از زمان شروع وقایع اخیر تاکنون که ۶ ماه گذشته نام و نشانی از آنهاییکه در جنبش سبز همه کاره بودند و تیتر خبری رسانههای بینالمللی و … هیچ خبری نیست. این بی خبریها، معنادار است.
گاه میخواهم برای دیدن شهر یا منطقهای بروم ولی بعضی میگویند: آنجا “هیچچیزی” نیست.
در پاسخ میگویم: دقیقا میخواهم همین ‘هیچچیزی” را ببینم. زیرا خیلی چیزها در آن هست که هرکسی قادر به دیدن آن نیست.
همانطور که یک موقع آن افراد را بزرگ کردند و اکنون به گوشهای پرت کردهاند با بقیه نیز همین کار را میکنند یعنی اینهایی که امروز فکر میکنند مهم هستند نیز به گوشهای پرتاب خواهند شد، زیرا از خودشان مایهای ندارند. چاهی نیستند که آب داشته باشد بلکه در آن آب میریزند.
به داستان معروف: “آنکه خر را بالا برد، خودش هم او را پایین میآورد”؛ باید این را اضافه کرد که اگر خر بد اخلاقی یا… ایجاد مزاحمت کرد و نخواست به آرامی پایین بیاید، نهایت او را از بالا پرت میکنند پایین که ممکن است بمیرد یا حداقل دست و پایش بشکند. که ابدا اهمیت ندارد زیرا خر زیاد است.
بهمین دلیل من در طی دهها سال که همه این رسانهها من را به خوبی میشناسند و خواستار مصاحبه بودند به همه آنها جواب رد دادم و گفتم شما عوامل جنایتکاران هستید مصاحبه با شما مایه ننگ من به عنوان یک فیلسوف واقعی انسانگرا است.
ترجیح میدهم ناشناس بمانم ولی توسط این جنایتکاران معروف نشوم، که ننگ است عامل جنایتکاران یا خاین و آدمکشی در دست آنها شدن؛ و البته کار من مبارزه اساسی و ریشهای یعنی فکری و ارایه فلسفه انسانی در جهت مبارزه با اینهاست.
۸ مارس ۲۰۲۳
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا