
ادبیات گنوسی و مقایسه آن با ادبیات عرفانی!

سالی که گذشت سال سخت و سنگین و تعیین کننده برای ایران و جهان بود.
سیر تحولات جهان با بن بست ایران دست و پنجه نرم میکرد.
جناح غربگرا/وابسته بالاخره درگیری شدید داخلی را براه انداخت. حملات آنها که با سو استفاده از نیروهای جوان صورت گرفت جناح شرق گرا و غیر وابسته/ملیگرا را برای مدتی گیج کرده بود. اما تقابل جناحهای مختلف وابسته به غرب، این جناح را از داخل تضعیف کرد و در واقع آنها خودشان بیشتر باعث نابودی خودشان شدند.
همچنین مداخله غربگرایان خارج از حاکمیت (بیشتر در خارج کشور) اغتشاشی عظیم (دقت شود اغتشاش درون این جناح) در میان همه آنها ایجاد کرد. در نتیجه نیازی به آن نبود تا جناح شرق گرا کار خاصی بکند بلکه آنها خودشان تیشه به ریشه همدیگر زدند.
سخن کوتاه:
شکست غرب گرایان که رهبری یک دست نداشتند بن بست روابط میان شرق و تغییرات در جهان را شکست و دست جناح شرق گرا/ ملی گرا به رهبری واحد (خامنهای) را باز گذاشت. از آن زمان هر روز (واقعا هر روز) گشایشی نو در روابط شرق و بن بستی جدید در غرب دیده میشود.
سال گذشته ۱۴۰۱ سال سخت و نفس گیری بود، اما ایران توانست از آن پیروز بیرون بیاید و دشمنان کنونی ایران و بشریت در تنگنا و حتی مسیر سقوط عظیم بیافتند.
به نظر میرسد سال آینده سال گشایش های بیشتری باشد.
امید که وضعیت اقتصادی، رفاه اجتماعی و آزادیهای مدنی برای ایران و همه جهان حتی غرب که زیر سلطه استعمارگران است، بهتر بشود.
آخرین روز سال ۱۴۰۱
اپسالا – سوید
حسن بایگان
غرب از دین بیشترین سو استفادههای سیاسی را برده و میبرد؛ ندیدن این نکته یعنی ضعف اساسی در دانش سیاسی. زیرا سیاست در هیچ کشوری بدور از سیاست جهانی یعنی تصمیمات و رفتار سایر کشورها نیست.
غرب با مسیحی کردن آن دسته کشورهای آفریقایی که بی دین یا غیر مسلمان بودند بیشترین مردمان آنها را اسیر، برده یا مستعمره “فکری” کرده است.
از طرفی غرب با مسیحی کردن کره جنوبی امکان وحدت دو کره را بسیار سخت کرده است.
همچنین با مسیحی کردن تایوان مشکل عقیدتی بزرگی برای پیوستن آنجا به چین ایجاد کرده است. هرچند کره شمالی و چین تعصب مذهبی ندارند و مانند مشکل ارمنستان با ایران نیست که با مسیحی شدن ارمنستان هنوز پس از هزار سال امکان وحدت آنها در اذهان نمیگنجد مگر اینکه؛ اینها نیز از مذهب کناره گیری بکنند.
کتاب “دیپلماسی های پنهان اسرایل” با ذکر مثال های فراوان نشان میدهد که چگونه عوامل اسرائیل در کشورهای مختلف وارد دولتها و حتی زندگیخصوصی افراد میشوند؛ یعنی جاسوسی و خبرچینی و… میکنند. آنها نه تنها با اینکار سیاست دولتها را زیر کلید میگیرند بلکه هرگاه مسایل خلاف منافع آنها پیش برود؛ جنگ داخلی، کودتا، خرابکاری اقتصادی و… به راه میاندازند.
اسرائیل کشوری است که به صورت کاملا جدی و حرفهای در زندگی خصوص افراد نیز وارد میشود و حتی زندگی خانوادگی آنها را هم بهم میریزد.
اما این کشور کوچک و کم جمعیت چگونه در تمام دنیا جنگ، کشتار و این همه جنایت انجام میدهد و روزانه مسئول خون هزاران نفر پیر، جوان، کودک، زن و مرد در جهان است.
اینکار از چند طریق صورت میگیرد که به نمونههای اندک ولی بسیار مهم اشاره میشود:
۱- شستشوی مغزی مسیحیان؛ زیرا در انجیل آمده (۴ انجیل رسمی کنونی را یهودیان نوشتهاند و به کلیسیاها تحمیل کردهاند. اکنون حدود ۲۵ انجیل دیگر که در غارها پنهان کرده بودند، پیدا شدهاند؛ چرا که یهودیان در پی نابودی آنها بودند):
فقط یهودیان انسان هستند و بقیه مردمان جهان را سگانی نامیده که باید ته مانده یهودیان را بخورند!
من در یک مناظره با کلیسیای رسمی سوید تایید رسمی آنها را دارم که به صراحت نوشته اند: هر آن چه در انجیل آمده را قبول دارند و خود آنها سگی کثیف بیش نیستند. همه چیز در سایتم هست.
۲- پس یکی از آسانترین راهها مذهب است. آنها با تغییر مذهب کشورها و مردمان آنها را شستشوی مغزی داده و زیر کلید میگیرند. رفتار اینها نوع مدرن طالبانی یا داعشی و امثالهم است.
۳- نقش کلیسیاهای صهیونیستی در پرورش خبرچین، جاسوس و عناصر ضدملی!
کلیسیاهای صهیونیستی که تعدادشان زیاد است در شستشوی مغزی و اسیرگیری افراد کشورهای دیگر نقش مهمی اجرا میکنند.
“شاهدان یهوه” یک کلیسیایی است که ظاهراً در سیاست دخالت ندارد و آنرا ابراز میکند ولی پس از اینکه شخص کاملا بدانجا وابسته شد دیگر اختیاری از خود ندارد و هر آنچه لازم باشد برای گردانندگان انجام میدهد.
کلیساهای “اونجلیست” که امثال دونالد ترامپ عضو آن هستند.
کلیسیای “ساینتیفیک” که امثال هنرپیشه “تام کروز” عضو آنست و … همه از همین نوع هستند.
و البته آنها اعضا خود را هم کاملا حمایت میکنند تا به مقام و شهرت و پول برسند و آنها نیز باید سهم کلیسیا را بپردازند و کاملا در خدمت اهداف کلیسیا باشند.
این نوع کلیسیاها و کلیساهای دیگری که بسیار بدتر از اینها و بسیار خطرناک هستند بسیار زیاد میباشند و همه در ظاهر نیک خواه، بشر دوست، طرفدار دمکراسی، آزادی بیان، آزادی زنان و … اما در پشت پرده بدترین ها هستند که در عمل کاملا در مقابل آنچه ادعا میکنند قرار دارند.
هیچ شارلاتانی نمیگوید میخواهم کلاهت را بردارم و مال و آنچه داری را صاحب بشوم، بلکه ظاهری برعکس نشان میدهد.
یک نمونه بسیار روشن از بدترین کلیسیاها!
یکی از مهمترین کلیساها که به یک مرکز جاسوسی کاملا عیان تبدیل شده “livets ord صدای زندگی” در سوید است. کار بدانجا رسیده که بیشتر کشورها مثلا امریکا، اروپا، ایران و … عناصری به آنجا میفرستند تا سایرین را شناسایی بکنند. “کلیسیای صدای زندگی” بسیاری ایرانیان، افغانستانیان و… مردمان کشورهای مسلمان را که به بهانه دروغین مسیحی شدن میخواهند اجازه اقامت بگیرند جذب میکند.
تا چند سال پیش بعضی افرادی که برای گرفتن اقامت به دروغ و با تظاهر خود را مسیحی نشان میدادند پس از گرفتن اقامت ماهیت مسلمان خود را دوباره نشان میدادند. این نکته درسی برای اسرایل (گرداننده این کلیسیا) شد تا گلوی این افراد را در دست بگیرد و آنها نتوانند به آسانی از وابستگی به آنجا رها شوند. در نتیجه با شگردهای خاص آنها را اسیر خود کرده است. و از آنها در جهت جاسوسی، خبرچینی و حتی تظاهرات و … بر علیه کشورهای خود استفاده کرده و میکند. مخصوصا ایرانیانی که به آنجا رفتهاند را به شکل بسیار زیرکانه و دقیق اسیر و وابسته کرده و همینها در اعتراضات ضد ایران بیشترین نقش را بازی کردهاند. نگاهی به فیلمهای تظاهراتها در شهرهای مختلف بیندازید و ببینید چه تعداد افراد وابسته به این نوع کلیسیاها در آنجا نقش بازی میکنند و تظاهراتها را به راه میاندازند و هدایت میکنند.
مثلا در وقایع چند سال پیش ایران، اعلامیه دعوت به تظاهرات را در شهر ما همین کلیسیاها ( به نام دو نوجوان ولی آنها فرزندان گردانندگان کلیسیا بودند) پخش کردند و خود آن کلیسیا با تمام نیرو پشت آن بود.
در وقایع اخیر، ایران و سوید نبودم ولی زمانیکه فیلم تظاهرات را دیدم این دسته افراد وابسته به کلیسیاها مخصوصا کلیسیای نامبرده را مخصوصا با پرچم تجزیه طلبی در دست دیدم. اینجا بود که کاملا متوجه شدم چرا این افراد وارد زندگی و فعالیتهای من شدند.
اخطار:
اکنون با این نوشته به این دسته افراد که برای اسرائیل کار میکنند و با دستور آنها وارد زندگی خصوصی و فعالیتهای من شدند، هشدار میدهم، از زندگی و فعالیتهای من فاصله بگیرند و ابدا نزدیک من نیایند.
همچنین به سایرین نیز این آگاهی را میدهم تا متوجه باشند در وقایع کشور چگونه عناصر وابسته به سایر کشورها سازماندهی شده ولی با لباس دروغین وطن دوستی، دمکراسی خواهی، آزادی طلبی، حمایت از زنان و … وارد عمل میشوند. این دسته عناصر وابسته با داشتن ماموریت، وارد زندگی خصوصی شما هم میشوند.
۱۸ مارس ۲۰۲۳
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان
– از حدود دو دهه پیش نوشتم آمریکا ورشکسته شده است. شاید بهمین دلیل سعی داشت با جنگهای بزرگ در منطقه خود را نجات بدهد. ولی نتیجه کاملا برعکس شد زیرا در محاسبه قدرت ایران کاملا اشتباه کرده بود.
– حدود ۱۵ سال پیش که بانکهای آمریکا اعلام ورشکستگی کردند نوشتم:
شیوخ عربستان حدود یک هزار و دویست ۱۲۰۰ میلیارد دلار در بانکهای آمریکا دارند که قصد داشتند نیمی از آن را به صورت پول اروپایی یورو در اروپا نگهدارند که آمریکا با اعلام ورشکستگی بانکها، پولهای شیوخ را به خطر انداخت. در نتیجه شیوخ عربستان عقب نشینی کردند و البته به دنبال آن مجبور شدند با هر سازی که آمریکا میزند برقصند که از جمله ایجاد چند جنگ در منطقه ( سوریه و…) و در آفریقا (سومالی و…) بود.
– همچنین برنامه ایجاد بانک اسلامی میان عربستان با ایران و سایرین به زبالهدانی انداخته شد. ایجاد چنان بانکی منافع آمریکا و غرب و البته در اساس منافع صاحبان بانکها که بیشتر یهودیان صهیونیست بودند را به خطر میانداخت. و با فشار آمریکا دشمنی میان همسایگان به راه افتاد.
نکته:
کسانی که قدرت و قدرتمندان و نقش آنها در جنگها و فجایع اقتصادی و … در جهان را نمیدانند، و نمیدانند که چرا من همواره به این دشمن بزرگ انسانیت حمله میکنم از خطرناکترینها برای بشریت هستند، زیرا در دست همین مردمان به بازی گرفته میشوند تا با عقل و انسانیت مبارزه بکنند.
– پیشتر اشاره داشتم که آمریکا از قدرت نظامی خود برای سرکوب هر اعتراضی استفاده میکرد. مثلا اگر در آن موقع عربستان قصد مخالفت داشت نیروهای آمریکا که در تمام منطقه حضور داشتند آن کشور را به آتش میکشیدند و از آن بدتر یک کودتای داخلی به راه میانداختند که در نتیجه بیشتر این شیوخ کشته میشدند و پول آنها در بانکهای یهودیان در آمریکا بالا کشیده میشد. اما اکنون ایران شیشه عمر و قدرت این دیو را شکست.
– نوشته بودم که چین نمیخواهد ورشکستگی آمریکا اعلام بشود، زیرا امکان دارد طلبش که حدود ده هزار ۱۰۰۰۰ میلیارد دلار است برباد برود.
– اکنون آمریکا دیگر قدر قدرت نظامی حتی یکسال پیش نیست. در منطقه هم حضور نظامی جدی ندارد و آن تعداد نیرویی هم که باقی گذاشته باید پیش از هر درگیری نظامی خارج بکند وگرنه آنها نابود و یا گروگان گرفته خواهند شد.
– آمریکا دیگر نمیتواند همانند سالها حتی چند ماه و یا چند روز پیش با عربستان رفتار بکند زیرا اینبار او متحدانی قوی (چین، ایران، روسیه …) در شرق دارد.
– آمریکا بیشتر از سی و یک هزار میلیارد دلار بدهی دارد که به بسیاری کشورهای جهان است (طلب چین فقط از بانکها نیست بلکه اوراق قرضه دولتی هم دارد)، پس این مبلغ بسیار بیشتر از آن ۱۲۰۰ میلیارد دلار قبلی است یعنی اگر آمریکا بخواهد با اعلام ورشکستگی بانکها این مبلغ ۳۱۰۰۰ میلیارد دلار را نابود بکند باید تعداد زیادی از بانکهایش اعلام ورشکستگی بکنند که شاید تمام پول آنها در این حد نباشد و در نتیجه با مشکل بسیار جدی روبرو خواهند شد.
– البته باید بسیاری قوانین مالی را هم بهم بریزد که کار به این آسانیها نیست و آن زمان هم نیست که با گذاشتن ارتش خود جلوی کشورها آنها را وادار به تسلیم بکند.
– اکنون زور آمریکا فقط به اروپا و تعدادی کشورهای فقیر که با شرق متحد نشدهاند میرسد. هرچند اروپا نیز به زودی خود را خواهد یافت و از خود چیزی نشان خواهد داد.
– تضاد میان صهیونیستها، فروپاشی قدرت یهودیان صهیونیست حاکم بر جهان به تضعیف یا حتی پایان قدرت آنها در آمریکای شمالی و جنوبی و اروپا و کشورهای مستعمره دیگر مانند ژاپن و کره شمالی و… خواهد انجامید.
– نکته اینجاست که اینبار اعلام ورشکستگی بانکها به اروپا هم رسیده پس کار به همین سادگی نیست و فراتر از قدرت دولت آمریکاست.
– سرمایه داران یهودی دارند حتی از اسرایل خارج میشوند.
اشاره:
پیشتر نوشتم این سرمایهداران یهودی صهیونیست وطن ندارند و هر زمان منافعاشان ایجاب بکند پشت هر کشوری (آمریکا و اروپا) را خالی میکنند و حتی حاضرند به ایران و … بیابند تا ثروت اشان حفظ و بیشتر بشود.
نکته:
ایران، عربستان و … میتوانند پیشنهاد آوردن سرمایه یهودیان به منطقه را بکنند اما با شروطی و نه اینکه مانند اروپا و آمریکا مستعمره آنها بشوند.
– شاید خواسته اسرائیل و در واقع سرمایهداران اسرائیل برای رابطه با شیخنشینها در همین رابطه یعنی فرار از اسرائیل و آمدن به دامان شرق باشد. که در این صورت حتما در توافق با چین هم بوده و ایران نیز در جریان قرار داشته و بهمین دلیل سکوت اختیار کرد.
توجه:
شرکتهای سیلیکون والی کنترل کامل بر تمام کامپیوترها (سخت افزار) و برنامهها (نرم افزار) را دارند و بدین ترتیب بزرگترین تشکیلات جاسوسی میباشند که در خدمت سازمانهای جاسوسی آمریکا بهویژه – آژانس امنیت ملی- هستند؛ در نتیجه حامی اصلی آنها دولت آمریکا است. پس چرا باید دولت آمریکا اجازه بدهد مهمترین ابزار جاسوسیاش از بین برود؟ آیا سیستم بهتری را ایجاد کرده است؟
– یا واقعا اقتصاد آمریکا فلج شده و سرمایهداران آمریکایی به تضاد آشتی ناپذیر رسیدهاند.
– آیا ارتباطی میان این ورشکستگیها و امکان تجزیه آمریکا هست؟
توجه شود:
آبان سال آینده موضوع جدا شدن ایالت تگزاس (مهمترین ایالت نفتی آمریکا و ایالتی ثروتمند) از آن کشور که توسط جمهوریخواهان درخواست شده، در سطح بالای حکومتی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
– نقش انگلیس که خواستار ایالات ثروتمند آمریکا میباشد تا شاید دوباره قدرت پیشین را به دست بیاورد، چیست؟
– بعضی معتقدند آمریکا نه دو کشور بلکه باید ۱۵ کشور بشود.
– آیا کشورهایی مانند روسیه و ایران و … در متلاشی کردن آمریکا نقش بازی میکنند؟
نکته اقتصادی اینجاست:
– در صورت تجزیه آمریکا، کدام یک مسئول پرداخت بدهیها مخصوصا بدهیهای خارجی است؟
– و اگر قرار شد همه بپردازند، چگونه بدهی میان آنها تقسیم میشود. شاید هیچکدام هیچ بدهی به عهده نگیرد!
– شاید تمام مشکلات آمریکا به همین بدهیها و بدی جدی اقتصادی مربوط میشود.
در این میان همانطور که سالها پیش نوشتم:
احتمال قوی سرمایهداران یهودی صهیونیست که هیچ کشوری را کشور خود نمیدانند سرمایههای خود را به چین و جناح شرق منتقل میکنند و آمریکا و مردم آنرا با دنیایی بدهی و … باقی میگذارند. در آن صورت آمریکا شاید به یکی از فقیرترین کشورهای دنیا تبدیل بشود. که تنها راه نجات آن بخشیدن بخشهایی از کشورهای جدید و یا صنایع یا … به کشورها و سرمایهداران شرق باشد!!!
دنیا در حال تغییراتی بسیار مهم و اساسی یا ریشهای است.
هر کشوری توانست این تغییرات را بهتر تشخیص بدهد و آینده نگری بهتری داشته باشد و اتحاد درستی با سایرین برقرار بکند آینده روشنی دارد.
– دیدگاه نژادپرستانهای که توسط قدرت حاکم بر آمریکا اعمال شد زمینه ساز نابودی اش شده است.
تمام تلاش غرب برای جلوگیری از این تغییرات بود و به همین جهت شلوغیها را در ایران به راه انداخت. اما شکست خورد و این باعث شد که مانع جلوی پای شرق برداشته بشود و تغییرات سرعت بگیرد.
۱۷ مارس ۲۰۲۳
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان
شیشه عمر غول را ایران شکست!
نگاهی به وضعیت پاکستان!
اتحاد نظامی ایران با بلاروس تکمیل محاصره نظامی اروپا است!
سفر دو روزه رییس جمهوری قدرتمند ضد غرب بلاروس برای یک قرارداد حدود یک صد میلیون دلاری نبود. اگر اعلام این نکته صرفا برای نشان دادن روابط اقتصادی بود، نباید گفته میشد؛ زیرا مبلغ آنقدر کم است که به نوعی یعنی هیچ، یعنی دو کشور چیزی برای مبادله یا تجارت ندارند.
اما بنظر میرسد این پیامی بود برای سیاسیون غرب اینکه:
ملاقات ما برای این مبلغ بسیار ناچیز نبود بلکه قراردادهای نظامی بسیار قوی نوشتهایم که پشت همدیگر باشیم.
در اساس این قرارداد نظامی “پیمان ایران/تهران” میان بلاروس، ایران و روسیه میباشد.
در این اتحاد نظامی اکنون بلاروس در شمال قلب اروپا، روسیه در شرق و شمال اروپا، ایران در شرق اروپا یک هلال محاصره نظامی را تشکیل دادهاند.
نکته:
شایعه اینکه روسیه ۲۰ پایگاه سلاح اتمی در ایران برقرار کرده، نمیتواند بی اساس باشد. من این پیش بینی را سال قبل کرده بودم و اشاره کردم: اینها راه دیگری ندارند وگرنه ایران بدون تردید مورد حمله اتمی اسرائیل قرار خواهد گرفت.
از طرف دیگر سوریه در جنوب اروپا در این اتحاد است.
لبنان و عراق نیمه متحد و آماده برای اتحاد کامل هستند.
عربستان، قطر، بحرین، مصر در حال تحول هستند و به این اتحاد خواهند پیوست.
ترکیه فعلا بیطرفی اعلام کرده ولی با توجه به درخواست پیوستن به اتحادیه شانگهای در عمل از مسیر بیطرفی به راه پیوستن به شرق قدم گذاشته است.
نتیجه اینکه:
اروپای کوچک در محاصره از سه طرف (شمال، شرق و جنوب) قرار دارد و این محاصره کنندگان روز به روز قویتر و برنامههایشان دقیقتر میشود.
وسعت کشورهای جناح شرق و تعداد جمعیت و حتی ثروت مشترک آنها بسیار بالاتر از اروپای کوچک با جمعیت کم و از درون گسیخته است.
اشاره:
با احتساب کالینگراد در غرب قلب اروپا در کنار دریای بالتیک که جزو روسیه حساب میشود میتوان گفت که اروپا از درون هم تسخیر شده است.
تمام تلاش یا شاید بتوان گفت آخرین تیر غرب برای جلوگیری از این فاجعه، شلوغ کردن ایران و شکست جناح خامنهای و در نتیجه شکست نظامی روسیه (که از حمایت نظامی ایران برخوردار بود) و بعد شکست چین بود.
در آن موقع عربستان هنوز فکر میکرد غرب پیروز میشود.
ترکیه دو دل بود و…
اما اکنون حتی مصر نیز تصمیم خود را در پیوستن به شرق گرفته و حتی نظامیان برجسته آنها همین دیروز گفتند که اگر آمریکا به ایران حمله بکند آنها پشت ایران و مقابل آمریکامیایستند.
نیروهای نظامی آمریکا در محاصره:
جالب آنجاست که تا همین چند سال پیش ارتش آمریکا در تمام کشورهای اطراف ایران حضور داشت و ایران در محاصره آن بود ولی اکنون تعداد کمی از آنها در بعضی کشورها هستند که به نوعی گروگاناند و اگر قرار باشد جنگی صورت بگیرد حتما باید آنها را از منطقه بیرون ببرند تا اسیر وکشته نشوند.
سرعت تغییرات در جهان:
پس از خاموش شدن شلوغیهای ایران سرعت تغییرات در جهان بالا گرفته است.
تمام آن شلوغیها را غرب به راه انداخت تا جلوی این تغییرات را بگیرد.
ایران بنبست تغییرات شده بود و اکنون با شکست طرح غرب در ایران (شکست شلوغیها)، مسیر همکاریهای گسترده بینالمللی و توسعه برای جهان شرق باز شده است.
با این تفاسیر و شکاف درون غرب و فشارهای اقتصادی و نظامی که بر آنها وارد شده که تاثیر آن به درون اسرائیل رسیده دیگر هیچ چشم اندازی برای آینده اسرائیل دیده نمیشود، امری که حتی رهبران نظامی و امنیتی (نظرات مسیولین امنیتی بسیار مهم است) در رسانهها علام میکنند.
در این چند سال فشارهای بسیار سختی بر جناح ملی – مذهبی خامنهای وارد شد؛ ولی خامنهای نشان داد که زیرکتر از همه مخالفین (سیاستمداران داخلی و خارجی) است.
۱۶ مارس ۲۰۲۳
۲۵ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان
رسانهها خبر از کشته شدن روزانه نزدیک به هزار نفر در جنگ اکراین میدهند.
اینها همین مردمان دوست داشتنی هستند که هر روز با آنها روبرو میشویم.
اینها که در همه جای جهان همدیگر را میکشند؛ مردمانی هستند که در زندگی عادی با هم دوست و همدرد و یار یکدیگرند.
اینهادر اکراین مردمانی هستند که چندین قرن با هم زندگی کردند و …
آنانی که در پشت این جنگها هستند باید تحت هر شرایطی به دادگاه کشیده و محاکمه بشوند.
همین جنایتکارانی که در پشت این کشتارهای روزانه هستند، در جای دیگر برای کشته شدن یک انسان و حتی کمتر از آن، اشک تمساح میریزند تا مردمان را گمراه بکنند.
خطر مردمان کمبین که در خدمت این جنایتکاران قرار میگیرند، بسیار بزرگ است.
مقایسهای با دنیای حیوانات!
پیشتر وقتی به دنیای حیوانات در آفریقا نگاه میکردم متعجب میشدم که چگونه است که یک گله گاو یا گورخر که چندین صد نفرند وقتی یکی از آنها مورد حمله حیوانات گوشت خوار قرار میگیرد بقیه به کمک نمیروند بلکه بی تفاوت به چرا میپردازند.
اکنون میگویم:
ما انسانها از آن حیوانات بی تفاوت تر و بدتر هستیم، زیرا در حالیکه روزانه صدها نفر در اکراین، یمن، سوریه و … کشته میشوند، آنهاییکه در جای امن هستند بی تفاوت از روی اینها می گذرند و دنبال چیزهای ساده زندگی و… هستند انگار اتفاقی نیفتاده (بدتر از آن حیواناتی که به نشخوار کردن ادامه میدهند)، و از آن بدتر گاه در چاه توطیه همان جنایتکاران اصلی افتاده، دنبال حرفها و نقشههای آنها راه میافتند. حتی بدتر از همه بعضی نامردمان، این جنایتکاران را در کشتار انسانها حمایت میکنند. یعنی انسانهایی را به کام مرگ میفرستند. پس خود آنها نیز در این جنایات شریک هستند.
عقل و انسانیت یعنی نگاه گسترده به وقایع جهان و در چاه حیلهگرها نیفتادن.
۱۴ مارس ۲۰۲۳
۱۳ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان
این روزها بحران عظیمی اسرایل را فراگرفته و تظاهراتهای گسترده میان یهودیان و درگیریهای شدید با پلیس و … بیداد میکند. اما در غرب آنچنان که از وقایع ایران صحبت میکنند از اسرایل چیزی نمیگویند در حالیکه این یکی رو به انفجاری بزرگ است و از آنچه در ماههای اخیر در ایران گذشت بسیار فراتر است.
چرا و ریشه آن کجاست!
اسرایل در اساس یک کشور واقعی نیست بلکه ثروتمندان بزرگ یهودی صهیونیست که در تمامی امور اقتصادی، تجاری، نظامی و … جهان دخالت میکردند و در این میان طرحهای جنگ و ترور و جاسوسی را میریختند برای اجرای این امور نیازمند محلی مستقل و مخصوص به خود بودند وگرنه در هر کشور دیگری امکان خطر و برخورد با آنها و لو رفتن برنامههایشان بود.
اما اکنون میان این سرمایهداران بزرگ یهودی صهیونیست اختلافات و تضادهای بزرگی بوجود آمده است که در موارد مختلف شاهد آن هستیم. در جریان ترامپ دیده شد که چه تعداد از آنها پشت ترامپ بودند و چه تعداد مخالف. تعدادی از آنها پس از برکناری ترامپ به شکل مشکوکی مردند.
مخالفت با پیشنهاد کسینجر در باره روسیه و اکراین نمونه بارز تضاد آنها در برنامههای بزرگ و آینده آنها بود. و بسیاری موارد ریز و درشت دیگر.
نکته جالب اینکه همین هفته دیده شد که چگونه حملات به مورداک بزرگترین صاحب رسانههای جهان شروع شد و حتی او را به بهانه نشر فلان خبر دروغ جریمهای نجومی کردند.
اختلاف درون اسرایل که بعضی آنرا تا مرحله نابودی اسرایل پیش بینی میکنند نتیجه اختلافات درون جامعه یهودیان ثروتمند است و اختلافات آنها نیز ریشه هایی دارد که ازجمله سقوط قدرت آنها و امریکا، جبهه گیری فراماسیونری انگلیس در برابر آنها، و رشد چین که باعث گردیده بسیاری سرمایهداران غرب آنجا را ترک و به چین بروند، میباشد.
فراموش نشود که جنگ اکراین را یهودیان صهیونیست به راه انداختند زیرا به ادامه اقامت در فلسطین خوش بین نبودند و میخواستند اکراین را بدست بگیرند و به آنجا نقل مکان بکنند.
در این میان میتوان به تعداد بیشتری فاکتورها نیز اشاره کرد از جمله جمع ناجوری از مردمان جهان که فقط به صرف یهودی دینی شدن، در آنجا جمع کردهاند و…
اما؛ کتاب من که نشان دادم عیسی مسیح یهودی نبوده، شکاف عظیمی میان مسیحیان و یهودیان ایجاد کرده و به مرور یهودیان پشتیبانی مسیحیان را از دست میدهند و این یعنی تغییراتی اساسی در جهان.
بی جهت نیست که بسیاری مسیحیان میگویند که من بزرگترین انقلاب جهان را کردهام.
۵ مارس ۲۰۲۳
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا
گسترش روابط میان جناح شرق (کشورهای مستقل، غیر مذهبی و با نگاهی برابر و انسانی به یکدیگر)، چیزی بود که غرب نمیخواست، پس برای جلوگیری از این اتحاد به شلوغیها در ایران تا هر حدی (توهین، خشونت، کشتار یکدیگر، تجزیه کشور و …) تحت عناوین مردم فریب، کاملا ساختگی، دروغین، غیر قابل توجیه دقیق از جنبه سیاسی (زن، زندگی، آزادی)، اما فریبنده، با تبلیغات زیاد و تمام نیرو دامن زد. این شعار هدفمند و گمراه کننده از ستاد اسراییل در اقلیم کردستان بیرون آمد و سر زبانها انداختند. هرچند بسیاری مردمان خواستار آزادیهای مدنی بودند و هستند اما هدف اسرایل چیز دیگری بود.
شکست غرب مخصوصا اسرائیل و مستعمرهاش آمریکا، در شلوغیهای اخیر راه حرکت سریع جناح شرق را گشود مثلا، رابطه عملی با چین، صلح با عربستان و شیخ نشینها، ارسال اسلحه به روسیه، موافقت با دولت عراق برای کنترل مرزهایش با ایران جهت جلوگیری از مزدوران مسلح اسرایل، تهدید جدی جمهوری آذربایجان در مداخلات در قفقاز با تحریکات اسرایل، نشست با بلاروس در ایران و اقدامات دیگری که بدون سر و صدا انجام دادند و آنهایی که بدون سر و صدا در حال انجام است.
همچنین در مسایل داخلی کشور کنترل ارز و دزدیهای میلیارد دلاری که توسط جناح های راست/غرب گرا (مخصوصا حسن روحانی) صورت گرفت.
نکته:
من از سالها پیش به نقش مهم ایران در تغییرات در جهان اشاره داشتم و حتی نوشتم: ایران میتواند آمریکای قدرتمند و کل غرب را شکست بدهد همانطور که مقدونیه کوچک، شاهنشاهی ایران را برباد داد و یا جنبش کوچک اعراب در مکه نیز با شاهنشاهی بزرگ ایران چنان کرد و یا گروه کوچک مغولان بزرگترین امپراطوری جهان را با شکست قدرتهای بزرگ تشکیل دادند.
گره یا مشکل حرکت سریع و گسترده جناح شرق، ایران بود؛ زیرا مقدار زیادی از قدرت در دست جناح غرب گرا/وابسته به غرب (صهیونیستها، فراماسونها و …) بود و تمام نیروی کشور را به آن طرف میبردند و بیشترین فسادها و دزدیهای میلیارد دلاری را انجام دادند.
جناح مستقل/ملیگرای خامنهای پس از آرام کردن شلوغیهای اخیر تقریبا یکدست شد و رسما به تمام ارگانها اعلام کرد که رابطه با غرب را کلا کنار بگذارید زیرا آنها ابدا در مسیر انسانیت و نگاه مساوی به انسانها و کشورها نیستند، با تمام نیرو به طرف همکاری با شرق میرویم.
جناح خامنهای و مخصوصا خود شخص خامنهای ملیگرا هستند، ولی درون آنها نیز افراد فاسد وجود دارند باید آنها را نیز از قدرت کنار بگذارند.
همچنین باید فناتیکها/واپسگرایان شبه طالبانی را هم کنار بگذارند. همین افراد بودند که سوژه دست غربگرایان شدند و باعث گردیدند غربگرایان به عوض پاسخگو بودن به فسادها و جنایات اقتصادیاشان تمام داستان یا فکر اکثریت مردمان را در جهت مبارزه با این واپسگرایان بگردانند. و از همین نکته نیز سواستفاده کرده یک سری مردمان را به خیابانها آوردند.
جناح شرق را تعداد زیادی کشورهای بزرگ با جمعیت زیاد با امکانات عظیم تشکیل میدهند.
این کشورهای وسیع که بیشترین جمعیت دنیا را دارند بزودی با کنار گذاشتن دلار و ایجاد بانکهای مستقل و شاید پولی مشترک تمام عرصه اقتصادی جهان را خواهند گرفت.
اقداماتی که این چند هفته اخیر شاهد هستیم که هیچکدام از پیش اعلام نمیشود ولی یکباره پس از عمل انجام شده اعلام میشود گواه آنست که بهزودی این بانک و پول مشترک نیز اعلام خواهد شد.
اینجاست که بعضی میلیاردرهای یهودی نکته را گرفتهاند و در حال فرار به چین هستند و چون در اتحاد شرق جایی برای مذهب گرایی نیست و آن مردمان همانند غرب قبول نمیکنند که “عیسی مسیح یهودی بوده و آنها بر مبنای نوشته انجیل فقط سگهایی هستند که باید ته مانده یهودیان را بخورند؛ بلکه خود را انسان میدانند”، پس دیگر قدرت روحانی/مذهبی آنها از بین میرود.
اگر از این زاویه واقعی به مسایل جهان نگاه کنیم، دلیل شکاف درون یهودیت در جهان که خود را در اسرایل هم نشان داده، برایمان روشن و مشخص میشود.
غرب به آمریکا و اروپا و چند کشور کوچک مانند ژاپن و کره جنوبی محدود شده که نسبت به جمعیت و گستردگی شرق بسیار کوچک است.
حال باید به شکاف گسترده میان غرب نیز توجه کرد. مثلا:
-کنارهگیری شیوخ ثروتمند از غرب و …
-شکاف گسترده درون خود کشورهای غرب که حتی تصور آن نیز سخت است.
-شکاف میان غرب حتی دارد اسرائیل و آمریکا را از هم میپاشاند.
-درون اروپا نیز در حال پاشیدگی است.
پس؛ هر کشور اروپایی زودتر این نکات را درک کرده و در عمل راه خود را میان شرق و غرب مشخص کند آیندهای روشن یا تاریک را انتخاب کرده است.
غرب مذهبی (مسیحی صهیونیست) برای نجات باید تکلیف خود را با مذهب و مخصوصا سگ یهودیان بودن، روشن بکند، و دین را کنار بگذارد و از فلسفه من پیروی بکند.
۱۳مارس ۲۰۲۳
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان
هم اکنون رادیو سوید خبر اعدام “حبیب فرج الله چعب” رهبر گروه تروریستی را به شکلی کاملا ناقص و یک طرفه منتشر کرد. رادیو سوید تاکید زیادی میکرد که او جزو گروه اقلیت عرب است و خبرنگار آنها از منطقه به صورتی صحبت میکرد که عربهای ایران یک اقلیت به حاشیه رانده شده میباشند. در حالی که شمخانی بالاترین مقام امنیتی (که همین دو روز پیش مهمترین پیمان را از جانب ایران با عربستان امضا کرد)، عرب اهوازی است، محسن رضایی و طایفه او در اصل عرب هستند درون بختیاری ها، قشقاییها و … و بسیاری دیگر، عربها در موقعیت بسیار بالا هستند. و البته آخوندهایی که عمامه سیاه دارند یعنی خود را به محمد میرسانند یعنی از ریشه عرب هستند، حال اثبات راست یا دروغ بودن اینکه کدام درست میگویند و واقعا عرب میباشند، کار اینجا نیست؛ بلکه آنها خود میدانند که عمامه سیاه آنها به این معنی است.
عرب ها به غیر از اینکه به صورت متمرکز در خوزستان مستقر هستند در تمام ایران پراکندهاند. در میان بختیاریها طوایف عرب بسیارند، در میان قشقاییها، خمسه کاملا عرب و هنوز عرب زبان هستند و …
نکته:
بارها نوشتهام؛ عربهای ایران از صادق ترینها و وفادارترین ایرانیان هستند.
کمااینکه میلیونها ایرانی نیز از هزاران سال پیش (بسیار پیش از اسلام) در عراق، ترکیه و … بودهاند و هیچکدام قصد جدایی از آن کشورها را نکردند، دولتهای ایران نیز ابدا در این موضوع دخالت نکردند و خواستار آن نشدند که پایتخت سابق ایران در عراق را دوباره به ایران بازگرداند. بسیاری از دولتمردان عراق نیز ایرانیالاصل هستند ولی عراق را کشور خود میدانند و خود را در خدمت عراق گذاشتهاند.
بیشترین مردمان بحرین ایرانی الاصل هستند. و در زمان شاه به دلایلی از جمله ضعف شاه در برابر غرب با یک رفراندوم ساختگی آنرا از ایران جدا و به صورت کشوری مستقل در آوردند تا سلطه ایران بر پهنای خلیج پارس را از بین ببرند.
بیشترین حاکمان دبی و امارات ایرانی الاصل هستند که همین سه چهار دهه پیش از ایران به آنجا رفتند و هنوز بیشترین اقوام آنها ساکن در استان پارس هستند. بسیاری کویتی ها ریشه ایرانی دارند و…
کلا منطقه مخلوطی است از مردمان همسایه و این را ایرانیان به واسطه تاریخ چند هزار ساله فهمیده و قبول کردهاند؛ اما
شیوخ عرب که در دست اسرائیل و سرمایه داران غرب اسیر بودند در امور ایران دخالت کردند و با هزینه کردن میلیاردها دلار (با دوستان عرب بارها صحبت کردم و میگفتم شیوخ عرب صدها میلیون دلار هزینه کردند ولی آنها میگفتند اشتباه میکنی بلکه چند میلیارد دلار) میخواستند اعراب ایرانی را تحریک بکنند. ولی هیچ نتیجه ای نگرفتند. اعراب ایرانی پول را میگرفتند ولی ابدا در خدمت آنها وخیانت به کشور خود “ایران” بر نیامدند، بلکه شیوخ عرب و اسراییل را بازی دادند.
اشاره:
در زمان شاه؛ اعراب ایران ابدا به مقامات بالا نمیرسیدند مثلا در ارتش و پلیس آنها ابدا بالاتر از سرهنگ نمیشدند. ولی در این رژیم همانطور که دیده میشود آنها به بالاترین و حساسترین مقامات رسیدهاند.
بازخواست:
چرا سیاست تروریست پروری شیوخ عرب، فقط در سوید به نتیجه رسید؟
و در نهایت تنها این گروه کوچک مستقر در سوید (تروریست) دست به کشتار مردم (ترور) زدند. آنها چندین عملیات تروریستی در نقاط مختلف انجام دادند و بسیاری مردمان عادی را کشته و مجروح کردند.
دولت سوید باید پاسخگو باشد که چگونه است که سرمایه گذاری شیوخ عرب منطقه فقط در سوید جواب داد؟!
یک حدس آنست:
قدرت یهودیان صهیونیست در سوید، در حاکمیت که ورای همه یعنی دولت و سازمان امنیت و مراکز مهم تصمیم گیری بسیار زیاد و تعیین کننده است.
سوید به صورت مستعمره صهیونیستها در آمده است. به عنوان یک سویدی، یک فیلسوف مستقل و آزاد اندیش، یک انسان بشر دوست و تساوی طلب، خواستار آزادی سوید از بند استعمار صهیونیست های غیر ملی و گرایش به استقلال کشور میباشم. مخصوصا اکنون که جنگ میان صهیونیستها از یک طرف و از جانب دیگر میان صهیونیستها با فراماسونری و سایر نیروهایی که ملیگرا هستند، درگیر است؛ باید تکلیف کشور را با این استعمار پنهان و غیر انسانی روشن کرد.
اضافه:
یادآور میشوم که ترکیه با اتهام حمایت سوید از تروریست از پذیرش سوید به ناتو جلوگیری کرد.
چرا بیشترین تروریستهای جهان در سوید جمع شدهاند؟!
۱۲ مارس ۲۰۲۳
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان
نمادهای پیروزی شرق بر غرب هر لحظه بیشتر چهره مینماید!
امروز خبر ورشکستگی “بانک سیلیکون والی” و تحلیل محققان و رسانههای غربی مبنی بر احتمال بسیار نزدیک ورشکستگی دوم اقتصادی آمریکا و … مهمترین اخبار است.
از چند سال پیش نوشتم:
آمریکا ورشکست شده است، اما چین نمیخواهد این موضوع اعلام بشود و رسمیت بیابد زیرا حدود ده هزار میلیارد دلار طلب چین از آمریکا زیر سوال رفته و شاید نابود بشود.
حال معلوم نیست که اعلام این ورشکستگی (بزرگترین شرکتهای حوزه “های تک” صاحبان این بانک هستند) در این شرایط:
۱- برای زیر فشار گذاشتن چین است؟
۲- وضعیت آمریکا آنقدر خراب است که دیگر راه گریزی ندارد.
البته همین امروز وزیر خزانه داری آمریکا در خصوص نابودی اقتصادی آمریکا هشدار داد و اشاره کرد که باید شروع به پرداخت بدهی به طلبکاران بکنند؛ او از مبلغی کمی بیشتر از سی و یک هزار میلیارد دلار نام برد.
از مدتها پیش نوشتم جنگ اصلی میان شرق و غرب است و اتحاد ایران، چین و روسیه در مقابل غرب پیروز خواهد شد.
غرب توسط عوامل داخلی ایرانی خود چندبار سعی کرد جناح خامنهای (خامنهای ملی گرا است) را نابود بکند. آخرین تلاش آنها همین پاییز امسال (۱۴۰۱) بود.
در خصوص تمام این مسایل حتی به صورت روزانه نوشتهام و تکرار آنها در اینجا نیازی نیست. اما خلاصه مطلب همین نکات است:
جنگ قدرت میان شرق متحد و غیر مذهبی، با غرب غیر متحد مذهبی (کشورهای غربی به صورت مستعمرات آمریکا و در اساس جناحهای یهودیان صهیونیست در آمدهاند) است که در موارد زیادی خود را نشان داد و جنبه گرم آن در اکراین است.
تمام محاسبات نظامی غرب در این جنگ (اکراین) غلط از آب در آمد.
از طرفی آنها که ایران را درگیر مسایل سخت داخلی تا حد جنگ داخلی کرده بودند تصور نمیکردند ایران بتواند اینچنین دقیق و قوی عمل بکند؛ به طوریکه سلاحهای تعیین کننده جبهه های جنگ به روسیه بدهد. نکته جالب اینکه اخیرا نیز گزارشهای دقیق (که ایران هم نه تنها نفی نکرد بلکه به نوعی تایید کرد) مبنی بر ارسال دو کشتی سلاح و مهمات به روسیه منتشر شد. این یعنی ایران به مرحلهای از قدرت رسیده (از طرفی غرب ضعیف شده) که اینچنین علنی در مقابل غرب ایستاده در حالیکه احتمال جنگ رو در رو با غرب هم هست.
از جمله خبرها احتمال ارسال ۲۰ بمب اتمی از طرف روسیه به ایران است. من در نوشته های چند ماه پیش این نکته را هم نوشته بودم اینکه:
روسیه باید از سوریه خارج بشود، و ایران امکان استفاده از سلاحهای پیشرفته ضدهوایی (موشکها) و حتی حمله تلافی جویانه برعلیه اسرایل را داشته باشد و در صورت سخت شدن شرایط روسیه باید سلاح اتمی (البته با افسران و متخصصین بمبهای اتمی روسی که بر آن سلاحها کنترل دارند) در ایران بگذارد تا چنانچه کار به جنگ گسترده کشید اسرایل جرات اقدام اتمی برعلیه ایران را نداشته باشد.
اخیرا اسرایل دیگر نتوانست به بازی دو روی ادامه بدهد و مستقیما به حمایت از زلنسکی (خاین به اکراین که باید محاکمه و سخت ترین مجازاتها را تحمل بکند) پرداخت در نتیجه تصمیم گیری برای روسیه ساده شد و تمام قد در کنار ایران ایستاد.
حمایت چین نیز دیگر چندان در پرده نماند.
همانطور که اشاره کردم در خصوص تمام این نکات نوشته ام و تمام آن پیش بینی ها درست از آب درآمد.
نکته اینجاست که شرق از نوشتههای من درس گرفت و همان راه را رفت ولی غرب مغرور (غروری احمقانه که آنها را کور کرده) به جای یادگیری و تغییر تاکتیک دقیقا در آن چاهی رفت که من پیش بینی کرده بودم.
اکنون اتحاد شرق هر روز گسترده تر میشود. برقراری رابطه ایران و عربستان با وساطت چین (و البته روسیه که او نیز گفت در این میان بوده) و مشخصا اتحادیه شانگهای، بریکس و اور آسیا چرخش بزرگی است که چندین کشور دیگر اقماری عربستان را هم به اینطرف میکشاند و از طرفی به جنگهای فرسایشی منطقه پایان میدهد. در نتیجه داستان فروش سلاح های غربی مخصوصا آمریکایی نیز به پایان میرسد. و همچنین به عوض پرداختن پولهای کلان برای خرید سلاحهای بی فایده؛ امکان سرمایه گذاری این کشورهای ثروتمند منطقه در کشورهای ضعیف را میدهد.
کمتر از یک ماه پیش حدودا ۱۴-۱۵ فوریه که رییس جمهوری ایران بالاخره پس از سالها سنگ اندازی جناح های غرب گرا برای عقد قراردادها و … به چین رفت مطلبی نوشتم و اشاره کردم که چرخشی بزرگ در سیاست ایران ایجاد شد که تاثیرش جهانی است؛ اتفاقا در حین پرواز از ایران به سوید بودم و در یک فرصت کوتاه در فرودگاه استانبول آنرا نوشتم.
اکنون هر روز تغییرات عظیم نظامی، اقتصادی، سیاسی … در جهان رخ میدهد.
همانطور که پیشتر هم نوشته بودم غرب قصد تغییرات گسترده سیاسی در منطقه را داشت و از جمله تجزیه کشورها و مخصوصا کودتای ساختگی درون عربستان و در نتیجه قتل عام شیوخ و از جمله محمد بن سلمان و بالا کشیدن بیشتر از هزار میلیارد دلار پول نقد آنها در بانکهای آمریکا.
پیشتر نوشته بودم تنها راه نجات شیوخ منطقه همکاری با ایران است. و البته چند دهه پیش نوشته بودم:
باید با همسایگان آشتی کرد وگرنه غرب آنها را به کشتن یکدیگر و نابود کردن اقتصادشان وامیدارد.
این نکته را محمد بن سلمان نیز متوجه شد و بالاخره با توجه به بسیاری مسایل دیگر صلح میان همسایگان برقرار شد و نقشههای اسرایل بر باد رفت.
از جمله نکات مهمی که پیشتر نوشته بودم:
۱- اختلافات درونی یهودیان صهیونیست که در آمریکا گسترده شده و به درون اسرایل رسیده.
۲- غرب مذهبی است و در امور مذهبی و داخلی کشورها دخالت میکرد. مسیحی کردن کره جنوبی مشکل اصلی اتحاد دو کشور شد. مسیحی کردن تایوان مشکلی بر سر راه اتحاد با چین آورد و…
اما چین در دو نکته در کشورها دخالت نکرده است:
۱- وارد مسایل سیاسی داخلی کشورها نشده سعی در تغییر رژیم ها نکرده و دخالت نظامی نکرده است.
۲- وارد مسایل اجتماعی مخصوصا دینی نشده. اتفاقا این یکی برای کشورهای مسلمان منطقه بسیار مهم است.
اسرایل و آمریکا با تبلیغات بسیار گسترده مستقیم و غیر مستقیم کاملا در مسایل اجتماعی و مذهبی کشورهای مسلمان منطقه دخالت کردند. و این نکته ترس زیادی در مذهبیون و مخصوصا رهبران مذهبی ایجاد کرد. امریکا، اسرایل و غرب درک ضعیفی از مسایل انسانی اجتماعی دارند و نمیتوانستند بفهمند که با این دخالتها چگونه تیشه به ریشه سلطه خود میزنند.
اشاره:
در زمان شلوغی های ایران، ترکیه و آذربایجان با تحریک اسرایل سعی کردند شمال ایران (منطقه ای درون ارمنستان که باعث قطع مرز ایران با ارمنستان و محاصره آن کشور میشد) را قبضه بکنند. ولی حتی در همان شرایط ایران ارتش خود را به آنجا فرستاد و از یک فاجعه تاریخی جلوگیری کرد و سپس ارتش ارمنستان را مجهز کرد کاری که باید زودتر میکرد. حالا اما پس از زلزله وحشتناک ترکیه این کشور کاملا گرفتار آن مسیله و از طرف دیگر حاکمیت آن مشغول کارهای انتخابات ریاست جمهوری است.
اسرایل درگیر مسایل داخلی خود تا مرحله بسیار خطرناک جنگ داخلی است. امروز که به صحبتهای یکی از یهودیان ایرانی اسرایل گوش میدادم (او از مفسران و تحلیلگران معروف است)، ضعف در گفتار و تحلیل هایش کاملا آشکار بود و به طور کاملا واضح از آن حالت پر مدعای حتی همین یکی دو روز پیش کاملا عقب نشینی کرده بود. سردرگمی در گفتارش بیداد میکرد.
و اما متحد و تجهیز کردن کردهای کومله و حزب دمکرات و … در همین هفته اخیر توسط اسرایل نیز راه به جایی نخواهد برد. ایران و کشورهای منطقه باید در مسیر صلح و همزیستی محبت آمیز و همکاری با همسایگان برآیند و از حضور نیروهای اغتشاش گر وابسته به غرب و اسرایل در کشورهای خود برعلیه همسایگان کاملا کناره گیری بکنند.
پایان سخن
قدرت در جهان در حال تغییر است و چون من بیشتر آنها و مخصوصا اصل و اساس ها را از سالها پیش، پیش بینی کرده بودم و در سایتم و فیس بوکم هست به این مختصر قناعت شد.
اما، اشاره چندباره به اینکه پیشتر این و آن نکته را نوشته بودم به این دلیل است که بسیاری مردمان که نوشتههای من را به صورت سطحی خوانده بودند و یا نتوانسته بودند پیوستگی آن تحلیلها و پیش بینیهای مسایل سیاسی را بفهمند اکنون میتوانند دوباره به آن نوشتهها مراجعه بکنند.
بعضی به من گفته بودند:
“میگویند سرمقاله نشریات جناح خامنهای را حسن بایگان مینویسد، یعنی خط دهنده من هستم”.
البته که من سرمقاله نویس هیچ ارگانی نیستم، من یک فیلسوف کاملا مستقل هستم که میدانم بسیاری اهل علم (در ایران و سایر کشورها) به فلسفه من اعتقاد دارند.
وظیفه من نوشتن واقعیات و راهنمایی مسیری انسانی است. هرکس میخواهد درس بگیرد و آنکه نمیخواهد همانند غرب در گرداب نادانی فرو میرود و غرق میشود و شکست میخورد.
۱۱ مارس ۲۰۲۳
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان