از چند سال پیش به شکاف درون غرب اشاره کردم و اکنون ترامپ پایان آن را اعلام کرد. اشاره من دقیقا از زمان شکست غرب در سوریه توسط ایران و روسیه آغاز شد. برنامه صهیونیستها آوردن داعش در منطقه و تغییرات در جغرافیای سیاسی کشورها بود که توسط ایران و روسیه شکست خورد. در نتیجه فراماسونرها و سایر نیروها برای بازپس گیری قدرت جهان که توسط یهودیان صهیونیست از آنها گرفته شده بود دست بکار شدند.
جنگ غزه نیز به نقطهای رسیده بود که اسرایل را در بن بست قرارداده و به پایان خود نزدیک میکرد (حملات شدید حزبالله داشت به سرعت به درون شهرهای اسرایل کشیده میشد و در نتیجه زندگی عادی مردم داشت کاملا از بین میرفت). و یا جنگی بزرگ و جهانی باید صورت میگرفت.
جنگ غزه با جنگ اکراین گره خورده بود.
پس این تغییرات در چرخشهای خود به این مرحله بسیار حساس کنونی رسید.
دنیا بازی شطرنجی است که بازیگران آن تمام کشورهای جهان هستند و هر حرکتی میتواند تاثیر گذار بر دوست و دشمن باشد. باید یادآور شوم که:
در سیاست نه دوست وجود دارد و نه دشمن، در عین حال همه دوست هستند و همه دشمن. پس جا به جایی میان دوست و دشمن زمان دار نیست و هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد.
شکاف در غرب شامل شکاف میان اروپا و امریکا، شکاف درون خود آمریکا، شکاف درون خود اروپا، شکاف درون خود یهودیان صهیونیست حاکم بر کلیت غرب بود و هست و همانطور که مخصوصا چندماه پیش تاکید داشتم این شکاف به تضاد تبدیل شد.
نتیجه:
کشورهای خارج از بلوک غرب که خود را به این بلوک وابسته کرده بودند و یا ایران که درون حاکمیتش گروهی همه چیز کشور را متوقف میکردند تا اینکه ایران وابسته و مستعمره غرب بشود؛ باید برای کشورهای خود برنامه جدیدی بریزند.
۲۰ فوریه ۲۰۲۵
۲ اسفند ۱۴۰۳
طنجه – مغرب
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان