آیا کردها تجزیه طلب هستند؟ در باره حق تعیین سرنوشت ملل!

از چند روز پیش در حال نوشتن مطلبی در بررسی تیوری مارکسیستی- لنینیستی “حق تعیین سرنوشت ملل” بودم؛ اما به واسطه مسایلی که اخیرا پیش آمد خلاصه آنرا اینحا می‌نویسم و دیگر نیازی به نوشتن بیشتر نیست.

برمبنای تیوری مذبور ملل مختلف حق تعیین سرنوشت خود را دارند و می‌توانند از کشورها جدا شوند؛ این باعث گردید تا کمونیست‌های کشورهای مختلف و از جمله ایران در این راه قدم بردارند مخصوصا در ابتدای انقلاب/نیمه کودتای ۵۷ و هنوز این داستان در میان کمونیست‌ها هست مگر اینکه سست شده باشند.

اما سوال اینجاست:

چرا شوروی، حزب کمونیست شوروی، لنین و استالین و… حاضر نشدند به مردمان ارمنستان، گرجستان و … که کشورهایی با تاریخ مستقل بودند حق حاکمیت بدهند و این کار تنها زمانی صورت گرفت که شوروی سوسیالیستی یا به قول خودشان کمونیستی فرو ریخت.

حال با این مقدمه به وقایع اخیر ایران نگاه می‌شود که به طور قطع در ارتباط مستقیم با تغییر قدرت در جهان از غرب به شرق است.

اخیرا صحبت بر سر آنست که کردها را تحریک کرده اند که از ایران جدا بشوند.

۱- این خواست اقلیتی از کردها است ولی بیشتر آنها خواستار جدایی نیستند.

۲- کردها که هنوز در وضعیت قومی قبیله ای هستند ابدا با هم کنار نمی آیند. من در سوید دوستان کرد در سطح رهبری از کشورهای مختلف دارم و می‌دانم که کردهای کشورهای مختلف با هم رابطه خوبی ندارند و در واقع رابطه‌ای با هم ندارند به جرات می‌گویم تنها کسی که با کردهای کشورهای مختلف رابطه دارد من هستم.

۳- برنامه جدا کردن کردستان ایران شاید توطیه ای از طرف غرب باشد اما از زاویه ای دیگر؛ زیرا این بدترین سناریویی است که اجرا می‌شود چرا که ترکیه، عراق و سوریه زیر این بار نخواهند رفت و در این مورد همه متحد عمل خواهند کرد و اختلاف نظر جدی ندارند.

۴- این شلوغی بعضی کردها در ایران در شرایطی است که داستان بمب گذاری در ترکیه پیش آمد و رابطه آن با باز گرداندن اعضا پ ک ک از سوید به ترکیه و پیوستن سوید به ناتو و… که پیشتر نوشتم. پس می‌تواند توطیه ای در این مسیر باشد و گروهی از کردها را قربانی برنامه های پشت پرده می‌کنند.

۵- هم اکنون ترکیه به مواضع کردها در سوریه حمله کرده و ایران به مواضع آنها در عراق.

از طرفی ایران کشور عراق را همین امروز تحت فشار گذاشته تا با کردهای مخالف ایران برخورد بکند.

سوریه هم که با بخشی از کردها درگیر است.

پس هیچ شانسی برای کردها نیست تا در این شرایط دست به اقدام برای تجزیه از ایران بزنند.

۶- بنظر می‌رسد این گروه از کردها در بدترین شرایط دست به اقداماتی زدند که بیشتر به خودکشی شباهت دارد.

۷- شاید پس از ترکیه ایران از عراق، اقلیم کردستان و غرب بخواهد تا رهبران احزاب کرد که دست به اسلحه برده اند را به عنوان تروریست به ایران تحویل بدهند که یک بحران جدید برای غرب ایجاد خواهد شد.

۸- تجزیه هر کشوری در منطقه به نفع هیچ کدام از کشورهای دیگر نیست و بدتر از همه بلاهایی است که پس از تجزیه بر سر تمام مردمان آن کشور خواهد آمد.

تمام قدرت ایران/مردمان ساکن در آن در بزرگی و تنوع مردم/اتحاد آنها، آب و هوا، منابع زیاد و … می‌باشد و در صورت تجزیه، همه بلااستثنا ضعیف می‌شوند و بعضی بسیار بسیار ضعیف خواهند شد که حتی به صورت مستعمره کشورهای اطراف در خواهند آمد یعنی حتی مستعمره همان کشوری که از او جدا شده‌اند.

پس نوشت: شنیدم که دولت و مجلس ترکیه پس از بمب گذاری (حدود ۱۰ روز پیش در استانبول) تصویب کرده‌اند که هرکسی برعلیه دولت حرفی بزند مجرم سیاسی شناخته شده مجازات سختی خواهد داشت.

۲۲ نوامبر ۲۰۲۲

۱ آذر ۱۴۰۱

ازمیر – ترکیه

آذربایگان یا آذربایجان!

عقل که نباشد جان در عذاب است.

آذربایگان این منطقه تاریخی که در تمام تواریخ و کتب جغرافیایی از چندین قرن پیش آمده، کوهستانی می‌باشد و همین است که در ایران است.

آن کشور نامش باکو، شیروان و آران بوده است.

در زمان لنین برای ایجاد همین اختلافات که شاهد هستیم نامش را عوض کردند و آذربایجان نامیدند.

آران به معنی زمین مسطح است زیرا آن کشور مسطح و در محاصره کوهها است، که از جمله آذربایگان واقعی که همین است که جزو ایران می‌باشد و کوهستانی است.

پرفسور عنایت الله رضا کتابی مفصل با مستندات کافی تاریخی – جغرافیایی در باره آران نوشته و من هم یک مطلب کوتاه تکمیلی بر آن نوشتم که در سایتم هست.

حال اگر مردم عادی این موضوع را نمی‌دانند یک‌ نکته است، ولی دولت‌ها باید بدانند و این اطلاعات را به مردم بدهند؛ وگرنه این دولت ها یا احمق هستند یا دروغگوی تمام عیار و خواستار ادامه بحران.

نکته:

نام آذربایجان عربی شده آذربایگان است. چند بار برای فرهنگستان و دولتیان نوشتم:

برای حل این داستان با کمترین هزینه، کافی است از نام پارسی “آذربایگان” در ایران استفاده شود و آن طرف/کشور همچنان از نام بی معنی آذربایجان استفاده بکند.

آذربایگان معنی دارد و داستان نام گذاری آن در تواریخ آمده است. اما آذربایجان معنی ندارد.

۲۳ نوامبر ۲۰۲۲

۲ آذر ۱۴۰۱

سلجوق – ترکیه

ترسوترین‌ها دیگران را به قتل‌گاه می‌فرستند!

ترسوها وارد معرکه نمی‌شوند!

ترسوترین مردمان‌‌، دیگران را تحریک به جنگ و آدم کشی می‌کنند؛ کسانیکه اگر یک کشیده به آنها بزنید گریه می‌کنند و مادر خود را هم می‌فروشند.

جنگ و آدم کشی را تمام کنید. روی صحبت من با هر دو طرف است مخصوصا مخالفین رژیم که بسیار ترسو‌ هستند و جوانان خام/ناآگاه را تحریک می‌کنند و به کشتن می‌دهند تا منافع آنها تامین بشود.

اگر موافق جنگ و آدم کشی هستید خودتان وارد معرکه بشوید و در صف اول قرار بگیرید؛ کاری که من می‌کردم. اما دیگر با آن افکار غلط و ضد انسانی که بیشتر از غرب بیرون می‌آمد و می‌آید مرز بندی جدی دارم و آنها را جنایتکار و ضد بشر می‌نامم. اما آن جنایتکاران با شعارهای حقوق بشر، آزادی، دمکراسی و … ساده لوحان را فریب می‌دهند.

آیا اینها جنایت کارتر هستند یا آن ساده لوحانی که فریب می‌خورند و عملا دستشان را به خون آلوده می‌کنند؟

۲۴ نوامبر ۲۰۲۲

۳ آذر ۱۴۰۱

سلجوق – ترکیه

آیا غرب دمکراسی است؟

حاکمیت های فرامافیایی غرب ابدا ارتباطی با دمکراسی، آزادی، حقوق بشر و … ندارند. آنانی که این نکات ابتدایی یا ترم های اساسی سیاسی را نمی‌دانند و فریاد آزادی، حقوق بشر، دمکراسی و … سرمی‌دهند برای هر کشوری خطرناک هستند و خلاف آنچه را می‌گویند به آن کشور می‌دهند.

۲۵ نوامبر ۲۰۲۲

سلجوق – ترکیه

شناخت تاریخ، شناخت وقایع سیاسی!

تحلیل دقیق و واقعی وقایع تاریخی امری مهم است.

مردمان هر کشوری اگر نتوانند اتفاقاتی را که در کشور آنها افتاده ریشه یابی بکنند از ضعفی اساسی رنج می‌برند و در آینده هر بلایی بر سر آنها خواهد آمد.

ندانستن درست تاریخ/اتفاقات رخ داده، نقش دانش و به نوعی نقص عقل/خرد جمعی مردمان یک کشور است.

در تحلیل اتفاقات بعضی عمدا سعی در مخدوش کردن واقعیات دارند و بعضی ابدا دانشی ندارند. اتفاقا آنانی که در وقایع یک کشور در جهت ضربه به آن کشور قدم برمی‌دارند اخبار و تحلیل‌های غلط می‌دهند و از افرادی از خودشان و یا افرادی که فریب اشان را خورده اند بهره می‌برند تا حداکثر انحراف را ایجاد بکنند.

وقتی می‌بینیم در بررسی یک واقعه تاریخی که مثلا تنها چند دهه از آن گذشته و هنوز آن نسل زنده هستند نمی‌توانند آن را تحلیل بکنند آن جامعه دچار ضعف اساسی است.

مثلا آنچه در سال ۱۳۵۷ در ایران رخ داد. آن وقایع ارتباط مستقیم با کودتای کمونیستی نظامیان در افغانستان داشت؛ ترس از گسترش آن به ایران و کمونیستی شدن این کشور؛ غرب را بر آن داشت تا شاه را ببرد و اسلام‌گرایی را در منطقه دامن بزند. این تحلیل واقعی را من از چند دهه پیش ارایه کرده ام ولی چون حاکمیت ایران و غرب هرکدام به دلایل خاص خودشان، دروغ های دیگری را به جای وقایع تاریخی ارایه می‌دهند، اکنون غرب با ارایه بعضی چیزهای کودکانه (عکس‌های چند بی حجاب و …) می‌گوید زمان شاه چنین و چنان بود و … و آوردن دوباره سلطنت را مطرح می‌کند تا به مقاصد خود برسد. اما اگر آن ریشه واقعی که من مطرح کرده‌ام در سطح وسیع در جامعه مطرح می‌شد مردم دانش تاریخی – سیاسی بسیار خوبی پیدا می‌کنند فریب نخواهند خورد.

وقایع کوچک و بزرگ زیادی در جهان روزانه اتفاق می‌افتد که قدرتمندان چهره‌ای غیر واقعی از آن ارابه می‌دهند.

در خصوص وقایع اخیر ایران نیز چنین است. من آنچه را که اتفاق افتاد و یکی دو روز پیش از آن حدس زده بودم را نوشتم ولی قدرتمندان در ایران و در خارج هرکدام تحلیل‌ها و در اساس دروغهایی در جهت منافع خودشان میدهند و در نتیجه مردم آن درسی را که باید بگیرند، نمی‌گیرند. از همه بدتر برچسب زدن های زشت است که بر مخالفان می‌زنند. و از آن بدتر کسانیکه چیزی از مسایل نمی‌دانند و بازیچه می‌شوند. در وقایع اخیر من از ابتدا گفتم: این اختلافات درونی حاکمیت است ورود در آن برای افراد خارج از این جناح‌ها فقط مورد سواستفاده قرار گرفتن است.

انان که تاریخ یعنی اتفاقات را دگرگونه می‌بینند دقیقا همانند آنست که چیزی را به او نشان بدهند و‌ تعریف دیگری از آن و‌خصوصیاتش بدهند.

داشتن دانش درست تاریخ به شناخت و حرکت سیاسی کمک می‌کند.

۱۱ دسامبر ۲۰۲۲

۲۰ آذر ۱۴۰۱

اورفا – ترکیه

انقلاب یا آنارشیسم!

شناخت ترم‌ها و نام‌گذاری ها برمبنای آنچه که هست امری آکادمیک و مهم است. هر چیزی و هرکاری نام و تعریفی دارد. پیشتر در بررسی عرفان به این نکته (تعریف) پرداخته بودم و مثال‌هایی آوردم از جمله: اگر برای پزشکی تعریف درستی نباشد هر عطار یا … می‌تواند ادعای پزشک بودن بکند و…

حال در اینجا به این مورد خاص (انقلاب یا آنارشیسم) پرداخته می‌شود.

خانه‌ای داریم که مشکلات جزیی و کلی دارد، اما اگر آنرا خراب کنیم سپس بیرون خانه ایستاده فکر کنیم؛ حالا چگونه آنرا بسازیم و با کدام پول؟ این دیوانگی است. ابتدا باید برنامه کامل داشت.

نکته اینجاست که مخصوصا در آن شرایط به دلیل اینکه هر کسی ادعای مالکیت خانه را دارد می‌خواهد نظرات خودش اعمال بشود و اینجاست که میان آنها جنگ به راه می‌افتد.

هرکسی قسمتی از خانه خراب شده را می‌گیرد و ملک خود می‌دانند و می‌خواهد دیگران بقیه خانه را به او بدهند و … و در نهایت ممکن است شخص سومی صاحب خانه بشود.

لباسی داریم مندرس یا ..‌. آنرا بیرون نمی‌اندازیم بدون اینکه چیزی دیگری برای پوشیدن داشته باشیم.

در خصوص تقریبا همه موارد زندگی چنین است.

حتی در روابط شخصی و یا دولت‌ها در روابط بین‌المللی، نمی‌توان با همه قطع رابطه کرد زیرا جایگزین وجود ندارد.

در جهان چند سرمایه‌دار بسیار بزرگ حکومت می‌کنند، در جهان چند کشور قوی متحد غارتگری و جنایت می‌کنند؛ اما حتی همین را هم نمی‌بایست به یکباره و بدون جایگزین بهم زد.

برای انقلاب سیاسی باید تیوری، برنامه، سازمان/حزب سیاسی داشت و از قبل آنرا به جامعه بدون مخفی کاری در نکات اساسی و اینکه در آینده چه چیزی را می‌خواهند به جای چه چیزی بگذارند، ارایه بدهند. در این راه مخفی کاری نشانه فریب است و باید اجتناب/تحریم کرد.

زمانیکه حرکتی برای بهم ریختن وضعیت موجود صورت بگیرد که برنامه‌ای ندارد آن را آنارشیسم می‌نامند.

انقلاب لباس نیست که بشود آنرا به زودی تعویض کرد، بلکه نیازمند بسیاری پیش زمینه هاست.

بسیاری اهل علم در دانشگاه‌ها و مراکز علمی جهان به من گفته اند:

تو با این فلسفه، نوشته‌ها/کتاب‌ها بزرگترین انقلاب طول تاریخ بشر را کرده‌ای.

اما من می‌دانم، فلسفه ام برای اینکه به آن مرحله فراگیری جهانی و برقراری نظم انسانی برسد نیازمند زمان است و ابتدا در سطح عاقل‌ترین مردمانی که اهداف انسانی دارند پذیرفته شده و سپس به عامه مردم خواهد رسید. شاید این کار در حیات من صورت نگیرد و من هیچ فشار و سخت‌گیری برای سرعت عمل ندارم.

پیروان فلسفه من باید بسیار صبور بوده از هرگونه خشونت پرهیز کنند و به تلاش برای آگاهی های بیشتر، به روز کردن دانش خود و روشنگری بپردازند.

۱۲ دسامبر ۲۰۲۲

۲۱ آذر ۱۴۰۱

اورفا (اودیسه) – ترکیه

بررسی مختصر نقش روابط/قراردادهای چین با شیخ نشین های منطقه در آینده جهان!

ایران باید – باید سیاست‌های منطقه ای خود را تغییر بدهد!

قراردادهای اخیر تجاری چین با کشورهای نفت خیز و ثروتمند منطقه حاکمیت دلار و غرب را زیر سوال می‌برد و چین را قدرت برتر می‌کند.

این قراردادها حاکمیت عربستان را از خطر نابودی، جنگ داخلی و تجزیه نجات می‌دهد زیرا قدرت و نفوذ آمریکا را بسیار کم می‌کند.

عربستان نشان داده تاجر خوبی بوده و توانسته بسیاری بحران‌های سخت را پشت سر بگذارد و سیاست باز خبره ای می‌باشد.

همچنانکه توافق آمریکا با عربستان برای فروش نفت با دلار، باعث جهانی شدن آن پول شد؛ اگر نفت و گاز منطقه به چین و به تبع آن با سایر کشورها با پول‌های دیگر معاوضه بشود آنگاه سقوط سلطه دلار، آمریکا و‌ غرب رغم می‌خورد.

اگر اینکار با ایجاد یک بانک با سرمایه های این کشورهای قوی و ثروتمند صورت بگیرد آنگاه پایان کامل سلطه دلار و‌ غرب است.

چند سال پیش که روابط ایران و عربستان خوب بود آنها قصد ایجاد بانک مشترک اسلامی را داشتند که زنگ خطر جدی برای غرب بود در نتیجه روابط این دو کشور را تا این حدی که می‌بینیم تیره و تار کردند. اما چین و حامیانش و اتحادیه شانگهای با آن یکی تفاوت بسیار زیاد دارد. جای پیش گویی نیست بلکه شواهد اینکه چین و متحدانش قصد ایجاد بانکی عظیم را دارند موجود است.

تمام اینها نگرانی‌های غرب است و سعی دارد به هر طریقی شده شکاف ایجاد کند. مثلا اگر در وقایع اخیر ایران موفق می‌شد، ممکن بود ورق برگردد و حداقل تغییرات در جهان سال‌ها عقب بیفتد؛ به عنوان نمونه این قراردادها با کشورهای همسایه ایران ممکن بود انجام نشود زیرا بسیاری معادلات در جهان بهم می‌ریخت و موضع این کشورها را تحت الشعاع قرار می‌داد.

نکته:

چین نمی‌خواهد در جهان انقلاب بکند، یعنی یکباره نظم یا بد نظمی موجود را بهم بزند زیرا در آن صورت جهان شکل بدتر از اکنون را خواهد گرفت، بلکه به مرور با جایگزین کردن چیزی، مقدار از آن چیز دیگر را کم می‌کند. این حرکتی هشیارانه و معقول است و به نفع جهان.

برعکس غرب سعی در شلوغ کردن و ایجاد اغتشاش و بحران در کشورها و جنگ میان همسایگان (مخصوصا در منطقه) را دارد تا بدین طریق حاکمیت خود را حفظ بکند.

این حرکت نرم دقیقا همان نکته ای است که همواره برای تغییرات در جهان و زندگی بشر به آن اشاره داشته ام و مخالفت خودم با انقلاب و سرنگونی و حرکات تند را اعلام کرده بودم.

اینکه در این صورت سرمایه داران غرب چه عکس‌العملی نشان می‌دهند و آیا جهان را به یک جنگ نابود کننده می‌کشانند و یا خود به چین می‌روند بحث مفصل دیگری است که پیشتر در مقالاتی با بررسی خصوصیات و وابستگی‌های سرمایه‌داران حاکم بر غرب بدان پرداخته‌ام و در موقعیتی دیگر بدان خواهم پرداخت.

در غرب نیز میان آنها اختلافات زیادی است که بواسطه سلطه مطلق آمریکا امکان علنی شدن ندارد ولی با چنین تغییری، جدایی میان آنها را رقم خواهد خورد.

خواست جناح خامنه‌ای و اصلاح طلبان!

– این وقایع دقیقا در مسیر خواست جناح خامنه‌ای است ولی باید آنرا کاملا درک و قبول بکند.

– اما جناح اصلاح‌طلبان طرفدار غرب از این موضوع بسیار عصبانی هستند آنها سال‌ها تمام نیروی خود را صرف مخالفت با چین و پیوستن به غرب کردند و تمام وقایع اخیر ایران نیز در همین رابطه می‌گنجد.

سیاست‌های غرب مخصوصا در منطقه که ایجاد جنگ میان همسایگان است، قاعدتا باید مورد توجه/حمایت اصلاح طلبان باشد و نه خامنه‌ای. پس در شرایط بوجود آمده کنونی خامنه‌ای باید باب مذاکرات و تغییر سیاست منطقه‌ای را بطور جدی و فعال باز بکند و صلح با همسایگان را سرلوحه روابط خارجی کشور قرار بدهد.

ایران باید سیاست‌های خود را در منطقه تغییر بدهد!

تغییر در سیاستهای عربستان امری مهم است. عربستان نیز متوجه شده که قدرت در جهان در حال تغییر است و دارد خود را آماده می‌کند.

نکته:

عربستان درخواست پیوستن به اتحادیه شانگهای را داده است. این نقطه عطف بزرگی می‌باشد که مستلزم تغییر سیاست‌های عربستان و ایران به عنوان عضو شانگهای نسبت به همدیگر و جهان است.

ترکیه نیز در حالت بینابینی قرار گرفته و به شکلی عمل می‌کند که غرب را دیگر قدرت تمام و کمال نمی‌بینند.

پس در این رابطه بهتر است ایران (جناح خامنه‌ای) رابطه‌اش را با این کشورهای همسایه/ منطقه خوب بکند‌.

جناح خامنه‌ای که اکنون توانسته دست اصلاح طلبان را از قدرت درون حاکمیت کوتاه و جنگ داخلی که آنها به راه انداخته بودند را ساکت بکند، باید- باید در سیاست خارجی خود با همسایگان و مخصوصا عربستان تجدید نظر بکند. این عمل هزینه و نیروی زیادی که صرف مسایل نظامی می‌شود را کم می‌کند. آنگاه به طور جدی مسایل داخلی نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

تغییرات اساسی در منطقه!

قطع دست آمریکا از شیخ نشین ها تمام سیاست‌های منطقه را عوض خواهد کرد، زیرا جنگ‌های منطقه خواست آمریکا و اسراییل بوده و هست. با قطع شدن قدرت آنها دلیل جنگ‌ها نیز از میان می‌رود؛ به ویژه آنکه سیاست چین بر پایه جنگ و فروش اسلحه نیست بلکه تجارت است و تجارت در صورتیکه کشورها پول داشته باشند بهتر می‌چرخد؛ پس باید همین کشورهای فقیر منطقه را هم به صلح و ثروت برسانند.

نکته:

چین بر خلاف غرب مذهبی نیست و‌ نمی‌خواهد همانند غرب استعمارگر باشد و مخصوصا در چنین اتحادی (شانگهای) و امثالهم جایی برای آن شکل نیروی منحرف استعمارگر نیست.

نکته بسیار مهم در سیستم استعماری غرب مذهب (مسیحیت مخصوصا مسیحیت صهیونیستی) می‌باشد و آنها حول آن جمع شده‌اند. این وحدت نیز با تغییرات جهان شکسته خواهد شد و:

با توجه به کتاب من “عیسی مسیح و مادرش مریم یهودی نبودند، بلکه آنها مندایی بودند”؛ تمام دیدگاه مذهبی غرب (مسیحیت) و رابطه‌اش با یهودیت کاملا از هم خواهند پاشید و جهان با توجه به فلسفه من تغییراتی کاملا اساسی خواهد کرد.

۱۳ دسامبر ۲۰۲۲

۲۲ آذر ۱۴۰۱

اورفا – ترکیه

نام‌های کاذب برای فریب!

کسانیکه قصد فریب دارند از شگردهای خاص فریب دهنده استفاده می‌کنند‌.

یک نفوذی بیشتر از سایرین به آن جریان ابراز ارادت می‌کند و …

سالهاست اسرایل جهت فریب ساده دلان، برای سازمانهایی که ایجاد می‌کند از نام‌هایی مانند درفش کاویانی، کورش کبیر، سربازان … و امثالهم استفاده می‌کند تا مردمان را فریب داده چنین بنمایاند که این جریانات ناب ایران دوست هستند.

انتخاب این اسامی به نوعی نام رمز هم هست تا به سادگی همدیگر را تشخیص بدهند.

نام هر سازمانی نشانی از ماهیت اوست مثلا سازمان‌های مذهبی، کمونیستی، لامذهب و …

اما نام برای فریب از طرف سازمانهای جاسوسی دیگر گونه است که مخصوصا اینچنین اسامی کاوه آهنگر، جانبازان کورش، سربازان … ابدا هیچگونه ماهیت سیاسی خاصی را مشخص نمی‌کند، فقط افراد ساده و بی تجربه را فریب می‌دهد.

پس هرکجا با چنین اسامی روبرو شدید با احتیاط برخورد بکنید.

۱۳ دسامبر ۲۰۲۲

۲۲ آذر ۱۴۰۱

اورفا – ترکیه

آیا تظاهرات خودش جوش یا مردمی وجود دارد؟

دیروز دوستی فعال سیاسی در فیس بوک اش خبر از برگزاری تظاهراتی خودجوش دربرابر پارلمان سوید در استکهلم منتشر کرد. با او صحبت کردم و‌ آگاهی دادم و بسیار تشکر کرد.

هیچ تظاهرات یا حرکت خودجوش وجود ندارد. ظرف آب خودش جوش نمی‌آید باید آنرا جوش آورد.

این تظاهرات ابدا خودجوش نبود بلکه از چند روز پیش در حال سازماندهی از طریق تلگرام و … بودند و از اپسالا از طرف کلیسیای صهیونیستی lives ord راه اندازی و‌ هدایت می‌شد و شعبه های دیگر این کلیسیا در شهرهای مختلف همکاری می‌کردند.

این کلیسیا حدود ۲-۳ دهه پیش توسط یک سویدی که به اسرایل رفته بود راه‌اندازی شد و هر صبح برای بقای اسراییل دعا می‌کنند. آن شخص چند سال پیش این کلیسیا را رها کرد و کاتولیک شد.

بسیاری ایرانیان برای گرفتن اقامت سوید به آنجا رفتند و خود را به ظاهر مسیحی معرفی کردند ولی بعد از گرفتن اقامت آنرا رها کردند. در نتیجه اسرایل که استاد حیل است دیگر آنچنان ساده برخورد نکرد بلکه از مدتها قبل مراجعین را به نوعی گیر می‌اندازد؛ مخصوصا آنها که هنوز اقامت اشان درست نشده و‌ نیاز به تایید این کلیسیا به عنوان یک مسیحی دارند، مجبورند برای آنها هرکاری بکنند از جمله سالهاست در دفاع از اسرایل به فعالیتهای مختلف ضد ایران می‌پردازند.

کشورهای غربی بدون هیچ هزینه‌ای از میان کسانیکه متقاضی اقامت هستند جاسوس گیری یا حداقل خبرچین گیری می‌کنند. و این دسته کلیسیاها نیز از موقعیت خود سواستفاده های زیادی می‌کنند.

۱۳ دسامبر ۲۰۲۲

نقش اسرایل در مسایل جهان!

لابی ها و عمال اسرایل در تمام اتفاقات جهان و ایران و مخصوصا وقایع اخیر ایران نقش بازی کردند. پرچم تجزیه طلبی نیز در دست آنها بود و نه مردمان عادی.

بزرگترین/کثیف ترین روش و حیله آنها حمله فیزیکی، تهدید و اتهامات و وصله چسباندن به هرکسی بود که حرف دیگری می‌زد. با ایجاد وحشت و‌هراس همه را از نقد و‌ ابراز نظر می‌ترساندند و مردم را وادار به هر حرفی و هرکاری که آنها می‌خواستند می‌کردند مثلا وادار به تعطیل تمام مراسم و شادی‌ها و … و خودشان هر گونه جشنی برگزار کردند و می‌کنند.

حتی در ۸ سال جنگ ایران و عراق که آن همه مرگ و‌ ویرانی داشت، مردم جشن و شادی را فراموش یا متوقف نکردند. دیکتاتوری و ستمگری از تمام حرکات اینها می‌بارد.

اینجاست که باید پیش از خراب کردن هر آنچه هست ابتدا آینده را دید. و مخالفین را هم محک زد و از آنها خواست که چه چیزی برای ارایه دارند.

هر مخالفتی حتما درست نیست.

هر مخالفی الزاما برنامه بهتری ندارد.

باید مخالفین برنامه خود را ارایه بدهند تا معلوم شود شارلاتان یا جنایتکار یا بدترین ها نیستند و‌ قصد نابودی ندارند؛ دقیقا این چیزی بود و هست که آنها از ارایه اش فرار می‌کنند و با روش قدیمی یعنی حمله و ادعای طلبکاری و تهدید مردمان آنها را در موضع دفاعی قرار می‌دهند تا کسی جرات نکند. بگوید یا بپرسد: شما خودت که هستی و چه چیز بهتری داری که بدهی.

آنها آنچنان ماجرای اخیر را به خشونت و انحراف کشیدند که جناح اصلاح طلب که این جریان را به راه انداخته بود وحشت کرد و عقب نشست. ورود یک عده چاقو به دست و یک عده مسلح تجزیه طلب همه را به وحشت انداخت و اکثریت بزرگی از مردمان داخل ایران نگران از آینده کنار کشیدند و‌ خواستار آرامش شدند.

آنها حرکت اخیر را به آنارشیسم و‌ در جهت جنگ داخلی کشاندند. اینها واقعیات تاریخی است که ثبت خواهند شد تا آیندگان بتوانند وقایع گذشته را درست و دقیق ببینند و‌ از این تجربه‌ها بهره ببرند.

آنها‌ ابدا از فلسفه یا تفکر یا هدف انسانی پیروی نمی‌کنند بلکه از یک دین بسیار عقب افتاده و بسیار خشن و ضد انسانی پیروی می‌کنند که همه مردمان جهان به غیر از خودشان را سگان کثیف و بی ارزش در خدمت خود می‌بینند و متاسفانه حال که چند میلیارد مسیحی به شکل احمقانه‌ای این صحبتهای ضد بشری را پذیرفته و پذیرفته اند سگان کثیفی در خدمت یهودیان هستند برای همه جهان و انسانیت مشکل آفریده اند. اگر چنین نیست و بزرگترین رهبرانشان معترض این صحبت‌ها هستند؟ پیش بیایند و صحبت‌ها و نظرات من را نقد بکنند و نه اینکه تهدید به کشتن من بکنند و از طریق عمال خود وصله به چسبانند؛ وصله هایی که ابدا نمی‌چسبد و بیشتر آبروی این بی سوادان ضد انسانیت و عقل را می‌برد.

من مدرک رسمی از پاسخ رهبران کلیسیا دارم که صراحتا نوشته اند: ما می‌پذیریم که سگان کثیف در خدمت یهودیان هستیم.

اینچنین سگان کثیف که قبول کرده اند انسان نیستند، ابدا هیچ گونه اجازه اظهار نظر درباره انسان و انسانیت و حقوق بشر و دمکراسی و … ندارند.

این سگان کثیف همانند نوکران، غلامان حلقه به گوش، جلادان بی اراده در خدمت ارباب، حاضر به هرگونه جنایت ضد بشری و هر میزان کشتن انسان‌ها می‌باشند.

هر کسی یا نیرویی از این سگان کثیف تقاضای کمک برای تغییر در کشور خودش بکند از آنها حقیرتر است و ابدا اعتباری ندارند و باید از آنها پرهیز کرد زیرا اینها ابدا و ابدا چیز بهتری را نخواهند آورد به غیر از سگ کثیف و‌ نوکر بودن را.

هر خواننده که با این نوشته موافق است باید این را پخش کرده و حتی ترجمه و در اختیار سایر مردمان جهان قرار بدهد تا کسی نگوید: من نمی‌دانستم و کسی هم در دنیا نبود که آنرا بداند و من را در جریان بگذارید.

۱۵ دسامبر ۲۰۲۲

۱۴ آذر ۱۴۰۱

ماردین – ترکیه

USAIran