در ابتدای جنگ اکراین یک نظریه وجود داشت اینکه:
آمریکا پشت این جنگ است زیرا اقتصاد آمریکا به مرحله بدی رسیده و بدینوسیله میخواهد اروپا و روسیه را تضعیف و قدرت اقتصادی خود را بالا ببرد تا دوباره موقعیت برتر خود را در جهان حفظ بکند. شاهد این استدلال جنگ های اول و دوم قرن پیش میباشد.
این نظریه چندان غیر واقعی نیست اما اینبار یک مشکل جدی برسر راه آمریکا هست و آن قدرت چین میباشد.
این جنگ اروپا را در مشکلات ناخواسته زیادی انداخته، اما روسیه با پشتیبانی چین و اینکه اروپا وابسته به انرژی روسیه بود و سیاستهای بانکی دقیق توانسته است بحران را پشت سر بگذارد، هرچند رشد او همانند سابق نیست.
حال در این میان فقط آمریکا برنده نیست بلکه چین بیشتر برده است، زیرا آنچنانکه آمریکا خودش را درگیر کرده و هزینه میکند، چین چنین نکرده است. رشد اقتصادی چین مثبت و از همه اینها بیشتر است.
اکنون آمریکا سعی دارد تا پای چین را به این جنگ بکشاند.
چین حداقل دو راه دارد:
۱- همچنان به بازی موش و گربه ادامه بدهد تا طرفهای درگیر همه خسته، فرسوده و درمانده بشوند.
۲- یک ورود کاملا جدی و قاطع بکند. با حمایت نظامی و اقتصادی بسیار وسیع از روسیه و تهدید به تحریم غرب کار را یکسره بکند.
در این حالت میتواند تکلیف خود را با تایوان نیز یکسره بکند. آنگاه تنها راه جلوی غرب یک جنگ تمام عیار بزرگ است. اما به نظر نمی رسد حداقل اروپا پای در چنین جنگ خانمانسوز وحشتناکی بگذارد.
وقتی پای قدرت مساوی پیش بیاید مخصوصا جنگی که خرابی های غیر قابل تصور در آن هست هیچ نیرویی حاضر به جنگ نخواهد بود مگر تنها چند نفر انگشت شمار نشسته در پناهگاههایی کاملا امن زیر زمینی، ولی آنها در چنین شرایطی نمیتوانند خواست خود را تحمیل بکنند. این امری تقریبا نزدیک به صفر است.
جهان در حال تحولی بسیار بزرگ و عمیق در جابجایی قدرت است. متاسفانه هنوز بعضی نیروها در ایران چشم اشان و تمام نیرویشان به طرف غرب است ولی شاید بعضی از آنها نمیدانند که غرب مسیحی – صهیونیستی که کاملا زیر سلطه یهودیان صهیونیست است، هیچ نیروی دیگری را در سطح خود نمیبیند و کمترین جایی در قدرت به آنها نمیدهد بلکه آنها را مستعمره، نوکر، برده، خدمتکار … میبیند.
موقع تصمیم گیری است تصمیمی که آینده ایران را کاملا مشخص میکند.
۲ فوریه ۲۰۲۳
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا