ادیان بزرگترین معایب را دارند مخصوصا که شروع آنها با پذیرش خدا است که بزرگترین اشتباه بشر کنونی میباشد.
اما در کنار اشتباهات بزرگ ادیان بزرگترین آنها دخالت در امورات زندگی مردم مخصوصا زندگی خصوصی آنهاست.
ادیان برای ازدواج، نوع لباس، نوع خوراک، نوع رفتار، موسیقی- رقص (شادی) و… تا نوع ورود به مستراح و ریدن مردمان تصمیم میگیرند. آنها تا هرکجا که قدشان برسد دخالت می کنند و ادعا دارند که دستوراتشان الهی است و در نتیجه ابدی و برای تمام مردمان دنیا و هرکسی خارج از دستگاه کنترل آنها باشد فلان و فلان خواهد شد. آنها کار را به جائی رساندهاند که هرکسی را در دستگاهشان نباشد مردود و حتی محکوم به مرگ میکنند.
مسیحیان سالهاست ظاهرا آنرا کنار گذاشته اند ولی در عمل با همکاری دولتها و در پناه گرفتن در پشت دولتها در این جنایات و کشتار میلیونها انسان بصورت بسیار گسترده و بین المللی شرکت میکنند.
یهودیان از سالها پیش خود را در پشت مسیحیان صهیونیست مخفی کرده و در حالیکه جنایتکارترین دستورات در جهان توسط یهودیان صهیونیست صادر میشود اما نامی از آنها به میان نمیآید مگر بعنوان قربانی و بابت آن از دیگران غرامت هم میگیرند. آنها موذی تر از بقیه ادیان هستند.
مسلمانان در این دوره خیلی علنی عمل میکنند و نه تنها سایرین را کافر مینامند بلکه علنا دست به کشتار میزنند هرچند آنها در حال حاضر توسط قدرتها ی جهانی کنترل میشوند و بیشتر خود مسلمانان را می کشند تا سایرین را، ولی با اینحال توسط همان قدرتها، مسلمانان وحشی معرفی میشوند.
سایر ادیان مانند بودیسم که جنایاتشان در میانمار علنی شد و هندوئیسم و… و بسیاری ادیان خرافی دیگر در اقصا نقاط جهان کم یا بیش همانند هم هستند و از دیدگاه معقول و انسانی بهره نمیبرند.
آنها برای نوع ازدواج تصمیم میگیرند و باید به ازدواج رسمیت بدهند وگرنه همه چیز خلاف است و حتی فرزندان آنها حرامزادهاند و… آنها حتی برای روابط درون رختخواب یعنی نوع سکس نیز تصمیم میگیرند و بابت انواع این مزخرفات و دخالتها که در کتابی بنام رساله و یا… منتشر میکنند لقب آیت الله یا … میگیرند. مردمانی احمق یا احمق شده توسط این دسته نیز برای اینکه در رختخواب با زنانشان چگونه باشند از این افراد دستور میخواهند.
مثال دیگر مشکل ازدواج با دختران ۹ ساله است که هنوز دامن یک عده وسیع را گرفته است زیرا محمد با دختری ۹ ساله ازدواج کرد و اینها هنوز در بند قیود مراسمی هستند که امروزه کاملا مطرود است و عقب افتاده میباشد. آنها فکر میکنند با نفی ازدواج دختران ۹ ساله رفتار محمد را زیر سئوال برده و محکوم کردهاند و در نتیجه تمامی داستان پیروی از سنت محمد زیر سئوال میرود.
یک احتمال دیگر را هم میتوان اضافه کرد اینکه بعضی از آنها هنوز خواستار همخوابگی با دختران ۹ ساله هستند.
طنز قضیه آنجاست که بعنوان مثال در ایران امروز با حکومتی اسلامی، بسیاری زنان تا سن ۴۰ سالگی هنوز ازدواج رسمی یا شرعی نکردهاند درحالیکه دیگر دختر نیستند.
ازدواج دائی با دختر خواهر در یهودیت صورت میگیرد زیرا در عهد عتیق نفی نشده است هرچند علم امروز میگوید ازدواج با نزدیکان باعث انواعی از بیماریها میشود. و بسیاری دستورات جنایت آمیز که در عهد عتیق آمده و آنها را نقد و نفی نمیکنند بلکه مقدس مینامند. “تقدیس جنایت از خود جنایت بدتر است”.
عدهای شاش گاو مینوشند و در آن استحمام میکنند تا پاک بشوند و…
زرتشتیان زن را در زمان قاعدگی بسیار نجس میدانند و در کتاب آنها آمده که در چنین وضعیتی زن را باید در مکانی بسیار دور نگهداشت (فاصلهها و کلیه دستورالعملها در “اوستا” کتاب مقدس زرتشتیان که بعضی از قسمتهای آن گفتههای زرتشت است، آمده است) تا مرد و خانه نجس نشوند. طنز قضیه اینجاست که در شرایط شهرهای بزرگ اگر مردمان زرتشتی باشند و روزانه بخواهند تعداد زیادی از زنان را دور نگهدارند باید جائی خارج از شهر برای زنان در نظر گرفته بشود. بقیه داستان یعنی موقعیت کاری و… و وضعیت آشفتهای که در شهر و کشور پیش میآید را میتوان حدس زد.
نه این رهبران مذهبی از خود شرم میکنند و از چنین مسائلی پرهیز و نه این مردمان از خودشان شرم میکنند که این روابط خصوصی و یا شخصی چه ارتباطی با دیگران دارد که از آنها مجوز بگیرند.
از طرف رهبران مذهبی، طرفندهای فریب برای دستیابی به مبلغی پول تا هر مرحلهای مجاز است. مردمان فریب خورده و شستشوی مغزی شده نیز تا آنجا دچار ضعف عقلی گشتهاند که عاشق فریبهای بیشتر شده دنبال فریبهای دیگر و بیشتر میروند.
کدام یک احمقترند، آنکه به خودش اجازه میدهد تا این حد غیر معقول و غیر مجاز در زندگی مردم دخالت بکند؟ و یا آنکه به این افراد تا این حد بهاء میدهد و میخواهد تا آنها برایش تصمیم بگیرند که مثلا در رختخواب با زنش چگونه سکس بکند؟
هر دو اینها یکی شارلاتان و دیگری احمق، همدیگر را تکمیل میکنند.
تا مردمانی اینچنین عقب افتاده هستند زندگی بشربا خشونت، کشتار و با سختی پیش میرود.
باید با این افکار ضد بشری ی خانمانسوز مبارزه کرد.
همه این دخالتهای غیر معقول رهبران مذهبی ریشه در کتابهای مقدس آنها دارد، آن کتابها نیز اینچنین دخالتهائی را در زندگی مردم کردهاند. و البته بدلیل اینکه این دستورات ریشه واقعی و معقول ندارند هرکدام از ادیان به صدها شعبه (مذهب و فرقه) تقسیم شدهاند.
هیچ گاه اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد که دستورات یکی از این ادیان حتی برای لحظه ای مورد قبول مردمان جهان قرار بگیرد؛ چرا؟ برای اینکه دستورات ابدا درست و عالمگیر نیست. اما برعکس دیده میشود که اگر در هر فرقهای از فرق صدگانه ادیان بحثی صورت بگیرد میان آن افراد نیز اختلافات بروز میکند و اینجاست که مشخص میشود دستورات بسیار ناقص و غیر واقعی و غیر منطقی است.
بی دلیل نیست که علیرغم تمام فریادهای دمکراسی خواهی هیچکدام از ادیان حاضر نیستند به جای جنگهائی که براه انداختهاند پای میز بحث بنشینند و حقانیت خود را ثابت بکنند زیرا همه میدانند که برحق نیستند و در یک بحث عمومی ریشه فاسد افکارشان برملا میشود.
چرا امثال طالبان، داعش و… به جای اینکه با سایرین به بحث بنشینند تا حقانیت اسلام خودشان را ثابت بکنند اسلحه را بر سر دیگران گرفته و میگویند یا اسلام من را بپذیر یا ترا میکشم؟
دلیلاش آنست که میدانند حرفاشان نیز معقول نیست و نمیتوانند اسلام خود را ثابت بکنند. اما در پشت پرده نیز آن دولتهای اسلامی که این گروهها را ایجاد کردهاند قرار دارند و آنها نیز نمیخواهند کار با صلح و عقلانی و در یک سری مباحثات (به اصطلاح دمکراتیک) پیش برود زیرا ضعفهای خودشان (اسلاماشان) بر ملا میشود. پس جنگ را بر مردم تحمیل میکنند؛ حال هر چقدر مردمان عادی کشته و مجروح و بی خانمان بشوند برایشان ابدا اهمیتی ندارد زیرا آنها از همان ابتدای پذیرش دین انسانیت را فروختهاند.
هرکس به خدا و ادیان اعتقاد داشت به مرحله عقل انسانی و انسانیت واقعی نخواهد رسید.
ادیان با قدرتی که دارند قوانین کشورها را نیز زیر کنترل دارند.
اما در فلسفه من:
دستوراتی بین المللی و ابدی وجود ندارد زیرا چنین چیزی وجود ندارد و کاری و حرفی و یا ادعائی کاملا احمقانه و یا شیادی است. مردمان هر منطقه مجاز به تصمیم گیری برای زندگی اجتماعی خود هستند و هر زمان نیز میتواند با تغییر اوضاع آنها را تغییر بدهند.
روابط شخصی و خصوصی افراد و از جمله نوع رابطه جنسی درون رختخواب، انتخاب شخصی و خصوصی است.
دسامبر ۲۰۱۹ دی ماه ۱۳۹۸
اپسالا – سوئد
م. حسن بایگان