ترامپ و ادعای مالکیت کانادا؛ جنگ جناحی درون حاکمیت آمریکا با انگلیس است!

کانادا همراه استرالیا ووو عضو کامنولث می‌باشند که هنوز انگلیس آنها را اقمار خود می‌داند. پس ادعای ترامپ مبنی بر مالکیت کانادا یعنی رویا رویی آمریکا با انگلیس.

نکته:
باید توجه کرد که اگر کانادا به عنوان یک کشور مستقل شناخته می‌شود پس ادعای مالکیت از جانب آمریکا نقض استقلال و کشور مستقل بودن آنست؛ پس آمریکا باید درخواست اخراج کانادا از سازمان ملل را هم ارایه بدهد.

پیشتر نوشته بودم انگلیس خواستار تجزیه آمریکا و‌ بدست گرفتن بخشی از آنست تا دوباره به قدرت اول جهان تبدیل بشود.
باید ادعای ترامپ را در حوزه اختلافات جدی قدرت‌ها در جهان دید.
یادمان باشد؛ ترامپ در ملاقات با ملکه الیزابت به وضوح نشان می‌داد که می‌خواهد جلوتر از ملکه (شاه) انگلیس راه برود یعنی من برتر هستم.

باید بدانیم که ترامپ در کدام جناح از قدرت قراردارد و موقعیت او در آن مجموعه چیست و در رده چندم هرم قدرت است. به نظر نمی‌رسد که او در بالاترین نقطه هرم قدرت قرار داشته باشد.

نکته:
چند سال پیش پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، نزدیکان ترامپ که از این شکست سکته کردند ووو قمارخانه داران، فاحشه خانه داران، مالکان ساختمان‌ها و امثالهم بودند. در آن زمان ایلان ماسک؛ جناح های-تک ووو مقابل ترامپ قرار داشتند. من آن موقع آفریقا بودم و مطالبی در این خصوص نوشتم.
حتی تا چند ماه پیش نیز میان این دو‌ جناح اختلاف بود اما اخیرا میان آنها توافقاتی صورت گرفته است.

برای تحلیل وقایع غرب باید جناح‌های مختلف سرمایه‌داری، کلیساهای مختلف (صهیونیستی و مخالف صهیونیسم) و جناح‌های یهودی حاکم بر آمریکا و اروپا را شناخت.

اشاره اینکه کلیسای انگلیس که رهبری آن با شاه انگلیس است و قدرت برتر جهان در قرن گذشته را به واسطه دخالت‌های یهودیان از دست داد و به صهیونیست‌ها واگذار کرد و همواره دنبال بازپس گیری قدرت بوده، نمی‌تواند به طور کامل زیر کلید یهودیان و پیروان آنها (مسیحیان صهیونیست) برود. این تنها یکی از تضادهای آشتی ناپذیر در میان قدرت‌ها در غرب است.

با توجه به مجموعه نوشته‌های اخیر من می‌توان تضادهای درونی غرب که ناشی از جنگ قدرت میان آنهاست را دید. و کشورهای خارج از این حوزه باید برمبنای آن حرکت بکنند.
تضادهای درون غرب به واسطه وقایع اخیر سوریه بسیار جدی‌تر و‌علنی تر شده است.

۱۴ ژانویه ۲۰۲۵
۲۵ دی ۱۴۰۳
اگادیر – مراکش
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

افشاگری فرمانده سپاه برعلیه روسیه!


یکی دو روز پیش اخبار صحبت‌های یکی از فرماندهان سپاه درباره عدم همکاری روسیه در دفاع از بشار اسد و در نتیجه عدم همکاری با ایران و شکست دولت سوریه نشر شد. متعاقب آن امروز بعضی معتقد هستند که احتمالا قرارداد نظامی میان ایران و روسیه به این دلیل امضا نخواهد شد.
اما
این خبر (اگر احتمال صحت آن را بپذیریم) برای ما و‌ حتی بسیاری نظامیان جدید است اما برای فرماندهان ارشد نظامی کاملا روشن بود و خبر آن به رهبران سیاسی هم رسیده بود با این حال پای قرار داد رفتند. و شاید از پیش میان رهبران سیاسی روسیه و ایران توافق اینچنینی صورت گرفته بود و تنها ارشدترین نظامیان از آن اطلاع داشتند. و قصد آنها انداختن غرب در چاه سوریه بود. چاهی که اکنون دارد وجودش بیشتر و بیشتر روشن می‌شود. اما این‌گونه تاکتیک‌های استراتژیک نظامی را به همه نمی‌گویند و مخصوصا وقتی با سیاست هم قاطی بشود شاید تا سال‌ها بعد هم نگویند.
به نظر من می‌رسد چنین حیله‌ای چند سال پیش نیز انجام گرفت و من نیز اینچنین پاسخی را هم نوشتم.
پس باید دلایلی در میان باشد که آن وقایع صورت گرفت و دلایلی قوی هم باشد که با توجه به همه مسایل ایران بالاخره موافقت کرد تا قرارداد نظامی با روسیه و احتمالا در گسترش آن با کره شمالی، روسیه سپید ووو ببندد.
البته یک احتمال دیگر را هم نباید از نظر دور داشت که شاید هم واقعا ایران به دلایلی (مثلا بعضی توافقات با غرب) نمی‌خواهد قرارداد نظامی با روسیه را امضا بکند و این به ظاهر افشاگری را مطرح کردند که با توجه به استدلالی که در بالا آوردم دلیل این حرکت برای همه طرف‌ها (روسیه، امریکا، ترکیه، چین، اسرایل، اروپا …) کاملا روشن است.
توضیحات بیشتر را در مطالب جداگانه خواهم نوشت.

۱۱ ژانویه ۲۰۲۵
۲۲ دی ۱۴۰۳
الجدید – مراکش
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

چرا ترامپ برعلیه نتانیاهو موضعگیری کرد!


تمام پیامهای مختلف از جانب ترامپ، الجولانی (به نمایندگی از ترکیه در چاه افتاده)، اروپا ووو همه فریب است. زیرا اکنون آنها در چاه سوریه افتاده‌اند و نیازمند حمایت ایران برعلیه دیگری هستند. اما پس از اینکه مشکلاتشان حل شد سراغ ایران می‌آیند.
بیاد بیاورید آنچه چند روز پیش و چندین سال پیش نوشتم: در جنگ‌های صلیبی همه برعلیه هم و همه متحد هم بودند پس اجازه نمی‌دادند هیچ نیرویی برتر و سرور بشود تا بعد سراغ خود آنها بیابد.
اسرایل که این چاه را برای ترکیه کند خودش در چاه افتاده.
ترامپ نمی‌خواهد در این چاه باشد زیرا مجبور به رو در رو شدن با ترکیه عضو ناتو خواهد بود به همین دلیل صدای اعتراض او پیش از آمدن در کاخ سپید برعلیه نتانیاهو بلند شد.

در این بازی گسترده سیاسی هر کشوری آینده نگری بهتری داشته باشد و از جنگ کناره گیری بکند پیروز است.

۱۰ ژانویه ۲۰۲۵
۲۱ دی ۱۴۰۳
الجدید – مراکش
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

آشفتگی در غرب؟. آیا جنگ آزادیبخش بزرگی میان آمریکا (ارباب) با مستعمره (اروپا) خواهد بود؟!

یک آشفتگی تمام عیار در جهان غرب به راه افتاده. درخواست‌های اخیر ترامپ در باره گرین لند، کانادا، کانال پاناما، مکزیک و شاید در آینده تعدادی بیشتر نشانه چیست؟ آیا می‌توان اینها را درخواست‌های مردم آمریکا دانست و یا خواسته جناح خاصی است که می‌تواند از درون آمریکا را با مشکل جدی روبرو بکند؟
چندی پیش صحبت از تجزیه آمریکا بود و حتی خود ترامپ تهدید به جنگ داخلی می‌کرد! این کدام جناح قدرتمند از حاکمان است که چنین می‌خواهد؟
این ادعاهای مرزی آنهم با این شکل شاید هیچ‌گاه در تاریخ سابقه نداشته باشد و معلوم نیست که اگر بلوف سیاسی نیست و قصد اجرا دارد چگونه می‌خواهد با اروپا و جناح‌های قدرت در غرب برخورد بشود.

جناح‌های قدرت در غرب فراوان هستند که همه هم وابستگی مذهبی دارند.
غرب کاملا در اختیار مذهبیون است.
آیا یک جناح خاص در آمریکا آنچنان به قدرت رسیده که به اروپا و سایر قدرت‌ها دستور می‌دهد؟
در اینصورت حتما یک جناح مذهبی بر بقیه غالب شده است. و آن کدام است کاتولیک، اونجلیست، انگلیکان، بابتیست ‌… کدام یک؟

فراماسونری انگلیس که چندین سال پیش آمریکا را از دست داد و توسط یهودیان صهیونیست (با جنگ‌هایی که به نام اول و دوم جهانی به راه انداخت) از قدرت اول جهان رانده شد چه خواهد کرد؟ آیا یهودیان صهیونیست همان سیاست را اینبار نیز تکرار می‌کنند و می‌خواهند ابتدا با تهدید و در نهایت با جنگی دیگر همانند اول و دوم جهانی اینبار قدرت بلامنازع بشوند. فراموش نکنیم که همین دو-سه دهه پیش بود که یهودیان صهیونیست تیوری -جنگ تمدن‌ها- را دادند که می‌گفت پس از سرنگونی شوروی یک سری جنگ‌ها در جهان به راه می‌افتد و نتیجه آن سروری بلامنازع آمریکا (یهودیان صهیونیست) بر جهان خواهد بود. اکنون نیز می‌توان تصور کرد که همان برنامه در حال اجرا است. ولی اینبار این جنگ میان آمریکا و اروپا است و نباید سیاسیون ایران با اشتباه بزرگ آن را به طرف ایران بچرخانند.

رو‌ در رو شدن ترامپ با نتانیاهو در این میان چگونه خواهد بود؟
مشکل ترکیه با اسرایل در سوریه کاملا جدی است. اسرایل نیل تا فرات را می‌خواهد که توسط کردها تجزیه ترکیه را خبر می‌دهد. و ترکیه احیا عثمانی را می‌خواهد که اسرایل را هم شامل می‌شوند.

و بسیاری مشکلات دیگر که آمریکا برای اروپا ایجاد کرد؛ قطع سوخت ارزان برای اروپا (که با عملیات تروریستی و انفجار خط لوله گاز نیز همراه بود) و بسیاری فشارهای دیگر آمریکا بر اروپا که روشی کاملا ارباب رعیتی یا همان رفتار استعمارگر با مستعمره می‌باشد!

در این جنگ در حال شروع میان غربی‌ها، ایران باید به یک بازی بزرگ سیاسی دست بزند. نباید مستقیم وارد جنگ بشود زیرا باعث اتحاد آنها می‌شود. باید آنها را بازی داد و اختلافات درونی آنها را تشدید کرد.
ایران باید وارد یک اتحاد نظامی بشود که به غرب نشان بدهد نمی‌توانند وارد جنگ با یک چنین اتحادی بشوند که در نتیجه به تشدید تضادهای غرب می‌انجامد و عاقبت آن شاید جنگی میان خود آنها باشد.

۱۱ ژانویه ۲۰۲۵
۲۲ دی ۱۴۰۳
الجدید – مراکش
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

ترس برادر مرگ است! ضرر تحریم‌های بیشتر، کمتر از ضرر حمله نظامی آمریکا و اسرایل به ایران خواهد بود!

ایران، روسیه و کره شمالی تحت سخت‌ترین تحریم‌های غرب قرار دارند آن حدی که شاید سازمان ملل هم نتواند اجرا بکند.
به قول معروف بالاتر از سیاهی رنگی نیست پس باید فکر اساسی کرد.‌
بلای بعدی نابودی زیر بناهای صنعتی، نظامی ووو ایران و تجزیه است که از هم اکنون در حال برنامه ریزی برای حرکت از درون ایران هستند. یعنی هم تحریم‌ها باقی خواهند ماند و‌ هم کشور نابود خواهد شد.
پس‌ایران باید با این کشورها یک اتحاد نظامی تمام عیار امضا بکند تا خود را از بیم‌جنگ‌ در حد نابودی نجات داده و به همین دلیل اقتصاد خود را هم نجات بدهد همچنین از این طریق مشکل را به درون خود آنها بازگرداند. این معاهده نظامی به نفع همه آنها خواهد بود.
این بازی از روی ترس که اکنون این کشورها انجام می‌دهند و مخصوصا ایران فکر می‌کند با چاپلوسی غرب (آنهم در حال تهدید اسرایل) می‌تواند غرب را فریب بدهد کاملا و بدون هیچ تردیدی احمقانه‌ترین هاست و آینده ایران و ایرانیان را وارد بازی از ابتدا محکوم به شکست می‌کند.

اگر حاکمان و دولتمردان ایران نمی‌دانند که نمی‌توانند غرب را بترسانند یا بازی بدهند، احمق ترین ها هستند. ولی اگر می‌دانند و این راه خطرناک را طی می‌کنند خاینین به کشور هستند که زمانی باید محاکمه بشوند.
اگر روسیه و کره شمالی بتوانند به واسطه داشتن سلاح اتمی خود را حفظ بکنند و تنها تحریم‌ها را تحمل بکنند، اما ایران‌‌قادر به ترساندن اسرایل و آمریکا (آنهم پس از بهم ریختن جبهه مقاومت) نخواهد بود و هر دو تحریم و نابودی نظامی بر او تحمیل می‌شوند.
ایران شاید بزودی در شرایطی قرار بگیرد که از معاهدات اتمی خارج بشود و از تحریم‌های سازمان ملل (که هم اکنون تعداد زیادی اعمال می‌شود و بقیه هم توسط آمریکا و غرب اعمال می‌شوند) نترسد و کار ساختن سلاح‌اتمی و‌ فراتر از آن را به اتمام برساند تا بدینوسیله در مقابل حمله غرب و کشتار وسیع و‌ خرابی بیشمار بازدارندگی ایجاد بکند. زیرا ضرر تحریم‌ها بسیار کمتر از ضرر جنگ‌گرم ویرانگر نظامی غرب برعلیه ایران خواهد بود.

اتحاد قوی نظامی می‌تواند غرب را تهدید بکند که یا تحریم‌ها را بردارند و یا آنها به غرب حمله می‌کنند و با قدرت نظامی آمریکا را از کشورهای مختلف بیرون می‌کنند ووو

نکته:
آنچه اکنون در منطقه و برعلیه ایران توسط غرب می‌گذرد به همه جهان به آینده قدرت در جهان، به حاکمیت برده‌داری و استعمار سوپر نوین توسط غرب بازمی‌گردد پس همه کشورها حتی مردمان ساکن غرب که بر ضد استعمار و استثمار هستند باید وارد بازی بشوند.

۸ ژانویه ۱۴۰۳
۲۸ دی ۱۴۰۳
کازابلانکا – مراکش
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

آیت‌الله یا ربی کدام یک؟


تا همین اواخر گفته می‌شد که رضا پهلوی برای رسیدن به مقام شاهی در ایران نیاز به حمایت آیت‌اللهی بسیار قدرتمند و با نفوذ دارد تاحمایت مردم را هم به دست بیاورد.
اما اکنون او کلاه نشانگر حماقت (کلاه خاص یهودیان غربی صهیونیستی) را بر سر گذاشت، جلوی دیوار سنگی ایستاد و با سنگ حرف زد. و این روزها نیز همراه مادرش پرچم اسرایل را در حالی در دست گرفتند که قصد اسرایل نابودی و تجزیه ایران است. او با اینکار جلوی تمام آیت‌الله ها و حتی بسیاری مفتی ها یعنی جلوی اسلام ایستاد و پشتیبان یهودیت شد و یا شاید هم یهودی شده باشد زیرا اگر مسلمان شیعه است باید رهبری مذهبی (آیت الله) هم در کنارش بوده و پیرو او باشد کما اینکه مسیحیان نیز پیروی از رهبری مذهبی می‌کنند که کاتولیک‌ها عیان ترین هستند. پس باید نام آن آیت الله را ببرد. ولی واقعیات نشان می‌دهد که هیچ رهبر روحانی شیعه با او‌ نیست و‌ چنین کارهایی را تایید نمی‌کند زیرا اگر چنین بکند خود او نیز باید برتری یهودیان بر اسلام را بپذیرد.

نکته:
بعضی غیر یهودیان (بیشتر مسیحیان صهیونیست مانند ترامپ) از یهودیان بیشتر برای یهودیان صهیونیست سینه چاک می‌دهند تا دین خود.

شواهد کاملا نشان می‌دهد که این عمل تمام احتمالات شاه شدن او را برهم زد. زیرا شیعیان ایران اگر چنین شاهی را بپذیرند باید برتری یهودیان بر اسلام و شیعه را بپذیرند و این امری است که شاید حتی یک آخوند شیعه نیز نپذیرد و به تبع آن پیروان چندین میلیونی آنها را از دست داده و به چهره بدی هم تبدیل شده است.

۸ ژانویه ۲۰۲۵
۱۸ دی ۱۴۰۳
کازابلانکا – مراکش
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

سیاست و روش‌های سیاسی! بررسی روابط میان قدرت‌های سیاسی روز!

در سیاست نه دوست وجود دارد و نه دشمن، در عین حال همه دوست هستند و همه دشمن.
این نکته‌ای که از چند سال پیش نوشتم باید سرمشق هرکسی باشد که وارد سیاست می‌شود و اگر آن را نداند و در عمل اجرا نکند بازنده اصلی خواهد بود.
در شرایطی که امروز پس از پایان سوریه (حدود یک ماه پیش) به وجود آمده باید تمام بازیکنان کشورها را دو باره شناخت و دوستان و دشمنان هرکدام را:

  • هم اکنون هرچند غرب ظاهراً متحد است اما اختلافات درونی زیادی دارند.
  • هرچند یهودیان ظاهراً متحد هستند اما اختلافات زیادی دارند مثلا:
  • میان یهودیان خزر (قزاق)، لهستان، روسیه، اکراین، بلغارستان، مجارستان که از شرق به غرب اروپا و آمریکا مهاجرت کردند و اکنون بر این کشورها حکومت می‌کنند یعنی آنها را مستعمره کرده‌اند اختلافات تا حد تضادهای جدی وجود دارد.
    توضیح:
    در فرهنگ سیاسی تضاد مرحله‌ای بالاتر از اختلاف است و زمانی که به تضاد آشتی ناپذیر برسد همکاری آنها با هم تمام است.
  • میان یهودیان اصیل (عرب) با یهودی شدگان غربی (یهودی دینی) که چند قرن پیش به دلایل سیاسی یهودی شدند و اکنون قدرت حاکم بر غرب هستند تصاد جدی وجود دارد.
  • میان اروپا با آمریکا اختلاف تا حد تضاد هست.
  • میان جناح‌هایی از مسیحیان با یهودیان تضاد تا حد آشتی ناپذیر هست.
  • میان شاهان اروپا که توسط یهودیان از قدرت حاکمیت بر جهان رانده شدند و خودشان آن قدرت را گرفتند با این دسته یهودیان تضاد وجود دارد تا حدی که همواره مترصد عقب راندن یهودیان و‌ بازپس گیری قدرت جهان هستند.
  • میان سرمایه‌داران بزرگ بین‌المللی که در فعالیت‌های مختلف (تجارت، صنایع، بانک، اسلحه سازی و راه اندازی جنگ، های تک و …) هستند.
  • میان مسیحیان (کاتولیک، پرتستان، اونجلیست، انگلیکان ووو) و مسیحیان کاملا سیاسی مانند سواران معبد همه با هم اختلاف و تا حد تضاد وجود دارد.

مسلمانان:
به همین ترتیب میان مسلمانان اختلافات زیادی وجود دارد که غرب مخصوصا یهودیان با شناخت از این اختلافات و تضادها آنها را به حد تضاد آشتی ناپذیر و کشتار یکدیگر کشانده‌اند زیرا مسلمانان به نوعی کوری و حماقت محض گرفتار شده‌اند و از مطالعه و تحقیق به دور افتاده‌اند و در نتیجه به سادگی فریب می‌خورند.

  • دو‌ دسته اصلی شیعه و سنی که هرکدام نیز به فرق زیادی تقسیم شده‌اند.
  • بر مبنای دایره المعارف های موجود تعداد فرق اسلامی از هزار و دویست بیشتر شده است.
  • در میان سنی‌ها سه کشور مصر، عربستان و ترکیه ادعای رهبری سنی‌ها را دارند.
    اکنون مصر از نظر اقتصادی داغان شده وابسته کمک‌های غرب است یعنی وابسته به غرب است.
    تمام پول‌های دولت و شیوخ عربستان در بانک‌های یهودیان در آمریکاست یعنی گروگان گرفته شده است. پس شیوخ حاکم بر عربستان (سایر شیوخ کویت، بحرین، امارات نیز در همین حالت قرار دارند) به نوعی برده شده و مجبور به پذیرش دستورات اربابان یهودی هستند.
  • ترکیه نیز علیرغم ظاهر اما زیر کلید یهودیان است. یهودیان در ترکیه صاحبان بزرگترین سرمایه‌گذاری‌ها و بانکها هستند و در دولت و حاکمیت نقش اساسی دارند.
  • حال که جناحی در ترکیه ادعاهای گستردگی مرزی داشته و مشکلاتی با کردها دارند در نتیجه رو در روی یهودیان قرار می‌گیرند. زیرا از چندین دهه پیش یهودیان برای تضعیف منطقه بر روی کردها سرمایه‌گذاری کرده و می‌خواهند آنها مستقل بشوند تا کشورها هر بیشتر کوچک و ضعیف بشوند مخصوصا ترکیه.
    در نتیجه احتمال درگیری میان یهودیان/اسرایل
    با ترکیه و‌ جنگ میان آنها و تجزیه ترکیه هست. مگر اینکه اسرایل با این مشکل کج دار مریز رفتار بکند تا زمانیکه کار را با ایران یکسره کرده سپس سراغ ترکیه برود.
    اینجا به نکته مهم مرحله جدید در منطقه رسیدیم که بستگی زیادی به رفتار سیاسی ایران و چین و روسیه دارد. اگر آنها یکدیگر را حفظ بکنند و‌ جنگ را به طرف ترکیه و یهودیان جهت بدهند غرب را تضعیف و موقعیت خود را مستحکم می‌کنند. اما اگر اشتباه تاریخی مرتکب شده جنگ به طرف ایران با اسرایل بچرخد در این شرایط که ایران متحد نظامی قوی (چین، روسیه، کره شمالی) ندارد پس ایران را با کمک آمریکا و غرب نابود کرده و سپس سراغ ترکیه رفته آنجا را هم تجزیه خواهند کرد. در نتیجه یهودیان کاذب (غربی‌های یهودی دینی شده) به قدرت کامل جهان خواهند رسید‌ زیرا پس از شکست ایران جایی برای قدرت نمایی روسیه و چین باقی نخواهد ماند. که البته این را شاهان و فراماسونرها و‌ بعضی کلیساها و … که در سطور پیش آورده شد نمی‌خواهند.
    پس در اینجا بر همان جمله معروف خودم که در ابتدا نوشته باز می‌گردیم.
    البته پیشتر هم نوشتم: جنگ در منطقه همانند جنگ‌های صلیبی است یعنی همه با هم علیه همدیگر هستند و اجازه نمی‌دهند یکی قدرت کامل و برترین در جهان بشود.
    شناخت این نکته و عمل بر این توصیه می‌تواند ایران را از جنگ و تجزیه نجات بدهد.
    اما آنها که به سوریه پس از بشار اسد آمدند احتمال نابود شدن دارند.
    نکته:
    چند روز پیش اسرایل و آمریکا به چین اتهام زدند که تامین کننده سلاح برای یمن است و ما او را تحریم خواهیم کرد. ظاهراً چین عقب نشینی کرد و امروز اعلام شد نفت ایران و روسیه را نخواهد خرید. این اتحاد بسیار ضعیف و سست و غیر متحد عمل کردن میان این سه کشور باعث نابودی اشان خواهد شد. آنها نیز باید همانند غرب اتحاد نظامی و سپس اقتصادی قوی داشته باشند و قاطعانه مقابل زورگویی‌ها بایستند.

۸ ژانویه ۲۰۲۵
۱۸ دی ۱۴۰۳
کازابلانکا – مراکش
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

حیله غربی‌ها در ظاهر دوستی!

غربی‌ها وقتی می‌خواهند حکومتی یا کشوری را نابود بکنند شروع می‌کنند به رفت و آمد و خود را همراه و مهربان نشان دادن. نمونه‌ها بسیار زیاد است.
در این شرایط که منطقه تماما جنگی شده است باید کاملا در آماد باش نظامی بود. کنار گذاشتن سلاح و یا منحل کردن بعضی نیروهای نظامی در این شرایط دیوانگی است.

۵ ژانویه ۲۰۲۵
۱۵ دی ۱۴۰۳
چاناکاله – ترکیه
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

آیا امکان توافق میان ایران و غرب وجود دارد؟!


تا زمانیکه ایران با اسرایل مشکل دارد هیچ توافقی میان ایران با آمریکا و یا اروپا صورت نخواهد گرفت و اگر چیزی به نام توافق امضا بشود فقط و فقط یک فریب بزرگ است و قصد آنها حتما چیز دیگری است و برای خنجری از پشت زدن خواهد بود.

سیاسیون باید رابطه ارباب رعیتی و‌ فراتر از آن رابطه استعماری یهودیان صهیونیست حاکم بر آمریکا و اروپا را بدانند و در تمام تحلیل‌ها و روابط و … خود با غرب در نظر بگیرند.
در کشورهای مستعمره شده غرب هیچگونه آزادی و‌ اراده مستقل و ملی وجود ندارد. و به اصطلاح رهبران سیاسی غرب همانند ترامپ اونجلیست که روزانه برای اسرایل دعا می‌کند و می‌داند آن مبلغ اندک پولی که دارد (دربرابر ثروت یهودیان ثروتمند بسیار ناچیزی است) در خدمت یهودیان به دست آورده و هرگاه بخواهند آن را از او بازپس می‌گیرند؛ تنها و تنها دستورات را انجام می‌دهند.

۵ ژانویه ۲۰۲۵
۲۵ دی ۱۴۰۳
چانکالا – ترکیه
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

تفاوت اساسی و تعیین کننده میان فلسفه با دین!

ادیان- شخص، کتاب و یا تفکری خاص را در صدر تمام عقاید و مسایل خود و جهان قرار داده و علیرغم همه تلاشی که برای اثبات آفریننده یا ترم‌های زندگی یا هر امری در جهان دارند در نهایت باید به آن نقطه مقدس قرار داده شده در کتب یا گفتار فلان شخص برسند و نباید آن را نفی بکنند. اگر نتیجه یک بحث معقول و منطقی به نفی آفریننده و پیامبر و کتاب مقدس اشان برسد پس دیگر آنها معتقد به آن نیستند. در نتیجه مذهبیون به جای پذیرش واقعیات به تغییر آنها برمبنای عقاید خود عمل می‌کنند.
مسخرگی آنجاست که چون نمی‌توانند آن قوانین را با شرایط زندگی تطبیق بدهند دچار نوعی هزیان گویی می‌شوند.
در موارد بسیار زیاد و عیان در تمامی ادیان دیده می‌شود که برخلاف همان قوانین آورده شده در کتاب مقدس عمل می‌کنند و آن خلاف را لاپوشانی می‌کنند.
عدم واقعیت گفتار ادیان با زندگی عادی مردمان باعث گردیده که هرکدام از آنها به صدها فرقه مختلف گاه قاتل یکدیگر تقسیم بشوند.

لازم به بحث و استدلال زیاد از جانب من نیست اگر این معتقدان به ادیان که هرکدام به صدها فرقه تقسیم شده‌اند ابتدا توانستند با یکدیگر وارد بحث (و نه جنگ که برای فرار از بحث و فروش اسلحه و منافع شخصی است) بشوند و هر کدام به یک نظر مشترک/واحد در امورات و ترم‌های مختلف رسیدند؛ آنگاه می‌توانند ادعای داشتن عقل و منطق را بکنند و سپس وارد بحث و جدل با فلسفه واقعی بشوند!!!‌

فلسفه – چیزی را مقدس نمی‌داند و برای رسیدن به نتیجه در مورد هر پدیده یا ترم سیاسی اجتماعی ووو به بحث معقول و منطقی و از پیش قضاوت و تعیین نشده می‌نشیند تا خود بحث نتیجه را مشخص بکند.

پس هرکسی به خدا، الله، گاد، اهورمزدا و … و کتابی مقدس نامیده شده اعتقاد دارد ابدا نمی‌تواند فیلسوف باشد حتی اگر لقب پرفسور فلسفه بگیرد و در دانشگاه تدریس بکند. زیرا با عقل و منطق در تقابل قرار گرفته است. چنین افرادی مذهبیونی همانند مغ، آخوند، کشیش، مونک ووو هستند بدون لباس روحانیت.
به همین دلیل به هیچ‌وجه نمی‌توان امام محمد غزالی و امثال او در ادیان مختلف را فیلسوف نامید هرچند تلاش کردند و بکنند که در ظاهری منطقی، فلسفی صحبت بکنند.
امام محمد غزالی در ظاهری منطقی – فلسفی کاملا ضد فلسفه نوشت تا حدی که او را مسبب بستن دریچه فلسفه (جهان بینی آزاد بر مبنای عقل و منطق) در اسلام می‌دانند.
بر همین اساس آنانی که در دانشگاه‌ها به عنوان اساتید فلسفه تدریس می‌کنند اما مذهبی هستند ابدا فیلسوف نیستند و درکی از منطق و فلسفه واقعی ندارند. آنها نیز سعی در تدریس ادیان در ظاهر ‌دروغین فلسفی – منطقی دارند.

نگاهی به وضعیت جهان نشان می‌دهد که جنگ‌های جهان (راه دور نرویم همین جنگ‌های کنونی) را مذهبیون در حکومت نشسته کشورها (آمریکا، اروپا، اسرایل، ایران، روسیه، ترکیه، شیوخ عرب و …) به راه انداخته‌اند تا به منافع مادی برسند هرچند همه ادعا دارند برای آفریننده (الله، گاد و…) و رضای او و انسانیت و رفتن به بهشت و‌ بردن دیگران به بهشت باشد. اما در عمل این ضد بشرهای مذهبی جهنمی روی زمین برپا کرده‌اند.

فلسفه واقعی و کامل را من مطرح کرده‌ام.

۳ ژانویه ۲۰۲۵
۱۳ دی ۱۴۰۳
بورسا – ترکیه
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان

USAIran