تجربه دیگری از سفر به آفریقا!

تفاوت اساسی میان کشورهای غربی و امثال آفریقایی!

دیروز یکشنبه پس از اینکه هدف سرقت قرار گرفتم (و البته مچ‌دزدان، دقیقا مچ‌دست یکی از آنها را در حال دزدی گرفتم)، به پلیس مرکزی دارالسلام مراجعه کردم. پس از مصاحبه با یک افسر گفت فردا بیا و با رییس قسمت اطلاعاتی صحبت کن. امروز رفتم رییس را دیدم صحبت کردیم و من را به افسری معرفی کرد تا گزارش را بنویسد.

حالا رسیدیم به قسمت تفاوت فرهنگی:

افسر در ابتدای صفحه گزارش باید مشخصات من را می‌نوشتم از جمله نام، و …

سپس قبیله:

گفتم ما در سوید قوم و قبیله نداریم. کمی طول کشید تا این نکته را فهمید. و در صفحه بازجویی/ گزارش جای این سوال را خط کشید.

بعد به آدرس رسیدیم، پس از نوشتن آدرس محل پرسشی کرد که مدتی طول کشید تا مقصود او را بفهمم که البته یکی دو نفر دیگر هم در حل این مشکل کمک کردند. او می‌خواست بداند که در آنجایی که زندگی می‌کنم رییس محله کیست!

پس از اینکه من مقصود او را فهمیدم مشکل من شروع شد تا به او بفهمانم که ما در سوید قوم و قبیله ای زندگی نمی‌کنیم تا در محله امان ریش سپید یا رییس قبیله یا رییس محله مانند تانزانیا و بلکه کل آفریقا باشد.

چه درسی می‌توان گرفت:

پیشتر با مزخرفات خایینین به عقل، فلسفه و انسانیت که‌در غرب به اسم فیلسوف در خدمت سرمایه داران قلم می‌زنند، پرداختم؛ و داستان مخالفت دروغین آنها با اعدام را مطرح کردم. اینجا این تفاوت بزرگ کاملا مشخص می‌شود.

در جاییکه قوم و قبیله اینچنین قوی است، اگر کسی را به ناحق بکشند و قاتل اعدام‌نشود جنگ قبیله ای صورت خواهد گرفت و ده ها تن و شاید بیشتر کشته می‌شوند.

در مقابل در کشورهای غربی مثلا سوید که اکثریت بزرگ جامعه را بی خانواده کرده اند و‌ تقریبا همه فقط یک مادر و فرزند هستند، اگر یکی از آنها را بکشند، خونخواه ندارد، هیچ کسی نیست تا انتقام بگیرد.

این تفاوت اساسی جوامع را آن دروغگویان شارلاتان به نام فیلسوف، عمدا نادیده می‌گیرند و تعدادی احمق به نام سیاسی و طرفدار حقوق بشر در کشورهای غیر غربی (مانند ایران) فریب این مزخرفات ضد عقل و انسانیت را می‌خورند. و با این عمل در خدمت غرب و جنایتکاران و در جایگاه ضد علم و فرهنگ و انسانیت قرار می‌گیرند.

اما:

خود همین ثروتمندان بزرگ در غرب، خانواده و تجمعات و تشکلات خود را حفظ کرده اند و هیچ نیرویی جرات نزدیک شدن به آنها را ندارد تا چه رسد آسیبی به یکی از آنها بزند و اگر هم کسی کمترین خطایی کرد آنقدر سازمان‌های مختلف آدم کشی دارند تا آن شخص را به راحتی بکشند.

در آمریکا یهودیان صهیونیست سندیکای آدمکشان و اتحادیه جنایتکاران و … را دارند.

گروه‌های موتور سوار هم وابسته به کلیسیاها و یا پلیس امنیتی است که از اینها برای آدم کشی و یا ارسال سلاح و … به کشورهای دیگر و ایجاد جنگ داخلی کمک می‌گیرند.

حتی دولت‌ها با تمام قدرت و حتی اتحاد درونی، جرات ضربه زدن به هیچ یک از این ثروتمندان غربی مخصوصا یهودی صهیونیست را ندارند وگرنه آن کشور را شخم می‌زنند.

۵ فوریه ۲۰۲۴

۱۶ بهمن ۱۴۰۲

دارالسلام – تانزانیا

م. حسن بایگان

نابودی مسیحیت، یهودیت و اسرایل بدون جنگ و حتی شلیک یک گلوله:

با استفاده از کتاب‌ها و نوشته‌های مستند و منطقی من به سادگی و بدون هیچ جنگ و کشتاری، تمام مسیحیت و یهودیت و در نتیجه اسرایل برباد می‌روند؛ و زندگی بشر در جهان حال و آینده تغییر اساسی خواهد کرد.

۱- ابتدای انجیل در پی اثبات اینست که عیسی مسیح از نسل ابراهیم یعنی یهودی بوده که در این اثبات راه به جایی نمی‌برد زیرا پدر او‌ خدا بود و به مادرش هم نمی‌رسد بلکه به یوسف می‌رسد که در نتیجه حرفی غلط است.

۲- در اناجیل متی و مرقس عیسی مسیح می‌گوید:

برای یهودیان آمده ام، فقط آنها انسان هستند و بقیه سگ (حیوانی کثیف) که باید ته مانده یهودیان را بخورند.

وقتی مسیحیان دو مورد فوق را تلفیق می‌کنند به حیواناتی کثیف، دنباله رو، کور و جانیانی در خدمت یهودیان تبدیل می‌شوند.

نکته:

یهودیان اصیل عرب هستند. عرب نژاد نیست بلکه به معنی بیابانگرد یا بدوی است؛ و این مسیحیان نادانسته و یا احمقانه از بدویان و داستان‌هایی که از مردم منطقه گرفته‌ و نوشته‌اند پیروی می‌کنند‌. در حالیکه در صحبت هایشان از عرب‌ها ابراز انزجار می‌کنند.

اکثریت قاطع یهودیان کنونی اصیل (عرب/بدوی) نیستند بلکه از مردمان گوناگون و یهودی دینی هستند.

توضیحات بیشتر را در مطالب زیادی منتشر کرده‌ام ولی همین مختصر هم برای نفی انجیل که بزرگترین توهین به انسان و انسانیت است و باید آن را به دور انداخت کافی است.

با استفاده از زور بازو و اسلحه فقط انسان‌های بسیاری به نابودی جانی و مالی کشیده می‌شوند‌.

با استفاده از استدلالات منطقی من که با استناد به همین کتب و مراجع معتبر دیگر است، بدون هیچ درگیری نظامی مسیحیت، یهودیت و اسرایل نابود خواهند شد. و جهان تغییر اساسی کرده در مسیر صحیح یعنی استفاده از عقل، منطق و روشهای انسانی قرار خواهد گرفت.

۶ فوریه ۲۰۲۴

۱۷ بهمن ۱۴۰۲

دارالسلام – تانزانیا

م. حسن بایگان

افلاطون و ظالمان بزرگ!

افلاطون و ظالمان بزرگ!

در مجموعه افلاطون مباحث ارزشمند، آموزنده و انسانی بسیار زیاد است. از جمله در جایی شخصی از ظالمان بزرگ بزرگ بزرگ تمجید می‌کند. سقراط عالم بزرگ وارد بحث می‌شود و در آخر نشان می‌دهد آن ظالم بزرگ بزرگ بزرگ که با حیله و … آنقدر ثروتمند شده، جای تمجید ندارد.

در عصر حاضر آمریکا و یهودیان صهیونیست و غرب با حیله، فریب و جنایات (ریختن خود میلیون‌ها انسان و فقیر و بدبخت کردن ده ها میلیون) ثروتمند شده‌اند و بعضی مردمان حقیر برای مبلغی بسیار اندک از این افراد حمایت، تعریف و تمجید می‌کنند.

اما!

اینچنین نبود و اینچنین نیز نخواهد ماند.

روزی روزگاری ورق بر خواهد گشت و اینها باید غرامت تمام دزدی‌ها و مجازات جنایاتشان را پس بدهند.

و آنجاست آنانی که در دفاع از انسانیت در مقابل این دزدان بزرگ بزرگ بزرگ ایستادند در تاریخ خوشنام و سربلند خواهند بود.

۸ فوریه ۲۰۲۴

۱۹ بهمن ۱۴۰۲

آروشا – تانزانیا

م. حسن بایگان

وقایع بهمن، انقلاب بود یا کودتا!

وقایع بهمن، طرح کودتایی آمریکایی/غربی/اسراییلی بود.

زیرا کمونیست‌های افغانستانی طرفدار شوروی بر افغانستان حاکم شدند و عراق نیز تمایلات سوسیالیستی داشت پس بیم آن می‌رفت که ایران هم کمونیستی بشود و این برای غرب فاجعه بود.

کنفرانس گوادلوپ و … برنامه اشان، برداشتن شاه و دامن زدن به اسلامگرایی در منطقه بود.

ارتش و ساواک در اختیار آمریکا و اسرایل بود و شاه در خیال خام خود آنها را زیر کلید خود می‌دید.

و حالا!

اسرایل که پشت این ماجرا بود می‌گوید شاه خوب بود و… و شما مردم چرا او را برداشتند؛ و دوباره می‌خواهد بازی را از نو شروع بکند. پسر (عقب افتاده ذهنی) شاه نیز بازیچه دست اسرایل شده و احمقانه کلاه یهودیان را بر سر گذاشت و دیوار سنگی یهودیان را بوسید (به تعبیری پای یهودیان را بوسید) و با اینکار فاتحه خود و سلطنت را خواند.

اما اسرایل ابدا قادر نخواهد بود امپراطوری شیعه (حاکم بر ایران) را شکست بدهد، بلکه پایان خود او‌ فرا رسیده است.

۸ فوریه ۲۰۲۴

۱۹ بهمن ۱۴۰۲

آروشا – تانزانیا

م. حسن بایگان

در مقام فریب خورده نشستن!

در بار (مشروب فروشی) نشسته ام کمی آبجو خورده ام موسیقی می‌نوازد و فیلم مسابقات فوتبال نمایش داده می‌شد.
به حیله های فوتبال فکر کردم مخصوصا آنکه از حدود ۶۰ سال پیش معروف شد. مهاجم در مقابلش دفاع را داشت، حرکتی فریب دهنده انجام داد، ولی توپ در جای خود بود، مدافع فریب خورد و حرکتی مناسب حرکت او کرد، مهاجم که دستورات لازم را به بدنش داده بود برگشت و توپ را برداشت و رفت ولی مدافع دستورات غلط به بدنش داده بود و در نتیجه جا ماند.
همه (من هم استثنا نبودم تا اکنون) به حرکت مهاجم و تشویق و تحسین او پرداختند. اما چند نفر به این فکر کردند که مدافع نباید فریب بخورد و چرا فریب خورد و در پی حل آن و … بر آمدند؟
مسیولین و مربیان باید به آن فکر کنند.
در سیاست و زندگی نیز همین است. در تمام مواقع باید خود را در مقام (جایگاه) فریب خورده قرار دهیم وگرنه …
برای مدت دو ماه یک دوره آموزش پیشرفته فروشندگی را در سوید طی کردم؛ واقعیت اینست که ما در تمام دوران زندگی فروشنده و خریدار هستیم.
همه داستان زندگی همین است یعنی ما در دو جهت قرار داریم. شاید این را دانسته یا نادانسته حس کنیم؛ اما اگر خوب این نکته را بدانیم و برای آن برنامه ریزی بکنیم شاید بسیاری از مشکلات ما ساده‌تر حل بشود.
۱۰ فوریه ۲۰۲۴
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
آروشا – تانزانیا
م. حسن بایگان

رابطه دانش سیاسی با دانش دینی!

پیشتر به واسطه اینکه علمای بزرگ فرق اسلام (همه آنها) دانشی از اسلام نداشتند و هنوز هم ندارند؛ آنها را بی سواد نامیدم، زیرا برای شناخت یک دین باید ریشه‌های آن را دانست. ریشه اسلام در مسیحیت، یهودیت، زرتشتی و کافری (آنچه خود محمد نامید که از جمله دین پدرش بود) می‌باشد.

با خواندن چندین باره تنها یک کتاب (عهدعتیق، عهدجدید، قرآن) آن را نخواهید فهمید بلکه شستشوی مغزی (کور و‌ کر) میشوید؛ برای فهم آنها باید صدها کتاب دیگر را خواند.

برخلاف تصور ساده اندیشان، غرب (آمریکا، اروپا، کانادا، استرالیا و …) کشورهایی که آنها را مسیحی می‌نامند، واقعا توسط ادیان اداره، کنترل و مدیریت می‌شوند؛ و حاکم بر همه آنها یهودیان هستند. چرای آن را بارها و بارها توضیح داده‌ام و در همین فیس بوک هم هست.

نتیجه!

اینجا با قاطعیت میگویم، تمام کسانیکه (در هر کجای دنیا) ادعای سیاسی بودن و‌ درک و دانش سیاسی دارند و یا حتی مردمان عادی که از سیاست حرف می‌زنند و خواستار سیاستی خاص هستند و به دیگران انتقاد می‌کنند، چنانچه نوشته‌های من را نخوانده‌اند و دلیل حاکمیت دین بر جهان غرب/مسیحی را نمی‌دانند، نه تنها چیزی از سیاست نمی‌دانند بلکه بدتر از آن کاملا در مسیر غلط و در خدمت استعمارگران ضد بشر با شعارهای کاذب بشر دوستی هستند.

۱۱ فوریه ۲۰۲۴

۲۲ بهمن ۱۴۰۲

آروشا – تانزانیا

م. حسن بایگان

خطرناکترین چیز برای بشریت، مسیحیت و یهودیت است!

امروز با یک تانزانیایی اونجلیست صحبت میکردم. توسط کلیسیا کاملا شستشوی مغزی شده بود. اینها بسیار بدتر از حزب الهی ها هستند. مخصوصا اینکه اینها حتی تا حدود ۴۰ – ۵۰ سال پیش هیچ کتابی نداشتند و حالا که انجیل را به اینها داده اند و هر روز این کتاب را می‌خوانند برایشان این کتاب شامل همه چیز است و …

اسرایل از طرق کلیسیاهای صهیونیستی (اونجلیست، شاهدان یهوه، صدای زندگی در سوید و…) مستقیما آنها را شستشوی مغزی در جهت نوعی قداست دادن به یهودیان می‌کند؛ سایر کلیساهای دیگر نیز کمتر از اینها عمل نمی‌کنند.

در بالاترین مرحله بدبختی بشر اینها قرار دارند.

می‌گویند برای بدبخت کردن یک ملت احمق ترینها را بر آنها حاکم کن. و حالا برای بدبخت کردن مردمان جهان احمق ترینها که همین مسیحیان باشند حاکم شده‌اند.

کلیسیاها دکان‌هایی هستند که بدترین/فاسدترین چیز ممکن را می‌فروشند.

برای نجات بشریت باید این ادیان بسیار عقب افتاده را از بین برد.

۱۱ فوریه ۲۰۲۴

۲۲ بهمن ۱۴۰۲

آروشا – تانزانیا

م. حسن بایگان

پرویز ثابتی رییس اداره سوم ساواک و نقش او در سرنگونی شاه!

پرویز ثابتی به طور قطع در خدمت اسرایل و از عوامل خیانت به شاه در سرنگونی اش بود.

ساواک در اختیار اسرایل و آمریکا بود و ارتش نیز. آنها برنامه سرنگونی شاه را اجرا کردند. اما شاه در خیال خام خود تصور میکرد بر هر دو (ارتش و ساواک) تسلط دارد و مردم نیز چنین فکر می‌کردند و گناه و جنایات ساواک را به پای شاه می‌نوشتند.

همین شخص اکنون رضا پهلوی را به دامن اسرایل انداخته و با اینکار پایان او را رقم زد. این دومین خیانت بزرگ پرویز ثابتی به خاندان پهلوی است.

گروهی از ساواکی های کاملا وابسته به اسرایل به امارات رفتند و سازمان امنیت آنجا را کاملا در خدمت اسرایل (مستقیما با موساد و …) ایجاد کردند. من حدود ۳۵-۳۶ سال پیش هنگامی که در زندان سازمان امنیت دبی اسیر انها بودم آنها را دیدم. پارسی آنها بهتر از من بود و تازه داشتند عربی یاد می‌گرفتند.

۱۲ فوریه ۲۰۲۴

۲۳ بهمن ۱۴۰۲

آروشا – تانزانیا

م. حسن بایگان

USAIran