اینکه تصور بشود ایران میتواند حتی یک خبرنگار را در غرب بکشد فقط در ذهن آنانی که هیچ دانش سیاسی ندارند و توسط رسانههای غرب شستشوی مغزی شدهاند میگنجد، یک چنین عملی خودزنی یا خودکشی تمام و کمال است.
چندی پیش نوشتم: میان غربیها اختلافات زیاد و جدی وجود دارد و در خصوص ایران نیز میان آنها تضاد اساسی هست.
آنها خیلی تلاش کردند تا از رفتن رییس جمهوری ایران به چین و برقراری روابط بسیار محکم تجاری-نظامی و… میان دو کشور جلوگیری بکنند اما موفق نشدند. این امر مشکلات آنها را بیشتر کرد.
حال باید هر روز منتظر شکاف بیشتر در جبهه غرب و شاهد بالا رفتن جبهه شرق بود.
چنانچه به انتخاب به اصطلاح اپوزیسیون در میان غربی ها نگاهی بیندازیم این تضاد و سردرگمی کاملا مشهود میشود. مخصوصا اینکه آنها نتوانستند حتی یک نفر که چهره سیاسی ارزشمند و مورد احترام باشد را پیدا و معرفی بکنند.
شرم اورترین/حقارت بارترین قسمت حرکت سیاسی اپوزیسیون (گردانندگان غربی آنها) آنجاست که برای سخنرانی های سیاسی نه اهل علم و یا سیاسیون حرفه ای عاقل و استخواندار بلکه هنرپیشهها، ورزشکاران و … کسانیکه شاید در عمرشان هیچ تجربه جدی و ارزشمند سیاسی و یا تحصیلات علوم سیاسی نداشته اند جلوی صحنه میآورند. حضور در چنین مراسمی توهین به شعور سیاسی است.
تصور کنید که شخصی با ده ها سال فعالیت متوسط یا آشنایی با هنر و ورزش بخواهد وارد مدیریت آنها بشود و یا فقط در جلسه این افراد شرکت کند. اینها با تفخر تمام باد در گلو انداخته و حتی از حضور او جلوگیری میکنند که تو متخصص و آگاه نیستی و این جایگاه تو نیست. حال چگونه است که این افراد به خود اجازه میدهند جلوی جمع بایستند و راجع به مسایل سیاسی که به سیاست، اقتصاد، مسایل نظامی- امنیتی، بین المللی، صنعت، بهداشت و … مربوط میشود صحبت کنند. واقعیت اینست که اینها هیچ نیستند بلکه مهره های دست کشورها و قدرت ها هستند که مورد سواستفاده قرار میگیرند و زمانیکه تاریخ مصرف اشان تمام شد …
اینها نهایت حق دارند از صنف خود حرف بزنند اما اینها حتی نمیتوانند یک صفحه راجع به ازادی، دمکراسی، حقوق بشر، روابط بین الملل، جنگ، اقتصاد و … بنویسند.
اینکه هر شخصی حد و موقعیت خود را بشناسد شرط اولیه عقل است، و حضور در چنین مراسمی بی عقلی و پایین آوردن سطح سیاسی و عقلی میباشد.
اپوزیسیون واقعی و ملی گرای ایران ابدا با غرب که خواستار وابستگی و استعمار کشور است همراهی نکردند بلکه تنها وابستگان و میهن فروشان همراه آنها شدند.
هم اکنون یک احساس ملی گرایی قوی و معقول در میان ایرانیان مخصوصا روشنفکران در حال شکل گیری است. آنها برای پیشبرد مستقل و ملی کارهایشان باید بر اساس فلسفه من خود را سازماندهی بکنند.
ایران یکی از حلقههای اصلی در تغییر قدرت در جهان است در نتیجه جبهه شرق با تمام توان پشت اوست. مخصوصا اکنون که ایران کاملا به “اتحادیه امنیتی شانگهای” پیوسته، با چین قرار داد بسته، حمایت از روسیه کرده و … و عربستان که میداند غرب در حال افول است و میخواهد به اتحادیه شانگهای بپیوندد باید با ایران مدارا بکند. و ترکیه نیز بینابین مانده و … همه چیز نشانگر تغییراتی اساسی در جایگزینی قدرت در جهان است.
از چند دهه پیش تاکید داشتم که: باید با همسایگان روابط کاملا دوستانه برقرار کرد.
نکته – بنابر شواهد دفتر ایران اینترناسیونال در لندن بسیاربزرگتر از بی بی سی بود پس انتقال چنین مجموعه عظیمی ابدا کار یک روز و بی مقدمه نمیتواند باشد.
توضیح: من سالهاست که ابدا با هیچکدام از رسانههای بین المللی مصاحبه نکردهام زیرا هیچکدام آنها را قبول ندارم. ۵ ماه پیش نیز پیش از سفرم به ایران به این نکته اشاره و تاکید کردم:
ترجیح میدهم ناشناس بمانم تا اینکه توسط این گونه رسانههای وابسته به جنایتکاران، معروف بشوم. برای من به عنوان یک فیلسوف واقعی (که باید مستقل باشد و نه مانند فلاسفه کاذب که وابسته به قدرتها هستند) مصاحبه با این رسانهها مایه ننگ و حقارت است.
تقریبا تمامی رسانههای بین المللی و خبرنگاران با سابقه من را از چند دهه پیش میشناسند و با اخلاق من آشنا هستند، ولی حدود ۶ ماه پیش در مراسمی در اپسالا خبرنگار ایران اینترناسیونال من را دید و خواستار آن شد با آنها مصاحبه داشته باشم ولی با همان اخلاق مودب درخواست او را رد کردم.
واقعیت: آنست که صاحب این رسانه (معروف است که محمد بن سلمان میباشد ولی هرکس دیگری هم که باشد فرقی ندارد) به کسانیکه در این رسانه حضور مییابند به چشم یک مهره بسیار کوچک و حقیر نگاه میکند که آنها را با چند ده دلار خریده وهرگاه هم بخواهد مانند یک اشغال به زباله میاندازند. ولی من به عنوان یک فیلسوف کامل و مستقل ابدا برای اینها ارزش قایل نیستم و آنها را جنایتکار ضد بشر میدانم. پس هرکسی مایل به کسب علم واقعی باشد میتواند مستقیم به سایت من و نوشتههایم مراجعه بکند.
اختلاف درون غرب:
کوتاه کردن دست جناح آقای روحانی رییس جمهوری پیشین وابسته به انگلیس (فراماسیونری) باعث شد تا آنها وقایع امسال را با نام آزادی و با تکیه بر جوانان دامن بزنند. اما پس از اندکی دخالت بیش از حد ایران اینترناسیونال (عربستان) و اسرایل (صهیونیستها) کنترل را از دست انگلیس خارج کرد.
توجه: شود که انگلیس چند سالی است قصد دارد تا دوباره قدرت گذشته و آقایی برجهان را بدست آورد که در نتیجه با آقای کنونی جهان یعنی یهودیان صهیونیست درگیر شده است.
درگیری میان این سه گروه و اعمال تند آن دو گروه که ایران را به طرف جنگ داخلی و تجزیه میکشید باعث عقب نشینی روحانی و اصلاح طلبان شد.
ایران بالانس قدرت در جهان:
از حدود ۲ دهه پیش نوشتم که ایران بالانس قدرت در جهان است، گردش او به طرف شرق یا غرب موازنه را تغییر میدهد.
آنچه مسلم است وقایع هیچ کشوری تنها مربوط به خود او نیست و کشورهای قدرتمند (مخصوصا غرب) در آنها دخالت میکنند.
در نتیجه جدال میان جناح غرب گرا با خامنهای که ابدا اعتمادی به غرب نداشت (و کاملا حق داشت و دارد) چندین سال خود را در اشکال مختلف حتی درگیری مسلحانه (سال ۹۸ به بهانه گران شدن بنزین) نشان داد.
غرب تمام تلاش خود را کرد تا ایران به طرف شرق نرود و بزرگترین کاری که کرد واژگونه نشان دادن وقایع و شعارهایی مانند، مرگ بر دیکتاتور (زیرا مخالف غرب بود)، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و … بود.
اما اکنون حاکمیت ایران راهش را یافت و در جهت استقلال کشور (آزادی و دمکراسی در گرو استقلال است) با شرق غیر مذهبی و آزاد از سلطه عقب ترین تفکرات مذهبی (صهیونیستی) حاکم بر غرب، پیوند خورد.
تمام غرب به صراحت از اتحاد ایران، چین و روسیه صحبت میکردند که میتواند قدرت جدید جهان بشوند و برای جلوگیری از آن سالها همه گونه فشاری بر ایران آوردند. ولی به نظر میرسد نقطه عطف با سفر رییس جمهوری ایران به چین و امضا اسناد و … شروع شده است.
سفر به چین تغییر اساسی در وضعیت اقتصادی، نظامی و … ایران و البته تغییر قدرت در جهان ایجاد میکند. تمام این نکات را پیشتر نوشتم. مخصوصا در خصوص سفر رییس جمهوری ایران به چین در همان روزها نوشتم.
نتیجه آنکه سیر وقایع اختلافات/تضادهای میان غرب را دامن زده است که بیرون کردن ایران اینترناسیونال از انگلیس توسط دولت این کشور شروع کار است و باید شاهد اتفاقات بیشتر و حتی جنگ داخلی در آمریکا باشیم.
۱۹ فوریه ۲۰۲۳
۳۰ بهمن ۱۴۰۱
اپسالا
پس نوشت:
اکنون مشخص شده که در جریان آشتی میان ایران و عربستان موضوع رسانه ایران اینترناسیونال نیز به شکل دیگری درآمده است. ظاهرا دیگر عربستان از این رسانه حمایت نمیکند بلکه اکنون در اختیار آمریکا و اسرایل است.
۱۰ ژولای ۲۰۲۳
۱۹ تیر ۱۴۰۲
اپسالا – سوید
م. حسن بایگان