ایران، روسیه و چین یک اتحاد استراتژیک در مقابل غرب ایجاد کردهاند که در کنار این سه مجموعهای از کشورها، اتحادیههای سیاسی – امنیتی و شرکتهای بینالمللی وجود دارند.
تمام داستان جنگ اکراین و شلوغی ایران توسط غرب، بر همین تعیین قدرت در جهان که در حال گردش از غرب به شرق است، میگردد.
شکاف در این حلقه و ضربه زدن به هرکدام مستقیما به دو تای دیگر منتقل میشود. پس آنها بناچار برای حیات خود باید حیات دیگران را هم حمایت و حفظ بکنند.
اگر شرایط ایران توسط غرب به مراحل جنگ داخلی و سرنگونی جناح خامنهای که همراه با شرق است برسد؛ آنگاه شرق نیز مجبور به مداخله خواهد بود. اولین حرکت از سوی روسیه زدن ضربات مهلک تر بر اکراین است تا هم زودتر به نتیجه برسد و هم نیروی غرب را از جانب ایران تضعیف بکند؛ زیرا غرب مجبور میشود توجه بیشتری به آنجا بکند، ضمن اینکه در آن شرایط به جهت تمرکز روی ایران از توجه کافی به اکراین به دور افتاده است.
همچنین اتحادیه امنیتی شانگهای نیز عکسالعمل نشان خواهد داد.
اما از همه مهمتر، نیروهای طرفدار ایران در منطقه است که به حرکت در خواهند آمد که در مجموع کل منطقه به آشوب کشیده خواهد شد؛ و احتمال جلو افتادن یک جنگ جهانی قوی خواهد بود.
در این شرایط است که ایران با پشتوانه روسیه، تنگه هرمز را بر صادرات نفت و گاز به غرب خواهد بست؛ و بحران انرژی، غرب را در کوتاه ترین مدت به زانو در خواهد آورد.
در چنین شرایط حاد ایران به روسیه فشار میآورد و روسیه هم چارهای ندارد مگر اینکه:
۱- تعدادی از سلاحهای اتمی خود را در ایران مستقر بکند.
۲- به ایران به انواع مختلف کمک و همیاری کند تا خودش بمب اتمی درست بکند.
مسلما اگر ایران دارای بمب اتمی بشود آنگاه بهم ریختن و تجزیه ایران (و یا هر کشوری که دارای بمب اتمی است مخصوصا امثال ایران یا پاکستان) خیالی واهی خواهد بود و هیچ کشوری مخصوصا غرب و اسرایل ابدا و ابدا به فکر دست زدن به ترکیب ایران نخواهند افتاد. زیرا خطر استفاده از آن توسط بعضی تند روان وجود دارد. این ترس واقعی است و از سالها پیش بدان اشاره شده است.
اما نباید فراموش کرد جنگ اول و دوم به واسطه بحران اقتصادی غرب/بحران سرمایه سرمایه داران بود (نکته: آن زمان نیز کشته شدن یک نفر را بهانه کرده جنگ جهانی براه انداختند)؛ و آنها در صورتیکه در تنگنا قرار بگیرند تنها راه را جنگ بزرگ دیگری خواهند یافت. ولی اینجا یک اما وجود دارد و آن قدرت اتمی است که میتواند زندگی خود سرمایه داران را نیز مورد هدف قرار بدهد، مخصوصا اینکه اینبار روسیه و ایران مشخص کردهاند که جنگ آنها با مردم عادی نیست بلکه با حاکمان و سرمایهداران آنهاست.
نتیجه اینکه:
بهتر است مردم ایران بر خواستهای اجتماعی و اقتصادی به حق خود تاکید کرده از راههای غیر خشونت آمیز آنها را پیگیری بکنند؛ و از افتادن در دام استعمارگران با تجربه غرب و آنارشیسم کناره گیری کنند.
بدون استقلال؛ آزادی ابدا وجود نخواهد داشت.
۵ نوامبر ۲۰۲۲
۱۴ آبان ۱۴۰۱
در مسیر گوری به باتومی – گرجستان