نگاهی به داستان‌های کودکان؛ داستان عیسی مسیح!

مسیحیان طی چندین قرن شستشوی مغزی، زندگی و مرگ عیسی مسیح (راست یا دروغ بودن آن موضوع بحث دیگری است) را بسیار سخت نشان داده‌اند و اینکه او اینهمه سختی کشید تا گناهان بشر را بشوید.

این داستان که همه مسیحیان و … پذیرفته‌اند، خیلی مسخره و کودکانه است.

۱- تمام آنچه به عنوان سند رسمی و … در باره عیسی مسیح پذیرفته شده در کتاب عهد جدید و قسمت چهار انجیل رسمی است.

۲- در این چهار انجیل مسیح زندگی عادی دارد و اتفاقا در چند مورد شلوغ بازی به راه می‌اندازند و مثلا بازار را بهم می‌ریزد و قبل از آمدن ماموران فرار می‌کند و هیچ گاه هیچ اتفاق ناگوار و یا کمترین سختی در زندگی برایش پیش نیامد. همیشه نانش و جای خوابش مهیا و تعدادی محافظ و … همراهش بودند. نیروی خداییش هم که به شفای مردم می‌پرداخت برای محافظت از او و نابود کردن هر مخالفی آماده به فرمان بود‌.

نکته اینجاست که او از واقعه به صلیب کشیده شدن خبر داشت و البته چون خدا و برنامه ریز عالم خود او بود پس خودش این برنامه را ریخته بود. و اینکه هیچ‌چیزی نباید خدا را به درد آورد وگرنه خدا نیست.

۳- اما در آخر او را به صلیب می‌کشند. این اولین و آخرین بار مجازات او‌ بود.

عجب مگر مردم می‌توانند خدا را مجازات کنند؟!؟!؟!

۴- اما این مجازات به صورت تنها استثنا در جهان و سخت ترینها بر عیسی مسیح روا داشته نشد، بلکه هزاران نفر پیش از او این نوع مجازات را کشیدند. طنز قضیه اینجاست که هم زمان در کنار او دو‌ نفر دیگر هم به صلیب کشیده شدند.

۵- مسخره اینجاست که عیسی مسیح هم خدا بود و هم پسر خدا و در نتیجه همه کاره عالم و بعد از مرگ هم دوباره زنده می‌شود و … داستانهای کودکان هم چنان ادامه می‌یابد.

نکته اینجاست که اگر او خدا و یا پسر خدا بود و قاعدتا هنوز هم باید باشد، در نتیجه نه مرد و نه می‌میرد ، پس شکنجه، مرگ، درد و … برای او معنی ندارد.

یعنی جناب خداوند عالم، قادر متعال و … یک بازی سخیف برای به تمسخر گرفتن مردمان به راه انداختند.

از اینها گذشته این خدای عالم آن قدر عقل نداشت تا راه معقولی برای نجات بشر بیابد و راهی را رفت که ظاهراً خودش هم شکنجه شد و نتیجه‌ای نیز تا این زمان که ۲۰۰۰ سال گذشته به دست نیامده است.

یک استدلال مسیحیان اینست که مسیح با این نوع زندگی راه نجات را به مردم نجات داد. هیچ عقل سالمی کمترین راه نجات و یا شیوه عقلانی در آن زندگی برای مردمان عادی نمی‌بیند مخصوصا اینکه او خدای عالم بود و ما مردمانی عادی هستیم. شیوه زندگی خدای عالم را ما نمی‌توانیم داشته باشیم.

نمونه کامل بی عقلی همین داستان مسخره عیسی مسیح است و بدتر از آن پذیرش آن است؛ ولی توانسته طی ۲۰۰۰ سال، میلیاردها انسان و در همین زمان حاضر نیز چند میلیارد را فریب بدهد. هرچند نباید از نظر دور داشت که بسیاری از این مردمان می‌خواهند فریب داده بشوند.

حال می‌توان به تفکر پرداخت که کدام دسته حقیرتر، کدام بی عقل تر و … هستند.

۵ ژون ۲۰۲۳

۱۵ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

USAIran