آگاهی از خر بودن، عقل است؟

داستان معروفی است بدین صورت: روزی میان ببر (یا پلنگ یا …) و‌ خر بحث در باره رنگ چمن درگیر می‌شود.‌ ببر می‌گوید سبز است و خر اصرار دارد رنگ دیگری است. سراغ شیر که سلطان و‌ قاضی بود می‌روند. شیر به خر می‌گوید تو آزادی برو. بعد آن حیوان دیگر را مجازات می‌کند. او‌ به شیر می‌گوید تو می‌دانی که من درست می‌گفتم. شیر پاسخ می‌دهد، بله، ولی تو را به خاطر بحث با خر تنبیه می‌کنم.

این داستان در بیشتر کشورهای جهان رایج است.

اکثر مردم ابتدا خود را در مقام شیر می‌بینند پس از آن در نهایت ‌خود را در مقام ببر می‌گذارند. اما کمتر کسی آنقدر عاقل است که بداند در بسیاری موارد همان خر بوده.

کسی که نداند که در کدام موقع خر بوده تا سعی در اصلاح خود بکند تا آخر عمر خر می‌ماند.

نکته:

میان خر، نادان، احمق، بی شعور، نه فهم و … تفاوت است.

مهمترین نکته‌ای که به مرگ و زندگی و یا از دست دادن تمام هستی می‌انجامد ‌شناخت سیاسی است؛ و البته ورای آن و همه چیز فلسفه و شناخت جهان است.

در سیاست مردمان را به جنگ و کشتار یکدیگر می‌کشانند و‌ شاید در میان آنانی که بسیار با حرارت حرکت می‌کنند (آدم می‌کشند و یا دیگران را تحریک به کشتن می‌کنند) کمتر کسی به اشتباهات خود و اینکه بازیچه یا خر شده، آگاه باشد.

عبید زاکانی که شاید بزرگترین طنز نویس جهان باشد در چندین قرن پیش طنز کوتاهی دارد؛ می‌نویسد:

آمدند و گفتند؛ بیا برویم جنگ، دشمن نزدیک ماست.

گفتم: قسم می‌خورم نه یکی از آنها را می‌شناسم و نه حتی یکی از آنها من را می‌شناسد، پس چگونه با هم دشمن شده‌ایم!

مردمان یکدیگر را قتل عام می‌کنند بدون اینکه بدانند چرا و چگونه دشمن شده‌اند.

در وقایع داخلی کشورها که گاه به درگیری‌های خشن و خونین و جنگ داخلی می‌کشد و کشور سال‌ها در خون و فقر غرق می‌شود اکثریت آنهایی‌که در این حرکات شرکت می‌کنند فریب خورده و یا همان خر هستند که اتفاقا خود را در مقام شیر می‌گذارند. اما اگر کمی عقل داشته باشند و به بررسی جناح‌های قدرت که آنها را به خیابان‌ها و جبهه‌های جنگ می‌آورند بپردازند، آنگاه کناره گیری می‌کنند‌.

بیشتر جنگ‌ها قابل پیشگیری است اگر مردمان عادی لشگر جنگ افروزان نشوند.

آگاهی از اینکه چه مواقعی خر بوده‌ایم و تلاش در نقد و اصلاح خود، اساسی‌ترین قدم در راه انسانیت است.

خرترین، بدترین و خطرناک‌ترین مردمان آنانی هستند که خود را فیلسوف و استاد دانشگاه می‌دانند اما دنبال فلاسفه کاذب غرب می‌روند و افکار عمومی را فاسد و در مسیر خریت می‌اندازند.

فلسفه یا شناخت جهان قدم اول در رسیدن به عقل و‌ فهم درست است. اینکه بدانیم که تقریبا هیچ از عالم نمی‌دانیم آغاز عقل است. آنانی که با اعتقادات مذهبی یا کمونیستی به جهان نگاه می‌کنند خشت اول را کج و بر مبنای خریت نهاده‌اند.

فلسفه من دعوت به آرامش و تصمیم‌گیری و حرکت بر مبنای عقل و انسانیت و دوری از خشونت مخصوصا آدم‌کشی و غارت دیگران است.

فلسفه من قدم اول در رسیدن به عقل انسانی و راه نجات بشریت است.

۱۲ ژون ۲۰۲۳

۲۲ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

پس نوشت:

اشاره مشخص من به آن به اصطلاح فلاسفه که مبلغ/سخنگوی فلاسفه کاذب غرب شده اند، در ایران از جمله آقای پرفسور غنی نژاد است که چندی پیش در چند برنامه شرکت کرد و‌ از همان ابتدا بحث اقتصادی را به بحث فلسفی کشاند و‌ دایم از فلاسفه چند قرن پیش غرب مثال می‌آورد و‌ می‌خواست صحبت‌های بی اساس آنها را به مسایل امروز ایران بچسباند. واقعا جای تأسف فراوان است که این افراد در صدر دانشگاه‌ها نشسته‌اند.

اما اما! به عنوان تیوریسین غرب‌گرایان خوب توانسته با این مزخرفات دکان نو سرمایه داران غرب‌گرای ایران را گرم و‌ کیسه آنها را پر پول بکند.

حال باید دید که آیا این آقای پرفسور خر است و نمی داند آن مزخرفات چند قرن پیش (و یا کمتر) در غرب؛ نه تنها به کار امروز غرب هم نمی‌آید و در غرب از آن تیوریها استفاده عملی نمی‌شود بلکه برای فریب و بازی دادن یا خر کردن مردم است!

و یا می‌داند و دارد مردم و از آن بالا یعنی دانشگاه و دانشگاهیان و کسانی را که از آنجا بیرون می‌آیند تا در کشور ادارات و … را بگردانند، خر می‌کند؛ یعنی تلاش دارد تا همه کشور را با حرکت از بالا خر بکند.

۱۲ ژون ۲۰۲۳

۲۲ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

USAIran