شناخت پول و قدرت در جهان
آن دسته مردمانی که با ارقام بزرگ ثروت در جهان آشنا نیستند فکر میکنند داشتن چند میلیون یا میلیارد دلاری که بعضی افراد دارند مبلغ بسیار بسیار زیادی است که البته تعداد آنها در ایران شاید انگشت شمار باشد و حتی شاید در ایران ابدا شخصی که به تنهائی یک میلیارد دلار داشته باشد وجود نداشته باشد.
شناخت ثروت و درآمد سرمایهداران غربی مهم است. زیرا این سرمایه به آنها قدرت میدهد تا برجهان حکومت بکنند.
سرمایه داران بزرگ مسلط بر جهان، یهودیان صهیونیست هستند که در تمام دنیا تقسیم شدهاند. آنها در همکاری با هم در تجارت، صنایع، بانکها، رسانه ها و…در قالب کارتلها، تراستها و…رقبا را خفه کرده قدرت سیاسی در اکثر کشورها (مخصوصا تمام کشورهای غربی) را بدست گرفته سلطنت خود بر جهان را اعمال میکنند و اگر کشوری در جهان تسلیم آنها نشود با انواع تحریمها و برچسبها مانند دیکتاتور و… و حتی کودتا و سرنگونی روبرو میشود.
اسرائیل نیز مرکز مخفی و پشتوانه جمع آوری مدارک و اسناد جاسوسی و تمام اطلاعات لازم و مخفی برای سلطنتاشان بر جهان است.
پس شعار نابودی اسرائیل یعنی شعار نابودی مرکز حکومت مخفی سرمایهداران بین المللی یهودی صهیونیست.
چنین شعاری پیامدها و مجازاتهای سخت علنی و مخفی برای رژیمها یا حتی افرادی دارد که چنین میگویند. اینجا مسئله دیگر از شکل مذهبی خارج شده و جنبه حکومتی دارد. اگر رهبران یهودی صهیونیست به جای فلطسین نقطه دیگری را در جهان برای پایگاه حکومت مخفی انتخاب میکردند موضوع از همه لحاظ شکل دیگری به خود میگرفت که بزرگترین مشکل برای آنها جمع آوری نیرو بود زیرا استدلال کنونی آنها جمع آوری یهودیان در سرزمین تاریخی است. در حالیکه حتی همین حالا اکثریتی از مهاجران به اسراییل یهودی نژادی نیستند بلکه در میان آنها مردمانی هستند که برای اندکی پول تغییر دین یا عقیده (حتی ممکن است ظاهری) داده، یهودیت را بعنوان دین پذیرفتهاند و به این کشور جدید التاسیس آمدهاند و از امکاناتی مانند خانه و … بهره میبرند.
اما خود این چند خانواده یهودی صهیونیست که ثروتمندترین مردمان جهان اند و امثال بیل کیت و زاکربری کارمندان و دست نشاندگان آنها هستند؛ نام اشان در میان ثروتمندترین های جهان اعلام نمیشود و چهرهاشان هم در سیاست دیده نمیشود تا بتوان بر آنها برچسب زد بلکه کارمندان خود را بعنوان رئیس جمهوری، نخست وزیر، وزرا، اعضا مجالس و…و روسای سازمانهای امنیتی، جاسوسی و…بر سرکار میگذراند. اینها تمام رسانهها را در اختیار دارند و البته شرکتهای محافظین شخصی را هم، در اینصورت به سادگی تمام اطلاعات افراد در اختیار آنهاست و چنانچه قصد نابودی مخالفی را داشته باشند برایشان کاری بسیار ساده است. حتی در مواردی نیازی به نابودی فیزیکی نیست بلکه با نابودی شخصیتی و افشاء کردن چند ضعف ساده او را بیابرو کرده و با کمک رسانهها نابود میکنند.
هیچ نیرو و قدرتی هم در کشورها برای کنترل آنها نیست زیرا روسای پلیسهای مخفی، امنیتی و…همه با تائید آنها تعیین میشوند و کارمندان آنها هستند.
در نتیجه کنترل همه چیز در پشت پرده در اختیار تشکلات این دسته مردمان است.
بعنوان مثال چنانچه نام خانواده والنبری را در گوگل سرچ کنید چیزهایی خواهید یافت مثلا ۱/۳ درآمد ناخالص ملی سوید که سر به صدها میلیارد دلار (سالیانه) میزند متعلق به این خانواده است. ۳۰۰ شرکت بزرگ و ۴۰۰۰ شرکت کوچک در سوید متعلق به آنهاست.
بزبان ساده تمام سوید متعلق به آنهاست پس صحبت از آزادی، مکراسی و…مسخره است. و مردم بردگانی بیش نیستند که فعلا بواسطه ثروت موجود و آرامش/خفقان مخفی، دیدن آن بردگی برایشان ممکن نیست. هرچند بعضی هم ترجیح میدهند کور و کر بمانند و بهمان یک لقمه نانی که بعنوان برده (و البته از نظر یهودیان “سگ” زیرا یهودیان -مخصوصا صهیونیست- غیریهودیان را سگ و نجس میدانند آنچنانکه با نوشتن بعضی مطالب عهد جدید -انجیل- و از زبان عیسی مسیح بیان کردهاند) به آنها داده میشود قناعت میکنند.
در لیست شرکتهای متعلق به والنبری در سوید می بینیم که از جمله شرکت مولنیکه نیز متعلق به آنهاست؛ شرکتی که در دنیا تنها فقط اوست که بانداژهای زخمهای پروانهای را تولید میکند و حاضر نیست به بیماران ایران بدهد.
انگاه خواهید فهمید که همه اینها در غرب دست در دست هم دارند و تحریم ها را با هم و همه جانبه اعمال میکنند. زیرا بانکهای بین المللی هم متعلق به آنهاست.
حال کدام نیرو است که میتواند در ایران حکومت بکند و زیر یوغ اینها نرود؟
کدام نیرو است که میتواند تضمین بدهد که اگر به جای رژیم فعلی بر سر کار آمد پس از چندی ایران را به چند کشور تفسیم نکنند؟
کدام نیرو است که تضمین بدهد سرمایهداران ملی بتوانند وجود داشته باشند و پس از چندی به سرمایهداران وابسته و نوکر تبدیل نشوند و آرزوی خود برای حکومت مستقل را برآورده بکنند؟
قدرت این سرمایهداران بزرگ بین المللی بسیار فراتر از آنست که تصور بشود.
اما:
تنها چیزی که میتواند این قدرت را از میان ببرد و همچنین نظم جدیدی بر مبنای عقل و انسانیت برقرار سازد کتاب من “عیسی مسیح و مادرش یهودی نبودند بلکه آنها مندائی بودند” میباشد.
زیرا انگاه که چند میلیارد مسیحی متوجه بشوند به اشتباه فکر میکردند که مادر عیسی (البته پدرش خدا بود و بنظر نمیرسد خدا یهودی باشد) یهودی بوده و به این دلیل با حمایت از یهودیان صهیونیست آنها را به این قدرت و مقام رساندند و انگاه این حمایت را بردارند دیگر یهودیان صهیونیست ثروتمند حاکم برجهان حمایتی ندارند و سقوط آنها بسیار سریع خواهد بود.
از طرفی دیگر در این کتاب با ارایه فلسفه خودم که کاملا منطقی، معقول و انسانی است، سیستم جایگزین مناسبی نیز برای جهان ارائه دادهام.
کلیه ادیان و همچنین تفکرات عقب افتاده و یا تفکرات ساختگی توسط قدرتهای بزرگ حاکم برجهان که بنام افکار بزرگ فلسفی و… در جهان معرفی میشوند، همه برخلاف واقع و ضد انسانیت و برای غارت مردمان جهان هستند. همه آنها را باید کنار نهاد.