غرب زمانیکه میخواهد حکومتی را سرنگون بکند تظاهر به دوستی و همکاری میکند تا آن کشور در خیال خام دوستی غرب از هرگونه آمادگی صرف نظر بکند.
۲۰ دسامبر ۲۰۲۴
۳۰ آذر ۱۴۰۳
دوشنبه – تاجیکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
غرب زمانیکه میخواهد حکومتی را سرنگون بکند تظاهر به دوستی و همکاری میکند تا آن کشور در خیال خام دوستی غرب از هرگونه آمادگی صرف نظر بکند.
۲۰ دسامبر ۲۰۲۴
۳۰ آذر ۱۴۰۳
دوشنبه – تاجیکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
وقایع اخیر سوریه برای مردمان عادی که فقط از طریق رسانهها اخباری به دستشان میرسد گیج کننده و غیر قابل تصور و پیش بینی بود و هست.
من از ابتدای حملات نیروهای تروریستی یا مخالف دولت سوریه (یا هرچه بخواهید نام بگذارید) از موضعگیری خونسردانه تا حد بی تفاوت ایران متعجب بودم و چون هیچچیز این حرکات با واقعیاتی که در نظر گرفته میشد همخوانی نداشت هیچ نگفتم و چیزی ننوشتم. زمانیکه اطلاعات کافی نیست سکوت بهتر است.
مسلم بود که همکاری سوریه با روسیه و ایران و عراق و لبنان به آسانی میتوانست تمام آن نیروها را نابود بکند و اینبار تا مرز ترکیه عقب براند و کردها را هم ساکت بکند و با حمایت کره شمالی و … جولان را هم از اسرایل بازپس بگیرد، مگر اینکه غرب مجبور به مداخله تمام عیار میشد و یک جنگ گسترده یا جهانی به راه میافتاد.
اکنون در این لحظاتی که نیروهای مهاجم به دروازه های دمشق پایتخت سوریه نزدیک میشوند و هنوز ایران در کمال خونسردی در جلسات مختلف برای حل سیاسی شرکت میکند، در سردرگمی هستم.
البته میتوان دهها حدس زد ولی هیچکدام به نتیجه منطقی نمیرسد. پس باید توافقات و یا احتمال خطرات مهمی (مثلا جنگ فراگیر جهانی) در پشت پرده باشد که ما مردمان از آنها ابدا اطلاعی نداریم. و اتفاقا همین خطر اصلی برای ما مردمان عادی است زیرا:
چند سال پیش دوستی در خانهام از من پرسید اینهایی که آدم میکشند چه کسانی هستند؟
گفتم: من و تو.
با تعجب گفت: من حتی جرات ندارم سر یک گنجشک را بکنم.
گفتم: زمانش که رسید آنها که جنگ به راه میاندازند از من و تو آدمکش میسازند و به جنگ میفرستند.
و این در بی اطلاعی گذاشتن و فریب مردمان خطرناکترین حیله است که غرب برترین/بدترین است و شیطان را درس میدهد.
۷ دسامبر ۲۰۲۴
۱۷ آذر ۱۴۰۳
بخارا – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
اردوغان و تعدادی پان ترکیست در وقایع اخیر سوریه صراحتا به بازگشت به امپراطوری عثمانی و اینکه حلب جزو این امپراطوری است اشاره کردند.
بدون پرداختن به فاجعه فکری این حرف؛ یک سوال سیاسی را باید پاسخ بدهند:
نظر اردغان و این پانترکیست ها در باره اسرایل چیست؟ این کشور تازه تأسیس پیشتر جزو امپراطوری عثمانی بود و بدتر از آن تجزیه عثمانی توسط همین یهودیان صهیونیست برای ایجاد اسرایل صورت گرفت. پس مهمترین دشمن ترکیه این یکی است. چه پاسخی دارند آیا خواستار نابودی اسرایل و باز پس گرفتن آن هستند؟
۵ دسامبر ۲۰۲۴
۱۵ آذر ۱۴۰۳
بخارا – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
آزادترین یا به تعریفی دمکراتیکترین کشور در بلوک شرق یوگسلاوی بود که غرب (اسرایل در صدر همه) آن را هفت هشت پاره کرد.
آزادترین یا دمکراتیک ترین کشور عربی سوریه بود و هست که غرب (در صدر همه اسرایل) آن را به این روز انداخته و برنامه اشان تجزیه کشور و یا جنگی طولانی و فرسایشی است.
لیبی نیز در ردیف همین دو کشور بود و دیدیم چه بلایی برسرش آوردند.
۴ دسامبر ۲۰۲۴
۱۴ آذر ۱۴۰۳
بخارا – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
پادگانهای آمریکا در سراسر جهان فقط فعالیت نظامی ندارد بلکه برای فرار دادن جاسوسان، تروریستها و … هست. آنهایی که توسط آن کشور محکوم به نوعی جنایت یا خیانت به کشور و … هستند به پادگانهای آمریکا رفته و توسط هواپیماهای نظامی به کشور دیگری برده میشوند.
۲ دسامبر ۲۰۲۴
۱۲ آذر ۱۴۰۳
سمرقند – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
اگر ادیان بر درستی خود اعتقاد راسخ دارند، چرا به بحث و اثبات نظرات خود نمینشینند؟
واقعیت نشان میدهد که ادیان برای رهبران آنها وسیلهای برای جذب نیرو است. پس باید آنها را شستشوی مغزی بدهند و اجازه فکر کردن به آنها ندهند. در نتیجه جنگ از این نظر و چند مورد دیگر برایش اهمیت تام دارد.
این نکات نشان میدهد که رهبران مذهبی و دولتمردان ابدا به درستی دین خود اعتقادی ندارند.
نکته:
کمونیسم نیز در جرگه ادیان قرار داشت و دارد.
۱ دسامبر ۲۰۲۴
۱۱ آذر ۱۴۰۳
سمرقند – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
این مردمان اصطلاحا ترک زبان هستند ولی در این میان ازبکها حتی نمیگویند ما ترک زبان هستیم بلکه صراحتا میگویند و در تمام اسناد جهانی و حتی گوگل (ترجمه زبانشان در اینترنت) آنها ازبک و زبانشان را ازبکی میگویند.
سفر من ۷۰ روز پیش از آستانه پایتخت قزاقستان شروع شد. آلماتی را هم دیدم به قرقیزستان و سپس به ازبکستان رفتم. از تاشکند (پایتخت ازبکستان) سفری به شیمکنت سومین شهر قزاقستان رفتم و از آنجا دوباره به ازبکستان آمدم و اکنون ۶ روز است اینجا هستم. فردا به شهرسبز در فاصله ۹۰ کیلومتری میروم این شهر محل تولد امیر تیمور است. سپس به بخارا و خوارزم میروم. پس از آن به تاجیکستان خواهم رفت.
در این سفر با مردمان زیادی صحبت کردم از جمله با اساتید دانشگاهها. نکات زیادی هست تا راجع به آنها بنویسم؛ بعضی از آنها نیازمند تحقیق بیشتر هست و حتی نیازمند سفر به تاجیکستان.
اما!
نکته مهم اینجاست که چرا و چه عواملی درون حاکمیت ایران نمیخواهند گرههای که به آسانی با دست باز میشود را باز بکنند؟! و جنگ و اختلافات غیر معقول میان مردمان را دامن میزنند؟؟؟!!!
ترکیه ادعا دارد از آنجا تا آذربایجان و قزاقستان و قرقیزستان و ازبکستان همه ترک هستند و باید زیر یک کلید آنهم ترکیه باشند.
این حرف را وقتی با مردمان عادی اینجا مطرح میکنم بلند میخندند و میگویند: ما ترک نیستیم. و اردغان و ترکیه را مسخره میکنند.
تنها مردمانی که فریب میخورند بعضی آذری های ایران و بعضی مردمان کشور آذربایجان هستند.
دو سال پیش که سفری تحقیقی به ترکیه رفتم متوجه شدم که بیشتر از ۸۰ در صد مردم آنجا ترک تبار نیستند بلکه اکثریت قاطع مردمان یونانی، ایرانی، عرب، کرد، ارمنی هستند و بعضی اقوام قدیمی مانند فریسیان، حتیان ووو یا در بقیه حل شدهاند و یا حضورشان علنی یا چشمگیر نیست.
پیشتر ترکیه با تهدید انتخاب میان مرگ و یا مسلمان شدن، دو میلیون ارمنی را بالاجبار مسلمان کرد و اکنون آنها در جامعه حل شدهاند و هویت ارمنی اشان از بین رفته است در نتیجه در آمار ترکیه، آنها بر تعداد ترکها اضافه شدهاند.
دو سه دهه پیش بود که حکومت ترکیه اعلام کرد هرکسی کردی صحبت بکند چندین ماه (بلکه سال) زندان و مستلزم پرداخت مقدار زیادی جریمه است. این بود که در سفر به ترکیه در منطقه کردنشین میدیدم که مردمان بیشتر ترکی حرف میزنند. این کار ترکیه یک جنایت فرهنگی به حساب میآید. اینکه هر کشوری یک زبان رسمی مکاتباتی دارد امری عادی است مثلا در هندوستان زبان رسمی دولتی و … انگلیسی است که واردتی میباشد. اما اینکه در کشوری زبان مردمان بومی را ممنوع بکنند جنایتی است که از طرف بیماران روانی مطرح میشود.
بازگردیم به آسیای میانه!
اکنون در ازبکستان هستم و کاملا به وضوح دیده میشود:
۱- مردمان دو دسته بسیار بزرگ هستند یکی ازبک که ابدا خود را ترک نمیدانند.
دیگری تاجیکها هستند که تاریخ آنها قسمت مهمی از تاریخ ایران است. آنها از چند هزار سال پیش ساکن این منطقه تا شرق فرغانه بودند.
در موزه کشور قرقیزستان تاریخ این کشور از قرن ۱۵ شروع میشود. زیرا ایرانیان در آنجا نبودند تا تاریخ آن منطقه با ایران پیوند بخورد و سابقه چندهزارساله بیابد؛ آن کشور کوهستانی است و ایرانیان از قسمت کوچک غرب آن (قرقیزستان اطراف شهر اوش) که دشت فرغانه شروع میشود تا غرب ایران کنونی ساکن بودند. چشم بادامیها نیز در مناطق کوهستانی قرقیزستان یا نبودند و یا اگر بودند با تعداد بسیار کم و زندگی کوچ نشینی و از شهر و دولت خبری نبود.
چشم بادامی ها قرنها بعد احتمالا از چین آمدند.
۲- زبان تاجیک همان ریشه پارسی و دری است و ارتباطی با ترکی و یا ازبکی ندارد. ازبکها نیز زبان ازبکی خود را دارند که با ترکی همخوانی ندارد. شاید مجموع لغات پارسی و عربی در زبان ازبکی بیشتر از پنجاه در صد باشد.
قرقیزستان و قزاقستان؟
سوای مردمان عادی با اساتید دانشگاههای این کشورها نیز صحبت کردم. آنها خود را ترک نمیدانند حتی پرفسور رییس بخش تاریخ دانشگاه اوش شهری که در ابتدای شرقی دشت فرغانه است برایم روی کاغذ اسامی اقوام (قبیله، مردمان، ملت، ایل یا هرچه میخواهید بنامید) مختلف را روی یک کاغذ نوشت که یکی از آنها ترک بود.
اینکه ترک فقط یک گروه از آن لیست بوده و اکنون به عنوان نام زبان استفاده میشود برای اهل علم آشکار است. حتی در کتاب قبیله سیزدهم نیز صراحتا نوشته، ترک زبان است مانند عربی که در بسیاری کشورها زبان عام و رسمی است اما به هیچ وجه دلیل عرب بودن آنها نیست.
مردمان قرقیزستان میگویند ما زبان اهالی ترکیه را نمیفهمیم. مردمان قرقیزستان و قزاقستان زبان یکدیگر را میفهمند اما زبان ازبکی را هم نمیفهمند. و ازبکها نیز زبان این دو کشور را که رویهم حدود ۲۶ میلیون نفر هستند.
آنها نیز معتقد نیستند که ترک زبان هستند.
نکته:
دو کشور قرقیزستان و قزاقستان در اتحادیه شانگهای و از متحدان روسیه میباشند که در نتیجه این رابطه را با ترکیه عوض نمیکنند.
تاجیکستان!
این کشور ابدا در داستان تخیلاتی اردوغان نمیگنجد و آنها کاملا خود را ایرانی و ایرانی زبان میدانند.
نکته نژادی:
مردمان قرقیزستان و بسیاری از ازبکها بسیار کوتاه قد هستند. در اساس پایین تنه آنها بسیار کوتاه است بطوریکه قد زنان چیزی میان ۱۴۰ تا ۱۵۰ سانت است. مردان نیز چندان بلندتر از زنان نیستند. این فیزیک با آذریهای ایران تناسبی ندارد.
حال با این مختصر، انتقاد جدی را دوباره به شکل گویاتری مطرح میکنم:
کدام نیروی صهیونیست، فراماسون، غربگرا، ضد ایران و ایرانی و ضدانسانیت در حاکمیت ایران نشسته و آنقدر قدرت دارد که نمیگذارد با روشن کردن این نکات برای عموم مردم جلوی بدفهمی مردمان گرفته بشود تا جلوی بحثهای بیارزش و بی اساس و به دنبال آن احتمالات جنگ داخلی و تجزیه گرفته بشود؟؟؟!!!
کدام نیرو است که نمیخواهد این نکات برای مردمان کشور آذربایجان نیز روشن بشود تا آنها نیز از بدفهمی بیرون بیایند.
این یک خیانت بزرگ به کشور است که باید عوامل آن مشخص و به دادگاه آورده بشوند.
۳۰نوامبر ۲۰۲۴
۱۰ آذر ۱۴۰۳
سمرقند – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
آنکه در دامن دیو پرورش مییابد؛ دیو را فرشته و فرشته را دیو میبیند. نگاهی به اطراف/خانواده و محیط/کشوری که در آن رشد کردهایم بیندازیم.
۱۱ نوامبر. ۲۰۲۴
۲۱ آبان ۱۴۰۳
نمنگان – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
چند روز پیش با دوستی ساکن آلمان صحبت میکردم. از کودکی آنجا بزرگ شده دارای زن آلمانی و فرزند و کار مناسب است. پرسید. آیا ازبکستان برای سفر با خانواده امن است.
گفتم:
کشورهای فقیر و مخصوصا غیر مسیحی امن هستند.
این کشورهای ثروتمند غربی (مسیحی) هستند که درون اشان امن نیست و برای جهان نیز ناامنی ایجاد میکنند. این کشورهای استعمارگر مسیحی غربی که در قرون اخیر بزرگترین غارتگریها و جنایات را در سراسر جهان انجام دادند از یک طرف تبلیغ مسیحیت و انسانیت میکردند و میکنند و از طرف دیگر بابت به خدمت گرفتن مردمان خود برای استعمار و جنایت باید مغز آنها را به شیوه زیرکانه ای و با کمک از دین شستشو بدهند.
در سفرهایم به کشورهای فقیر افریقایی و آسیایی (کشورهای مسلمان که توسط غرب در حال جنگ نیستند) هیچگاه احساس ناامنی نکردم. اینجا مردمان بسیار مودب، آرام، خوب و مهربان هستند هر زمانی از روز یا شب میتوان با خیال راحت بیرون رفت. ولی کشورهای مسیحی مخصوصا آمریکای مرکزی خطرناک بودند و اسلحه زیاد بود (در بعضی کشورها اسلحه در دست مردم کاملا علنی بود) و مافیا و گروههای مسلح کاملا آشکار همه چیز را در دست داشتند مثلا در گواتمالا همه مغازهها باید به این گروهها باج میدادند و آنها را به عنوان نگهبان استخدام میکردند وگرنه دکان آنها توسط همین افراد غارت میشد و کاسبی آنها هیچگاه راه نمیافتاد. مردم آنجا عصبی و بسیار تند مزاح بودند با همه خوبی اشان ولی زود عصبانی و خشن میشدند.
در کشورهای غربی ثروتمندان مافیاهای بسیار قدرتمندی دارند که مافیای ایتالیا در برابر آن مسخره مینماید!
در کشورهای اروپایی مردمان دماغ اشان بالا است و ابدا این رفتار محبت آمیز و مهربان شرقی را نمیتوان در آنها دید.
خطر در این کشورها زیاد است حتی در سوید (مثلا در شهر ما اپسالا) در بعضی ساعات نمیشود بیرون بود.
خطرات در آمریکا داستانی بسیار روشن دارد. مخصوصا باندهای جنایتکار بسیار قوی (اتحادیه جنایتکاران، سندیکای آدمکشان، گروههای موتور سوار و …) متعلق به سرمایهداران بزرگ، جای هیچ آسایش و آزادی و حقوق بشر را باقی نمیگذارند.
او نیز گفت در آلمان نظرات نژادپرستانه در آنجا کاملا مشهود است و از این نکته رنج میبرد. زمینه ترس او از سفر به شرق:
۱- همین عدم امنیت و رفتار بد در غرب این که فکر میکند شرق بدتر است.
۲- تبلیغات دروغین غرب در خصوص تفاوت زندگی در غرب و شرق بود.
شاید در سوید (مجموعا در غرب مسیحی) نژادپرستی در ظاهر دیده نشود و به نظر برسد با آن مخالفند اما این کاملا یک بازی سیاسی و فریب است. برمبنای گفته صریح انجیل آنها بردگی (سگ کثیف بودن) در مقابل یهودیان را پذیرفتهاند و از طرفی حاکمیت مطلق در دست سرمایهداران وابسته به گروههای مشخص قدرتمند مذهبی مخصوصا یهودیان است که بر این مبنا کشورها مستقل و مردم آزاد نیستند. از طرف دیگر فرهنگ سازی توسط حاکمان ثروتمند آنها را بی محبت و خشن و فردگرا بار میآورد.
فردگرایی نکته اصلی تفاوت با انسانهای جمع گرا است.
در کشورهای آسیایی خانوادهها هنوز وجود دارند.
مخصوصا در کشورهای آسیای میانه بازارها وجود دارند و مردم هنگام تاریک شدن هوا کارها را تعطیل کرده به خانه میروند و در کنار خانواده زندگی را با خوشی و محبت و اطمینان سر میکنند. امری که مخصوصا در سوید و آمریکا (به عنوان کشور مهاجرنشین) وجود ندارد.
چندی پیش نیز یک آشنا پرسید: تفریح مردم در این کشورها چیست؟
پاسخ او را اکنون اینجا پس از اندکی دیدن و تجربه میدهم.
تفریح کلمه عربی از فرح یا شادی است. راجع به شادی، خوشی، خوشبختی … پیشتر یک بررسی فلسفی منتشر کردهام اما در اینجا پاسخ چنین است.
تفریح در ایران به معنی کاری است برای لذت بردن. در این کشورها مردم از بودن با یکدیگر و در کنار خانواده بودن لذت میبرند و بیشترین تفریح آنهاست.
در بعضی کشورها ( اینجا به دو کشور آسیایی ژاپن و کره میپردازم) مردمان همانند ماشین ۸ ساعت کار میکنند که بیشتر در استخدام شرکتهای بزرگ و یا افراد است و باید آن مدت را با جدیت کار بکنند و با احتساب زمان رفت و برگشت و آنچه باید برای ضروریات روزانه صرف بشود هیچ وقتی برای تفریح یا لذت بردن از زندگی باقی نمیماند دیگر اینکه تمام مرخصی سالیانه آنها ۹ روز است. تمام اینها فشار روحی ایجاد میکند. کشور و مردم آنجا ثروتمند است اما زمانی برای لذت بردن از آن پول باقی نمیماند.
چند روز پیش در بازاری در شهر آوش در قرقیزستان قدم میزدم ویدیویی پرکرده و گفتم: در چنین کشورهایی حکومتها نمیتوانند بر مردم ظلم جدی بکنند زیرا مردم آزاد هستند و میتوانند به هر شکلی نان خود را بدست آورند و مقابل حاکمیت بایستند اما در کشورهایی که سمبل بدترین آنها سوید است همه چیز در اختیار چند گروه ثروتمند است که تمام صنایع، فروشگاهها و … همه چیز را در اختیار دارند و جایی جدی برای کار خصوصی/شخصی باقی نمیماند و بیکار کردن افراد بزرگترین ضربه مالی و روانی است که آنها را به نوعی دیوانگی خاص این جوامع میکشاند.
روح جامعه و زندگی چیست؟
مدتهاست سوالی را از بعضی پرسیدم:
فرض کنیم به شما پیشنهاد میشود شهری را که در آن هستید (با هر کوچکی یا گستردگی) با تمام آنچه در آن هست (خانهها با تمام وسایل، تمامی ساختمانها، بانکها با تمام پولهایش و …) به تو بدهند بگویند کاملا مال تو فقط با این شرط که هیچ کس دیگری در آن شهر نباشد و تو باید در آن تک و تنها تمام عمر زندگی بکنی و البته حق نداری آن را بفروشی یا … بلکه کاملا تک و تنها آنجا تمام عمر باشی.
مسلم است که پس از مدتی این شهر ارواح خواهد بود و نه آب نه برق نه خوراک و … هیچ چیزی در آن نخواهد بود و بدترین زندگی در آن شرایط است.
نکته دیگر:
بعضی روزهای اتفاق میافتد که در شهری همه چیز تعطیل است و وقتی به خیابان میرویم شهر ارواح را میبینیم ولی در روزهای عادی که تعدادی مردمان در آن در حال جنب و جوش هستند زندگی را میبینیم.
پس روح زندگی و روح شهرها، انسانها هستند و نه ساختمانها.
انسانها از بودن با یکدیگر و مخصوصا حرف زدن با یکدیگر بسیار بیشتر از داشتن پول ولی مجزا بودن (فردگرا شدن) لذت میبرد و بهترین تفریح همین با هم بودن (ضد فردگرا بودن) و با خانواده بودن است.
در غرب نه تنها خانواده را از بین بردهاند بلکه اکنون با شعارهای کاذب فمینیسم از بودن دو نفر با هم نیز جلوگیری میکنند. میخواهند مردمان کاملا تک و تنها باشند. پس در این جوامع تفریح واقعی وجود ندارد. رفتن به سالنهای ورزشی از روی تنهایی و ناچاری همراه شادی نیست. رفتن به دیسکو از روی خوشی نیست و …
آنچه در غرب مسیحی است بسیار فراتر از نژادپرستی است. نژادپرستی در برابر تفکر کاذب فلسفی موجود در غرب سربلند است.
۱۳ نوامبر ۲۰۲۴
۲۳ آبان ۱۴۰۳
تاشکند – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان
جنگ قوانین خاصی دارد حتما نباید تحت تاثیر احساسات دست به حملات یا عملیات غیر ضروری یا عملیاتی زد که در تله قرار گرفت.
اکنون که حزبالله با حملات خود درون اسرایل را بهم ریخته نباید با حمله غیر ضروری ایران به اسرایل ورق جنگ را به طرف آنچه اسرایل میخواهد، چرخاند.
اسرایل سالها به عنوان دژی ضربه ناپذیر نشان داده میشد ولی اکنون مراکز نظامی، جاسوسی، دولتی و … و حتی منزل بالاترین مقام سیاسی آن مورد هجوم قرار میگیرد. امنیت از این کشور رخت بر بسته است ادامه این وضعیت اقتصاد کشور را آشفته کرده همچنین باعث بازگشت یهودی شدگان به کشورهای اولیه خود و کم شدن تعداد یهودیان میگردد.
۱۴ نوامبر ۲۰۲۴
۲۴ آبان ۱۴۰۳
تاشکند – ازبکستان
فیلسوف صاحب مکتب
م. حسن بایگان