نکاتی از هرجا و هرچیز
پیش نوشتار
از آنجائیکه بنظر میرسید بعضی مطالب را میتوان بصورتی خلاصه نیز منتشر کرد، بدینترتیب اقدام به اینکار میشود. اکثر نکاتی که در این دسته نوشتار میآید یا پیشتر بصورت مفصل منتشر و یا نوشته و هنوز منتشر نکرده ام؛ بعضی نیز در ذهنم شکل گرفته و آماده است ولیکن هنوز به نوشته نیامده است.
آنهائیکه منتشر شده اند شاید بدلیل مفصل بودن برای عده ای امکان مطالعه اشان نباشد و آنهائیکه منتشر نشده اند شاید تا زمانی طولانی منتشر نشوند بنابراین بنظر معقول میآید که چکیده ای از آنها بصورتی بسیار مختصر ارائه شود.
تمامی این نکات که جنبه های مختلف اجتماعی، سیاسی، تاریخی، علمی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، ادبی و… و عالم هستی را در بر میگیرند همه در دل یک فلسفه منسجم میگنجند.
پیوستگی میان موارد گوناگونی که در این نوشته ها میآیند تفاوت یک فلسفه منسجم و واقعی با حرفها، تحلیل ها و نظرات فیلسوفان غیر واقعی و مردم عادی را نشان میدهند.
نظراتی که در باره آنها تفکر کافی شده و بصورتی منسجم در آمده بطوریکه هرکدام از آنها مستقلاً به سایرین ربط دارد بدون اینکه تناقضی در آنها دیده شود نظرات فلسفیِ واقعی است. ولی آنچه در فلاسفه کاذب و مردم عادی دیده میشود چنین نیست. زیرا چنانچه در چند مورد متفاوت نظراتشان کنار هم قرار بگیرند تفاوتها و تضادهای فراوان و آشکاری در آنها دیده میشوند که نشان میدهند منسجم و دقیق نبوده و در باره ارتباط آنها بایکدیگر یا اساساً فکر نشده و یا فکر کافی نشده است.
فلسفه: تفکری وسیع در مجموعه گسترده ای از مسائل هستی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و… است که انسجامی دقیق میان مباحث کلی و جزئی تک تک هرکدام از آنها با یکدیگر وجود دارد.
توجه: این نوشتارها هر از گاهی بدون اینکه زمان مشخصی داشته باشند منتشر میشوند.
دومین نوشتار
1- آنکه خر را بالا میبرد: خودش هم به آسانی پائین می آوردش و اگر خر شروع به جفتک پرانی کرد از همان بالا پرتش میکند و دست و پایش را میشکند.
با یک جایزه کوچک در حد آب نبات چوبی ( مخصوصا جایزه کاملا سیاسی صلح نوبل) و یا آوردن آنها در چند برنامه رادیو و تلویزیونی خر میسازند و از آنها سوء استفاده های زیادی میکنند.
تا بحال خر قدرتهای بزرگ نشده ام تا بواسطه وسائل ارتباط جمعی اشان مانند بی بی سی، صدای جمهوری اسلامی، صدای آمریکا، رادیو اسرائیل و غیره مثل خر بالا برده بشوم.
مردن در اوج گمنامی بر خر شدن و ضربه زدن به انسان و انسانیت شرف دارد.
2- خدا پیش از آفریدن جهان و انسان: معلوم نیست در کجا با فرشتگانش بود و البته پیش از آفریدن فرشتگان تک و تنها در کجا بود. حالا سئوال اینجاست که آیا خدا این همه چیز را از هیچ آفرید یا از خودش؟ اگر از هیچ است که هیچ! ولی اگر از خودش است پس ما نیز جزئی از خدا هستیم و اگر از خدا نیستیم پس دوگانگی در عالم ایجاد میشود یعنی یک خدا وجود دارد و یک چیزی جدای از وجود خدا. اگر از وجود خدا هستیم پس با جهنم فرستادن ما خدا مقداری از وجود خود را نیز به جهنم فرستاده است و در نتیجه در حق خودش ظلم میکند و البته سئوال دیگری پیش میآید که چگونه کارد دسته خودش را میبُرد و اگر قرار است دسته را از تیغ جدا کرده و بعد دسته را ببرد که دیگر کارد بی دسته کارد کامل نیست.
این بحث در شکل ابتدائی تر و مذهبی ترش در میان مسلمانان، موضوع قرآن است. بعضی معتقدند قرآن کلام محمد است و بعضی میگویند ازلی و کلام خداست.
وقتی مباحث را از اینجا شروع کنیم آنگاه میبینیم که مباحث کلامی و فقهی که در باره مثلا جبر و قدر ووو مطرح میشود در حد اولیه و از ریشه غلط و بیشتر وقت و نیرو تلف کردن است. در این عصر و زمانه باید به مسائل ریشه ای تر نگریست.
نتیجه آنکه ما هنوز نمیدانیم از کجا آمده و به کجا خواهیم رفت. اصرار به اینکه پاسخ این سئوال اساسی را با این دانش ناقص در دست داریم و دانش خود را برای پاسخ به این سئوالات کافی بدانیم نادانی کامل است. و بدینگونه است صحبتهای باصطلاح مادیون ( ماتریالیستها) آنها نیز در همین حد در اشتباه و یا نادانی هستند. اینها در جهل بسیط باقی مانده اند.
اعتراف به نادانی عقل است.
3- ادیان سامی برپایه اعتقاد به یک خدا: از ریشه ادیان ایرانی گرفته شده اند.
4- دو دسته افراد شعار دمکراسی سر میدهند:
الف – آنها که میخواهند با این شعار مردم را فریب بدهند که اقلیتی بیش نیستند.
ب- آنها که فریب خورده اند و اکثریتی عظیم هستند.
5- سکولاریزم: از آن ترمهائی است که برای فریب اختراع شده است. در غرب حکومت ها در دست مذهبیون مخصوصا صهیونیستها است ولی سکولاریزم را میان مردم رواج داده اند تا آنها را متفرق کنند.
نگاهی به سایت بی بی سی دوشنبه 31 اکتبر در جریان فیلم فستیوال مذهبی معلوم میکند که آقای تونی بلر نخست وزیر سابق ( نه چندان زمانی دور) انگلیس و همدست بوش و براه اندازنده بسیاری جنگها در جهان یک فرد مذهبی تمام عیار است. او در سال 2008 میلادی ” موسسه بنیاد ایمان” را براه انداخته و در راه اندازی بسیاری فعالیتهای مذهبی در جهان از جمله همین فیلم فستیوال، همکاری فعال دارد. حال چگونه ممکن است این افراد کاملا مذهبی برای کشورها نسخه سکولاریزم بپیچند؟ !
تنها استدلال این است که میخواهند مردمان را فریب بدهند. برای فریب مردمان نیز باید از کانال باصطلاح روشنفکران حرکت کنند. این باصطلاح روشنفکران یا سیاسیون نیز اگر از این داستانهای فریبکارانه سیاسی اطلاعی ندارند پس در ” جهل بسیط” باقی مانده اند که بقول و استدلال دقیق خواجه نصیرالادین طوسی از” جهل مرکب” بدتر است.
آقای جورج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا یک مسیحی کاملا صهیونیست بود و اکثر سیاسیون صاحب قدرت در غرب اعم از اروپا و آمریکا چنین هستند.
حتی در احزاب سوسیالیست اروپا بیشترین قدرت بدست نیروهای متحد مذهبی است. بعنوان مثال در سوئد که کشوری غیر مذهبی بحساب میآید جناح ( برادری) در حزب سوسیال دمکرات قوی ترین و
منسجم ترین جناح در این حزب است که البته این یکی با صهیونیست مخالف است.
اما احزابی در اروپا کاملا با نام مذهب در سیاست هستند و حتی در پست ریاست دولت هم نشسته اند.
پس کدام سکولاریزم در اروپا هست؟ تنها چیزی که هست برای آن مردمی استکه مذهبی نیستند و برای ایجاد تفرقه و باصطلاح ” سرکار گذاشتن” آنها چنین صحبتهائی را بیان میکنند؛ همچنین اختلافاتی که با کلیسای کاتولیک دارند زیرا این کلیسا فعلا با صهیونیست مخالف است.
والبته این بیشتر نسخه ی تفرقه ای است که برای کشورهای مسلمان می پیچند در حالیکه:
اسلام از همان زمان محمد و از همان اولین حرکت های محمد کاملاً سیاسی و نظامی شروع شد.
6- جنگ صلیبی جدید در جهان: مدتی است دور جدیدی از جنگهای صلیبی توسط یهودیان صهیونیست برای سروری بر عالم براه افتاده است ولی بوسیله مسیحیان صهیونیست امثال جورج بوش، تونی بلر، سارکوزی، آنجلا مرکل و… آن را پیش میبرند. بسادگی دیده میشود که حکومتها در غرب در دست جناح خاصی از مذهبیون میباشد و اگر با یکی مخالفت میکنند حتماً در جناح آنها نیست.
7- وقایع سرزمین های اسلامی عرب زبان : را که نام ” بهار عربی” گرفته باید از زوایای مختلف دید. از حدود هزار سال پیش که اروپائیان جنگهای مسیحی را به آن منطقه آوردند هیچگاه جنگها به اتمام نرسید هرچند در مواردی دهها یا قرن ها سکوت بود.
وضعیتی که اسرائیل در منطقه ایجاد کرده نه تنها برای مسلمانان قابل پذیرش نیست بلکه برای بسیاری از مسیحیان هم. در نتیجه این آتش زیر خاکستر تحت هر نامی شروع شده و ادامه یابد مقدار زیادی از آن ناشی از این برتری طلبی هاست.
8- جنبش وال استریت: را هم باید در راستای همین مشکلات و تضادهای میان قدرتهای حاکم بر آمریکا و اروپا دید که در نتیجه شکست بعضی تئوری های سردمداران بعضی جناح ها ایجاد شده است که از اولین نمودهای آن آوردن ” مورداک” یهودی ِ صهیونیست، صاحب بزرگترین بنگاههای خبری جهان، به دادگاه میباشد.
9- تروریسم: اساساً ترمی سیاسی و ترور حرکتی سیاسی است که در پاسخ به جنایت و آدم کشی های قدرتمندان انجام میگیرد. من پیشتر در مقاله ای نوشته ام که آمریکا را به اقدام تلافی جویانه تروریستی تهدید کرده بودم. زمانیکه آمریکا با حیوان صفتی تمام هواپیمای مسافربری ایران را هدف موشک قرار داد من به سفارت آنها در دبی تلفن زدم و گفتم اگر خانواده من که قرار است به آنجا بیایند در هواپیما بوده و کشته شده باشند دیگر چیزی برایم مفهموم و معنی ندارد و انتقام خون آنها را از سران شما میگیرم. هنوز هم به این حرف و عمل خود افتخار میکنم. آنها جنایتکار و آدم کش هستند و دیگران که مجبور هستند با فدا کردن جان خود انتقام بگیرند باید به اینکار خود افتخار بکنند و از وصله های بی ارزش یا ترم های ایجاد شده توسط تئوریسین های جنایت که در خدمت این قدرتها هستند نهراسند.
10- بعد از مرگم مرا در غرب خاک نکنید: زیرا یهودیان صهیونیست که بر این قسمت از جهان حکومت میکنند نه تنها به زنده و مرده مخالفان احترام نمیگذارند بلکه به زنده و مرده، رحم هم نمیکنند.
یکم نوامبر 2011 10 آبان 1390
اپسالا – سوئد حسن بایگان