آیا بن لادن واقعا کشته شده است؟
نگاهی مختصر به داستان حمله و کشتن بن لادن
در طی چند ماه اخیر اتفاقات زیادی در خاورمیانه عربی و شمال آفریقا رخ داد. آنطور که از سیر وقایع تا کنون پیداست همه چیز برخلاف خواست آمریکا و اسرائیل پیش میرود و تنها در لیبی دست آنها باز مانده است. حال در این گیرودار بیکباره خبر حمله کماندوئی و کشتن بن لادن پخش میشود. حمله ای که بیشتر در ذهن مردم و مخصوصا آنهائی که خیلی خیلی به فیلم های اکشن باور دارند آنچنان نیز مینمود. اما در اینجا اندکی به این مسئله از چند زاویه و بیشتر از زاویه نظامی و عملیات کماندوئی نگاه میشود.
البته اینکه گفته میشود طرح حمله به برج ها از بن لادن بوده ووو هنوز زیر سئوال است. در ضمن حتی فرریختن آن ساختمانها کاملاً شک برانگیز است. ستون های آن ساختمان برای تحمل بار آنها طراحی شده بود و سالیان سال آنها را تحمل کردند، حال وقتی مقدار زیادی از اسباب و وسایل بالای آنها میسوزد در واقع از بار اضافی بر ستون ها کاسته میشود و دلیلی ندارد که ساختمانها بدانصورت شیک و تمیز و سینمائی و هر دو بیک شکل فرو بریزند بلکه قاعدتا در بدترین وضعیت که باعث فروریختن آنها میشد باید متمایل بیک طرف فرومیریختند و البته هرکدام در جهتی؛ یعنی آن طرفی که آتش سوزی بیشتر و گرمای بیشتر باعث زودتر نرم شدم و خم شدن ستونهای فلزی میشد. در علم ساختمان سازی با استانداردهای اروپائی و آمریکائی ساختمان ها را بصورتی میسازند که خیلی بیشتر از زمان فروریزی این ساختمانها آتش سوزی را تحمل کنند.
اما تمام این نکات و بسیاری نکات دیگر بحث کنونی نیست بلکه بررسی همین مسئله آخر یعنی کشته شدن بن لادن میتواند بسیاری از دروغ ها را برملا کند.
اسرائیل و آمریکا آنقدر دروغ گفته اند که دیگر راست آنها را هم نمیتوان باور کرد و تنها آنهائی که میخواهند چنین دروغهائی را باور کنند بدانها باور میکنند.
بررسی وضعیت خانه، حمله و عاقبت بن لادن
خانه ای که ظاهراً بن لادن در آن سکونت داشته و مورد حمله قرار گرفته از جانبی در کنار یک پادگان نظامی بوده و از جانب دیگر خود خانه بسیار ساده بود و حتی دارای شیشه های بسیار بزرگ بوده و همچنین بنظر میرسد که سرویس های بهداشتی آن نیز در بیرون از خانه قرار داشته است.
1- محل خانه:
معمولاً میگویند بهترین جای مخفی شدن زیر گوش دشمن است یعنی مثلا در این مورد در کنار یک پادگان؛ اما نه خانه ای که قبلاً یکبار بدان شک رفته و مورد حمله و بازرسی قرار گرفته این مورد کمی مشکوک است و از حیطه کار امنیتی خارج میشود.
2- باز هم موقعیت خانه:
اما نظریه یا روش دیگری هم هست و اینکه برای محافظت از یک شخص او را درکنار یک محل قابل حمایت مثلا در این مورد پادگان اسکان میدهند تا کسی جرات نزدیک شدن به آن را نیابد.
3- نداشتن محافظین کافی در اطراف خانه:
موضوع نداشتن محافظ کافی را بدو صورت میتوان در نظر گرفت.
الف- نیازی نبوده و بن لادن با دولت پاکستان و آمریکا کنار آمده بود.
ب- خود بن لادن برای اینکه ایجاد شک نشود از داشتن محافظین زیاد اجتناب کرده بود.
اما در صورت دوم و اینکه اساساً دولت آمریکا و پاکستان از وجود بن لادن در آنجا مطلع نبودند سئوال اصلی چنین خواهدبود:
چرا طرح کندن یک کانال برای فرار در موقع ضروری ( همانند این حمله) آنهم توسط بن لادن که متخصص این کار بوده انجام نگرفته بود. در بسیاری فیلم ها و ماجراها دیده ایم که برای فرار از زندان و یا حتی بعضی عملیات های دیگر تونل میزدند. حال چرا بن لادن ( متخصص تونل زدن) در طی چندین سال و با داشتن آزادی هائی که با زندانیان در زندان قابل مقایسه نیست تونل نزد تا در موقع خطر فرار کند و بعد هم تونل یا تونل ها را بصورتی بسازد که دشمن یا مهاجمین نتوانند رد خروج آن را بسادگی و فوریت بیابند و آنها بتوانند براحتی فرار کنند.
4- در خصوص حمله کماندوها:
علیرغم اینکه آمریکا سعی میکند این عملیات را همانند فیلم هایش بزرگ نشان بدهد ولی همانند فیلمهایش دروغ ها و ضعف و مسخرگی هایش نیز عیان است. با نگاهی اندک به ساختمانی که بعنوان محل سکونت بن لادن نشان داده شده بسادگی میتواند دید که طرح حمله مسلحانه بدانطریق کاری بسیار ابلهانه بود. زیرا در اساس فردی مانند اسامه بن لادن که بعنوان بزرگترین دشمن حمله کننده به آمریکا شناخته شده است را قاعاتا میبایست زنده دستگیر کرد و به آمریکا برد و اعترافات او را برای رفع بسیاری سوء تفاهم ها از جمله دروغین بودن حمله بن لادن به برج ها و فروریختن آنها و بسیاری مسائل دیگر استفاده کرد. ولی حمله مسلحانه بدان شکل و کشتن بن لادن حماقت و یا جنایت محض بود.
همانطور که اشاره شد با توجه به شکل یا سبک مهندسی خانه که ابدا برای یک کار دفاعی ساخته نشده بود بسادگی میشد در زمانی از شب که همه بخواب رفته اند با شلیک چند گلوله اشک آور یا بیهوش کنند و یا روش های ساده تر و بی سروصداتر دیگری، ساکنین چنان ساختمانی را غافلگیر کرده و از کار انداخته وارد خانه شد. مگر آمریکا در فیلم هایش آنهمه ادعاها و تجهیزات را بنمایش نمیگذارد پس چرا از آن تکنیک ها بکار نبرد؛ وقت هم برای طرح ریزی و اجرای تکنیک های جمیزباندی زیاد داشت زیرا که بن لادن ( بقول خودشان ) سالها در آن خانه زندگی میکرد ویکی دو روز صبر و برنامه ریزی دقیق تر نیز تاثیری در ماجرا نمیکرد.
5- ماجرای کشتن بن لادن:
مطابق آنچه در بی بی سی و صدای آمریکا ( که قاعدتا باید معتبرترین منابع خبری باشند) آمده کماندوهای باصطلاح بسیار ورزیده آمریکائی با مقاومت زن بن لادن روبرو میشوند که آنها را بعقب هل میدهد و بعد نیز اضافه شده که هرچند مقاومت مسلحانه صورت گرفته ولی خود بن لادن اسلحه نداشته است!!!. همه چیز این ماجرا مزخرف یا مسخره و شاید خنده دار و کمدی بنظر میرسد و بهیچ شکلی نمیتوان گوشه ای از واقعیت را در آن دید. این کماندوهای بسیار ورزیده مثل آدم های پخمه عمل میکنند بطوریکه زنی که قاعدتا تازه از خواب بیدار شده میتواند بیاید و به سینه آنها بکوبد در حالیکه صحبت از درگیری مسلحانه و تیراندازی است. بنظر میرسد از این کماندوها دست وپا چلفتی تر در دنیا نباشد و هیچ احمقی هم در تمامی دنیا نتواند بدتر از این رهبران کماندوئی احمق آمریکا برنامه یک حمله کماندوئی بسیار حساس را بریزد.
6- ماجرای جنازه بن لادن:
از همان ابتدا عکس جنازه بن لادن منتشر شد اما اندکی بعد افتضاح آن در آمد و معلوم شد که فتو شاپ بوده است و فعلاً گفته اند عکس ها بسیار فجیع است و بعد منتشر میکنم. بنظر میرسد این آقایان رهبران آمریکا تا بحال هیچ عکس فجیعی از اینهمه کشته ها در دنیا ندیده اند؛ وگرنه مردم عادی در جهان روزانه عکس های بسیار فجیعی از کسانیکه مخصوصا از طرف آمریکا واسرائیل در سراسر جهان به انواع و صورمختلف کشته میشوند را میبینند.
پس از آن یکی از بزرگان دولت آمریکا گفت جنازه او را بدریا انداختیم ولی رئیس جمهور آقای اوباما گفت مطابق مراسم مسلمانان دفن خواهد شد. اما دوباره یکروز پس از باصطلاح کشتن بن لادن اعلام شد که جنازه او را بدریا انداخته اند.
تصورش را بکنید فردی که اولا باید زنده دستگیر میشد تا اعترافات زیادی بکند را براحتی میکشند بعد هم در عرض اندک مدتی از او ” دی ان آی” میگیرند وفورا او را چند صد کیلومتر آنطرفتر بدریا میاندازند و حتما برای اینکار وزنه هائی به او میبندند تا زیر آب برود و البته پس از اندک مدتی نیز خوراک جانوران دریائی میشود و دیگر از او چیزی باقی نمیماند. اما سئوال اینجاست که چرا باید او را بدریا انداخت.
7- بیائیم ماجرا را طور دیگری نگاه کنیم:
اینکه یا ابدا بن لادنی در کار نبوده مثلا او مدتها پیش مرده بود و این تنها یک سناریو برای بعضی بهره برداریهای سیاسی بوده است.
یا اینکه او را به جائی برده اند و بدینوسیله و با اعلام مرگ او نتیجه دیگری میگیرند:
الف- آمریکا او را زنده بدست آورده وبه نقطه ای برای اعترافات و… برده است.
ب- آمریکا از ابتدا نیز با او مخالفتی نداشته و با این وسیله او را به نقطه بسیار خوب و خوش و خرمی برده و با توجه به اینکه او را مرده اعلام کرده اند او براحتی بزندگی خود ادامه میدهد و البته چنانچه در سالهای آینده نیز این دروغ برملا شد، همانند هزاران دروغ دیگر که همواره تحویل میدهند با بی اعتنائی از آن عبور میکنند.
8- نا گفته ها:
در این میان بسیاری نکات ناگفته مانده یا برروی آنها سرپوش گذاشته شده مثلا ماجرای کشته شدن زن بن لادن؟ و اینکه جنازه او و تعداد دیگری که کشته شده اند چه شده است؟ همچنین موضع گیری آنهمه فرزند و خانواده بن لادن چیست؟ و اساساً اگر قرار بود بن لادن را بهمراه خانواده اش بکشند چرا خانه او را همانند خانه معمر قذافی که بمباران کردند ( و فرزند قذافی و سه طفل بینوا و بیگناه او را کشتند)، بمباران نکردند.
9- رابطه کشتن بن لادن با مخالفت با اعدام:
قاعدتاً آدم های مهم که اطلاعات زیادی دارند را نمیکشند تا از آنها استفاده های گوناگون بشود ولی کسانی را میکشند که میدانند اطلاعات آنها بضرر خودشان تمام میشود پس برای سرپوش نهادن و خفه کردن تمام ماجرا چنان افرادی را میکشند.
در واقع میتوان گفت چنانچه اسامه بن لادن واقعا در این عملیات کشته شده باشد این یک قتل به تمام معنی است و تمام کسانیکه مخصوصا در غرب ادعای مخالفت با اعدام رادارند میبایست با این یکی نیز مخالفت میکردند و چون چنین نکردند معلوم میگردد که تمام آن حرفهای مخالفت با اعدام دروغ و فریبی سیاسی بیش نبوده و نیست.
نتیجه آنکه:
ماجرای بن لادن و مخصوصاً این حمله بسیار مشکوک و مملو از دروغ است ولی هر آنچه شده در واقع با اهداف سیاسی و همچنین سرپوش گذاشتن بر بسیاری از جنایات و کثافتکاری هائی استکه آمریکا و اسرائیل در جهان انجام داده و میدهند که مخصوصاً ازجمله آنها خفه کردن واقعیت حمله به برج های دوقلو استکه در این خصوص خود آمریکا و اسرائیل بعنوان متهم اصلی زیر سئوال میباشند.
14 اردیبهشت 1390 4 مای 2011
حسن بایگان اپسالا – سوئد