اقتصاد نیز در جهت منافع اوست.

اظهارات دیروز زلنسکی مبنی بر عذر خواهی از ترامپ و آماده شدن برای رفتن به آمریکا و بستن قرارداد تحویل معادن اکراین به آمریکا، نشان می‌دهد که اروپا خود را در مقابل آمریکا ضعیف و شکست خورده می‌بیند‌.
توجه:
خود آمریکا نیز مستعمره یک عده اندک سرمایه‌دار است.

نکته:
اگر آمریکا با اکراین قرارداد معادن را بنویسد و به نوعی مالک اکراین بشود پس باید آنها را در مقابل روسیه نگهدارد حتی آن مقداری را هم که روسیه گرفته بازپس بگیرد. پس دیگر نیازی به روسیه در این معامله به عنوان لولو ندارد و اگر اجازه ادامه جنگ با روسیه، حتی شدیدتر از پیش بدهد، ابدا جای تعجب نیست. البته اینبار هزینه‌های جنگ بر عهده اروپا خواهد بود.

اما آمریکا در مرحله بعد، روسیه را برای سرکوب چین و ایران می‌خواهد. و پس از کوبیدن چین و ایران سراغ روسیه می‌رود.
آنگاه چند سرمایه‌دار بزرگ آمریکا سلطان تمام جهان خواهند شد.
آیا این نقشه (برخورد تمدن‌ها)که چند دهه پیش از طرف یهودیان صهیونیست مطرح شد و در سوریه توسط ایران و روسیه شکست خورد اینبار از این طریق پیروز خواهد شد؟ و یا ایران، چین و روسیه و کشورهای همراه آنها با همکاری یکدیگر آن نقشه را به شکست خواهند کشاند؟!
اما اینها (جناح شرق) برای شکست آمریکا نیازمند اتحاد استراتژیک و همکاری متحدانه هستند، وگرنه خودشان یک به یک به سادگی شکسته خواهند شد.
روسیه، چین، ایران و نزدیکان هیچگاه بطور جدی و سازماندهی شده (مثل ناتو) در کنار هم قرار نگرفتند تا‌ متحد، هم آهنگ و برنامه‌ریزی شده عمل بکنند. این بزرگترین ضعف یا اشتباه آنهاست که بدون آن امکان پیروزی اشان بسیار کم است. تمام تلاش آمریکا اینست که این اتفاق یا وحدت عملی میان آنها صورت نگیرد.
نترسید علنا همانند غرب کپیه ناتو را میان خود ایجاد کنید و دنیا را از خطر نابودی و برده شدن بدون هزینه‌های بسیار زیاد نجات دهید.

  • در این میان نقش یهودیان صهیونیست درون حاکمیت روسیه در حمایت از اسرایل و آمریکا را نباید نادیده گرفت. انقلاب کمونیستی شوروی را یهودیان کردند، تزار را آنها کشتند! راسپوتین را آنها کشتند و بدنام کردند! و شوروی سوسیالیستی را آنها نابود کردند.
    نهایت اینکه هرچند اروپا با پذیرش قرارداد میان زلنسکی صهیونیست وطن فروش با آمریکا موافقت بکند اما زنگ هشدار به صدا درآمده و اکنون کم هوش‌ترین اروپایی هم فهمیده که مستعمره‌ای بیش نیستند و باید به نوعی از این بند رها شوند. اینجاست که حتی با پذیرش شکست اما مترصد موقعیت خواهند بود.
    جالب اینست که بهترین‌‌ و‌ شاید تنها راه رهایی از استعمار آمریکا مخصوصا در این شرایط، رفتن به طرف روسیه و ایران و چین است.
    اینجاست که پیچیدگی ایجاد شده توسط سرمایه‌داران حاکم بر غرب مشخص می‌شود.
    و اینکه اساس کار یعنی یک فلسفه انسانی نجات دهنده در غرب وجود ندارد و همه حاکمان و ثروتمندان آنها مذهبی هستند.
    فلسفه من راه نجات بشر است.

چه بلایی بر سر شیوخ عرب خواهد آمد!
اگر نقشه آمریکا به طور کامل پیش برود آنگاه به آسانی آن “چندهزار میلیارد دلار” شیوخ عرب را که در بانک‌های آمریکا هستند از آنها خواهد گرفت و بدتر از آن رفتار تحقیر آمیزی که با زلنسکی (اروپا) شد با شیوخ ضعیف عرب خواهد کرد و به راحتی آنها را وادار خواهد کرد تا پول‌هایشان را به حساب آمریکا بریزند و البته سایر سرمایه‌گذاری های آنها در آمریکا را هم بالا خواهد کشید. اینکار کمک بسیار زیادی به اقتصاد آمریکا خواهد کرد.

۵ مارس ۲۰۲۵
۱۵ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

کشورهای غربی خفه بشوید!


حداقل اکنون که ترامپ به صراحت به همه دنیا نشان داد اروپا مستعمره است سکوت بکنید!
زیرا در هیچ مستعمره‌ای استقلال، آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و … وجود ندارد.
پس بیشتر آبرو ریزی نکنید و ادعای دمکراسی، حقوق بشر، آزادی و … را نکنید.

۵ مارس ۲۰۲۵
۱۵ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا ـ سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

پل‌های میان آمریکا و اروپا پشت سر هم شکسته می‌شوند!


جمعه پیشین ترامپ سعی کرد زلنسکی و اروپا را در یک مناظره کاملا عجیب و خارج از عرف سیاسی تحقیر و له بکند. این کار شکاف/تضاد میان آمریکا و اروپا بیشتر کرد. ترامپ تعدادی از پل‌های اصلی را شکست و پس از آن اروپا نیز شروع به شکستن پل‌های بیشتر کرد و ترامپ هم به شکستن ادامه داد. و اینکار ظاهرا ادامه دارد. در همین مدت کوتاه آنچنان کار گره خورده و خواسته‌های دو طرف آنقدر از یکدیگر دور شده و می‌شوند که امکان حل شدن آن بسیار مشکل به نظر می‌رسد.

۴ مارس ۲۰۲۵
۱۴ اسفند ۱۴۰۳
اپسالا – سوید
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان