سوید در مسیر تبدیل شدن به منفورترین کشورهاست!

چه کسانی و چرا سوید را به طرف جنگ و دشمنی با سایرین می‌کشانند؟

چند سال پیش مطلبی نوشتم با تیتر سوسیالیسم در سوید به پایان رسید. اکنون شاهد حرکت‌های بسیار سریع سوید در مسیری کاملا مخالف چند قرن اخیر هستیم.

در بدترین شرایط جنگ اکراین و‌ روسیه، سوید درخواست پیوستن به ناتو را داد، احمقانه‌ترین حرکت ممکن. زیرا در این جنگ که کسی پایان آن را حدس نمی‌زد بلکه احتمال درگیری گسترده و حتی اتمی می‌رفت و می‌رود، سوید می‌بایست کاملا از هرگونه اتحاد با طرفین درگیر و موضع‌گیری پرهیز می‌کرد و نقش میانجی صلح را بازی می‌کرد.

ورود به ناتو در این شرایط تمام زیربنا و سیستم سوید را بهم خواهد زد.

دومین حرکت کاملا مشکوک و احمقانه سوید اصرار بر سوزاندن قرآن است. سوید با اینکار ده‌ها کشور مسلمان و چندین صد میلیون مسلمان را رنجیده خاطر کرده که امنیت سویدی‌ها را در جهان به خطر انداخته است.

حتی بعضی کشورهای غیر مسلمان و غیر مذهبی و مردمانی عادی با هر دین و یا ضد دین از این حرکت که کاملا مقابل آزادی بیان و همان کتاب سوزان است، موضع گیری کرده و می‌کنند.

این کار سوید ممکن است با انواع عکس‌العمل‌های تنبیهی تند و یا آرام از جانب بعضی کشورهای مسلمان و مردمان روبرو بشود.

این کار امنیت سویدی‌ها در جهان را با خطر روبرو کرده است. به عنوان کسی که به کشورهای مختلف سفر کرده‌ و تا چندی پیش شاهد احترام به عنوان یک سویدی بوده‌ام؛ اکنون احساس امنیت در سفر به بسیاری از کشورها به عنوان یک سویدی را ندارم.

بهرحال با این دو حرکت سوید به میزان بسیار زیادی وجه خود را در جهان از دست داده و‌ در حال تبدیل شدن به یکی از منفورترین کشورهاست.

حرکت‌های کم و بیش اینچنینی دیگری در رابطه با کشورهای جهان و همچنین درون کشور سوید صورت گرفته و می‌گیرد.

باید دید که سرمایه‌داران حاکم بر سوید مخصوصا خانواده والنبری یهودی صهیونیست چه نقشه‌ای برای سوید و مردم بی پناه آن گرفته‌اند.

جناح سرمایه‌داران هرگاه قصد تغییرات اساسی در سوید را داشته‌اند به سادگی انتخابات را برده‌اند و پس از ایجاد تغییرات، حمالی و پیشبرد بقیه کارها را به سوسیال دموکرات‌ها سپرده‌اند. این دوره اخیر نیز آنها انتخابات را بردند و در حال تغییراتی بسیار اساسی و ریشه‌ای هستند.

۲۹ ژون ۲۰۲۳

۸ تیر ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

شورش نیروهای واگنر در روسیه واقعیت یا فریب!

دیروز شنبه ۲۴ ژون ۲۰۲۳ رهبر گروه گسترده واگنر در روسیه ظاهرا دست به شورش زد و با لشکری چند هزار نفره پشت جبهه جنگ با اکراین را ترک کرد و به طرف پایتخت که فاصله‌ای حدود ۹۰۰ کیلومتر بود، حرکت کرد.

پوتین رییس جمهوری این کار را محکوم کرد و آماده باشی نصفه نیمه برای مقابله اعلام شد.

در این میان رییس جمهوری روسیه سپید با یوگنی پریگوژین رهبر گروه واگنر تلفنی صحبت کرد و نتیجه چنین شد که آنها در فاصله ۲۰۰ کیلومتری مسکو متوقف شدند و امروز به مواضع خود در بیرون شهر در پشت جبهه اکراین بازگشتند و رهبر گروه هم به روسیه سپید رفت.

واقعیت چه بود؟

حدس زدن واقعیت شاید ساده و شاید غیر ممکن باشد زیرا در سیاست آنهم در چنین شرایط جنگی و در کشوری مانند روسیه کنونی کار ساده‌ای نیست. کمااینکه سکوت غرب در این مدت و عدم ابراز خوشحالی و شلوغ کردن در باره وقایع روسیه و رفتار با احتیاط نشان از آن دارد که غرب نیز نتوانسته واقعیت را بداند.

ظاهر قضیه آن بود که این به اصطلاح شورش نظامی نظم روسیه را بهم می‌ریزد و در نتیجه یک ضد حمله سریع از جانب اکراین می‌تواند بسیاری از مسایل و شرایط جنگ و سرزمینی را تغییر بدهد.

قاعدتا برای چنین موردی باید سازمان‌های جاسوسی غرب مسایل را کشف می‌کردند و به اطلاع دولتمردان می‌رساندند و آنها در یک آمادگی قرار می‌گرفتند تا حمله خود را آغاز کنند.

اما:

۱- غرب می‌دانست و آماده هم بود ولی منتظر بود درگیری های داخلی روسیه به طور یقین شروع بشود بعد وارد عمل بشود. زیرا در اینصورت روسیه آمادگی برای دفاع را از دست داده بود.

۲- غرب می‌دانست که این یک فریب نظامی است و می‌خواهند او را در تله بیندازند. یعنی در حالیکه غرب حمله می‌کرد، نیروهای آماده واگنر فورا تغییر مسیر می‌داند و در حالیکه نیروهای اکراین به جنوب حمله کرده بودند آنها از شمال وارد اکراین می‌شدند و پشت جبهه اکراین را می‌گرفتند.

الترناتیو دوم!

داستان شورش واقعی بود.

در اینصورت افراد با تجربه نظامی واگنر می‌دانستند که تا آنها بخواهند از فاصله ۹۰۰ کیلومتری به مسکو برسند با انواع مختلف راه بندان ها روبرو خواهند شد و در نتیجه شاید هرگز به مسکو نرسند مگر اینکه نیروهای دیگری در حاکمیت با آنها همراه بوده باشند.

این اتفاق نه تنها نیفتاد بلکه هیچ نشانی هم از آن دیده نشد.

الترناتیو سوم!

روسیه خواستار برچیده شدن نیروهای واگنر بوده و شاید می‌خواسته به صورتی آن را تعطیل بکند که در آینده اگر از جایی به آنها جنایتی یا … نسبت داده شد خود را از آنها مبرا سازد.

شاید حدس های دیگری هم بتوان زد ولی کدام به واقعیت نزدیکتر است؟ با این اندک اطلاعات رسانه‌ای کار ساده‌ای نیست.

۲۵ ژون ۲۰۲۳

۴ تیر ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

غرب و حمایت از تروریسم!

چرا کشورهای غربی با اعضا سازمانی مانند مجاهدین رجوی مانند بقیه رفتار نمی‌کند؟

چرا همانند سایر سازمان‌ها به آنها اجازه (دایم یا موقت) زندگی نمی‌دهد و نمی‌گوید شما هم وارد کشورهای ما بشوید و مانند هر شهروندی زندگی کنید و هزینه زندگی خود را تامین کنید؟

چرا به آنها کمپ جمعی می‌دهد یعنی محل زندگی، خوراک و لباس و …؟

آنچه مثل روز روشن است اگر به آنها بگوید مثل صدها هزار اعضا از صدها سازمان از کشورهای مختلف جهان وارد کشورها بشوید و برای نان شب کار بکنید آنگاه این تجمع لشکر آماده به جنگ نظامی و سایبری و … در کمترین زمان ممکن از بین می‌رود و صدها صدای اعتراض نیز از میان آنها بلند می‌شود و …

۲۴ ژون ۲۰۲۳

۳ تیر ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

آزادی و رابطه آن با سیاست و مافیا!

درس آزادی دادن به مافیا مخصوصا اینکه با زیر دستان و آنانی که به دستور پدرخوانده آدم می‌کشند باید چنین و چنان رفتار کرد تا حقوق انسانی (حقوق بشر)، آزادی بیان و دمکراسی رعایت شوند. نشان از پرت بودن از سیاست و دانش اجتماعی و تا حد فاجعه‌بار خطرناک بودن دارد.

مافیا با عناصر خود به شیوه مافیایی عمل می‌کند و بر همین روال حکومت‌ها و مخصوصا حکومت‌های سرمایه داران بزرگ بین‌المللی که صاحبان هزاران میلیارد دلار سرمایه و بانک‌ها، صنایع نظامی و …، تجارت جهانی و سلطه سیاسی برجهان هستند با عوامل و عناصر خود مخصوصا آنهایی که در سایر کشورها برای منافع خاص کوتاه مدت یا دراز مدت درست کرده‌اند بر مبنای سیاست‌های خود رفتار می‌کنند.

آنانی که هنوز این نکات را نمی‌دانند می‌توانند خطرناک باشند زیرا بازیچه دست تیوریهای ساخته شده توسط همین صاحبان قدرت سیاسی، مالی، نظامی جهان شده‌اند.

طنز داستان آنجاست که بعضی از این افراد بر این باور کودکانه یا احمقانه هستند که می‌توانند به این مافیای بزرگ جهانی درس آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و … بدهند آنهم بر مبنای همان فلسفه های کاذب (همین به اصطلاح فلسفه هایی که در غرب و در پیرو آن در سایر دانشگاههای جهان تدریس می‌شود) و تیوریهایی که آن مافیای بزرگ بین‌المللی برای فریب مردمان عادی و از جمله همین افراد ساخته اند. اینها می‌خواهند به اربابان بزرگ بین‌المللی که صدها موسسه تحقیقاتی و برنامه ریزی و صدها سازمان جاسوسی و امنیتی و بسیاری مراکز دیگر از تبلیغاتی تا … دارند درس بدهند که با فلان فرد یا سازمان ساخته دست خودشان که گاه آنها را انقلابی بزرگ و رهایی بخش و … و زمانی دیگر آنها را تروریست معرفی می‌کنند؛ چگونه رفتار بکنند تا آزادی بیان و حقوق انسانی این عوامل رعایت بشود.

طنز است طنزی مسخره و تلخ.

اما شاید بعضی از اینها نیز وابستگان قدرت‌ها هستند و دستور دارند تا با اینگونه دفاع مضحک و دروغین از آزادی و حقوق بشر، به انحراف فکری و منحرف کردن مردم از ریشه وقایع دامن بزنند.

هرکسی دانسته یا نادانسته در خدمت مافیا و از آن هزاران بار بزرگتر در خدمتگزاری سیاسی، نظامی به سرمایه‌داران بزرگ بین‌المللی درآمد و برای آنها دانسته یا نادانسته دست به کارهایی زد؛ بداند یا نداند هرگاه سیاست‌های اربابان به گونه‌ای دیگر شد که تا حد حذف کامل آنها باشد به آن عمل می‌کنند. و دلسوزی برای اینها مخصوصا آنانی که دست به جنایت چه هزاران نفر و یا حتی یک نفر زده باشند عملی ضد انسانی و ضد آزادی است.

۲۴ ژون ۲۰۲۳

۳ تیر ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

عکس نامه شکایت از پاپ و اسقف اعظم سوید به پلیس به دلیل نژاد پرستی!

در انجیل متی و مرقوس از زبان عیسی مسیح گقته شده که فقط یهودیان انسان هستند و بقیه سگ کثیف می‌باشند که باید ته مانده یهودیان را بخورند. متن توضیحات این‌ موضوع در سایتم هست.

ابتدا به پلیس سوید راجع به این توهین نژادپرستانه وقیحانه، شکایتی رسمی ارایه دادم و خواستار پیگیری شدم. اما آنها از ترس پرونده را مخفی یا نابود کردند ولی من شماره پرونده را داشتم (در متن نامه ضمیمه آن را نوشته‌ام) و زمانیکه در اداه پلیس آنها منکر وجود چنین شکایتی شدند همانجا دوباره شکایتی دستی نوشتم و به آنها دادم و عکس آن را هم گرفتم که در اینجا می‌بینید.

مهر دریافت پلیس تاریخ آن را ۱۹ مارس ۲۰۱۹ نشان می‌دهد.

تاریخ انتشار آن در فیس بوک ۱۳ ژون ۲۰۲۰ است.

امروز

۱۵ ژون ۲۰۲۳

۲۵ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

بهاییان باید در خصوص خود بگویند!

امروز در فیس بوک، شخصی سوالاتی در خصوص بهاییت مطرح کرد. من کامنت کوتاهی نوشتم و خواستم تا خود بهاییان به آن پاسخ بدهند. اما شخص دیگری برخورد بسیار تندی با نویسنده مطلب کرد و … من مطلب زیر را در آنجا اضافه کردم:

“من در آبادان همکلاسی و همسایه یهودی، مسیحی، بهایی و… داشتم و همه با هم دوست بودیم و هنوز آنها را دوست دارم. اما چیزی درست راجع به ادیان و مخصوصا غیر اسلام نمی‌دانستم؛ حتی آنچه هم راجع به اسلام بود گزینشی بود پس چیز درستی هم راجع به اسلام نمی‌دانستم.

یادم نمی‌رود وقتی از ایران به دبی فرار کردم (نام من در لیست بود و اگر می‌ماندم در زندان‌ها مانند دیگران اتش زده می‌شدم) در آنجا با یک بهایی دوست شدم (البته در زندان دبی) جوان خوبی بود او هم از ایران به خاطر فشارهای مذهبی فرار کرده بود و به دلیل ورود غیرقانونی زندان بود. وقتی راجع به دین‌اشان پرسیدم چیز درستی نمی‌دانست. سال‌ها گذشت تا اینکه چند سالی است تعدادی کتب مختلف راجع به بهاییت تهیه و خوانده‌ام. حتی در بعضی کتب تاریخی که در همان زمان‌ها در خصوصا وقایع ایران و مناطقی خاص نوشته شده بود چیزهایی راجع به بهاییت یافتم که تا بحال ابدا نشنیده‌ام کسی انها را خوانده و مورد استفاده قرار داده باشد. در نتیجه آنجا که در کامنت نوشتم خود بهاییان باید پاسخ بدهند و نیازی به وکیل مدافع ندارند با توجه به بسیاری مسایل است. لازم نیست در برابر بعضی فشارها بر بهاییان چشم بر هر چیزی بست؛ عقل سالم و حتی آنجا که شعار “ازادیخواهی و دمکراسی و…” داده می‌شود؛ می‌گوید همه را می‌توان زیر سوال برد. درست حکایت یهودیا ن است که در غرب تابو شده است و همه چیز را می‌توان زیر سوال برد غیر از یهودیان صهیونیست و نقش منفی انها در جنگ‌های اول و دوم. تعصب‌های بیش از حد و عصبانی شدن و گفتن کلماتی که نشان از، ازدست دادن کنترل است در این چنین مسایل درست نیست و به سختی می‌توان دلیلی منطقی برای این شیوه برخورد یافت.

اشاره:

اولین اختلاف درون مریدان باب میان بابیان و بهاییان پیش آمد یعنی دو دسته بابی و بهایی پیدا شدند که داستان آن را همه (اهل فن) می‌دانند. اهل فن می‌گویند بیشترین دشمن بهاییان همان بابیان هستند.

از آخرین تحولات درون بهاییان نیز موضوع جهت‌گیری آنها به طرف کانادا بود. در جدال میان چند کشور که می‌خواستند کنترل رهبری بهاییان را (که در خارج ایران بودند) در دست بگیرند بالاخره کانادا پیروز شد. پس بهتر است کسانیکه این کتب را خوانده‌اند و دانش دارند مخصوصا خود بهاییان (و البته بابیان) در خصوص اینکه پس از آنکه بزرگترین جناح بهاییان وابسته به کانادا شد و رهبران آنها زن‌های کانادایی گرفتند (شیوه‌‌ای که در همه جهان برای زیر کلید گرفتن به کار می‌رود – بله در همه جهان- …) و نتایج آن پاسخ بدهند و کسانی هم که چیزی نمی‌دانند ساکت بمانند و از این بحث‌ها بهره ببرند و سئوالاتی را که برایشان پیش می آید به شکل معقول و مودب بپرسند.

به همین دلیل شخصا با توجه به اینکه تعدادی کتب در این خصوص خوانده‌ام باز نظر خاصی نمی‌دهم و سال‌هاست منتظر هستم خود بهاییان در خصوص این مسایل و روابطی که به آنها نسبت می‌دهند توضیح بدهند. بله دقیقا سوالاتی جدی در خصوص این روابط و اتهام اینکه به واسطه این روابط و وابستگی‌ها بعضی از بهاییان در خدمت سرویس‌های امنیتی خارجی باشند، وجود دارند و این خود آنها هستند که باید رفع اتهام بکنند.”

۱۴ ژوین ۲۰۱۹

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

آگاهی از خر بودن، عقل است؟

داستان معروفی است بدین صورت: روزی میان ببر (یا پلنگ یا …) و‌ خر بحث در باره رنگ چمن درگیر می‌شود.‌ ببر می‌گوید سبز است و خر اصرار دارد رنگ دیگری است. سراغ شیر که سلطان و‌ قاضی بود می‌روند. شیر به خر می‌گوید تو آزادی برو. بعد آن حیوان دیگر را مجازات می‌کند. او‌ به شیر می‌گوید تو می‌دانی که من درست می‌گفتم. شیر پاسخ می‌دهد، بله، ولی تو را به خاطر بحث با خر تنبیه می‌کنم.

این داستان در بیشتر کشورهای جهان رایج است.

اکثر مردم ابتدا خود را در مقام شیر می‌بینند پس از آن در نهایت ‌خود را در مقام ببر می‌گذارند. اما کمتر کسی آنقدر عاقل است که بداند در بسیاری موارد همان خر بوده.

کسی که نداند که در کدام موقع خر بوده تا سعی در اصلاح خود بکند تا آخر عمر خر می‌ماند.

نکته:

میان خر، نادان، احمق، بی شعور، نه فهم و … تفاوت است.

مهمترین نکته‌ای که به مرگ و زندگی و یا از دست دادن تمام هستی می‌انجامد ‌شناخت سیاسی است؛ و البته ورای آن و همه چیز فلسفه و شناخت جهان است.

در سیاست مردمان را به جنگ و کشتار یکدیگر می‌کشانند و‌ شاید در میان آنانی که بسیار با حرارت حرکت می‌کنند (آدم می‌کشند و یا دیگران را تحریک به کشتن می‌کنند) کمتر کسی به اشتباهات خود و اینکه بازیچه یا خر شده، آگاه باشد.

عبید زاکانی که شاید بزرگترین طنز نویس جهان باشد در چندین قرن پیش طنز کوتاهی دارد؛ می‌نویسد:

آمدند و گفتند؛ بیا برویم جنگ، دشمن نزدیک ماست.

گفتم: قسم می‌خورم نه یکی از آنها را می‌شناسم و نه حتی یکی از آنها من را می‌شناسد، پس چگونه با هم دشمن شده‌ایم!

مردمان یکدیگر را قتل عام می‌کنند بدون اینکه بدانند چرا و چگونه دشمن شده‌اند.

در وقایع داخلی کشورها که گاه به درگیری‌های خشن و خونین و جنگ داخلی می‌کشد و کشور سال‌ها در خون و فقر غرق می‌شود اکثریت آنهایی‌که در این حرکات شرکت می‌کنند فریب خورده و یا همان خر هستند که اتفاقا خود را در مقام شیر می‌گذارند. اما اگر کمی عقل داشته باشند و به بررسی جناح‌های قدرت که آنها را به خیابان‌ها و جبهه‌های جنگ می‌آورند بپردازند، آنگاه کناره گیری می‌کنند‌.

بیشتر جنگ‌ها قابل پیشگیری است اگر مردمان عادی لشگر جنگ افروزان نشوند.

آگاهی از اینکه چه مواقعی خر بوده‌ایم و تلاش در نقد و اصلاح خود، اساسی‌ترین قدم در راه انسانیت است.

خرترین، بدترین و خطرناک‌ترین مردمان آنانی هستند که خود را فیلسوف و استاد دانشگاه می‌دانند اما دنبال فلاسفه کاذب غرب می‌روند و افکار عمومی را فاسد و در مسیر خریت می‌اندازند.

فلسفه یا شناخت جهان قدم اول در رسیدن به عقل و‌ فهم درست است. اینکه بدانیم که تقریبا هیچ از عالم نمی‌دانیم آغاز عقل است. آنانی که با اعتقادات مذهبی یا کمونیستی به جهان نگاه می‌کنند خشت اول را کج و بر مبنای خریت نهاده‌اند.

فلسفه من دعوت به آرامش و تصمیم‌گیری و حرکت بر مبنای عقل و انسانیت و دوری از خشونت مخصوصا آدم‌کشی و غارت دیگران است.

فلسفه من قدم اول در رسیدن به عقل انسانی و راه نجات بشریت است.

۱۲ ژون ۲۰۲۳

۲۲ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

پس نوشت:

اشاره مشخص من به آن به اصطلاح فلاسفه که مبلغ/سخنگوی فلاسفه کاذب غرب شده اند، در ایران از جمله آقای پرفسور غنی نژاد است که چندی پیش در چند برنامه شرکت کرد و‌ از همان ابتدا بحث اقتصادی را به بحث فلسفی کشاند و‌ دایم از فلاسفه چند قرن پیش غرب مثال می‌آورد و‌ می‌خواست صحبت‌های بی اساس آنها را به مسایل امروز ایران بچسباند. واقعا جای تأسف فراوان است که این افراد در صدر دانشگاه‌ها نشسته‌اند.

اما اما! به عنوان تیوریسین غرب‌گرایان خوب توانسته با این مزخرفات دکان نو سرمایه داران غرب‌گرای ایران را گرم و‌ کیسه آنها را پر پول بکند.

حال باید دید که آیا این آقای پرفسور خر است و نمی داند آن مزخرفات چند قرن پیش (و یا کمتر) در غرب؛ نه تنها به کار امروز غرب هم نمی‌آید و در غرب از آن تیوریها استفاده عملی نمی‌شود بلکه برای فریب و بازی دادن یا خر کردن مردم است!

و یا می‌داند و دارد مردم و از آن بالا یعنی دانشگاه و دانشگاهیان و کسانی را که از آنجا بیرون می‌آیند تا در کشور ادارات و … را بگردانند، خر می‌کند؛ یعنی تلاش دارد تا همه کشور را با حرکت از بالا خر بکند.

۱۲ ژون ۲۰۲۳

۲۲ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

بانک یا سازمان امنیت!

در غرب سازمانهای امنیتی کارهایشان را به بانک‌ها سپرده‌اند. بیشترین کارهای جاسوسی از طریق بانک‌ها است. مجازات‌ها نیز به زودی از طریق بانک‌ها انجام خواهد شد.

ترس از مجازات توسط بانک‌ها با بستن حساب بانکی و در نتیجه محروم شدن از تمامی عملیات بانکی و پول خود و در نتیجه عدم امکان خرید حتی نان وحشت انگیز است. در سوید تمام پایه‌های اینکار ریخته شده است. در کیف پول کمتر کسی پول نقد دیده می‌شود و کمتر جایی پول نقد قبول می‌کنند همه چیز با کارت بانکی است حتی شناسایی خود و امضا الکترونیکی. پس کافی است بانک کارت افراد را به بندد در نتیجه آن شخص قادر به هیچ کاری نیست حتی نه می‌تواند نان بخرد، نه به رستوران با هتل یا برود، نه می‌توان بنزین در ماشین بریزد ووو به تمام معنی ایزوله و ناتوان می‌شود.

۴ ژون ۲۰۲۳

۱۴ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

نگاهی به داستان‌های کودکان؛ داستان عیسی مسیح!

مسیحیان طی چندین قرن شستشوی مغزی، زندگی و مرگ عیسی مسیح (راست یا دروغ بودن آن موضوع بحث دیگری است) را بسیار سخت نشان داده‌اند و اینکه او اینهمه سختی کشید تا گناهان بشر را بشوید.

این داستان که همه مسیحیان و … پذیرفته‌اند، خیلی مسخره و کودکانه است.

۱- تمام آنچه به عنوان سند رسمی و … در باره عیسی مسیح پذیرفته شده در کتاب عهد جدید و قسمت چهار انجیل رسمی است.

۲- در این چهار انجیل مسیح زندگی عادی دارد و اتفاقا در چند مورد شلوغ بازی به راه می‌اندازند و مثلا بازار را بهم می‌ریزد و قبل از آمدن ماموران فرار می‌کند و هیچ گاه هیچ اتفاق ناگوار و یا کمترین سختی در زندگی برایش پیش نیامد. همیشه نانش و جای خوابش مهیا و تعدادی محافظ و … همراهش بودند. نیروی خداییش هم که به شفای مردم می‌پرداخت برای محافظت از او و نابود کردن هر مخالفی آماده به فرمان بود‌.

نکته اینجاست که او از واقعه به صلیب کشیده شدن خبر داشت و البته چون خدا و برنامه ریز عالم خود او بود پس خودش این برنامه را ریخته بود. و اینکه هیچ‌چیزی نباید خدا را به درد آورد وگرنه خدا نیست.

۳- اما در آخر او را به صلیب می‌کشند. این اولین و آخرین بار مجازات او‌ بود.

عجب مگر مردم می‌توانند خدا را مجازات کنند؟!؟!؟!

۴- اما این مجازات به صورت تنها استثنا در جهان و سخت ترینها بر عیسی مسیح روا داشته نشد، بلکه هزاران نفر پیش از او این نوع مجازات را کشیدند. طنز قضیه اینجاست که هم زمان در کنار او دو‌ نفر دیگر هم به صلیب کشیده شدند.

۵- مسخره اینجاست که عیسی مسیح هم خدا بود و هم پسر خدا و در نتیجه همه کاره عالم و بعد از مرگ هم دوباره زنده می‌شود و … داستانهای کودکان هم چنان ادامه می‌یابد.

نکته اینجاست که اگر او خدا و یا پسر خدا بود و قاعدتا هنوز هم باید باشد، در نتیجه نه مرد و نه می‌میرد ، پس شکنجه، مرگ، درد و … برای او معنی ندارد.

یعنی جناب خداوند عالم، قادر متعال و … یک بازی سخیف برای به تمسخر گرفتن مردمان به راه انداختند.

از اینها گذشته این خدای عالم آن قدر عقل نداشت تا راه معقولی برای نجات بشر بیابد و راهی را رفت که ظاهراً خودش هم شکنجه شد و نتیجه‌ای نیز تا این زمان که ۲۰۰۰ سال گذشته به دست نیامده است.

یک استدلال مسیحیان اینست که مسیح با این نوع زندگی راه نجات را به مردم نجات داد. هیچ عقل سالمی کمترین راه نجات و یا شیوه عقلانی در آن زندگی برای مردمان عادی نمی‌بیند مخصوصا اینکه او خدای عالم بود و ما مردمانی عادی هستیم. شیوه زندگی خدای عالم را ما نمی‌توانیم داشته باشیم.

نمونه کامل بی عقلی همین داستان مسخره عیسی مسیح است و بدتر از آن پذیرش آن است؛ ولی توانسته طی ۲۰۰۰ سال، میلیاردها انسان و در همین زمان حاضر نیز چند میلیارد را فریب بدهد. هرچند نباید از نظر دور داشت که بسیاری از این مردمان می‌خواهند فریب داده بشوند.

حال می‌توان به تفکر پرداخت که کدام دسته حقیرتر، کدام بی عقل تر و … هستند.

۵ ژون ۲۰۲۳

۱۵ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

اتحاد نظامی دریایی میان کشورهای منطقه و تاثیر آن بر وضعیت جهان!

دو روز پیش ایران اعلام کرد که در پی ایجاد اتحاد نظامی میان کشورهای حاشیه خلیج پارس و شمال دریای هند است تا نیروهای غربی را از دریاهای منطقه بیرون بکنند. با توجه به خروج هفته پیش امارات متحد عربی از اتحاد نظامی غرب در منطقه؛ معلوم نیست این اتحاد میان کشورهای منطقه تا چه حد پیش رفته است. اما خبر دیروز رادیو سوید مبنی بر پیشنهاد چرخش دوباره غرب به طرف آمریکا، نشان از ضعف غرب دارد؛ و اینکه باید نیروهایشان را در برابر اکثریت کشورهای جهان که خواستار رهایی از دیکتاتوری استعماری مذهبی صهیونیستی غرب هستند،‌ رویهم بگذارند؛ که البته همین نوع اتحادها زنگ خطر حیات استعماری آنهاست.

اگر این اتحاد نظامی صورت عملی واقعی بگیرد، قدمی بسیار جدی در استقلال کشورهای منطقه که پایه آزادی‌های اساسی می‌باشد، صورت گرفته است؛ و به تمام جنگ‌های ویران‌گر میان مذاهب مختلف اسلامی که توسط غرب و مخصوصا اسرایل دامن زده می‌شد و می‌شود، پایان داده خواهد شد.

از چند دهه پیش همواره تاکید داشته‌ام:

اگر دو همسایه دایم شیشه‌های یکدیگر را بشکنند پس از مدتی آنها ورشکست و شیشه‌گر پولدار می‌شود. پس شیشه‌گر برای ثروت خود جنگ میان آنها را با هر ترفندی (دمکراسی، آزادی، حقوق بشر و …) پیگیری می‌کند.

شعارهای به ظاهر زیبا اما حیله گرانه (دمکراسی، حقوق بشر و … زن، زندگی، آزادی) را که غرب با تمام قوا و با هر شیوه آشکار و‌ نهان و‌ از زبان‌خود و یا دولت‌ها/مردمان منطقه مطرح می‌کند، باید از همین زاویه اختلاف پراکنی و ایجاد جنگ داخلی کشورها و جنگ با همسایگان دید.

بدون هیچ تردیدی این اتحاد منطقه‌ای سایر مناطق جهان را هم هشیار خواهد کرد. نقش مثبت چین در این اتحاد کاملا دیده می‌شود و اینکه چین می‌تواند واسطه ایجاد چنین اتحادهایی در مناطق دیگر باشد.

تمام اینها به روشنی نشان می‌دهند که در شلوغی های چند ماه پیش ایران، دست غرب در کار بود تا کار به این مراحل که پایان سلطه غرب و صهیونیست‌ها بر جهان است نرسد؛ اما موفق نشدند. زیرا اکثریت قاطع مردم ایران به این مسیله آگاه بودند و فریب شلوغ کنندگان را نخوردند و از آنها حمایت نکردند و غرب شکست خورد.

۴ ژون ۲۰۲۳

۱۴ خرداد ۱۴۰۲

اپسالا – سوید

م. حسن بایگان

USAIran