هر کشوری به غرب اعتماد کرد، حکم نابودی خودش را امضاء کرده است.
تا همین چند سال پیش عمرالبشیر رئیس جمهوری سودان بود. غرب طبق معمول که هر کشوری یا حکومتی نوکر آنها نیست او را دیکتاتور مینامد و از دروغ/حیله دمکراسی برای بهم ریختن کشورها استفاده میکند، او را دیکتاتور نامید.
عمرالبشیر آن موقع روابط خوبی با ایران، چین و روسیه داشت. او تحت فشارهای غرب که از خارج و داخل بر او اعمال میشد، به ناچار از ایران (چین و روسیه) کناره گرفت و با عربستان (غرب) کنار آمد.
در مدت بسیار کوتاهی (۲۰۱۹) او را برکنار کردند و به دادگاه لاهه کشاندند و طرفداران غرب بر سر کار آمدند.
حاکمان جدید رابطه با اسرائیل را هم تشویق کردند تا تحریمها از سودان برداشته شود.
هنوز اندکی نگذشته بود که اسرایل کشور سودان را به دو کشور تقسیم کرد.
هنوز از گیجی در نیامدهاند که در این روزها درگیری نظامی و احتمال جنگ داخلی و یک تجزیه دیگر وجود دارد.
دوستان نزدیک سودانی من در این داستانها در رده بالا تا برکناری عمرالبشیر و… بودند ولی حالا فهمیدند که هیچ نمیدانستند و بازیچه قرار گرفتند.
سال پیش یکی از دوستان سودانی که از خانواده معروف و تعیین کننده در وقایع سودان بود گفت: چرا نباید اسرائیل را به عنوان یک کشور به پذیریم و …
گفتم: زمان خوبی برای این تغییر سیاست نیست.
او چند بار از من خواست تا جلسه بگذارند و برایشان صحبت بکنم ولی سیر وقایع آنچنان سریع پیش رفت که فرصتها نیز.
در این کشورها که مراکز علمی بزرگ و قوی (دانشگاهها، موسسات تحقیقاتی و …) وجود ندارند، سیاسیون آنها از مشاوران قوی و با دانش کافی از مسایل جهان بی بهره هستند و به آسانی به بازی گرفته میشوند.
هرچند با حکومت مذهبی ایران موافق نیستم ولی آنها چند دهه پیش به توصیه یا بنابر فلسفه من که پایه همه چیز را علم و توسعه دانشگاهها و مراکز علمی و … دانستم، توجه کردند و اکنون با تربیت تعداد زیادی نیروهای جوان متخصص توانستهاند در بازیهای سیاسی جهان، بازی خوبی بکنند.
همین سودان اگر با ایران مانده بود و فریب دمکراسی و برداشته شدن تحریم ها را نمیخورد، اکنون کشوری بزرگ و قوی بود که میتوانست با نیروی جوانی به نام قدرت شرق (چین، روسیه، ایران، هند، برزیل، آفریقای جنوبی و…) همکار و همراه باشد.
نکته:
سرنوشت عمرالبشیر در انتظار محمد بن سلطان و سایر شیوخ منطقه بود و آنها فهمیدند که برای رهایی از این سرنوشت از غرب بریده به شرق به پیوندند.ارمنستان و آذربایجان
این بلا ممکن است بر سر ارمنستان و آذربایجان هم بیاید، البته هرکدام به شکلی و نه حتما مانند سودان.
این کشورها باید با همسایگان خود و مخصوصا ایران که به نوعی پدر بزرگ آنهاست (و به قول یک دوست ارمنی، پسرخاله هستند) کنار بیایند و به غرب پناه نبرند که آینده خوبی در انتظار آنها نخواهد بود.
دوستان ارمنی من که با تلاش زیاد پاشینیان را سرکار آوردند تا مگر از فساد جلوگیری بکنند و بعد در دامن غرب افتادند اخیرا پشیمانی در آنها دیده میشود.
در شهر ما تعداد بسیار زیادی ارامنه هستند به غیر لعنت به پاشینیان از هیچکدام صدای حمایت از پاشینیان غربگرا را نشنیدم.
ایرانیان نیز باید بدانند که هرچند در جناح خامنهای عدهای فناتیک وجود دارند اما اگر به واسطه این امر به دامن غرب بروند بزودی و در کمترین مدتی که تصورش را بکنند، غرب ایران را به جنگ داخلی و تجزیه خواهد کشاند؛ در این نکته ابدا و ابدا جای هیچ تردیدی نیست.
هرچند اکنون این موقعیت و امکان از غرب گرفته شده و آنها به فکر حفظ خودشان هستند. همچنین شکاف در میان آنها و از میان رفتن قدرت نظامی و مالی (دلار) آمریکا و از طرف دیگر اتحاد قوی ایران با شرق و همسایگان امکان دخالت را به غرب نمیدهد.
۱۵ آپریل ۲۰۲۳
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان–